بخشی از دفترچه خاطرات ملک عبدالله پادشاه عربستان...
این ایرانیها مردم عجیبی هستن!!
اسلام را 1400 سال پیش به زور شمشیر در حلق نیاکانشان کردیم،امروز آنها ادعا دارند از ما مسلمان ترند،روزی پنج مرتبه به سوی خاک عربستان دولا راست میشوند،به عربی دعا میخوانند،بر روی پرچمشان عربی نوشته شده،نامهای عربی بر روی فرزندانشان میگذارند،اسطورهایشان همه عرب هستن،وقتی ما در جشن و شادی هستیم آنها برای اجداد ما سوگواری میکنند برای دفاع و حمایت از اسطوره های عرب به اسطورهای ایرانی ناسزا میگویند و به هموطنانشان فحش میدهند، بعدش با نام خلیج العرب مشکل دارن و ادعا' میکنن از ما متنفرن!!!!!
از دفتر خاطرات ملک عبداله
پادشاه عربستان
💎پاسخ:
انتساب این سخنان به ملک عبدالله کذب است و هدف از این خاطره سازی دروغین، تقابل ایران و اسلام است. که پاسخ ان چنین است:
🍀 1. ایرانیان به زور شمشیر مسلمان نشدند. این بزرگترین توهین به ایرانیان شجاع و نجیب است که بگویند ما با شمشیر دینمان را عوض کردیم. ما برای رهایی از ادیان #خرافی ایران باستان که بدور از عقلانیت بودند و قرنها، مردم را به طبقات و کاست های مختلف تبعیض امیز تقسیم کرده بودند، به اسلام به عنوان دینی اسمانی، دینی عقلانی و تضمین کننده دنیا و اخرتمان ایمان اوردیم. ان هم نه در عرض چند ماه و چند سال. بلکه در عرض چند قرن. (1)
ایرانیان چنان شیفته برابری و عدالت اسلام که در حضرت رسول و #امیرالمومنین تجلی یافته بود، شدند که علی (ع) مظهر جوانمردی و مردانگی در چشم ایرانیان بود و هست. ایرانیان حتی سالها قبل از فتح ایران، از دست ظلم و ستم حکام خود به عراق و حجاز فرار میکردند تا زیر سایه حکومت اسلامی زندگی کنند. 👌
ضمنا ایرانیان اغلب شیعه شدند، چون حقانیت اسلام را نه در سلوک ناعادلانه خلفا که در سیره اهلبیت می دیدند و از همین رو، بیشتر امامزادگان از دست خلفای جور اموی و عباسی، و نیز برای تبلیغ اسلام، به ایران می آمدند. چون محبوب ایرانیان بودند.
🍀 2. اسلام هرگز به ایرانیان تحمیل نشد. اتفاقا خلیفه دوم برای اینکه #جزیه (مالیات اسلامی) بیشتری از ایرانیان بگیرد، تمایل داشت ایرانیان همچنان زرتشتی بمانند. چون اگر مسلمان میشدند دیگر جزیه نمی پرداختند. (2)
🍀 3. #اعراب اسطوره های ما نیستند، بلکه پیامبران و اولیاء الله اسطوره های و الگوهای ما هستند. مردم مسلمان ایران به دلیل حبى که نسبت به پیامبر و اهل بیت(ص) دارند و همچنین معانی زیبای این نامها ، فرزندان خود را بنام این بزرگواران نامگذاری می کنند.
ضمنا چه کسی گفته، اجداد آنها به پیامبر و اهلبیت می رسد؟ بیشترین #سادات جهان در ایران و میان شیعیان وجود دارد. نه میان وهابی ها. این یعنی اینکه اغلب ایرانی ها از نسل ائمه هستند. نه آنها.😌
🍀 4. در این شکی نیست که از #وهابی ها مسلمان تر هستیم. ما حاملان اسلام ناب هستیم و نه آنها که فرقه ای جعلی و افراطی را به اسم اسلام بدعت نهاده اند.
ضمنا این پیام تلاش کرده "اسلام" را با "اعراب" یکسان کند. حال انکه اسلام دینی جهانی است و نه دینی عربی. درجای جای قرآن کریم هم اشاره شده که اگر قران را به زبانی #غیرعربی نازل می کردیم، اعراب چنان سخت سر و جموداندیش هستند که ایمان نمی اوردند. (3)
🍀 5. ضمنا کعبه، قبله گاه همه مسلمین است و عبادت به سوی آن، با هدف حفظ وحدت و به امر خداوند است و درست به همان دلیل نیز زبان رسمی و بین المللی اسلام، عربیست.
تلاش برخی کشورها براى جعل نام خلیج فارس ارتباطى با دین و مذهب ندارد و حرکتی شیطنت آمیز و بنا بر اغراض پلید سیاسی ایشان است .
📝پی نوشتها:
(1) Homa Katouzian, The Persians: Ancient, Mediaeval and Modern Iran, p. 66
و احسن التقاسیم، جلد2، صفحه 640
(2) برای آگاهی بیشتر در این باره رجوع کنید به: عصر زرّین فرهنگ ایران، ریچارد فرای، صفحه 78
(3) ایه 44 فصلت: و اگر این ( کتاب ) را قرآنی غیر عربی می کردیم حتما می گفتند: چرا آیات آن روشن و آشکار بیان نشده؟! آیا سخن عجمی و ملّت عربی ( هیچ تناسب دارد ) ؟! بگو: ( در نزول این کتاب لغت هدف نیست ) این کتاب برای کسانی که ایمان آورده اند سراپا هدایت و شفای ( امراض فردی و اجتماعی ) است ، و کسانی که ایمان نمی آوردند در گوششان نوعی سنگینی است ( که آن را نمی شنوند ) و این کتاب بر آنها کور و نامفهوم است، ( گویی ) آنان از راه دور ندا می شوند.
و 198-199 شعرا: هر گاه ما آن را بر بعضى از عجم (غیر عرب) ها نازل مى کردیم. و او آن را برایشان مى خواند، به آن ایمان نمى آوردند.
"وقتی از زرتشتی ها در مورد ازدواج محارم سوال می کنیم، در جواب میگن دروغه و در دین ما وجود نداره، میشه شما جوابشون رو بدید؟"
🔆پاسخ شبهه:
1⃣در دین زرتشت، احکام،اعتقادات و مناسک خلاف عقل و فطرت انسان زیادی وجود دارد که یکی از آنها همین مسئله #ازدواج_محارم یا #خویدوده است.
البته زرتشتیان امروزه این رسم و سایر رسومات زشت و ناپسند خود را کتمان می کنند.در طول تاریخ دین زرتشت بارهای بار توسط موبدان زرتشتی آپدیت و بروزرسانی شده یکی از مهمترین آپدیت ها زمانی رخ داد که اسلام وارد ایران شد، موبدان زرتشتی پس از مشاهده اسلام آوردن ایرانیان و خرده گرفتن آنها به عقاید زشت و خلاف عقل دین زرتشت، بسیاری از خرافات و این احکامات را از اوستا حذف کردند
رجوع کنید به :
t.me/Anti_Archaism/985
آرتور کریستین سن،ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، صفحه 208و 209
2⃣اما ازدواج با محارم میان زرتشتیان، در منابع تاریخی و از همه مهمتر در کتب مهم زرتشتی آنقدر پرتکرار است که به قول تاریخدان نام آشنا کریستین سن، هرکس ازدواج با محارم میان زرتشتیان را انکار کند، سبک مغز است!(ایران در زمان ساسانیان،صفحه۴۳۵)
اسناد برای ارائه زیاد است اما،مهمترین و
آموزنده ترین متون فارسی میانه، نسک *روایتهای پهلوی* که حاوی جزئیات فراوانی درباب خویدوده است
روایت همراه دادستان دینیگ نام دارد که به موضوع خویدوده پرداخته است. در روایت همراه دادستان چهارعمل پسندیده در دین زردشتی باستان متأخر را این چنین ذکر می کند:
“gyāg(-ē) paydāg kū ohrmazd be ō zarduxšt guft kū čahār tis ēn pahlom yazišn
ī ohrmazd ī xwadāy ud ātaxš ēsm ud bōy ud zōhr dādan ud mard ī ahlaw
šnāyēnīdan ud kē abāg burdār ayāb duxt ayāb abāg xwah xwēdōdah kunēd”.
🔸ترجمه :
جایی پیداست که هرمزد(اهورامزدا) به زردشت گفت: که این چهار چیز برترین است: هرمزد خدای را نیایش کردن، به آتش هیزم و بوی خوش و زوهر دادن، مرد پرهیزگار را خشنود کردن و کسی که با مادر (burr)یا دختر(duxt)یا با خواهر(xwah)خویدوده کند.
PRADD II, I I and I SCI , 51.
شب یلدا در تلألو طریقت مسلمانی👇
#یلدا، پایان پاییز🍁🍂 و زمزمه آغاز زمستان⛄️☃🌨،
بهانهای است برای گرد هم نشستن، دید و بازدید و گرما بخشیدن به جسم و جانِ آدمیان.
و این درخورِ ستایش و پاسداشت است. چنان که در قرآن و سنت نبیّ مکرّم، «صلهی ارحام» مستحب (و بلکه فریضه) و موجب برکت در دنیا و آخرت خوانده شده است.
لیکن گفتنی است، یلدایی که امروز میشناسیم، متفاوت از آن یلدایی است که در ایران باستانی گرامی داشته میشد.
یلدا چیست؟👇
یلدا واژهای سُریانی (Syriac) است و سریانی، زبانی از خانواده زبانهای سامی و همتبار زبان عربی است.
از همین روی، واژه یلدا ابداً ریشه آریایی ندارد.[1] یلدا به معنی تولد و زایش است. همانطور که در زبان عربیِ شمال جزیرة العرب، یَلدَة و یِلدَة به معنی تولد است و در زبان عربی حجازی هم وِلدَة (که اصل آن یِلدَة بوده) به معنی «زاییدن» است.
در قرآن نیز از صفات خداوند، «لَم یَلِد» است، بدین معنی که خداوند هیچ گاه زایش نکرده است. به هر روی... یلدا در باور باستانی، شب ولادت که بود؟ پاسخ: میثرَه (miƟra) یا همان میترا (mitra) که یکی از خدایانِ مذکر (نرینه) در میان مردمان جهان باستان بود.
📢جشن شب یلدا، ارتباطی با دیانت زرتشتی ندارد.❌
📖📜📃 طبق اسناد تاریخی، زرتشت، علیه خدایانِ آریایی و غیرآریایی عَلَم مخالفت برداشت و پرستش اهورامزدا (یا همان هُرمَزد) را تعلیم داد.
قابل توجه اینکه یکی از این خدایان، که زرتشت ضد او قیام کرد، همین میثره (میترا) بود.[2] چگونه ممکن است که شب یلدا (شب ولادت میترا که بعداً مِهر هم نامیده شد) وابسته به دیانت زرتشتی باشد، در حالیکه زرتشت با مولود آن شب، دشمن بود؟!
هرچند بعدها، موبدان زرتشتی برای جذبِ میترائیستها (همان میثرهپرستان) از مواضع خود کوتاه آمده، میترایی که زرتشت با آن دشمنی میکرد را به عنوان پسرِ اهورامزدا و یکی از معبودانِ زرتشت به حساب آوردند.[3]
میترا، خدا؟ فرشته؟ یا جن؟!🤔
جای پرسش است که آیا میترا، همان خداست؟ یا فرشته است؟ یا چیزی دیگر؟! اگر نگاهی به متون باستانی (از جمله اَوِستای زرتشتی و وداهای هندوییزم) بیاندازیم، درمییابیم که میترا، در نقش یک مَلِک (فرشته یا هر چیز دیگری) ظاهر میشود.
زمین و زمان را بر هم میزند تا به مقصود برسد. هر که به او فدیه تقدیم نکند، گرفتار نفرین میشود. میترا بین مردمان جنگ برمیافروزد، سرها از تن جدا میکند.
خانهها را ویران میکند، غارت میکند، و هر که در خدمت به او کوتاهی کند را بیپسر میکند و موی کَنده در خاک میغلتاند.[4] ایرانشناسان غربی مدعی هستند که میترا، در فرهنگ ایران باستانی، در جایگاه ملائکه بود. لیکن اگر از قرآن بپرسیم، پاسخ خواهیم شنید که میترا، نه ملک، بلکه جن بوده است: « وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ اَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ.[سوره سبأ: آیه 40-41] و (یاد کن) روزى را که خداوند، آنان را محشور مىكند، آنگاه به ملائکه میگويد: «آيا اينها (بندگی من را کنار گذاشته و) شما را مىپرستيدند؟» ملائکه در پاسخ مىگويند: «خداوندا! تو پاک و منزّهى، ولیّ ما تويى... آنها ما را پرستش نمیکردند، بلكه جنّيان را مىپرستيدند و اکثر ایشان به آنان اعتقاد داشتند.»
شب یلدا در تلألو طریقت مسلمانی
پس از ورود اسلام به ایران، بخش عظیمی از مؤلفههای هویتی ایرانیان، جامه توحید به تن کرده و تار و پود این آب و خاک، رنگ و بویِ عشق و عرفان به خود گرفت.
یلدا و سُرور آن نیز از این امر مستثنی نشد. امروز دیگر عامه ایرانیان، در جشن این شب، سخنی از میترا و پرستش آن به میان نمیآورند.
بلکه صلهی ارحام، به رکن این شب مبدّل شده است.
شب یلدا در پرتو طریقت مسلمانی، آن پوستین پیشین را از تن بیرون آورده و رخت محبت و رنگ دوستی با خدا به خود گرفت. تا باد چنین بادا
#اسلام
#زرتشت
پینوشت:📚
[1]. حسن عمید، فرهنگ فارسی (فرهنگ عمید)، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، 1387. صص 1222-1223. همچنین بنگرید به لغتنامه دهخدا، ذیل واژه یلدا، و نیز بنگرید به فرهنگ معین، ذیل واژه یلدا.
[2]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، 1392، ص 72.
[3]. اوستا، به گزارش دکتر جلیل دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. ج 1، ص 471.
[4]اوستا، گزارش دکتر ج. دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. ج 1
میدانستید ایرانیان نزدیک به ۸۰ جشن در سال داشتند؟
میدانستید در آئین نیاکانمان گریه، سخت نکوهش شده؟
میدانستید ایرانیان، سیاه پوشیدن را اهریمنی میدانستند؟
میدانستید موسیقی و رقص نزد ایرانیان عبادت بوده؟
همه ما میتوانیم یک فردوسی باشیم،
پس بیاییم فرهنگ پاک نیاکانمان را دوباره زنده کنیم.
✅پاسخ
1⃣ در مراسم دينی زرتشتی، دعا و نيايش خوانده میشد. همانگونه که واژه «جشن» هم از ریشه «یزشن/یسن» به معنی نیایش و مراسم پرستش است.
آنهم دعاهایی که هیچ جذابیتی برای طبع سالم ندارد. که نمونه بارز این دعاها را میتوان در ستایش روان گاو مقدس (گئوش اوروان) دید که از ادعیه و نیایشهای مشهور اوستایی (گاتهایی) است.
به هر روی، بعضاً رقص و ساز و دهل نیز در این مراسم به کار میرود، ولی جشن در ادبیات زرتشتی لزوماً به معنی رقص و شادی نبوده، بلکه به تمامی مراسمات نیایش، جشن گفته میشود. مثلاً در ايران باستان، حتی مجلس ختم (پرسه) هم "جشن" نامیده میشد.
عجیبتر اینکه شرکت در برخی از این جشنها (مراسمهای پرستش) اجباری بود! و مردم مجبور بودند که کارهایشان را تعطیل و در این جشنها شرکت کنند.
2⃣اوستا را كه بخوانيم و نیز شاهنامه را، موارد بسیاری از رنج و آه و ناله مردمان ایرانی را میشنویم.
نه فقط انسانها، بلکه ایزدان نیز از غم و اندوه و رنج، تهی نبودند.
آنچه مشخص است در ایران باستان سختی ها و رنجهای فراوان در کنار فقر و نداری وجود داشته، مردم زحمتکش و رنجدیده همواره میبایستی حاصل دسترنج خود را به اربابان میدادند تا دردی بر دردهای ملت و لذتی بر سرخوشیهای درباریان افزوده شود.
مردم از سر فقر و فلاکت در جنگها به دنبال سواره نظام حرکت میکردند تا اجساد كشتهشدگان را برهنه كنند و سربازان را خدمت نمايند، تا از این رهگذر اندکی از ابتداییترین نیازهای خود را تأمین کنند.
3⃣نکتهای شگفت انگیز آنجاست که "برخی" پادشاهان ایران باستان، در صورت نیاز و برای تأمین اهداف خود، سرزمینهای ایرانی را به همراه مردمان ساکن آن به حکومت روم و... میفروختند.
آیا این رنج نیست؟
4⃣مردم ایران به قدری از دست شاهان و موبدان در رنج و عذاب بودند، که وقتی سپاه عرب به ایران رسید، اکثریت ایرانیان حاضر نشدند از حکومت ساسانی و آیین زرتشتی دفاع کنند و بخش اعظم سرزمینهای ایرانی بدون جنگ فتح شد. حتی هنگامی که بعد از دو قرن حکومت به سلسلههای ایرانی (همچون طاهریان و سامانیان و صفاریان و آل بویه و...) رسید، آنان هیچ تلاشی برای بازگشتن به آیینهای دینی قبل از اسلام نکردند. بلکه همچنان مروّج شریعت اسلام بودند. همین امور نشانگر این است که ادعای رقص و شادی و خوشبختی مردم ایران در عصر باستان و غم و اندوه دائمی مردم در عصر اسلامی، دروغ است.
5⃣ اسلام هم خنده و هم گریه را جزئی از طبیعت انسان میداند (سوره نجم، آیه ۴۳) که به زندگی آدمی تعادل میبخشد و البته دانش بشری نیز اثبات کرده است که «گریستن» فواید جسمی و روانی بسیار زیادی دارد. لیکن زرتشتیگری با پیگرفتن یک روش افراطگریانه به شدت با گریه و گریستن مخالفت کرده است.
حتی در منابع زرتشتی، مادر حق ندارد در غم از دست دادنِ فرزند خود اشک بریزد.
و مسلماً چنین رویهای موجب نابودی و انحطاط ذهن و روان آدمی است، و میبینیم که اسلام (برخلاف زرتشتیگری) اعتدال را پیش گرفته است.
6⃣قرآن، شادی و نشاط قلبی را از نشانههای اهل بهشت میداند.[۱]
و همچنین از نشانههای مؤمن در دنیا، خشنودی و خوشحالی از فضل خداست.[۲]
http://www.adyannet.com/news/1329
http://www.adyannet.com/news/1145
http://www.adyannet.com/news/12994
http://www.adyannet.com/news/10993
http://www.adyannet.com/news/10981
http://www.adyannet.com/news/12028
http://news/11037
http://www.adyannet.com/news/1438
http://www.adyannet.com/category/82
http://www.adyannet.com/news/13596
[۱]. سوره آلعمران، آیه ۱۷۰
[۲]. سوره یونس، آیه ۵۸
پوشش اصيل بانوان ایرانی قبل از اسلام چگونه بوده است؟
🔰پاسخ اجمالی
مطالعه پوشش بانوان دوره های گوناگون تاریخ ایران پیش از اسلام نشان می دهد که زنان ایرانی لباس های پوشیده داشتند و حیا و عفاف خصوصیت ذاتی این زنان حتی پیش از ورود اسلام بوده است. حیا و عفافی که عامل مهمی در پذیرش حکم شرعی «حجاب» بعد از ورود اسلام به ایران بود.
در ميان اقوام و تمدن های عهد باستان، پوشش زن ايرانی در مقايسه با پوشش تمدن های ديگر کامل تر است. از اين رو، در هـيچ کتيبه ای نمي توان زن ايرانی را با سر برهنه مشاهده کرد. در تمامی مواردی کـه از زنان در شاهنامه نام برده شده، سخن از پوشیدگی، اصالت، پاکی، راستی و نمونه کامل زنـانگی آنان است.
مـجسمه ها و نـقش های برجسته و تصاویری که از دوره های مختلف ایران قبل از اسلام برجا مانده، همه نـشان مـی دهد که هم پوشاک مردان و هم پوشاک زنان بلند و گشاد است. در ایران باستان تمام زنان سرپوشی بر سـر داشـتند و این همان روسری یا حجابی است کـه زنـان زرتشـتی حـتی امروز هـم بـرای رفتن به آتشکده از آن استفاده می نمایند. تن پوش های ایرانیان، از جمله پوشش زنان به گونه ای بـوده است که تمام اندام های تن را فرا گرفته و در آن رعایت ادب، وقار و متانت اخلاقی به چـشم می خورد.
پاسخ تفصیلی:
مطالعه پوشش بانوان دوره های گوناگون تاریخ ایران پیش از اسلام می تواند ابعاد جدیدی از بحث های مربوط به حجاب شرعی را روشن کند. لباس های پوشیده و بعضا روسری های بانوان اقوام مختلف ایرانی – همچنان که خواهد آمد – نشان دهنده حیا و عفاف ذاتی این زنان حتی پیش از ورود اسلام است. حیا و عفافی که عامل مهمی در پذیرش حکم شرعی «حجاب» بعد از ورود اسلام به ایران بود. مرور کوتاهی بر وضعیت پوشش زنان ایرانی مؤید این فرضیه است.
ادامه مطلب بالا (قسمت ۲ )
زنان و حضور اجتماعی در ایران باستان
پرده نشینی و حضور کم اجتماعی، یکی از خصوصیات زنان ایران در عهد باستان بوده است. به گفته مورخین، از زنـان ايرانـی عـهد باستان، اندکي تنديس به جاي مانده اسـت؛ زيرا آنان در زنـدگي اجتماعی شرکت چندانی نداشتند. ويل دورانت، مورخ و فیلسوف آمریکایی نیز در این باره گواهی مي دهد: «زنان طبقات بالاي اجتماعی، جرئت نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار، از خانه بيرون بيايند. به آنها اجازه داده نمي شد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. در آثار و کتيبه هايی که از ايران باستان بر جاي مانده، صورت هيچ زنی ديده نمي شود».(1)
ارزشهای فرهنگی و معنوی و اخلاقی پوشش زنان در ایران باستان
در اکثر اقوام و ملل، حجاب و پوشـش در مـيان زنان رايج بوده است. اين امر در طول تـاريخ، دستخوش تغييرات فـراواني شده و گـرايش های مختلف سياسی، مـذهبی و غيره بر آن تأثيرگذار بوده است. اما در ميان اقوام تمدن های عهد باستان، پوشش زن ايرانی در مقايسه با پوشش تمدن های ديگر کامل تر است. از اين رو، در هـيچ کتيبه اي نمی توان زن ايرانی را حتی با سر برهنه مشاهده کرد.(2)
به طور کلی معنویت گرایی و پایبندی به اخلاق از ویژگی های اصـیل و تمدن ساز مـردم مشرق زمین از جمله ایرانیان است و از این روست که می بینیم پرهیز از بـدن نمایی و عـریانی و میل به حفظ حریم تن و داشتن احساس شرم و عفت صفت مشترک همه جامعه هایی بوده اسـت کـه بـه نحوی دارای معنویت بوده انسان را فقط جسم و تن نمی دانستند.(3) به همین خاطر یکی از نمودهای مـعنویت نیز در ایران در شکل و دوخت لباس مردمانش ظاهر شده است. تن پوش های ایرانیان از جمله پوشش زنان به گونه ای بـوده است که تمام اندام های تن را فرا گرفته و در آن رعایت ادب، وقار و متانت اخلاقی به چـشم می خورد.
علاوه بر آن، یکی از بارزترین نمودهای رابطه پوشش و معنویت گرایی و روحیه اخلاقی ایـرانیان باستان، پوششی است کـه خدایان مورد پرستش و الهه های آنها به تن دارند و در حجّاری ها و نقوش به یادگار مانده است. در آثار باقی مانده، خدایان مورد پرستش، فرشتگان و پادشاهان، دارای لباس چین دار و بالاتنه و یـا لباس بلند قبامانند می باشند که تقریبا تمام بدن آنها را پوشیده است.(4)
پوشیدگی زن ایرانی در تاریخ ادبی و اساطیری ایران
زن ایرانی همواره در تاریخ اساطیری خود دارای پوشش و حجاب بوده و آن را در شمار وظایف خود می دانسته است. شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از اصیل ترین مـنابع مـستند تاریخ ایـران، نشانه هایی از پوشش و حجاب برای زنان ارائه می دهد. به طور کلی در تمامی مواردی کـه از زنان در شاهنامه نام برده شده، سخن از پوشیدگی، اصالت، پاکی، راستی و نمونه کامل زنـانگی آنان است. زنان شاهنامه تـا زمانی که در این مسیر گام بردارند، مورد توجه و تقدیس حکیم طوس و جامعه ایرانی هستند اگر نه منفور و طرد شده اند. در شاهنامه زن خوب و پاک، تقدیس شده و زن بد، بی حیا، بی شرم و بی نزاکت و پرده در، مورد نکوهش قرار گرفته است.(5)
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که رعایت این پوشیدگی فقط مختص به محیط های شهری متمدن تر نبوده تا آنجا که در فرهنگ پوشـشی ایـل نشینان نیز نه تنها زنان به حـفظ حجاب و پوشیدن لباسهای بلند مـلزم بوده اند بلکه مـردان نیز البسه گشاد و ساتر بـه تـن می کردند و حتی بی کلاهی را نیز - که خود کنایه از سربستگی و پیوستگی و در پرده بودن است - برای مردان عیب و عـار مـی شمردند.(6)
ادامه پست بعدی👇👇👇
ادامه پست بالا (قسمت ۳ )
🔺پوشش در آیین زرتشتی
فرهنگ ایرانیان باستان بـر پایـه آموزه های آیین زرتشت شکل گرفته است. این آیین بر اصولی هم چون راستی و درستی و پرهیز از دروغ و تحکیم پایـه های خـانواده و پرورش فرزندان پاک نهاد تأکید فراوان دارد. ازاین رو، لزوم پوشـیدگی زن در آیـین زردشت و فرهنگ ایـرانیان قـدیم مـورد توجه و توصیه بوده است. در متون مقدس زرتشتیان و در توصیه های زرتشت به همسران، همواره بر ارزش هایی چون توصیه همسران به غیرت برای دستیابی به زندگی پاک منش، پیشی گرفتن بر یکدیگر در کردار نیک و مهرورزی، دریافتن راه راست و پیروی از آن، لزوم دور ساختن هوا و هوس و خودخواهی و آروزهای باطل از خویش تأکید شده است و از مردان و زنان خواسته شده که تن و نیروی خود را پاک و منزه نگاه دارند.(7)
علاوه بر آن نقاشی های موجود و تصاویر کشف شده از دوران قدیم بیانگر این موضوع است که زرتشتیان در طول تاریخ پوشـش کـامل داشته اند که معمولا این پوشش برای مردان کلاه و دستار و لباس بلند و شلوار بوده است و برای خانم ها نیز چارقد بوده است که سر آنها را می پوشانیده است.(8)
🔺خصوصیات پوشش زنان در دوره های مختلف تاریخ ایران
اگر به تحقیقات مربوط به پوشاک مردم ایران قبل از اسلام مراجعه کنیم خواهیم دید کـه مـجسمه ها و نـقش های برجسته و تصاویری که از دوره های مختلف ایران قبل از اسلام برجا مانده، همه نـشان مـی دهد که هم پوشاک مردان و هم پوشاک زنان بلند و گشاد است.(9)
این واقعیت با مرور اجمالی ویژگی های لباس های زنان در هر کدام از دوره های تاریخی بیشتر مشخص می شود.
🔺پوشش زنان عهد در عهد سومریان
سومریان قومی ساکن در میان رود دجله و فرات بودند و پیشینه آنها به 2500 الی 4000 سال پیش از میلاد مسیح می رسد. در این دوره تاریخی زنان روپوشی از روی شـانه چـپ بر بدن خود می انداختند و مردان پوشش خود را به کمر می بستند و نیمه بـالاتنه شان بـرهنه بـود. ولی با پیشرفت تمدّن، لباس هم بلندتر شد و به جایی رسید که زنان همه بدن خود را تا گردن بـا آن می پوشانیدند.(10)
🔺پوشش زنان عهد در عهد عیلامی ها
کشفیات مربوط به دوره عیلامی های جدید بیانگر نوع پوشش زنان آن دوره است. تندیس های کوچک مفرغی از مردان ریش دار و زنان بسیار آراسته در جامه هایی که بلندی شان تا قوزک پا می رسد فراوان بودند.(11)
ادامه پست بالا (قسمت ۴ )
🔺پوشش زنان در عهد مادها
بهترین نمونه لباس بانوان مادی بر روی جعبه سیمینی که از گنجینه جیحون به دست آمده و هم اکنون در موزه بـریتانیاست، دیده مـی شود. به طور کلی از این نقشها پیداست که بانوان جامه های بلند و چین دار با آستینهای بلند و فراخ می پوشیدند.(12)
پژوهش های تاریخی نشان می دهد که در ميان مادها، زنان فقط دو دست خود را باز مى گذاشتند و نپوشاندن هر يك از قسمت هاى ديگر بدن خلاف ادب محسوب مى شد. آنـان شـلوار و پيراهن كتانى و دو لباس رو داشتند. براى پوشاندن سر از يك سربند كه در زير چانه به وسيله دو بست محكم مى شد اسـتفاده مـى كردند و روى اين سربند نيز يك روسرى بزرگ به نام «مكتو» مى پوشيدند.(13)
🔺پوشش زنان در عهد پارس ها
مردم پارس همچون بسیاری از مردمان روزگاران باستان، جامه های بلند و فراخ را می پسندیدند و زنان و مردان پارسی چون از دیده شدن پوست و تن برهنه شان بسیار شرم داشتند و برخلاف یـونانیان آن زمـان نمایش تن برهنه شان را کاری برخلاف شرم و بسی زشت و ناروا می دانستند، کوشش داشتند جـامه ای بـپوشتند کـه بلند و فراخ و پرچین باشد تا گذشته از پوشیده بودن همه تن، برجستگی های طبیعی اندام ها نیز پیدا و نـمایان نباشد.(14)
در مطالعات باستان شناسانه، مُهری به جـا مانده از این دوره، دو زن را نشان مى دهد كه هر يك پيراهنى بلند تا پشت پا پوشيده اند و بر روى آن روپوشى چون چادرى كوتاه كه دامنى نيم گرد دارد و نيم اندام را مى پوشاند، به تن کرده اند.(15)
همچنین در بررسی های دیگر تاریخی به زنانى ديگـر از اين دوره برمى خوريم كه از پهـلو بر اسب سوارند. اينها چادرى مستطيل شكل بر روى همه بدن خود افكنده اند و در زير آن يك پيراهن بلند پوشيده اند كه تا مچ پا مـى رسد.(16)
🔺پوشش زنان در دوره هخامنشى ها
تصاوير زنان از دوره هخامنشى بسيار محدود است و اين بـه دليل اهـميت فوق العاده اى بود كه به زنان مى دادند به گونه اى كه حتى تصوير كردن آنان نيز ممنوع شده بود. براى مثال، در تخت جمشيد هـيچ عـكسى از زنان ديده نمى شود.
يكى از آثار مهمى كه از اين دوران به دست آمده قطعه فرشى است مشتمل بـرمربع هاى كوچكى كه بـه هم دوخته شده است و براى لبه زين به كار مى رفته. اين قطعه فرش از پازيريك از حوالى كوهستان آلتايى در جنوب روسـيه به دست آمده است. در وسط هر كدام از اين قطعه ها يك عودسوز پارسى قرار گرفته و دردو طرف اين عودسوز چهار زن ايستاده اند. پشـت سـرشان پارچه اى به شكل چادر به چشم مى خورد كه بلندى آن تا زانوى آنها مى رسد و سر چادر زير تاج آنها قرار گرفته است.(17)
از پازيريك سيبرى همچنین فرشى از عهد هخامنشى به دست آمده كه روى آن تصاوير زن هايى نقش شده است كه لباس پرچين مردان ماد و پارس را پوشيده اند و چادرى كوتاه و نازك با دامن نيم گرد بر سر دارند.(18)
تصوير ديگرى كه در غرب تركيه در تپه دهـكده ارگـيلى کشف شده، سه زن پارسى سوار بر اسب را نشان مى دهد كه بر روى هرسه زن پوششى شبيه چادر است كه مثل نقش پازيريك، بلندى آن تا زانو مى رسد. مورخینی مانند هردودت و استرابون پوشيدگى زنان طبقات مـمتاز ايران كهـن را امرى متداول دانسته و آن را نوعى اشرافيت محسوب كرده اند.(19)
از نقوش هخامنشی دیگر، تصاویری به یادگار مانده که در آن زن های بومی، پوشش های جالبی دارند. پیراهن ساده و بلند دارای آستین، پرچین کوتاه و از زانو به پایین دامن شرابه هایی تا به مچ آویزان است.(20)
از نوشته هاى گزنفون، فیلسوف و مورخ یونانی، چنين برمى آيد كه زنـان اشـراف و شـاهزاده خانم ها نقاب بر چهره مى كشيدند و روى خـود را مـى پوشاندند.(21)
همچنین یکی از آثـار ارزشـمند دوره هخامنشی در خصوص حضور چادر در این دوران، وجود مهر بسیار ظریف و زیبایی است که در موزه لوور پاریس نگهداری می شود. در روی این مهر، ملکه ای با لباس و تاج و چادر زنان هخامنشی بر مسند شـاهانه ای تـکیه زده و پاهایش بـر روی چهارپایه ای کرسی مانند قرار دارد.(22)
ادامه پست بالا ( قسمت ۵ )
🔺پوشش زنان در عهد پارت ها
در حجاری های به جا مانده از دوران پارت ها زنان به ندرت به تصویر کشیده شده اند. ظاهرا اصل لباس آنها مرکب از تن پوشی است پرچین و بلند با کمربندی در ناحیه کمر که بر روی قوزک پاها همراه با چـینهای ظـریف و فراوان می افتاد. جزء دیگر جامه زنان پوششی بود که عقب سر را می پوشاند. چنین پوشش هایی در سرتاسر خاور نزدیک و کرانه اژه از دوره هخامنشی تا دوره پارت ها رواج داشته است. از آن دوران، نقشی سنگی از زنی در مـوزه لوور هست کـه عمامه ای به سر دارد، چادری گشاد پوشیده و با دست چپ قسمتی از چادر را در پایین سینه چپ خود جمع کرده و با دست راست چادر بخش مـقابل صـورت را بـه وضعی مطبوع گرفته است.(23)
🔺پوشش زنان در عهد اشکانی ها
زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن می کردند شنلی بر سر می انداختند، نقابی نیز داشتند که معمولا به پشت سر می آویختند. از پوشش های دیگر سر که شیوه ای نسبتا پیچیده و سخت داشت، نیم تاجی فلزی بود با دستاری بلند بر فراز آن که شنل یا نقاب بر روی آن افکنده یا بسته می شد.(24)
در بررسی مجسمه های به دست آمده از شهر هترا کـه هـم اکنون در مـوزه شهر بغداد نگهداری میشود، یـا نقاشی های مکشوفه دیواری مربوط به شهر دورا اروپوس، یافته های قابل توجهی از حضور چادر در بین پوشش بانوان می توان دید که چادر در این نـقوش و مـجسمه ها، در پشـت سر، به کلاه بلند و مخروطی شکل و مطبقی وصل مـی شده اسـت که مانند تور عروس از پشت سر آویزان بود. زنان اشکانی در پوشش سر و استفاده از چادر بسیار پیشرفته تر از زنان هخامنشی بـوده اند و کـلاه عـمامه وار آنان تقریبا بیشتر موهای آنها را می پوشاند.(25)
مجسمه اى نيز از بانوان دوره اشـكانى در مـوزه پالمير دمشق وجود دارد كه پوشاك بانوان اين دوره را روشن تر مى نماياند. اين بانو نشسته و چادرى او را پوشانده است. گـوشه چادر در زير يك تـكه فلز بيضى شكل نقش زده بند است. عمامه اى بر سرش نهاده و نوارى فلزى موى بالاى پيشانى او را نگه داشته است و رشته هايى از جواهر زيور عمامه و موى اوست.(26)
چادرهایی که در مجسمه ها و نقش ها مشاهده می شود و از آنها ذکری به میان آمـده، پارچـه ای مـستطیل شکل بوده که به صورت استوانه درمی آورده اند. بانوان اشکانی پارچه ای را مـانند شـنل از روی دوش خود می آویخته اند و یا از آن مانند چادر استفاده می کردند و گاه آن را مانند آنچه که اکنون در میان زنان شـمال کـشور مـرسوم است، به دور کمر خود می بسته اند. (27)
ادامه مطلب بالا (قسمت ۶ )
🔺لباس زنان دوره ساسانی
لباس زنان دوران ساسانی را عموما پیراهنی یک دست و بلند و پرچین تشکیل می داد که گاهی آن را با نواری در زیر سینه ها یا کمی پایین تر جمع می کردند و می بستند. گاهی نیز قسمت انتهایی دامن را بـه وسـیله پارچه ای اضافی پرچین تر می دوختند. هر دوی این پیراهن ها آستین هایی بلند تا مچ دست ها و یقه ای گرد و ساده و نـسبتا بـسته داشتند. نوع دیگری از این پیراهن های بلند را بر تن بانوی بادبزن به دست در بیشاپور می توان دیـد کـه از پارچـه ای نسبتا نازک و لطیف تهیه شده است و آستین هایی حلقه دار که رنگ آن آبی آسمان است اما رنگ کمربندی کـه بـه دور کـمر و بر روی پیراهن (پایین سینه ها) بسته شده، نارنجی است. نوعی بالاپوش دیگر نیز استفاده می شد که این بـالاپوش بـه صورت قبایی بود که تا ساق پاها می رسید و یقه آن گرد و حاشیه دوزی شده بود و آستین های بلند داشت و مـعمولا تـمامی سطح لباس قیطان دوزی می شد.
همچنین زنان شلوارهایی همچون شلوار مردان به پا می کردند. این شلوارها هـمچون شـلوار زنان دوره پارتی بود با این تفاوت که سـاق های آن در دوره ساسانی بلندتر شده و به وسیله نوارهای کشی و چـین دار، در جلوی ساق پا آن ها را به اندازه بلندی پای هرکسی در می آوردند. همچنین کمر و دم پای شلوار را نـیز لیـفه ای می ساختند و سپس آن را با بند جـمع مـی کردند. همچنین زنان سـاسانی از نـوعی چـادر استفاده می کردند که در دوران قبل نیز از آن اسـتفاده مـی شد.(28)
در آثار بـاقی مانده از دوره سـاسانیان مانند طاق بـستان در 9 کـیلومتری کرمانشاه و قصر شیرین، طاق کـسری و طاق ایـوان، نشانی از عریانی و بی پروایی در آن دیده نمی شود. زنان عهد ساسانی گاهی چادری گشاد و پرچین به سر می کردند که تـا وسط سـاق پا می رسیده است. نقوشی که از بانوان ساسانی در بـشقاب های سـاخته شده به تـصویر درآمـده، می نمایاند کـه هریک از بانوان چادری بـه خود پیچیده اند.(29)
همچنین در طرح بـشقابى كه شاهزاده اى را در بزم نشان مى دهد، دو زن وجود دارد كه هر يك دستمالى روى دهان خود به پشت سربسته اند و هـر يك شـلوارى همچون شلوار مردان به پا دارند. قـبايى پوشيده اندكه تا وسط سـاق پا مـى رسد و قبا در جلو دامن سه چـاك و در پشـت نيز سه چاك دارد.(30)
خاتمه: از جمع بندی تمام آنچه گفته شد به دست می آید که در ایران باستان تمام زنان سرپوشی که تا روی مقداری از لباس شان را هم پوشانده بـود، بر سـر داشـتند و این همان روسری یا حجابی است کـه زنـان زرتشـتی حـتی امروز هـم بـرای رفتن به آتشکده از آن استفاده می نمایند. همه این شواهد تاریخی، بر جایگاه والای روحیات ارزشمندی چون عفاف و حیا نزد ایرانیان دلالت دارد.
جايگاه فرهنگی پوشش در ميان زنان نجيب ايران زمين به گونه اي است که هـنگامي که خشايار شاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون حجاب به بزم بيايد تا حـاضران، زيبـايی اندام او را بنگرند، وي امتناع کرد و از فرمان پادشاه سر باز زد و عنوان «ملکه ايران» را از دست داد.(31)
پی نوشت:
(1). تاریخ تمدن، دورانت، ویل، ترجمه: آرام، احمد، انتشارات علمی و فرهنگی، 1476هـ ش، ص 434.
(2). مقاله «بررسی حجاب در میان ملل باستانی و ادیان توحیدی»، ده پهلون، طلعت، فصلنامه فرهنگ پژوهش، شماره 1، زمستان 1388هـ ش، ص 149.
(3). فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، حدادعادل، غلامعلی، انتشارات سروش، تهران، 1359هـ ش، چاپ اول، ص 46.
(4). تاریخ تحول لباس در ایران، مشیرپور، محمد،، کتابفروشی زوار، مشهد، 1346هـ ش، ص 15.
(5). مقاله «نگاهی بر سیر تاریخی حجاب زنان در فرهنگ ایران(از عهد باستان تا دوران قاجار)»، موسوی، سید قاسم، فصلنامه فرهنگ، شماره 70، تابستان 1388هـ ش، ص 298 و 299.
(6). مقاله «پوشش زنان در ایران پیش از اسلام»، جمالی زاده، احمد، نشریه علمی ترویجی مطالعات ایرانی، بهار 1389هـ ش، شماره 17، ص 70.
(7). همان، ص 74.
(8). حجاب در ادیان الهی، حمزه، عباس، نشر یاقوت، قم، 1385هـ ش، ص 128.
(9). فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، حدادعادل، غلامعلی، همان، ص 10.
(10). مقاله «پوشش زنان در ایران پیش از اسلام»، همان، ص 77.
(11). همان، ص 79.
(12). حجاب در ادیان الهی، همان، ص 130.
(13). دایره المعارف زن ایرانی، به سرپرستی: اجتهادی، مصطفی، بنياد دانشنامه بزرگ فارسى، تهران، 1382هـ ش، ص 372.
(14). حجاب در ادیان الهی، همان، ص 131.
(15). پوشاک باستانی ایرانیان از کهن ترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، ضیاپور، جلیل، انتشارات اداره کل موزه ها و فرهنگ عامه، 1343هـ ش، ص 58.
(16). همان، ص 68.
(17). دایره المعارف زن ایرانی، همان، ص 379.
(18). پوشاک باستانی ایرانیان از کهن ترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، همان، ص 76.
(19). دایره المعارف زن ایرانی، همان، ص 380.
(20). بررسی جایگاه زن از عهد باستان تا پایان دوره ساسانیان، تهران، حجازی، بنفشه، نشر قصیده سرا، تهران، 1385هـ ش، ص 155.
(21). دایره المعارف زن ایرانی، همان، ص 380.
(22). از زبان داریوش، کخ، هایدماری، ترجمه: رجبی، پرویز، انتشارات کارنگ، تهران، 1382هـ ش، ص 283.
(23). مقاله «پوشش زنان در ایران پیش از اسلام»، همان، ص 80.
(24). پوشاک باستانی ایرانیان از کهن ترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، همان، ص 194.
(25). مقاله «نگاهی بر سیر تاریخی حجاب زنان در فرهنگ ایران(از عهد باستان تا دوران قاجار)»، موسوی، سید قاسم، فصلنامه فرهنگ، شماره 70، تابستان 1388هـ ش، ص 304.
(26). پوشاک باستانی ایرانیان از کهن ترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، همان، ص 199.
(27). هشت هزار سال تاریخ پوشش اقوام ایرانی، غیبی، مهرآسا، انتشارات هیرمند، تهران، 1385هـ ش، ص 19.
(28). مقاله «پوشش زنان در ایران پیش از اسلام»، همان، ص 82.
(29). حجاب در ادیان الهی، همان، ص 134.
(30). پوشاک باستانی ایرانیان از کهن ترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان، ص 79.
(31). آزادي يا اسارت زن، مقدمه ای بر جامعه شناسی، قائم مقامی، فرهت، نشر جاویدان، تهران، 1355هـ ش، ص 106.
⁉️ متن شایعه : 👇👇👇👇
مقایسه کولوسیوم و #تخت_جمشید :
کولوسیوم (یک اثر باستانی در ایتالیا) با وحشیگری و ظلم و به دست بردهها ساخته شده اما تخت جمشید با مهربانی و محبت به کارگران ساخته شد در حالیکه مثلاً کارگران بیمه بودند و... (خلاصه)
✅ پاسخ👇👇👇👇
1⃣ اولاً کولوسیوم یک اثر هنری و اثر نبوغ معماری است. هر چند تأیید میشود که این بنا در روم باستان، با ظلم و وحشیگری ساخته شد که بردگان در آن با همدیگر و حیوانات وحشی نبرد میکردند (همان حکایت گلادیاتورها و...)
2⃣ تخت جمشید (یا همان پرسپولیس) یک اثر هنری و حاصل دست و پنجه هنرمندان است. از این بابت لایق ستایش است. اما این دلیل نمیشود که متکبرانه و متعصبانه با قضایا برخورد کنیم. در ساخت تخت جمشید هم چه بسا به کارگران و #بردهها ظلم شده باشد.
به این چند نمونه دقت کنید:
👈 در زمان داریوش، (که سال ها پس از کورشبزرگ حکومت میکرد) استفاده از بردگان در توليدات، به شدت افزایش یافت و بردگان بسیاری به عنوان نیروی کار در دسترس بودند.
📚مرتضى راوندى، تاريخ اجتماعى ايران، تهران: انتشارات نگاه، ۱۳۸۲، ج 1، ص 391.
👈 هخامنشيان، ساكنان شهرها و حتى يك قبيله كامل را، هنگامى كه عليه حکومت پارسى شورش مىكردند، به بردگى مىگرفتند. قسمت عمدهی اين بردگان را براى كار به املاک شاه يا بلندپايگان پارسى مىفرستادند:
📚 ادوین آریدوویچ گرانتوسکی، تاريخ ايران از زمان باستان تا امروز، ترجمه: كيخسرو كشاورزى، انتشارات پويش، تهران 1359، ص 89.
👈 کارگران ساده در عصر هخامنشی حقوق (یا بهتر است بگوییم جیرهای) بسیار ناچیز داشتند و البته جیره و مواجب بردگان از آنان نیز کمتر بود. بدین صورت که ۸۳ درصد مردان در ماه ۱۶٫۵ کیلوگرم و ۸۷ درصد زنان در ماه ۱۱ تا ۱۶٫۵ کیلوگرم جیره غلات به همراه مقداری شراب داشتهاند. (یعنی حقوق یک کارگر در دوران باشکوه هخامنشی، روزی نیم کیلوگرم جو + مقداری شراب بود)
📚پییر بریان، تاریخ امپراتوری هخامنشیان، ترجمه مهدی سمسار، انتشارات زریاب، تهران، ۱۳۷۷، ج 2 ، ص ۹۰۰-۹۰۴
👈 هاید ماری کخ نیز نوشته است: «با دستمزد یک مَرد کارگر به زحمت میشد نیم کیلو نان در روز پخت!» گذشته از اینکه ایشان به بازار بردهفروشان در عصر هخامنشی در مکانی نزدیک تختجمشید هم اشاره میکند که مردم از دورترین نقاط، برای خرید برده به آنجا میآمدند.
📚 هاید ماری کخ، از زبان داریوش، ترجمه پرویز رجبی، تهران ۱۳۷۶، ص 60 - 69
👈 والتر هینتس گفته است که این بردهها همچون اسیران جنگی فقط «وظیفه» داشتند و نه «حق». او همچنین اضافه میکند: «پیداست که زندگی یک کارگر ساده در ایران باستان یک زندگی پررنج و نیاز بوده است.»
📚 والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، نشر ماهی، تهران ۱۳۹۲، ص 348 و 351
👈 طور خلاصه دستمزد متوسط کارگران در حکومت آرمانی هخامنشی عبارت بوده است از یک تا دو قرص نان جو در روز! (در حدی که فقط زنده بمانند) و وضعیت بردگان به مراتب بدتر از آنان بود...
📚والتر هینتس، همان، ص 347-351
#شایعات
#تاریخ
#تحلیل
#ایران