یکبار در خانه صحبت وصیتنامه شد.
به پوستر حاج همت روی کمدش اشاره کرد و گفت:
وصیت من همان جمله حاج همت است
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_محمدابراهیم_همت
@shogh_prvz
🪖سوریه که میرفت،
🧳همیشه ساکِ سفرش را من میبستم.
تو آخرین سفر گفت:خودم ساکم را میبندم
اما قرصهایی را که بخاطر دندان دردش،
همیشه همراه داشت، تو ساک نگذاشته بود!
💊پرسیدم قرصها را نمیبری؟!
🥀 گفت: ایندفعه دیگه لازم ندارم.
✍️همسر شهید
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
@shogh_prvz
محمود رضا برای رفتن بی تاب بود...
همیشه موقع رفتنش زنگ که میزد حداقل یک ربعی حرف میزدیم اما ایندفعه مکالمهمان خیلی کوتاه بود؛
یک دقیقه یا کمتر، دلم آشوب بود اصلا یادم رفت مثل همیشه بگویم: اس ام اس بده
تلفن را که قطع کرد، بلافاصله پیغام زدم:
«رفتی اونطرف اس ام اس بده»
ولی رفت که رفت…💔
#شهید_محمودرضا_بیضایی
@shogh_prvz
۳۲ روز قبل شهادت روی تخته سیاه نوشت:
🌱«إذا کانَ المُنادِی زینب (س) فأهلا بِالشَهادة.»
یعنی :
🥀اگر دعوت کننده زینب (س) است، پس سلام بر شهادت.
#شهید_محمودرضا_بیضایی
@shogh_prvz
همیشه در ارادت به آقا، خودم را بالاتر از محمود رضا میدانستم.
چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیدهام.
✍️برادر شهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی
@shogh_prvz
ودر آخر، سلام بر ابوکوثر که برای شهادت از کوثر هم گذشت...🥀
✍️معرفی شهید بیضایی به پایان رسید اما حکایت کسانی که از تمام دلبستگی ها دل کندند و منتظر شهادتند همچنان باقیست.....
#شهید_محمودرضا_بیضایی
@shogh_prvz
ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز، به معنی پشت میزنشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن، نیروی قدس را انتخاب کرده بود...
بعد از اینکه در تهران، تشکیل خانواده داد، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود:
«تو شهید نمی شوی»
📚انتشارات راهیار
به روایت برادر شهید.
#کتاب_شهدا
#شهید_محمودرضا_بیضایی
@shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید بیضایی را میبینید که در برابر نیروهای مردمی که قصد کتک زدن اسیر داعشی را داشتند ایستاد و نگذاشت او را بزنند.
🥀شهید بیضایی میگفت، شیعه های ایرانی هیچ جای دنیا پیدا نمیشن...
✅راست میگفت، فرق داره اِمامون و رهبرمون کی باشه.
#شهید_محمودرضا_بیضایی
@shogh_prvz