🍃علی جون داداشم داداش خوبم،
فقط امام حسین رو بچسب.
هر چی میخوای ازش بخواه
که یکی یه دونست
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
روح الله دوزانو نشسته بود و قرآن می خواند. قران خواندنش که تمام شد ،
دستانش را رو به آسمان بلند کرد.
آهسته دعا می کرد.
زینب خیلی متوجه دعاهایش نشد.
از بین آنها فقط یکی را شنید
"اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک"...
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
_زینب یه چیزی نذر کن کارم جور بشه...
زینب رفت سراغ تقویم. نگاهش به روز وفات حضرت ام البنین ثابت ماند...
چند روز دیگه وفات خانم ام البنینه.
برای خانم روضه بگیریم به نیت این که خانم عنایت کنه و کارت جور بشه...
.
.
.
یک هفته بعداز روضه، روح الله با خوشحالی به خانه امد و خبر درست شدن کارش را داد...
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
من و روح الله با هم از خیابان انقلاب رد میشدیم.
مردی کنار خودرویش ایستاده بود و از رهگذران کمک میخواست.
🔥 بخشی از ماشینش آتش گرفته بود. چون احتمال انفجار وجود داشت کسی جلو نمیرفت.
روحالله تا این صحنه را دید زد روی ترمز. همیشه در صندوق عقب آب داشتیم.
آبها را برداشت و به سمت خودرو دوید و آتش را خاموش کرد.
مرد راننده اشک میریخت و از روحالله تشکر میکرد.
🌱میگفت: جوان! خدا عاقبت را به خیرت کند. همین دعاها روحالله را عاقبت به خیر کرد.
#شهیدروح_الله_قربانی
#سبک_زندگی_شهدا
@shogh_prvz
هدایت شده از شوق پرواز
شوق پرواز
مدافع حرم یا مدافع قلب؟! #شهیدمحمدرضادهقان #فرهنگ_شهادت @shogh_prvz
🌹بازنشر به مناسبت سالروز شهادت🌹
روح الله قبل اعزام به سوریه دلش هوای امام زمان را کرده بود و به زینب گفته بود:
زینب صدای پای امام زمان میاد.
میشنوی؟
زینب باور کن من صدای پای امام زمان رو میشنوم....
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
وقتی روحالله سوریه میرفت سوغاتی نمیآورد.
میگفت: من از بازار شام خرید نمیکنم.
بازاری که حضرت زینب(س) رو به اسیری بردند،
خرید کردن نداره😔!!!
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
📞بعد از دوهفته ساعت یازده شب روح الله با زینب تماس گرفت
_خواب بودی؟بلندشو خانم میخوام باهات صحبت کنم...... گوش کن...
زینب این دنیا خیلی کم و کوتاهه.
اگه اینجا برای من اتفاقی افتاد،
تو غصه نخور.
من مطمئنم که تو میتونی صبر کنی..
_روح الله من نمیتونم...🥺💔
_تو میتونی زینب، من به تو ایمان دارم.
بعد از خداحافظی دیگر خواب به چشم زینب نیامد🥺 آن قدر بی تاب شده بود که تا خود صبح ذکر گفت و دعا خواند....
«برای حاج علی»
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
روح الله لبخندی زد و گفت: اگه خدا بخواد همین جا جلوی مقر شهادت رو روزیم میکنه...
در را که باز کرد و یک پایش را درون ماشین گذاشت... صدای انفجار مهیبی فضا را پر کرد...
روح الله خیلی خوشگل شدی.
درسته من تو رو این جوری نفرستادم ،
انتظار نداشتم این جوری برگردی،
ولی خیلی خوشگل شدی.
خدا شاهده اگه با یه تیر شهید میشدی میگفتم حیف شدی....
#شهیدروح_الله_قربانی
#مناستي
@shogh_prvz
زینب پشت تابوت حرکت می کرد و در دل می گفت:
روح الله قرار بود رفتنت رو هیچ کس نفهمه .
برگشتنت رو هم کسی نفهمه.
الان دیگه همه میدونن.
روح الله تو دیگه فقط مال من نیستی.
تموم شد.
داری رو دستای همه میری.....
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz
خاک را که ریختند مداحی گذاشتند.
همان مداحی که ماه رمضان ،روح الله از خواب بیدار می شد.
حاج منصور بود که میخواند:
من از دیار حبیب....
#شهیدروح_الله_قربانی
@shogh_prvz