eitaa logo
شوق پرواز
2.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
169 ویدیو
71 فایل
🌹متفاوت ترین کانال شهدایی🌹 🔶نشر مطالب کانال باعث افتخار تیم شوق پروازاست. با شوق پرواز حرف بزن @shogh_parvaz70 نمیشناسمت‌ولی میشنوم https://daigo.ir/secret/67849807
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃علی جون داداشم داداش خوبم، فقط امام حسین رو بچسب. هر چی میخوای ازش بخواه که یکی یه دونست @shogh_prvz
روح الله دوزانو نشسته بود و قرآن می خواند. قران خواندنش که تمام شد ، دستانش را رو به آسمان بلند کرد. آهسته دعا می کرد. زینب خیلی متوجه دعاهایش نشد. از بین آنها فقط یکی را شنید "اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک"... @shogh_prvz
_زینب یه چیزی نذر کن کارم جور بشه... زینب رفت سراغ تقویم. نگاهش به روز وفات حضرت ام البنین ثابت ماند... چند روز دیگه وفات خانم ام البنینه. برای خانم روضه بگیریم به نیت این که خانم عنایت کنه و کارت جور بشه... . . . یک هفته بعداز روضه، روح الله با خوشحالی به خانه امد و خبر درست شدن کارش را داد... @shogh_prvz
من و روح‌ الله با هم از خیابان انقلاب رد می‌شدیم. مردی کنار خودرویش ایستاده بود و از رهگذران کمک می‌خواست. 🔥 بخشی از ماشینش آتش گرفته بود. چون احتمال انفجار وجود داشت کسی جلو نمی‌رفت. روح‌الله تا این صحنه را دید زد روی ترمز. همیشه در صندوق عقب آب داشتیم. آب‌ها را برداشت و به سمت خودرو دوید و آتش را خاموش کرد. مرد راننده اشک می‌ریخت و از روح‌الله تشکر می‌کرد. 🌱می‌گفت: جوان! خدا عاقبت را به خیرت کند. همین دعاها روح‌الله را عاقبت به خیر کرد. @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روح الله هیچوقت پشت سربقیه حرف نمیزد @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شوق پرواز
مدافع حرم یا مدافع قلب؟! @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روح الله قبل اعزام به سوریه دلش هوای امام زمان را کرده بود و به زینب گفته بود: زینب صدای پای امام زمان میاد. میشنوی؟ زینب باور کن من صدای پای امام زمان رو میشنوم.... @shogh_prvz
وقتی روح‌الله سوریه می‌رفت سوغاتی نمی‌آورد. می‌گفت: من از بازار شام خرید نمی‌کنم. بازاری که حضرت زینب(س) رو به اسیری بردند، خرید کردن نداره😔!!! @shogh_prvz
روح الله برای بار دوم (آخر)عازم سوریه شد.
📞بعد از دوهفته ساعت یازده شب روح الله با زینب تماس گرفت _خواب بودی؟بلندشو خانم میخوام باهات صحبت کنم...... گوش کن... زینب این دنیا خیلی کم و کوتاهه. اگه اینجا برای من اتفاقی افتاد، تو غصه نخور. من مطمئنم که تو میتونی صبر کنی..‌ _روح الله من نمیتونم...🥺💔 _تو میتونی زینب، من به تو ایمان دارم. بعد از خداحافظی دیگر خواب به چشم زینب نیامد🥺 آن قدر بی تاب شده بود که تا خود صبح ذکر گفت و دعا خواند.... «برای حاج علی» @shogh_prvz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهارشنبه ۱۳ آبان بود که قرار شد برگردند تهران
روح الله هنوز سوار ماشین نشده بود که یکی از بچه ها صدایش کرد.
_چی شد آقا روح الله شما که صدر جدول شهادت بودی. داری برمیگردی، شهید نشدی که...
روح الله لبخندی زد و گفت: اگه خدا بخواد همین جا جلوی مقر شهادت رو روزیم میکنه...
در را که باز کرد و یک پایش را درون ماشین گذاشت... صدای انفجار مهیبی فضا را پر کرد...
انفجارهای پی در پی بعدی بخاطر مهمات درون ماشین باعث شد کسی نتواند جلو برود..
و شهادت....🥀 و عاقبت بخیری روح الله....
و اما زینب و دلی که تنگ میشد و بغضی که حنجره اش را به بازی میگرفت....🥺😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روح الله خیلی خوشگل شدی. درسته من تو رو این جوری نفرستادم ، انتظار نداشتم این جوری برگردی، ولی خیلی خوشگل شدی. خدا شاهده اگه با یه تیر شهید میشدی میگفتم حیف شدی.... @shogh_prvz
زینب پشت تابوت حرکت می کرد و در دل می گفت: روح الله قرار بود رفتنت رو هیچ کس نفهمه . برگشتنت رو هم کسی نفهمه. الان دیگه همه میدونن. روح الله تو دیگه فقط مال من نیستی. تموم شد. داری رو دستای همه میری..... @shogh_prvz
خاک را که ریختند مداحی گذاشتند. همان مداحی که ماه رمضان ،روح الله از خواب بیدار می شد. حاج منصور بود که میخواند: من از دیار حبیب.... @shogh_prvz