هدایت شده از شوق پرواز
( علامه مجلسی )
شب جمعه مشغول مطالعه بودم، به این دعا رسیدم:
بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها, اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ،
بعد یک هفته مجدد خواستم آن را بخوانم، که در حالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم که: ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم ...
#شب_جمعه
خیلیا فکر میکنن محرم تموم شده غم ما هم تموم شده. اما ما تازه رسیدیم به روضهای که امام زمانمون شب و روز براش خون گریه میکنه؛
و دَخَلَتْ زَینَبْ عَلی ابنِ زیاد...
راه خدا سخت است اما با امام حسین خیلی آسان و کمکار است.
- حاج محمد اسماعیل دولابی.
وقتی خانم جان رقیه از این دنیا رفت
خواهرش حضرت سکینه سلام الله علیها
در وداعش با او فرمود:
(از این شرایط)رها شدی
و سیلی از شمر نمیخوری...
از گرسنگی خلاص شدی،
بر شتر (بی مَحمِل) سوار نمیشی
و به مجلسِ یزید نمیری...
سلام من رو به مادربزرگم فاطمه برسون...
زنِ غَساله اومد که خانم رقیه سلام الله علیها رو غسل بده، بدن رو که دید دست از کار کشید و عقب اومد و گفت این دختر چه بیماری داشته که بدنش اینطور سیاه شده!
گفتن سیاهیِ بدنش از بیماری نیست!
آثارِ ضرباتِ نیزه و شَلاق در زمانِ اسارته...
بگم دیگه...
بویِ فاطمیه داره میاد.
مولاعلی داشت همسرش فاطمه رو غسل میداد...
ناگهان دست از کار کشید!
نشست و گریه میکرد.
بعدها به عمار گفت عمار!
وقتی فاطمه رو خواستم غسل بدم
دیدم استخوانی از پهلویِ فاطمه شکسته!
و میخ در سینه یِ او فرو رفته
و پشتِ او از ضربات، کبوده...
حالا فهمیدید مراد از سلام من رو به مادربزرگم فاطمه برسون چیه...