eitaa logo
شوق وصال 72
91 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
20 فایل
گفتم‌کلیدِقفل‌ِ شهادت‌شکسته‌است...؟! یااندراین‌زمانه‌درباغ‌بسته‌است...؟! خندیدوگفت: ساده‌نباش‌ای‌قفس‌پرست! دربسته‌نیست..! بال‌وپرماشکسته‌است. ........................................ 🌾🍂🌱🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
تولد انسان روشن شدن کبریتی است و مرگش خاموشی آن بنگر در این فاصله چه کردی؟ گرما بخشیدی یا سوزاندی!
46.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃 من دور از کربلا 🍃شب جمعه من مهمونم کربلا 🎙 🌷 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️..... 🖤.... ●قَلبی هُنا، وَ کُلُ دَقاتِهِ هُناک● ○قلبم اینجاست ○وَ ○تمام ضربانش آنجا (: 🫀
شوق وصال 72
♥️..... 🖤.... ●قَلبی هُنا، وَ کُلُ دَقاتِهِ هُناک● ○قلبم اینجاست ○وَ ○تمام ضربانش آنجا (: 🫀
. این‌درد‌و‌دل‌بین‌ِخودمان‌مےماند ؟!دل‌ِمن‌گریھ‌کنج‌ِحرم‌مےخواهد ..‌😭 ◽️.....♥️):
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منو ببر پیش ِ خودت ؛ بذار همونجا دور ُ برت بمونم !🥲💔
-میگفت... اگر علم ملاک باشد؛ شیطان از همه عالم تر است عمل مهم است..🌱 - آیت‌الله‌کوهستانی-
خاک کانال کمیل 😭 آمیختہ با گوشت و پوست و استخوان شهداے کانال کمیل .....😭😭😭😭💔 🌷شهید گمنام خوش نام توے گمنام منم😔 ❤️شھید ابراھیم ھادے 🍃 شبٺون حسینے التماس 🤲 🌸 🦋 ࿐ྀུ✿❥━🦋 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
defa-moghadas.mp3
6.56M
با هدفون گوش کنید... به یاد تمام شهدا....🌷🕊
بسم رب الشهدا والصدیقین... شب جمعه ٬شب زیارتی آقام امام حسین علیه‌السلام ،به یاد شهدا ... کم کم میریم کربلا التماس دعا... شهدا را یاد کنیم با ذکر یا زهرا...😭
این سلام را از طرف بچه های مدافعان حرم خانم بزرگ ... و شهدا می‌فرستم ... السلام عليكِ يا زينب كبري، السلام عليكِ يا بنت رسول الله، السلام عليكِ يا بنت اميرالمومنين.....😭 ...😭
آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را نرانی از درت السلام علیک یا صاحب الزمان...😭
مروری کوتاه بر زندگینامه 🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊 سردار شهید حسن اکبری» ۲۴ خرداد ۱۳۴۹ در جنوب شهر تهران، در محله هاشمی فعلی و در خانواده‌ای مذهبی و پرجمعیت چشم به جهان گشود، پدر و مادرش با زحمت فراوان و با کسب روزی حلال مشغول بزرگ‌کردن ۱۰فرزند بودند؛ پدر و مادر قدکشیدن فرزندان را هر روز در کنار انواع مشکلات می‌دیدند تا اینکه در سال ۱۳۵۹ جنگ تحمیلی شروع شد. یک سال بعد جنگ که حسن قدری بزرگ شد، هرروز به مادرش میگفت اجازه‌اش را از پدر بگیرد تا به جبهه برود ولی مادرش مخالفت میکرد، حتی مسئول اعزام بسیج محله هم مخالف بود و دلیلش میگفت سنّ کم حسن بود؛ تا اینکه اولین حضور حسن اکبری در جبهه، مخفیانه و بدون اطلاع والدین و با دستکاری در شناسنامه اتفاق افتاد....
حسن اکبری طی حضور چندباره در جبهه، به درجه رفیع جانبازی نائل آمد و جانباز ۵۵ درصد شد و برادر دیگرش نیز جانباز ۲۵ درصد دفاع‌مقدس شد. در خلال جنگ‌ تحمیلی، حسن اکبری در سپاه پاسداران انقلاب‌اسلامی استخدام شد او دوره‌های تکاوری، چتربازی، جنگ‌های چریکی، اسلحه‌شناسی و خنثی‌سازی بمب و انواع مین‌ها را آموخت سپس در دانشگاه امام حسین (علیه‌السلام) با درجه استادی مشغول به تدریس دانشجویان در رشته دافوس گردید....‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در سال ۱۳۹۴ پدر سردار شهید حسن اکبری فوت کرد و حسن بعلت دلبستگی شدید به پدرش بسیار دلتنگ او بود و به مادرش می‌گفت که دوست دارد با پدرش محشور شود و سال بعد در کنار پدرش خواهد بود😔 عربده‌کشی نیروهای تکفیری در سوریه و تجاوز آنان به حریم آل‌الله باعث شد تا حسن نزد مادرش برود و از او کسب اجازه نمود تا جهت خنثی‌سازی بمب‌های به‌جامانده از داعش و پاکسازی شهرهای آزادشده سوریه به آن کشور اعزام شود با اینکه مادرش مخالفت می‌نمود اما حسن سرانجام مادرش را راضی کرد و در شهریور سال ۱۳۹۵ عازم سوریه شد.....
دو ماه از اعزامش به سوریه نگذشته بود که در اصابت ترکش به پایش، مجروح شد و حدود ۱۰ روز در بیمارستان حلب سوریه بستری شد پس از بازگشت به تهران، در بیمارستان خاتم‌الانبیاء نیز یک‌هفته بستری شد. پس از چند هفته کاملا بهبود یافت و به دانشگاه و محل‌کار برگشت اما هرروز غم‌ِ جاماندن از قافله شهدا برای او سخت و سخت‌تر میشد.😔 این‌بار برای کسب اجازه، مادرش را قسم حضرت زینب (سلام الله علیها) داد و بالاخره توانست مادرش را راضی کند تا بار دیگر نیز به سوریه اعزام شود... روحی فداک یازینب...😭
†🕊🕊🕊† ای شهید ❣:)) هر که به من مے رسد بوے قفس مے دهد🖇 جز تو که پر مے دهے تا بپرانے مرا...🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا