شوق وصال 72
توی کوچه پیرمردی رو دیدم
که روی زمینِ سرد خوابیده بود
سن و سالم کم بود
و چیزی برای کمک بهش نداشتم
اون شب رختخواب آزارم میداد
و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد؛
رختخوابم رو جمع کردم
و روی زمین سرد خوابیدم
می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم
اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد
و مریض شدم
اما روحم شفا پیدا کرد
چه مریضی لذت بخشی!
#شهیددکترمصطفی_چمران
به قول شهید ابراهیم :
عظمت درچشمان کسی است که نگاهش را کنترل میکند🌱
شادی روحش #صلوات 🌷
#کلام_شهدا🕊
غرق شدم ...!
غرق شدی ...!
غرق شد ...!
من ، در روزمرّگی
تو ، در بی کرانه ی شــ🌷ـــهادت
مادرت در دریای خون دل 💔
📎برگرد !
و نجات غریقمان باش
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
شوق وصال 72
يَا غافِرَ الذَّنْبِ الْكَبِيرِ
ای آمرزنده گناهانِ بزرگ
.
گناهِ تو ،
از رحمتِ خدا
بزرگ تر نیست !
.
#نا_امید_نشو .
«کاری کنید که وقتی کسی شما را
ملاقات می کند احساس کند که
یک شهید را ملاقات کرده است »
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
#روایت_عشق
#کلام_شهدا
شادی روح شهدا #صلوات
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌸
پرکارۍوکمخوابـے
ویژگےاصلیشبود؛
آنچنانکهکاردرروز
جمعهراهمدریکےاز
جلساتادارۍبهتصویب
رساندهبود؛بهاینترتیب
عملاًکارشتعطیلےنداشت.
معتقدبود:شهادتمزدکسانےاست
کهدرراهخداپرکارند🌷
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#اخلاق_شهدایی
از پنجره وارد نماز خانه شده بود!
داخل پادگان که بودیم نیمه شب ها برای سرکشی به مسجد آسایشگاه می رفتم و میدیدم در باز است وعلی یزدانی در تاریکی نماز شب می خواند.
یکی از همین شب ها که برای سرکشی به مسجد رفتم در بسته بود! ناگهان دیدم شخصی داخل مسجد است خوب که دقت کردم دیدم علی یزدانی است که مشغول خواندن نماز شب است و به خاطر اینکه ما متوجه نشویم این بار از پنجره وارد نماز خوانه شده است!۰
#شهید_علی_یزدانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
ازدواج که کرد، یک جلد قرآن برای همسرش خرید.
توی صفحه ی اول نوشت " امیدم در این است که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر،
که همه چیز فنا پذیر است جز این کتاب."❤️✨
#شهیدمحمدعلیجهانآرا
یک روز دیدم شهید باقری با سر و وضع خاکی و گلی داخل اتاق شد.
گفتم فرمانده چه خبر؟ کجا بودید که اینطور خاکی و گلی شدید؟
لبخند ملیحی زد و نشست. میدانستم از گفتن موضوع خودداری می کند.😕
چند روزی این ماجرا تکرار شد تا اینکه یک شب که شیفت بودم گاه و بی گاه خوابم می برد و چرت می زدم که یک لحظه متوجه شدم سایه ای از جلوی چشمانم رد شد وسوسه شدم و سایه را تعقیب کردم تا بفهمم چه خبر است.🤔
دنبالش رفتم دیدم حجت مشغول نظافت حیاط و سرویس های بهداشتی است.
😓خجالت کشیدم و دویدم سمتش، خواستم ادامه کار را به من بسپارد، گفتم شما فرماندهی این کارها وظیفه ماست که نیروی شما هستیم، جواب داد کاری که برای رضای خدا باشد جایگاه انسان را تغییر نمی دهد من این کار را دوست دارم😊
چون می دانستم بچه ها اجازه انجامش را نمی دهند قبل از نماز صبح و توی تاریکی انجام می دهم.
از خودم خجالت کشیدم، سرم را پایین انداختم و گفتم به خدا قسم شما خیلی بزرگواری...😓
#شهید_حجت_باقری
#خاطرات_شهدا
روحالله خیلی اهل رعایت بود.
هیچوقت اجازه نمیداد در بالکن و یا پشت بام آپارتمان جوجه کباب درست کنیم.
میگفت بوی کباب به همسایهها میخوره و مدیونشون میشیم...
اگر مسافرت میرفتیم و یا جایی بودیم که فضا باز بود و خیلی کسی آنجا نبود، آتش و بساط کباب را برپا میکرد...
اگر کسی آنجا بود و بوی کباب بهش میخورد، حتما تعارف میکرد.
گاهی هم فقط قارچ و گوجه کباب میکرد که خیلی بویی نداشت.
#شهید_روح_الله_قربانی
#خاطرات_شهدا
فرازی از وصیتنامه
شهید محمدرضا شفیعی:❤️
ای جوانان، نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد و مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بیتفاوتی بمیرید که علیاکبر حسین (ع) در راه حسین (ع) و با هدف، شهید شد.🕯🌿
برای مطالعهی وصیتنامه کامل شهید بزرگوار به آدرس زیر مراجعه کنید:
https://50sal-ebadat.blog.ir/post/113
#شهیدمحمدرضاشفیعی
#وصیتنامهشهدا
توی یک روز سرد زمستانی در روستایی از توابع فدیشه نیشابور که در محاصره برف بوده، یک خانم باردار موقع وضع حمل دچار مشکل میشه، و اگر زود رسیدگی نمی شد، هم مادر و هم بچه از دست می رفتن، وقتی که این خبر رو به فرمانداری میدن، اونها هم جلسه تشکیل میدن، ولی نه می شد ماشین فرستاد به روستا و نه هلیکوپتر و...
اما یک نفر مستقیماً دستور میده که فوراً دو تا تانک با تجهیزات کامل به روستا اعزام بشه، این کار باعث شد که مادر و بچه که اسمش رو فاطمه زهرا گذاشتن، زنده بمونن...
واین شخص کسی نبود جز:
سردار شهید محسن قاجاریان💔🌱
#شهید_محسن_قاجاریان
#خاطرات_شهدا
ای شهیـد ...
دعا کن برای عاقبت بخیری ما؛
تویی که ختم به خیر شد عاقبتت
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🌷
Panahian-Clip-ShahidChamran.MP3
1.44M
رقصی چنین
میانۀ میدانم آرزوست!🕊🌱
[🎤💖]#علیرضا_پناهیان
[🦋🌸]
شهدا عاشق اند،
معشوقشان خدا است
شاگردند،
معلمشان امام حسین(ع) است
معلم اند،
درسشان #شهادت است
مسلح اند،
سلاحشان ایمان است
مسافرند،
مقصدشان لقاءالله است
مستحکم اند،
تکیه گاهِشان خدا است