eitaa logo
شوق وصال 72
91 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
20 فایل
گفتم‌کلیدِقفل‌ِ شهادت‌شکسته‌است...؟! یااندراین‌زمانه‌درباغ‌بسته‌است...؟! خندیدوگفت: ساده‌نباش‌ای‌قفس‌پرست! دربسته‌نیست..! بال‌وپرماشکسته‌است. ........................................ 🌾🍂🌱🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⋞🌸💛⋟ أنتَ‌عُدَّتي‌إنْ‌حَزِنْت چو‌اندوهناک‌شَوم‌تو‌دلخوشیِ‌منی..🤍! ‹ ↵🌤 › السلام‌علیڪ‌یاخلیفة‌الله‌فےارضھ..✋🏻- 💚°`⛅️^^!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه جایی یه متن قشنگی خوندم میگفت : هروقت که نمازت قضا شد و نخوندی ، در این فکر نباش که وقت نماز خوندن نداشته باشی .. بلکه! فکر کن چه گناهی رو مرتکب شدی که خدا نخواست در مقابلش بایستی! شهـــیدنویدصفری
یادمان باشد زنگ تفریح دنیا همیشگی نیست!! زنگ بعد حساب داریم . . _حاج‌محمدابراهیم‌همت_
🕊 سر به زیر و روی به آسمان دارید این چه سریست که فقط شما دارید.. 🖐🏻
همیشــهٔ‌کـسی‌روبـرای‌رفاقت انتخاب‌کن‌ك‌اونقدر قلبش‌بزرگ‌بـاشــه ك‌بـــرای‌جاگــرفتن توی‌قبلش‌لــازم‌نـبـاشــه خودتـو‌بـارهاوبارهاکـوچیك‌کنی...! -شهیدجهادمغنیه
+میگفت.. ای‌خواهران!جهادِ شما‌حجاب‌شماست.. واثری‌که‌حجاب‌شما‌میتواند‌بررویِ‌ مردم‌بگذارد،خونِ‌مانمیتواند‌بگذارد!' [شهیدمحمدرضاشیخی🎙 ‹ 🦋 › ◦•●◉✿ 🌿🤍🌿 ✿◉●•
خنده ای داغ، زدی و بدنم سوخت که سوخت دکمه تا دکمه تن و پیرهنم سوخت که سوخت . . . شهید 🌷 شهید 🌷 یاد شهدا باذکر صلوات بر محمد و آل محمد
ای عاشقانِ اباعبدالله ! . . بایستی شهادت را در آغوش گرفت گونه‌ها بایستی از شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند .. بایستی محتوای فرامینِ امام را درک و عمل کنیم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکرگزاری به‌ جا آورده باشیم.. :) - شہیدمهدی‌باکری
وقتی شهید بشی همه از خداشونه‌ یه شب کنارت باشن :) اما اگه بمیری همه میترسن حتی یه دقیقه بیشتر کنارت بمونن.. -فلذا مفت زندگیتونو تموم نکنید! : )
••{﷽}•• مسیرت زیباست؟ ابتدا یقین پیدا کن که به کجا می رود، اما اگر مقصد زیباست، به مسیر توجهی نکن، به راهت ادامه بده...🌱 راه‌سعادت✨ شهید‌ابراهیم‌هادی🌹 #رفیق_شهیدم ♥️ #رفیق_شهیدم
سکوت‌را‌به‌حرف‌زدن‌ترجیح‌دهید! قبل‌از‌‌گفتن‌حرفی‌با‌خود‌فکر‌کنید که‌آیا‌ضرورت‌دارد‌یا‌خیر.... چه‌بسا‌حرف‌ها‌و‌سخنانی‌که‌به‌زبان آوردیم‌و‌به‌دروغ‌و‌غیبت‌ختم‌ شد! _
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زِ‌جانان‌‌مهر‌ُ‌‌از‌ما‌جانفشانی‌ست‌ جواب‌مهر‌رهبر‌باوفایی‌ست...❤️
جهت زیبا سازی کانال😎😉 🍃↲‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️دلتنگے_شهدایے 🌱 من کویری پُرِ اندوه و تو لبریز بهار بر دل تب زده‌ام، برف‌تر از بارانی... چه بگویم چه نه، انگار خبر داری از آن! از نگاهم همه‌ی حس مرا می‌خوانے♥️(: غلامی معینی .
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... . . دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی...