eitaa logo
❤شــــــــــهدا❤
262 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
42 ویدیو
0 فایل
زنده نگه داشتن یاد شهدا ؛کمتر از شهادت نیست🌷 __________ گر میروی بی حاصلی گر میبَرَندت واصلی رفتن کجا بردن کجا💔 __________ اینجا محفل خاطرات شهداست.... لطفا با صلوات وارد شوید🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
❤شــــــــــهدا❤
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت 2⃣ 🍃وقت
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت4⃣ 🍃امین واقعاً به طرف مقابل خیلی بها می‌داد. قبل از اینکه کاملاً ‌بشناسمش، فکر می‌کردم آدم نظامی پاسدار، با این همه غرور، افتخارات و تخصص در رشته‌های ورزشی چیزی از زن‌ها نمی‌داند! اصلاً‌ زمانی نداشته که بین این‌ همه زمختی به زن و زندگی فکر کند. ‌اما گفت «زندگی شخصی و زناشویی‌ و رابطه‌ام با همسرم برایم خیلی مهم است! مطالعات زیادی هم در این زمینه داشته‌ام و مقالاتی هم نوشته‌ام.» 🍃واقعاً بهت زده شده بودم... با خودم می‌‌گفتم آدمی به این سن و سال چگونه این همه اطلاعات دارد. انگار می‌دانست چگونه باید دل یک زن را به دست بیاورد... 🍃هیچ چیزی را به من تحمیل نمی‌کرد مثلاً‌ می‌گفت فلان رشته ورزش ضررهایی دارد، می‌توانید رشته خودتان را عوض کنید اما هرطور خودتان صلاح می‌دانید. من کنگفو کار می‌کردم که به نظر امین این رشته آدم را زمخت می‌کرد و حس مردانه به خانم می‌دهد. این‌ها موجب می‌شود که زن احساساتی نباشد. به جزئی ترین مسائل خانم‌ها اهمیت می‌داد. واقعاً‌ بلد بود خودش را در دل یک زن جا بدهد! من همچنان گزینه سکوت را انتخاب کرده بودم... مقابل امین حرفی برایم نمانده بود... 👈🏻ادامه دارد... 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🆔 @shohaada
کمتر پیش می‌آمد که روح‌الله بیکار باشد همیشه مشغول بود با برنامه ریزی دقیق و خاص خودش تمام کارهایش را به ترتیب انجام می‌داد گاهی بین کارهایش، زمان‌های کوتاهی پیش می‌آمد که وقتش خالی بود حتی برای آن زمان‌های کوتاه هم برنامه‌ریزی داشت یک قرآن جیبی کوچک همیشه همراهش بود در زمان‌های خالی اش مشغول قرآن خواندن می‌شد کتاب زبان انگلیسی و عربی را هم به همراه داشت تا در اوقات بیکاری زبان بخواند روح‌الله برای تک تک ثانیه‌های زندگی‌اش برنامه داشت...  🌷شهید_روح_الله_قربانی 🌷 #حجاب #تلنگر #صلوات 🆔 @shohaada
دوستان عزیز ما بخاطر آرامش شما (برخلاف کانالهای دیگه) هیچگونه تبادلات لیستی و بنر تبلیغاتی نداریم!! و تبلیغ کانال رو براساس میزان رضایت شما و دعوت از دوستانتون گذاشتیم🌹 امیدواریم که راضی باشید و از مطالب که با حساسیت خاصی انتخاب میشن استفاده کنید تشکر از همراهی شما💐 🆔 @Shohaada
هیچ وقت از خودش تعریف نمی‌کرد. در مسایل مربوط به جنگ و جبهه، همیشه بسیجی‌ها را مهمترین عامل می‌دانست و خودش را در مقابل آنها هیچ می‌انگاشت و به حساب نمی‌آورد. از این‌طرف و آن‌طرف چیزهایی در مورد ایشان و تأثیر به سزایی که حضورش در جبهه داشت، شنیده بودم. یک ‌بار وقتی بعضی از این شنیده‌ها بر زبانم جاری شد، رو کرد به من و گفت:«مواظب خودت باش. ما بندگان خدا خیلی چاپلوس هستیم. حرف آنهایی را که می‌نشینند و چاپلوسی می‌کنند قبول نکن. این بسیجی‌ها هستند که جنگ را ادامه می‌دهند و بار اصلی جنگ روی دوش آنهاست. ما که این وسط کاره‌ای نیستیم.» 🖋 راوی:همسرشهید 🌹 محمد_ابراهیم_همت🌹 🆔 @Shohaada
❤شــــــــــهدا❤
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت4⃣ 🍃امین
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت 5⃣ 🍃همه چیز به سرعت پیش ‌رفت، آنقدر که مدت زمان بین آشنایی و جشن نامزدی فقط 14 روز طول کشید!‌ با سخت‌گیری که داشتم، برنامه همیشگی‌ام برای عقد دائم حداقل یک سال، یک سال و نیم بود. این مدت زمان را برای این می‌خواستم که حتماً با فرد مقابلم به‌طور کامل آشنا ‌شوم. بعد از چندین جلسه توافق بر این شد که مراسم نامزدی برگزار گردد. 🍃29 بهمن صیغه محرمیت خوانده شد. ‌اولین جایی که بعد محرمیت رفتیم لواسان بود. بعد از آن با خنده و شوخی به امین گفتم «شما هر جا خواستگاری رفتید دسته گل به این بزرگی می‌بردی که جواب مثبت بشنوی؟» گفت «من اولین‌بار است به خواستگاری آمده‌ام!» 🍃راست می‌‌گفت، هم امین و هم من به نحوی با خدا معامله کرده بودیم! هر کس را که به امین معرفی می‌کردند نمی‌پذیرفت. جالب اینجاست که هر دومان حداقل 8 سال در بلوک‌های روبه‌روی هم زندگی می‌کردیم اما اصلاً یکدیگر را ندیده بودیم. 🍃حتی آنقدر امین سخت‌‌گیر بود که وقتی هم قرار شد به خواستگاری بیایند خواهر امین گفته بود داداش با این همه سخت‌گیری ممکن است دختر را نپسندد که در این صورت خیلی بد می‌شود! با این حال این امین مغرور و سخت‌گیر، بعد خواستگاری دائم به مادرش می‌گفت تماس بگیرد تا از جواب مطمئن شود! 👈🏻ادامه دارد... 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🆔 @shohaada
❤شــــــــــهدا❤
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت 5⃣ 🍃همه
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت 6⃣ 🍃امین قبل خواستگاری به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) رفته بود. آنجا گفته بود «خدایا، تو می‌دانی که حیا و عفت دختر برای من خیلی مهم است. کسی را می‌خواهم که این ملاک‌ها را داشته باشد...» 🍃بعد رو به حضرت معصومه (سلام الله) ادامه داده بود «خانم؛ هر کس این مشخصات را دارد نشانه‌ای داشته باشد و آن هم اینکه اسم او هم نام مادرت حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد.» 🍃امین می‌گفت «هیچ وقت اینطور دعا نکرده بودم، اما نمی‌دانم چرا قبل خواستگاری شما، ناخودآگاه چنین درخواستی کردم!» مادرش که موضوع مرا با امین مطرح کرد، فوراً اسم مرا پرسیده بود. تا نام زهرا را شنید، گفته بود موافقم!‌به خواستگاری برویم! می‌گفت «با حضرت معصومه معامله کرده‌ام.» 👈🏻ادامه دارد... 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🆔 @shohaada
🔸همسرشهید شاید شیرین‌ترین و جالب‌ترین قسمت این مراسم این بود که خطبه عقد این شهید والامقام به صورت تلفنی توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده است. همسر شهید در روایت آن لحظات می‌گوید: نوید سر سفره عقد، قرآن را که دستش گرفت، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحه‌ای که آمد باهم بخوانیم؛ آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با آرامش نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق می‌زد، آیه 23 سوره احزاب دلش را آرام کرده بود. ⭐️ «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»: «برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»🌷 🌷شهید نوید صفری 🌷 #تلنگر #حجاب #صلوات 🆔 @Shohaada
❤شــــــــــهدا❤
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت 6⃣ 🍃ام
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت 7⃣ 🍃من هم قبل ازدواج، هر خواستگاری می‌‌آمد به دلم نمی‌نشست! برایم اعتقاد و ایمان همسر آینده‌ام خیلی مهم بود. دلم می‌‌خواست ایمانش واقعی باشد نه ظاهر و حرف... می‌دانستم مؤمن واقعی برای زن و زندگی ارزش قائل است. 🍃شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت می‌دهد این چله را آیت‌الله حق‌شناس فرموده بودند با صد لعن و صد سلام! کار سختی بود! اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود که ارزش داشت برای رسیدن به بهترین‌ها، سختی بکشم. آن‌هم برای من که همیشه دوست داشتم از هر چیز بهترین آن را داشته باشم... 🍃چهل روز را به نیت همسر معتقد و با ایمان خواندم. 4-3 روز بعد از اتمام چله، خواب شهیدی را دیدم... چهره‌اش را به خاطر ندارم اما یادم هست که لباس سبز به تن داشت و روی سنگ مزار خودش نشسته بود. دیدم همه مردم به سر مزار او می‌روند و حاجت می‌خواهند اما به جز من هیچ‌کس او را نمی بیند که او روی مزار نشسته... شهید یک تسبیح سبز به من داد و گفت حاجتت را گرفتی! هیچ‌کس از چله من خبر نداشت... به فاصله چند روز بعد از آن خواب امین به خواستگاری‌ام آمد، شاید یک هفته از چله عاشورا گذشته بود! 👈🏻ادامه دارد... 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🆔 @shohaada
❤شــــــــــهدا❤
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت 7⃣ 🍃من
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات_همسر_شهید_امین_کریمی (مدافع حرم) 💞قسمت 8⃣ 🍃طور خاصی امین را دوست داشتم.. خیلی خاص ... همیشه به مادرم می‌گفتم «من خیلی خوشبختم! خدا کند همسر آینده خواهرم هم مثل همسر من باشد... هرچند محال است چنین همسری نصیبش بشه!» 🍃عقدمان 29 اسفند سال 91 ولادت حضرت زینب بود و شروع و پایان زندگی ما با خانم حضرت زینب (سلام الله) گره )خورده بود... عروسی‌مان 28 دی سال 92. 🍃تمام ولادت‌ها، اعیاد و هر مناسبتی از امین هدیه داشتم. در ایام عقد تقریباً هفته‌ای 2 بار برایم گل می‌خرید. اولین هدیه‌اش دیوان حافظ بود. هر شب خودش یک شعر برایم می‌خواند و در موردش توضیح می‌داد. با اینکه من اهل شعر نبودم از اینکه او حرف بزند لذت می‌بردم و هیچ‌وقت خسته نمی‌شدم... فقط دلم می‌خواست حرف بزنم... 🍃بعدها که خوش‌پوشی امین را دیدم به او گفتم چرا در خواستگاری آنقدر ساده آمده بودی؟» به شوخی و به خنده گفت «می‌خواستم ببینم منو به خاطر خودم می‌‌خواهی یا به خاطر لباس‌هام!» (همه می‌خندیم!) از این همه اعتماد به نفس بالا حیرت زده شده بودم و کلی با هم خندیدیم. 🍃روز آماده شدن حلقه‌های ازدواجمان، گفت «باید کمی منتظر بمانیم تا آماده شود!‌« گفتم «آماده است دیگر منتظر ماندن ندارد!» حلقه‌ها را داده بود تا 2 حرف روی آن حک شودZ&A،اول اسم هردومان روی هر دو حلقه حک شد...خیلی اهل ذوق بود... سپرده بود که به حالت شکسته حک شود نه ساده. واقعاً‌ از من هم که یک خانم‌ام، او بیشتر ذوق داشت. 👈🏻ادامه دارد... 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🆔 @shohaada
رزق معنوی... 🌸🍃 علامه مجلسی فرمودند: شب جمعه مشغول مطالعه بودم، به این دعا رسیدم. 🌸" بسم الله الرحمن الرحیم، اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها. اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ "🌸 بعد یک هفته مجدد خواستم، آنرا بخوانم، که در حالت مکاشفه ندایی شنیدم، از ملائکه که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم... 📚قصص العلماء، 802 🆔 @SHOHAADA
وصیتنامه 🌷شهیدمحسن نورعلی نژادیان قصاب🌷 من افتخارمیکنم که این راه راانتخاب کردم،این راه پیشوایان دین ازآدم تاخاتم وتااین عصرماکه هستیم است،چراکه امام حسین وعلی (ع)زندگی باذلت راقبول نکردن،مکتبی که انتخاب کرده ام جهاد،شهادت،امربه معروف ونهی ازمنکر،تولی،تبری،نماز،روزه،حج است-من برای دفاع ازاسلام واطاعت ازامررسول خدابه جبهه رفتم،مسجدوجلسه قران رارهانکنیدومستحکم نگه دارید،مسئله اخلاق را جدا رعایت کنید،مادروپدروخواهران وبرادرانم مراعفوکنیدوببخشید،خانواده عزیزم دشمن شماروگول نزند وازانقلاب وامام دلزدتان نکند،روح مرا باصبرتان تقوایتان وباحجابتان شادکنید،دراین مملکت نارسایی وکمبودهست بایدصبرپیشه کنید شهدابه قول قران نمرده اند بلکه نزدخداروزی میخورندومنتظرماردپدرهستندو70نفررا شفیع خواهندشد❤️ 🆔 @Shohaada