eitaa logo
دهه هشتاد=افسران جنگ نرم🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
317 فایل
دهه هشتادےهاهم‌شهیـدخواهندشد شهیـدانـے‌میشوندامثال‌شهداے: شهید آرمان علی وردی🤍:) من |🌿 @nojavan82 برا تبـادل⇜ @tabalolat_shohaadaa80
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 امام حسن علیه‌السلام: مصيبت‌ها، كليدهاى اجرند.🍃 📚 أعلام الدين، ص۲۹۷ ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
[ میشه⁵تاصلوات برای سلامتی اقاصاحب الزمان{عج}بفرستی...؟!💫 ]
هدایت شده از فریاد خوزستان
🔴 سوال از «روحانی» در مجلس کلید خورد کوچکی نژاد نماینده مردم رشت در مجلس: 🔹طرح سؤال از رئیس جمهور امروز تقدیم هیئت رئیسه مجلس می‌شود. 🔹 تا کنون بیش از ۱۰۰ تن از نمایندگان طرح سوال را امضا کرده‌اند. 🔻نابسامانی در بازار ارز، مسکن و خودرو ، اشتباهاتی که در برجام داشته اند، عدم توجه به بخش تولید و همچنین انحراف در هزینه کرد ارز ۴۲۰۰ تومانی از جمله محورهای سوال از رئیس جمهور است. ✅ اینجا را بشنوید: http://eitaa.com/joinchat/1933312000Cd6b376f134
[ میشه³تاصلوات برای سلامتی مقام معظم رهبری بفرستی...؟!🌿]
🔔غرور، آفت پندپذيرى ✨بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ 💠ميان شما و پندپذيرى، پرده اى از غرور و خودخواهى وجود دارد. 📚 ۲۸۲ ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
@dars_akhlaq.mp3
4.76M
🔊 🎙حاج اقا تهرانی (ره) موضوع : فضائل اخلاقی حضرت امام علیه السلام 🍀 ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909
مامان در یه خونه نگه داشت با تعجب بهش گفتم _کجا اومدیم مامان؟ _بیا پایین می فهمی _تا نگی کجا میریم نمیام _خونه ی حاج خانوم امریان _اینجا چرا؟! _بیا میفهمی دنبالش راه افتادم در زد و بعد از چن دقیقه درباز شد وارد شدیم و حاج خانوم با لبخند اومد و سلام کرد مامان من و گذاشت اونجا و رفت حاج خانوم دستم و گرفت و بردم تو یه اتاق نشستم _اسمت چیه دخترم؟ _ثمین _معنیش چیه؟ _با ارزش _چه اسم قشنگ و با معنی مطمئنم خودتم مث اسمت با ارزشی خب از زندگیت برام بگو شروع کردم از حسم نسبت به پدر و مادرم تا اتفاقی که این چن روز برام افتاده بود براش گفتم _هم و دوست داشتیم 1 سال باهم دوست بودیم می گفت جونش برام در میره تا اینکه چند روز پیش اتفاقی با یه دختر دیگه دیدمش😔 رفتم جلو و به‌ سلام کردم جوری وانمود کرد انگار من و نمیشناسه.... شکستم... داغون شدم بعد از چن دقیقه بهم پیام داد که تو این مدت من فقط یه سرگرمی بودم براش و می خواد ازدواج کنه نه با منی که باهاش دوست بودم بلکه با دختری که نه آفتاب دیده باشه نه مهتاب گفت که فراموشش کنم😔 _یه چیزی بهت بگم ثمین جون؟ _جانم؟ _تو عشق واقعیت و پیدا نکردی! _منظورتون چیه؟ _بزار اینجوری بهت بگم آدم باید عاشق یکی بشه که خیانت نمیکنه... تو هر ساعت از شبانه روز حوصله ت و داره... کسی که همیشه مشتاقته....کسی که از همه بیشتر دوست داشته باشه... همیشه یه حرفات گوش میده... اونی که وقتی عاشقش باشی هیچکس نمیتونه بهت آسیب بزنه و برنجونت اون معشوق واقعیه!!! _وجود داره همچین کسی؟ _برای چی وجود نداشته باشه عزیزم _خب کیه؟؟ _دلبر واقعیت ♥️الله♥️ مطمئنم الان خیلی دلتنگته و من و یه وسیله قرار داده تا تورو بهش وصل کنم دلم یه جوری شد خجالت کشیدم از این همه بی وفایی که بهش کرده بودم.. 😞 _ینی من و می بخشه؟ _اگه واقعا از ته ته دلت پشیمون باشی چرا که نه! _خب چجوری برگردم پیشش؟ _مادرت گفت امشب شب تولدته درسته؟ _بله _خب چطوره امشب تصمیمت و بگیری و غیر از سالگرد تولد جسمت سالگرد تولد روحت و هم جشن بگیری؟ خوب بهش فکر کن یه حسی ته دلم می گفت برگرد و دوباره بشو اون دختر چادری که دل امام و زمان و نمی شکنه دروغ چرا دلم برای امنیتی که اون موقع ها داشتم تنگ شده بود دلم اون خیال آروم و می‌خواست... دیگه دلم نمی خواست آدما جذب قیافه م بشن دوست داشتم جذب باطنم بشن... حدود یک ساعت با حاج خانوم صحبت کردم و بعدش مامان اومد دنبالم لحظه آخر حاج خانوم بغلم کرد و گفت جفتمون برای هم سوره ی عصر و بخونیم انگار یه انرژی خیلییی زیاد بهم تزریق شده بود مامان برام یه دسته گل مریم گرفته بود.... ینی میشد بیوفتم تو مسیر مریم شدن؟! شب با خاله م قرار گذاشتیم و رفتیم هیئت اونجا تو اون مسجد به خودم قول دادم برگردم... دوست داشتم امانت دار خوبی باشم... چادر دست من امانت حضرت زهرا بود باید خوب ازش مراقبت کنم مبادا حرمتش شکسته شه... نویسنده:ث. نیکو
احمد متوسلیان که دوران نوجوانی‌اش را در سکوت گذرانده و اکنون بزرگتر شده، فرمانده لشکری می‌شود که باید در دروازه‌های خرمشهر با دشمن بجنگند. اما سرنوشت او فرسنگ‌ها دورتر از مرزهای ایران رقم می‌خورد. این فیلم دربارهٔ زندگی احمد متوسلیان است. لینک مشاهده 👀 https://www.filimo.com/m/fsa4n ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→•eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909