eitaa logo
شهدا٠۱۲٠
1.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
12 فایل
آنان که خواستند از خود به خدا برسند سقوط کردند ... از حسین باید به خدا رسید حسینی بودن عشق است و عشق در قلب است و سوز بر جان... 🍃(۱۴۰۱/۱۱/۱۱) ـــــــــــــــــــــــــــ ـ ـ ـ مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ ✨ operator0120 کپی حلالت رفیق💚
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 گفته اند: "اَلمُؤمنُ کالجبلِ الراسخ" اما به گمانم کوه با آن عظمتش، سر، خَم می کند به پای قدم‌های استوارتان ╭🦋 ╰┈➤ @shohada0120
تصویرسازی جالب از شهیدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در یک دسته عزاداری غیرایرانی در کربلا ╭🦋 ╰┈➤ @shohada0120
💢 به بچه هاتون یاد بدید وقتی داعش حرم اهل بیت رو میخواست بگیره شیر بچه های جمهوری اسلامی جلوشون رو گرفتن و امنیت مسیر اربعین رو تامیین کردند، همون موقع همزمان یه عده داشتن تو پستو قمه میزدن تو سرشون:)))) ╭🦋 ╰┈➤ @shohada0120
✨سال قبل از شهادتشون توی پیاده روی اربعین ازش خواستن یه جمله بگه، گفت : خدا ان شاءالله مارو بااونایی که سالهای قبل توی این مسیرقدم گذاشتن وشهیدشدند محشورکنه.💔 طلبه ی شهید 🌷 اربعین 94 ╭🦋 ╰┈➤ @shohada0120
✨🕊 چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز را آموخته و راه کربلا را می‌شناسد» ╭🦋 ╰┈➤ @shohada0120
باز دوباره شب جمعه شد و باز بی قرار یار، باز لحظه ی شهادت و باز این دست های تنهای بی قرار. غم ظهور و نیامدنت بس نبود عزیزِ جان؟ این درد جانسوز هم بر آن اضافه شد و لبریز شد کاسه ی صبر جان. پس از این دیگر شب های جمعه هیچ وقت مثل گذشته نخواهد بود... ساعت ۱:۲۰ دقیقه بامداد جمعه... 😞💔 جانان بگو پس نوبت ما کی میرسد؟ دنیا بدون تو دیگر جای قشنگی نیست... 🔥
« السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الحَياةِ » سلام سرچشمہ زندگانی یا مهدی(عج) ╭🦋 ╰┈➤ @shohada0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجید بربری کربلا که رفت ، متحول وحر مدافعان حرم شد 🔹️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه: «وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند. 🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند. 🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش. 🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید. ◇ پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه. 🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.» 🌹 او حـرّی دیگری از نوع مدافعان حرم شده بود که فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود. 📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری " بقلم کبری خدابخش ╭🦋 ╰┈➤ @shohada0120
شب را خدا وقتی دلتنگ بود آفرید؟
همهـ‌جا مےبینم رخ زیباے تـو را .. "الّلهُـــــمَّ‌عَجِّــــل‌لِوَلِیِّکَـــ الْفَــــــرَجْ" تعجیل‌درفرج‌آقاامام‌زمان‌‌صلوات ╭🦋 ╰┈➤ @shohada0120