eitaa logo
روایت خاکریزها
213 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
21 فایل
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نفس خود گُذَشتند و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَن 🥀 سلام‌بـــَر‌شُهَـدآ... کانال اطلاع رسانی حوزه دفاع مقدس ، جبهه مقاومت اسلامی و یادمانهای شهدای گمنام جنوب غرب استان تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مسجد جامع آبشناسان
بسم الله الرحمن الرحیم ♦️ آماده سازی و بسته بندی هزار بسته پذیرایی از زائران پاکستانی جهت انتقال به موکب گروه جهادی محمد رسول الله ص کانال اطلاع رسانی مسجد در واتساپ https://chat.whatsapp.com/J8gP6VESKu03BLpJjeMJO4 کانال اطلاع رسانی مسجد در ایتا @masjedjameabshenasan کانال اطلاع رسانی مسجد در تلگرام T.me/masjedjameabshenasan
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن                    🌷⚘🌴🌾🌿🌷⚘
هدایت شده از مسجد جامع آبشناسان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ♦️ سومین روز از پخت غذا برای زائران پاکستانی در مرز ریمدان استان سیستان و بلوچستان توسط گروه جهادی و‌موکب پیامبر اعظم (ص) مسجد جامع و حرم شهدای گمنام شهرک شهید آبشناسان 🔷 لازم به ذکر است در این طرح نزدیک به سی هزار پرس غذا به مدت دو هفته طبخ و میان زائران پاکستانی توزیع خواهد شد. کانال اطلاع رسانی مسجد در واتساپ https://chat.whatsapp.com/J8gP6VESKu03BLpJjeMJO4 کانال اطلاع رسانی مسجد در ایتا @masjedjameabshenasan کانال اطلاع رسانی مسجد در تلگرام T.me/masjedjameabshenasan
فرا رسیدن هفته دولت ، یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر،الگوهای جاودانه خدمت صادقانه به مردم در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گرامی باد. 🌾🌿🌷🌴🌺🌿🌷 https://eitaa.com/shohada1402_02
هدایت شده از مسجد جامع آبشناسان
26.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ♦️ چهارمین روز از پخت غذا برای زائران پاکستانی در مرز ریمدان استان سیستان و بلوچستان توسط گروه جهادی و‌موکب پیامبر اعظم (ص) مسجد جامع و حرم شهدای گمنام شهرک شهید آبشناسان 🔷 لازم به ذکر است در این طرح نزدیک به سی هزار پرس غذا به مدت دو هفته طبخ و میان زائران پاکستانی توزیع خواهد شد. کانال اطلاع رسانی مسجد در واتساپ https://chat.whatsapp.com/J8gP6VESKu03BLpJjeMJO4 کانال اطلاع رسانی مسجد در ایتا @masjedjameabshenasan کانال اطلاع رسانی مسجد در تلگرام T.me/masjedjameabshenasan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم سالگردتدفین شهدای گمنام و یادواره شهدای شهر فردوسیه شهرستان شهریار
هدایت شده از مسجد جامع آبشناسان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ♦️ اینجا سیستان و بلوچستان، مرز ریمدان است.... همه ما زیر بیرق حضرت اباعبدالحسین علیه السلام برابر و برادریم... 🇮🇷 ایرانی 🇵🇰 پاکستانی 🇮🇶 عراقی 🇱🇧 لبنانی 🇸🇾 سوری 🇧🇭 بحرینی همه سهمی در رخداد عظیم حماسه اربعین دارند.. 🔷 بچه‌های مسجد و حرم شهدای گمنام شهرک شهید آبشناسان امسال هم چون سال گذشته خدمتگزار زائرین پاکستانی اربعین هستند. کانال اطلاع رسانی مسجد در واتساپ https://chat.whatsapp.com/J8gP6VESKu03BLpJjeMJO4 کانال اطلاع رسانی مسجد در ایتا @masjedjameabshenasan کانال اطلاع رسانی مسجد در تلگرام T.me/masjedjameabshenasan
47.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢مراسم تشییع و تدفین پیکر مطهر شهید گمنام در سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران 🔹 ۳۱ مرداد ماه ۱۴۰۲ مصادف با شهادت حضرت رقیه(س) ♻️ با ما همراه باشید 🌾🌿🌷🌴🌺🌿🌷 https://eitaa.com/shohada1402_02
🔴 اینجا کلیک کنید https://eitaa.com/shohada1402_02 🌐کانال جامع اطلاع رسانی برنامه های یادمان شهدای گمنام جنوب غرب استان تهران 🌾🌿🌷🌴🌺🌿🌷 https://eitaa.com/shohada1402_02
ای‌شھدا ‌دستمان‌‌را‌بگیر‌ید... شاید‌‌از‌معجزه‌‌نگاهتان‌ما‌‌هم‌‌‌پرواز‌ رادر‌آسمان‌‌عشق‌‌و‌شھادت‌ تجربه‌کنیم...💔!' 🌾🌿🌷🌴🌺🌿🌷 https://eitaa.com/sadaaaatf
هدایت شده از مسجد جامع آبشناسان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ♦️ تهیه بیش از سی هزار بسته بیسکوییت و کیک و بیش از شش هزار آبمیوه پاکتی و بیش از هفتصد کیلوگرم شکلات برای توزیع میان زائرین‌ پاکستانی مرز ریمدان و شهر چابهار توسط موکب پیامبر اعظم ص کانال اطلاع رسانی مسجد در واتساپ https://chat.whatsapp.com/J8gP6VESKu03BLpJjeMJO4 کانال اطلاع رسانی مسجد در ایتا @masjedjameabshenasan کانال اطلاع رسانی مسجد در تلگرام T.me/masjedjameabshenasan
🌷🌷قسمت اول 🌷🌷 تومصطفاست یک گل آفتاب افتاده داخل چشمانت و اخم هایت را در هم کرده ای ،اما من خنده آن را دوست دارم ،آن خنده های صاف و زلال بچه گانه را .آن اوایل که با تو آشنا شده بودم با خودم می‌گفتم:چقدر شوخ وسرزنده وچقدر هم پررو !اما حالا دیگر نه !بعد از هشت سال که از آشناییمان می‌گذرد ،دوست دارم هم لبت بخندد وهم چشم هایت.به تو اخم کردن نمی‌آید آقا مصطفی! اینجا بر لبه ی سنگ سرد نشسته ام وزیر چادر ،تیک تیک میلرزم .آن گل آفتابی که در چشمان تو افتاده ،یک ذره هم گرما به تن من نمی‌بخشد.انکار با موذی گری میخواهد دو خط ابروی تو را به هم نزدیک تر کند ودل مرا بیشتر بلرزاند .میدانی که همیشه در برابر اخمت پای دلم لرزیده.تا اینجا پای پیاده آمدم .از خانه مان تا بهشت رضوان شهریار ده دقیقه راه است ،اما برای همین مسافت کوتاه هم رو به باد ایستادم وداد زدم :«آقا مصطفی!»نه یک بار که سه بار .دیدم که از میان باد آمدی ،با چشم هایی سرخ و موهایی آشفته. با همان پیراهنی که جای جایش لکه های خون بود و شلوار سبز لجنی شش جیبه.آمدی وگفتی :«جانم سمیه!» گفتم :«مگه نه این که هر وقت میخواستم جایی برم ،همراهی ام میکردی ؟حالا می‌خوام بیام سر مزارت ،با من بیا !»شانه به شانه ام آمدی. به مامان که گفتم فاطمه ومحمد علی پیش شما باشند تا برم بهشت رضوان وبرگردم ،با نگرانی پرسید :«تنها؟!» _چرا فکر می‌کنی تنها؟ _پس با کی ؟ _آقا مصطفی! پلک چپش پرید :«بسم الله الرحمن الرحیم.»چشم هایش پر از اشک شد . زیر لب دعایی خواند و به سمتم فوت کرد . لابد خیال کرد مخم تاب برداشته.در را که خواستم ببندم ،گفت :«حداقل با آژانس برو ،خیالم راحتتره!» اما من پیاده آمدم .به خصوص که هوا بارانی بود وتو همراهم . صدایت زدم وتو آمدی ،شانه به شانه ام . حالا هم نشسته ام اینجا روی این سنگ سفید مقابل عکست.آن وقت ها هیچ موقع تنها یک نمیگذاشتی .آن وقت هایی که بودی ومیتوانستی کنارم باشی اگر میگفتم مرا برسان ،از اینجا تا آن سر دنیا هم که بود می‌آمدی .مگر اوقاتی که به قول خودت احساس میکردی تکلیفی شرعی به گردنت هست وغیب می‌شدی .حالا هم دستم را محکم بگیر ورهایم نکن آقا مصطفی! حالا هم میخواهم مرا برسانی! مخصوصاً که این رسیدن با خیلی از رسیدن ها فرق دارد . این بار میخواهم برسم به آن بالا ،به آن بالا بالاها تا بفهمم آنجا چه خبر است .هر چند «آن را که خبر شد خبری باز نیامد». ادامه دارد ...✅🌹 🌾🌿🌷🌴🌺🌿🌷 https://eitaa.com/shohada1402_02
هدایت شده از مسجد جامع آبشناسان
بسم الله الرحمن الرحیم ♦️ اهدای بیش از چهار هزار تن آبلیموی طبیعی از شهر جهرم برای تهیه شربت و توزیع میان زائرین‌ پاکستانی مرز ریمدان و شهر چابهار کانال اطلاع رسانی مسجد در واتساپ https://chat.whatsapp.com/J8gP6VESKu03BLpJjeMJO4 کانال اطلاع رسانی مسجد در ایتا @masjedjameabshenasan کانال اطلاع رسانی مسجد در تلگرام T.me/masjedjameabshenasan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پلاک
yekta14020331.mp3
10.28M
🎙 حرکت جهانی اربعین سخنرانی در نجف اشرف؛ ۱۴۰۲/۰۳/۳۱ @Pelak_Channel
انتشار برای نخستین بار! دستخط شهید مصطفی صدرزاده... عملیات نظم در خانواده! ۱_با اعضای خانواده تمام احترام رعایت شود (در اوج محبت) ۲_باید حدقل هفته یک مرتبه برای همسر گل خریده شود ۳_ساعت خوابیدن و بیدار شدن همیشه باید یکی باشد ۴_لباس های شخصی خود را حدقل بشورم ۵_ظرف های داخل آشپزخانه به محض رویت باید شسته شود ۶_هرگونه ریخته و پاش در منزل باید به سرعت جمع آوری شود ۷_باید در خانه همیشه نان تازه باشد ۸_وضعیت لباس فرزند وهمسر باید کنترل شود و زمانی برای خرید ماهانه یا سالانه مشخص شود ۹_بخشی از حقوق به خود همسر داده شود ۱۰_به هیچ وجه سر همسر و فرزند نباید داد کشید ۱۱_دیدار پدر و مادر و فامیل بسیار حساب شده و طی زمان بندی باشد ۱۲_باید برنامه های منزل از یک هفته قبل تنظیم شود ۱۳_باید زمان تفریح همسر و فرزند کامل منظم و مشخص شده باشد @haram213
🌷🌷قسمت دوم 🌷🌷 تومصطفاست هوا نمور است اما این گل آفتاب باسماجت میان دوخط ابرویت جاخوش کرده می گفتی"تو بچه شمال بارون دیده کجا سمیه خانم ومن بچه جنوب آفتاب دیده کجا؟قلیه ماهی و خورشت بامیه وماهی هشووفلافل کجا؟ میرزاقاسمی وفسنجون ترش وکاله کباب و ماهی شکم پرکجا؟ولی قدرت خدا روببین توباچه لذتی قلیه ماهی وماهی هشومی خوری ومن میرزاقاسمی وفسنجون ترش! این نشونه این نیست که روح ما به قواره جسم همدیگه س؟نشونه این نیست که از روز اول ناف مارابه نام هم بریدن؟ درست می گفتی که اقامصطفی راست و درست قسمت وحکمت در این بودکه مامال هم باشیم مایی که درایران به ولایت باهم یکی بودیم هرچند یکی از ما شمالی بود یکی جنوبی من متولد مرداد۱۳۶۵در رشت وتو متولد شهریور۱۳۶۵درشوشتر تو از من یک‌ ماه کوچک تر بودی واین آزارم می داد طوری که همان جلسه اول خواستگاری ازبس چادری که جلوی دهنم گرفته بودم به مامانم گفتم بگو که من یک ماه بزرگ ترم" مادرت شنید وگفت این که چیز مهمی نیست ! راست می گفت چیز مهمی نبودچون تو روز به روز از من بزرگتر شدی انقدر که دیگر در پوست خودت نگنجیدی پوست ترکاندی وشدی یک پارچه ماه ماه شب چهارده حالا هم آمده ام اینجادر محضر خودت خود خودت تا زندگی هشت سال ونیم مان را دوره کنیم .می خواهم تا جایی که میشودبخشی از آن روزها ولحظه ها رادر این ضبط کوچک جابدهم همه آنچه یادم می ایدرابادرخواست نویسنده ای انجام می‌دهم که باوردارداگر تو رابنویسید خیلی از تاریکی هاروشن می‌شود. چه کسی می تواند پیش بینی کندمن که زاده رشت وبزرگ شده سیاهکلم من که چند سال تمام هوای شرجی شمال را به سینه کشیده ام به دلیل شغل پدر که سپاهی بودمهاجرت کنیم به تهران از قضای روزگارتوهم از جایی که هوای شرجی داشت به همراه خانواده کوچ کنی به بند پی یکی از مناطق نزدیک بابلسر استان مازندران وبعدها هم بیایید نزدیک تهران درست همان محله ای که مابعد از چندی به آنجا آمدیم دریای شمال ودنیای جنوب هر دو دریایندهر چند هرکدام رنگ وبووعطروصدای خودرا دارنداگر راهی باز شود هر دو دریا همدیگر را در آغوش می کشند همانطور که روح من وتو همدیگر را پیدا کردندمثل گیاه عشقه دور هم پیچیدند.ما خانواده هفت نفره بودیم پدرومادرم،سجادبرادرم بزرگترم بایک سال تفاوت سنی بامن سبحان برادر دومی ام و صحابه خواهرم واقامحمدکه ته تغاری خانواده رابطه من وسجادکه بقول مادرم شیربه شیربودیم یه جور دیگه بودپدرم اجاره نشین بودوبقول خودش خوش نشین.مادرم هم عاشق مرغ وخروس وغازواردک به ما بچه هابا این پرندگان خیلی خوش می گذشت وقتی از صبح تا شب وسط بازی ها سراغی هم از آنها می گرفتیم وباهاشان بازی می کردیم البته نه مثل آن بار که سجادباچوب دنبالشان کردوحیوان های زبان بسته عصبانی شدندودنبال من کردندوافتادم وپیشانی ام شکست زمان جنگ بود وپدر به جبهه رفته بود ومادر برسر زنان هرجور بود مرا رساند درمانگاه باد خبر را به گوش مادربزرگ وپدر بزرگم رساندان ها که خانه شان ادامه دارد.....🌹 🌾🌿🌷🌴🌺🌿🌷 https://eitaa.com/shohada1402_02
انسان يڪ تذڪردر هر"۴" ساعت بہ خودش بدهد بد... نیست. بهترین موقع بعداز پایان نماز،وقتےسر بہ سجده مے گذاریم،مرورے براعماݪ از صبح تاشب خود بیندازد، آیا ڪارمان براے رضاے خدا بود؟ 🌿🌺🌴🌾⚘🌷🌿🌺🌴🌾 https://eitaa.com/jahadqaranandishe
🌷🌷قسمت سوم🌷🌷 تومصطفاست باد خبر را به گوش مادر بزرگ و پدر بزرگم رساند.آن ها که خانه شان چند کوچه آن طرف تر بود ،خود را رساندند درمانگاه و درمیان اشک و ناله و آه،پیشانی ام بخیه خورد. چندسال بعد که پدر از جبهه آمد به دلایل شغلی منتقل شد تهران. آمدند خیابان آزادی،خیابان استاد معین.اما من نیامدم،ماندم خانه مادربزرگ که صدایش میکردم عزیز. پیرزنی دوست داشتنی باصورتی گرد،قد متوسط و کمی تپل که من و سجاد،نوه های اولش بودیم و عزیزدردانه. مادربزرگ آن قدر دوستم داشت و دوستش داشتم که وقتی خانواده ام به تهران کوچ کردند،پیش او ماندم.خانه اش کوچک بود و جمع و جور،اما پر از صفا و صمیمیت .شب ها کنارش میخوابیدم و بوی حنای موهایش را به سینه میکشیدم.دست هایم را حلقه میکردم دور گردنش تا برایم قصه بگوید:قصه چهل گیس،ماه پیشونی،ملک خورشید و ملک جمشید. تا پیش دبستانی پیش او بودم.هرروز صبح زود برای نماز بیدار میشد. از لانه مرغ ها تخم مرغ برمیداشت،آب پز میکرد و همراه نانی که خودش پخته بود،لقمه پیچ میکرد و با مشتی نخودچی و کشمش یا چهارمغز،در کیسه ای می بست و کیسه را در کیفم میگذاشت و راهی ام میکرد. ظهر که زنگ میخورد می آمد دنبالم،از سرایدار تحویلم میگرفت و به قهوه خانه پدربزرگ میبرد.داخل قهوه خانه میز و صندلی های چوبی سبز رنگ بود و رادیوی چهار موج قدیمی که همیشه خدا روشن بود و پدربزرگ در آنجا چای،کباب ،لوبیا،زیتون پرورده و ماست چکیده میفروخت. بعد که میخواستم بروم کلاس اول دبستان,مرا به تهران آوردند. اسباب بازی هایم را همان جا گذاشتم،مخصوصا عروسکم،خانم گلی،را تا هروقت برگشتم بتوانم با آن ها بازی کنم. سال اولی که به مدرسه رفتم،مدرسه ام در خیابان دامپزشکی بود.ما مستأجر بودیم. تهران را دوست نداشتم . دلم هوای شمال و آن باران های ریز ریز را داشت ، همان هوایی که عطر مادر بزرگ را داشت .صدای دریا در گوشم بود و هوس گوش ماهی هایی را داشتم که وقتی به گوش می چسباندی ، صدای دریا را می‌شنیدی . بابا خانه را عوض کرد و رفتیم خیابان هاشمی . چهار سال آنجا ماندیم. باز هم من و سجاد هوای شمال را داشتیم .تا پایان دبستان ، هنوز امتحان های ثلث سوم تمام نشده میرفتیم مخابرات و به عزیز خبر می‌دادیم که بیشتر از یکی دو امتحانمان نمانده و بابابزرگ را راهی کند .بابابزرگ می آمد،یکی دوشب می ماند ،بعد من و سجاد را برمیداشت و با خودش میبرد شمال. ادامه دارد... 🌾🌿🌷🌴🌺🌿🌷 https://eitaa.com/shohada1402_02
هدایت شده از مسجد جامع آبشناسان
بسم الله الرحمن الرحیم ♦️بازدید سردار نوذری(فرمانده نیروی دریایی سپاه چابهار) از قرارگاه مسجد جامع شهرک شهید آبشناسان در شهر چابهار ویژه خدمت رسانی به زائرین اربعین پاکستانی کانال اطلاع رسانی مسجد در واتساپ https://chat.whatsapp.com/J8gP6VESKu03BLpJjeMJO4 کانال اطلاع رسانی مسجد در ایتا @masjedjameabshenasan کانال اطلاع رسانی مسجد در تلگرام T.me/masjedjameabshenasan
هدایت شده از مسجد جامع آبشناسان
♦️ پیاده روی و عزاداری جاماندگان اربعین ⏰ چهارشنبه ۱۵ شهریور ، ساعت ده صبح 📌 از چهار راه اصلی به سمت یادمان شهدای گمنام شهرک شهید آبشناسان 🔷 قرائت زیارت اربعین بر سر مزار ‌شهدای گمنام شهرک شهید آبشناسان 🔷 همراه با اقامه نماز جماعت ظهر و عصر و سفره اطعام کانال اطلاع رسانی مسجد در واتساپ https://chat.whatsapp.com/J8gP6VESKu03BLpJjeMJO4 کانال اطلاع رسانی مسجد در ایتا @masjedjameabshenasan کانال اطلاع رسانی مسجد در تلگرام T.me/masjedjameabshenasan
‹🖤🌿› - وقتۍ این‌جسم‌ بۍسر را در منطقہ عملیاتۍ پیداکردند در جیبش کاغذۍ را یافتند ك در آن نوشتہ بود : بۍسروسامآن تۅام یآحسیـن :'))) حتۍ اگہ یک‌نفر این عزیزان روز قیامت جلومون بایستہ کافیہ .. 🌾🌿🌷🌴🌺🌿🌷 https://eitaa.com/shohada1402_02