eitaa logo
پاتوق شهدا🥀🇵🇸
214 دنبال‌کننده
10هزار عکس
4.6هزار ویدیو
22 فایل
بسم رب الشهدا کانال وقف شهداست🥀 مقام معظم رهبری: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست! هرکسی با شهیدی خو گرفت روزمحشر آبرو از او گرفت... شهدا سنگ نشانند که راه گم نکنیم🌱 اینجا همه چیز نذر شهداست کپی همه مطالب با ذکر صلوات حلاله(:
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 ✍میگفتـــــ : هر وقتـــــ به‌ دردی‌ دچار شدی به خودتـــــ بگو: [خـــــدا را شڪر ڪه‌ به‌ گرفتارم‌، نه‌ ...🌱] اللهم عجل لولیک الفرج @shohada27
-همہ‌میـگفتن‌ بخور‌بخوابـہ!! راســـــٺ‌میگفتن خمپارھ‌میخوردن میخوابیـــــدن...💔 @shohada27
•🍂‌• جآےِخآلےِتو‌را‌هیچڪَس‌ اِحسآس‌نَڪَرد!💔 بہ‌گَمآنَم‌ڪہ‌بہ‌دورےِ‌تو‌ عآدَت‌ڪَردیم.... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🕊 🌴✨ هیچ وقت ندیدم که ابراهیم، به دنبال لذت شخصی خودش باشد. لذت برای او تعریف دیگری داشت. اگر دل کسی را شاد می‌کرد، خودش بیشتر لذت می‌برد. اگر پولی دستش می‌رسید سعی می‌کرد به دیگران کمک کند. خودش به کمترین‌ها قانع بود، اما تا می‌توانست به دیگران کمک می‌کرد. ♥️ 📗سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص ۳۲
🌱 ‏+ از اون کباب‌فروشی که بهت گوشت الاغ داده میگذری؟! - معلومه که نه... + گوشت سگ چی؟! - نه... + اطرافت رو نگا... خیلیا دارن بهت گوشت آدم مرده میدن! @shohada27
✨🌙 ✨|به نیابت از تعجیل در ظهور حضرت مهدی هر شب آخرین پیام کانال دعای فرج خواهد بود|✨ 🌸اللهم عجل الولیک الفرج 🌸 @Shohada27
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| 📍فرار از گناه، به سبکِ شهید مجتبی... 🌟برای شرکت در مراسمِ عروسیِ یکی از آشنایان رفته بود تهران. مراسم با بزن و بکوب همراه بود مجتبی بچه‌های کوچکِ اقوام رو جمع کرد توی یه اتاق و در رو بست. بعد با زبانِ کودکانه بهشون احکام آموزش داد. بچه‌ها هم دورش حلقه زده بودند... یاد شهدا با صلوات🌷
🔵 شهیدان زنده‌اند ✍ پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می‌گفت: یکی‌شان آمد به خوابم و گفت: جنازه‌ی من رو فعلاً تحویل خانواده‌ام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازه‌ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. این‌بار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازه‌ها. روی سینه یکی‌شان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی». بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده‌اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره❗️ 🔸 شهید امیرناصر سلیمانی 📚 فرمانده، فرمان قهقهه، ص۳۶ و به کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگویید بلکه آنها زنده‌اند؛ امّا شما درک نمی‌کنید! سوره بقره 🖤 شادی روح شهدا صلوات ‎‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا