#فاطمے🙂💝 . خواهری که وقتی نامحرم میبینی به خودت جرئت نمیدی که نگاش کنی.. وقتی یه جمع چند تا مرد جمع شدن نمیری از بینشون رد شی.. وقتی جلوی خودتو میگیری که جلوی نامحرما بلند بلند نخندی و قهقهه نزنی.. و تویی که سعی میکنی پوششی زننده نداشته باشی تا جلب توجه نکنی.. تویی که تو مجازی واسه نامحرم عشوه نمیای و نجابتشو ازش نمیگیری... خواستم بگم خیلی فاطمی هستی...🍃:) مادر سادات پشت و پناهت ..🌱♥️ #شهید

دل من تنگ نگاه توست ای دلدار ...! #شهید

قبلا می گفتن برای نابودی اسرائیل چه چیزایی نیازه ؟!😅 الان باید گفت برای از برق کشیدن رجوی چه چیزی نیازه؟! من میگم : ۱-ایرانی بودن❤ ۲-غیرتی بودن🙂🙃 #شهید

📲💭 تا افتخار بعدی خدانگهدار✋ 🙈😂 #مرگ_بر_منافق #شهید

چشمت‌بہ‌نامحرم‌می‌افتداگرخوشت‌نیاید كہ مریضی! امااگرخوشت‌آمد،فوراًچشمت‌راببند وسرت‌را پایین بینداز و بگو: یاخیرحبیب‌ومحبوب.. یعنی:خدایامن‌تورامی‌خواهم،این‌هاچیہ؟! این‌ها دوست‌داشتنی‌نیستند! هرچہ‌كہ‌نیاید دلبستگی‌نشاید^^ #شیخ‌رجبعلی‌خیاط #شهید

میگفټ: از‌نظࢪت‌عشق‌یعنے گفتم‌: یعنے‌یـہ‌پݪـاڪـ‌ِخاکے‌ ࢪوۍ‌سجادھ‌ۍ‌نما‌زشب☘️ #شهید

‹🌾🌼› ‌ •° شهیدی داشتیم ڪه‌ می‌ڱفتند🍃 باانگشتان‌دست هاتون ذڪر بگید؛📿 ڪه پَس فردا، توقیامت تَڪ‌تڪ انگشتاتون شھادت میدن... ⇢ #شهید امیࢪ سلیمانے

▣ یـادمون باشه ڪه... هـر چی برای خـــدا ڪوچیڪی ‌و افتـادگی ڪنیم، خـــدا در نظر دیگـران بـزرگمون می ڪنه.. #شهید #حسین_خرازی سالروز شهادت

🌼✨ #شهیدانہ از دهانش پرید که تو بالاخره از طریقِ این چشم‌هات #شهید میشی.. چشماش درخشید و پرسید:چرا..؟! گفت: چون خدا به این چشم‌ها هم جمال داده هم کمال.. این چشم‌ها در راهِ خدا بیداری زیاد کشیده.. اشک هم زیاد ریخته.. #شهید_محمدابراهیم‌همت✨

میگفټ: از‌نظࢪت‌عشق‌یعنے گفتم‌: یعنے‌یـہ‌پݪـاڪـ‌ِخاکے‌ ࢪوۍ‌سجادھ‌ۍ‌نما‌زشب☘️ #شهید

••• در یک روایت فوق العاده ای از امیرالمومنین″ع″ که میفرمایند: «مَا الْمُجاهِدو الشَهیدو فیٍ سَبیل الّله باعْظَم أَجْرا مِمّن قَدَرَ فَعٕفَ🌿» اجر مجاهدی که در راه خدا به #شهادت رسیده؛بالاتراز اون کسیکه قدرت بر هرزه گی داره، قدرت داره بر اینکه شهوترانی بکنه، قدرت داره بر اینکه آلودگی‌هایی رو به وجود بیاره ....❗️ اما در عین حال.. #عفیفانه خودشو حفظ میکنه اجر #شهید بالاتر از این نیس یعنی این... اجرش کمتر از #شهید نیست😌👌 #حجاب

#شهیدانه‍ کاغذی توی دستش بود. به نوشتۀ روی کاغذ که نگاه می‌کرد،⁣ گاهی غمگین می‌شد و گاهی خوشحال. ⁣ نتوانستم طاقت بیاورم.⁣ پرسیدم: آقا رشید! چه توی آن کاغذ هست که ⁣اینقدر حالت را دگرگون می‌کند؟⁣ گفت: حساب کارم است.⁣ هر کاری از صبح انجام می‌دهم، می‌نویسم.⁣ گفتم: عجب حوصله‌ای داری!⁣ مگر سن تو چقدر است که باید حساب کار خوب و بدت را داشته باشی؟!⁣ جواب داد: اگر بدانیم داریم چه کار می‌کنیم، کمتر گناه می‌کنیم.⁣ ⁣⁣ 📕کتاب طلایه‌داران نور 🖋خاطره ای از #شهید رشید جعفری⁣ #شهداࢪایادڪنیم‌با‌ذڪࢪصݪواٺ