eitaa logo
آستان بیت الشهدای گرمسار
110 دنبال‌کننده
298 عکس
118 ویدیو
8 فایل
شهدای شهر ایوانکی، ارادان، گرمسار ادمین https://eitaa.com/Modafeinharmim بیت الشهداء ایتا https://eitaa.com/shohada_garmsar تلگرام https://t.me/shohadaygarmsar
مشاهده در ایتا
دانلود
آستان بیت الشهدای گرمسار
۲ عروسی شب عروسی ام بود كه خبر شهادت همرزمش حمید گلستانه را آوردند. خانه ما نزدیك خانه آنها بود.
عروسی۲ شهید مصطفی نظری مصطفی! بلند شو دیگه منتظرن.» خیلی آرام لباس ها را پوشید: ـ خوبه لباسیهام؟ ـ آره، خوبه. اونجا كه رسیدیم دخترخانم چای میاره، اگه قبول كردی به من اشاره كن. ـ باشه بابا. وقتی شما می گین خوبه، خوبه دیگه. ـ اصل خودتی كه باید بپسندی. همه چیز برای خواستگاری آماده بود. هر دو خانواده آمده بودیم. اتاق كوچك خانواده عروس با سلیقه تمام چیده شده بود. چنددقیقه ای به حال و احوال و تعارف گذشت. عروس آینده سینی چای را آورد. مصطفی سرش پایین بود. چای را گرفت. زیرچشمی نظرش را پرسیدم. با اشاره جواب داد: «خوبه، ان شاءالله خوبه.» صحبت كردیم و قرار گذاشتیم. در راه كه می رفتیم، گفتم: «تو كه همسر آینده ات رو ندیدی چطور پسندیدی؟». او جواب داد: «همین كه شما قبول كردین خوبه!». بیت الشهدای گرمسار @shohada_garmsar
✅مراسم باشهدا در شب یلدا با حضور رزمندگان و خانواده معظم شهدا در گلزار شهدای شهرستان سرخه برگزار شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بهرام زمانی
باسلام وادب صبحتون بخیر امیدوارم دوستان وهمراهان بزرگوار حال شان خوب وهمگی در بهترین زاویه نگاه امام زمان عج باشند امروز ۳ دیماه یادآور بروز صفت های پسندیده ووالای بروبچه های دوران دفاع مقدس در عملیات بسیار مهم کربلای ۴ درسال ۶۵ در منطقه نهرخین میباشد یاد وخاطره بروبچه های گردان امام سجاد علیه السلام شهرستان گرامی باد. شادی روح شهدای والامقام این عملیات صلوات
هدایت شده از پازوکی ☫
باسلام وادب شبتون بخیر در سال ۶۵ در چنین شبی در حسینیه گردان امام سجاد علیه السلام تیپ ۱۲قائم آل محمد ص شب وداع بچه های گردان بود شهید عبدالله شهروری فرمانده گردان بعداز نماز مغرب وعشا سخنرانی کرد شب سردی بود شهید شهرام زمانی نوحه خوانی کرد ودر انتهای برنامه مراسم وداع بود بروبچه ها همدیگر در آغوش می‌گرفتند وخداحافظی می‌کردند این مراسم برای عملیات کربلای ۴بود شهید جلال پازوکی کنار تیرک وسط حسینیه گردان شهید حمید رضا ناظریه رو در آغوش گرفته بود ویادمه خیلی اشک می‌ریختند اون شب شهید نبی الله گلینی دائم ذکر صلوات از جمع می‌گرفت اون شب داخل یک استنلی حنا درست کرده بودیم وبچه ها حنابندان می‌کردند داخل حسینیه کاملا تاریک بود آخه برق که نداشتیم یک فانوس روشن بود که اون رو هم شهید گفت خاموش کنید که اگر کسی دوست نداره بیاد راحت برود یادشهید سیاوش خوش وبخیر دیدم شهید حسین فیصلی رو در آغوش داشت وباهم نجوا می‌کردند وصد حیف وهزاران حیف سیستم امروزی نبود که این صحنه های ناب وبی آلایش ودر کمال تواضع وعشق ورزی ناب تصویر برداری کنیم دوستان در آستانه سالروز عملیات کربلای ۴ هستیم شادی روح بلند روح انقلاب (امام خمینی)وشهدای والامقام خصوصا شهدای شهرستان صلوات
هدایت شده از پازوکی ☫
باسلام وادب شبتون بخیر در چنین شبی در سال ۶۵(شب دوم)دیماه حوالی ساعت ۱۸به مقر تیپ ۲۱امام رضا علیه السلام که در بین بروبچه های رزمنده معروف به ساختمان های ۵طبقه گردان کربلا وگردان روح الله از دامغان هم همزمان با گردان امام سجاد علیه السلام به این مقر رسیدند همگی از کامیون ها پیاده شدیم ابتدا همگی وضو گرفتند ورفتیم به سمت حسینیه تیپ ۲۱ امام رضا علیه السلام داخل حسینیه خیلی شلوغ بود حاج آقا بصیری فر روحانی گردان به اقامه نماز ایستادند بروبچه مشغول نماز شدیم بعداز نماز شهید عبدالله شهروری وچند نفراز بزرگان گردان رفتند ساختمان فرمانده تیپ برادر غلامرضا احمدی اون شب؛شب بسیار بیادماندنی بود داخل حسینیه یکی نماز می‌خواند ودیگری زیارت عاشورا وچندنفری دور هم نشسته بودند واز دوستان حرف می‌زنند شهید موسی نصیریان مشغول مرتب کردند وسایل وتجهیزات انفرادی اش بود که شهید سیاوش پازوکی کنار دستش بود وگفت:بابا موسی مگه میخوای بری مهمونی!همگی خندیدیم در طول این چند ماه که کشور ایران عزیز درگیر اتفاقات دروغین وبا دروغگویی بزرگ شروع شد سر کلاس درس به اکثر جوانان گفتند هرانقلابی وهر اندیشه ای در هر کشوری ویادرهر جامعه که بروز می‌کند دارای نقاط قوت وضعف است انقلاب اسلامی ایران هم بی شک دارای نقاط قوت وضعفی هست ومتاسفانه نتوانستیم نقاط قوت آن که یکی ازآن قوتها دوران طلایی دفاع مقدس است رو به نسل جوان درست بیان کنیم وباز هم متاسفانه در بیان صفت های پسندیده والای رزمندگان وشهدا وآزادگان وجانبازان را به درشتی بیان کردیم در سال ۶۵ در چنین شب ۳۹۱نفر از نسل دانش آموز ودانشجویان.وکارمند.کشاورز.دامدار.روحانی.مغازه دار.و........دلهای مالامال از عشق به خدا آماده شرکت در عملیات کربلای ۴بودند بی شک خدای سال ۶۵ همین خدای ۱۴۰۱ هم هست وفرقی نکرده ولی متاسفانه ما ها تغییر کردیم شادی روح امام وشهدای والامقام شهرستان صلوات
هدایت شده از پازوکی ☫
باسلام وادب شبتون بخیر درادامه بیان خاطرات گردان امام سجاد علیه السلام در سال ۶۵ درگردان امام سجاد علیه السلام به فرماندهی شهید والامقام عبدالله شهروری یک سنتی رایج بود وآن چای ذغالی درست کردن وتوزیع آن میان بروبچه ها بود هر روز عصر حوالی ساعت ۱۵ کنار حسینیه گردان مرحوم سید رضا دهقانی از رزمندگان شهر کهن آباد با هیزم هایی که جمع می‌کرد در یک حلب روغن ۱۷کیلویی آتش درست می‌کرد وچای دم می‌کرد وتعداد زیادی از بروبچه های گردان صف می‌کشیدند وچای می‌خوردند یکی از راه‌های بسیار موثر در جذب بروبچه های نوجوان درآن مقطع تاریخی کشور ارتباط بسیار خوب وسازنده بزرگان گردان وشهر با همین جوانان ونوجوانان بود تا جایی که پدر شهید سهراب افتخاری مرحوم صفرعلی افتخاری ویا مرحوم منظمی پرچمدار گردان ویا صدرالله کریمی بعنوان معلم پیشکسوت در جمع بروبچه های گردان یک نعمت بزرگ وفرصت مغتنم بود واین روزها از تاریخ انقلاب ودراین پیچ تاریخی به شدت نیاز بر حضور جوانان آن روز که امروزه بعنوان بزرگان وپیشکسوتان نامیده می‌شوند در میان نسل جوان دانش آموز ودانشجو میباشد. امشب با یاد امام سید روح الله وشهدای والامقام یاد همه ی عزیزان رزمنده که به دیار باقی شتافتند مرحومان.منظمی.میرشکاری.افتخاری.پازوکی.زنگنه.مستوری.غلام سلیمی.و...........شادی روحشان صلوات
هدایت شده از پازوکی ☫
باسلام وادب شبتون بخیر دوستان بزرگوارم در ادامه خاطرات بروبچه های گردان مظلوم امام سجاد علیه السلام شهرستان گرمسار در چنین شبی بعداز نماز مغرب وعشا با اعلام اینکه گردان در عملیات شرکت نمی‌کند خبر توقف عملیات کربلای ۴ به گوش همگان رسید راستش اون زمان بچه ها خیلی با حساسیت موضوع رو دنبال کردند ویادمه شهید نورالله مقصودی فرمانده دسته ادوات گردان داخل حسینیه گفت:فرمانده گردان بچه مشهدی ها از رفیقمامه گفته عملیات شکست خورده ودشمن متوجه بوده خلاصه اینکه ما شرکت نمی‌کنیم بروبچه ها خیلی ناراحت بودند ویک حالت خاصی داخل حسینیه حاکم شد انگار گرد بی حسی یا بی توفیقی پاشیده بودند بعداز نماز کامیونها آمدند وهمگی سوار شدیم من وتعدادی از بروبچه های دسته ادوات سوار ماشین کامیون يخچال دار شدیم از اهواز تا پادگان قائمیه شهید نورالله مقصودی از عملیات‌های گذشته صحبت می‌کرد وبهترین خاطره او این بود که می‌گفت قبل از عملیات والفجر هشت در مقر حمیدیه داخل سنگر ادوات بودیم یک شب خشم شبانه زدند و برای آمادگی نیروها قرار بود یک پیاده روی باشد ومن هی داد میزدم بابا اینجا ادواته ادواته......هی این رو تکرار میکردم یک وقت دیدم حجت السلام بسطامی معروف به دایی رضا در جواب من که هی میگفتم اینجا ادواته ادواته.او گفت پس جای صلواته صلوات همگی صلوات میفرستادیم هنوز به مقر تیپ نرسیده بودیم شهید نورالله مقصودی داخل ماشین برامون روضه حضرت زهرا س را خواند وحال وهوایی عوض کردیم در طول مدت اتفاقات اخیر در میان جمع های مختلف دانش آموزی ودانشجویان یاد شب های دورهمی بروبچه های دوران دفاع مقدس می‌افتادم که هرکجا گره بر کار می‌خورد وکار سخت بود ذکر صلوات وتوسل به حضرت مادر س راهگشا بود وبرای جوانان دغدغه من میگفتم مراقب باشید این جریان فتنه نیست این یک جنگ تمام عیار است که هزاربرابر سخت تراز جنگ دیروزه شادی ارواح مطهر شهدا وامام راحل صلوات بهرام زمانی
هدایت شده از مجتبی
باسلام خدمت همه برادران وهمرزمان دوران طلایی دفاع مقدس. درزمان عملیات کربلای ۴ این حقیردرلشکر۲۱امام رضا ع درحال خدمت مقدس سربازی بودم ،مرا به واحدترابری بردندتا مهمات خط وتدارکات را تامین کنیم،هدفم ازنوشتن این متن هدیه صلوات وفاتحه برای بچه یتیمی است بنام شهید حسین مرندی که پدرومادر وبرادروخواهرش را هنگامیکه کوچک بود دریک تصادف ازدست دادوعمع ای داشت که اورا بزرگ کرد ودوسال قبل ازسربازی عمه خودرانیز ازدست داده بود. نثارروح پاکش فاتحه مع الصلوات. اواخر فرماندهی برادراحمدی بود که به پنج طبقه ها رفتم واز خصوصیات این بزرگوار بگویم که یک صبح جمعه بابقیه بچه های واحدترابری رفتیم کمک بچه های آشپزخانه لشکر که کمی کمتر کار کنند تا کمی هم استراحت کنند،هنگام کار سرشوخی را باز کردیم که یکی از بچه ها که خیلی شوخ طبع بود گفت امروز کمتر شوخی کنید چون فرمانده لشگرهم به اینجا اومده ولباس کار تن کرده(ازبس شوخ بود کسی واقعی بودن ویا شوخی بودن حرفش را نمتوانست بفهمد)برادر مرندی ما گفت ماشنیدیم فرمانده لشکرهای ایرانی اژدها هستن ودرکسری اززمان آدمارو میبلعن ،بغلدستیش پرید وسط وگفت من اژدهای لشکر ۲۱ هستم ومیخوام ببلعمت،همه بچه ها غرق خنده شدند،فرماندهان ما واقعا انسانهای شریف وبزرگواری بودندکه سراپا پربودنداز صفاوصمیمیت. قبل ازعملیات کربلای ۴ ودرهنگام تدارک مهمات بودیم که بعداز سه راه مرگ پیچیدم سمت راست که برم سمت انبار مهمات خط مقدم دیدم جلوی ماشین حسین مرندی یک خمپاره به زمین خوردواو از جاده منحرف شده اوخودش ازماشین روباز تویوتا پرت شد سینه خاکریز ومدام سرش رو بلند میکرد ومیکوبید به خاکریز ماشینو بردم تو یک آشیانه امن وبرگشتم دیدم ترکش خمپاره به سرش اصابت کرده ونیمی از سرش رو قطع کرده ،هنگامیکه رسیدم او شهیدشده بود پیکر مطهرش رو برگردوندم دیدم توی کاسه سرش خاکو خون پرشده وجان به جانان تسلیم کرده،خیلی باهم صمیمی بودیم این صحنه از صحنه هاییست که بعضی ازشبها در کابوسهای شبانه ام هست وهیچگاه فراموشم نخواهد شد،مانند مابقی صحنه های دلاورمردیهای پهلوانان ایران زمین که گفتنش برای آگاهی دادن به نسل جوان امروزی خالی از لطف نیست تا بدانند چطور در امنیت در حال زندگی کردن هستند. نثار روح پرفتوح قهرمانان وپهلوانان این مرزو بوم فاتحه مع الصلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بی شک عامل ترور ، رژیم صهیونیستی است بعد چهار سال هنوز از شهید می ترسند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 معامله با خدا 🔻 در مراسم تجلیل از مادران شهدای مدافع حرم گفت گذشتن از فرزند بسیار دشوار است و کار هر کسی نیست اما شما برای بالا نگه داشتن پرچم اسلام و حفظ حرمت اهل بیت این کار را انجام دادید 🔻 وی افزود به راستی شما معامله ی بزرگی با خدا انجام دادید و نزد خدا و اهل بیت سربلند هستید 💠 @arami_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدنامه ایرنا استان سمنان؛ جاویدنام محمود مقبلی 🔹شهید محمود مقبلی فرزند غفورالله و رقیه از شهیدان دفاع مقدس از روستای لجران شهرستان گرمسار در استان سمنان است. لینک خبر https://irna.ir/xjP6Ns @shohada_garmsar
شهیدنامه ایرنا استان سمنان؛ جاویدنام حسین خانی 🔹️ شهید حسین خانی فرزند علی‌اعظم و عذرا، ورزشکار فعال در رشته فوتبال، از شهیدان دفاع مقدس در ایوانکی از توابع گرمسار دیار دارالمرحمه سمنان است، دانش آموز ۱۵ ساله‌ای که به نقل از مادرش دوست داشت شهید و جاویدالاثر شود. همین طور هم شد و امسال پیکر مطهرش بعد از چهار دهه به زادگاهش بازگشت. لینک خبر 👉 @shohada_garmsar
شهیدنامه؛ جاویدنام حسن سمنانی حسن سمنانی فرزند محمد از شهیدان دفاع مقدس از روستای کوشک شهرستان گرمسار دیار دارالمرحمه سمنان است، از جوانان تحصیل‌کرده‌ای که در وصیتنامه‌اش تاکید کرد انقلاب را به شرق و غرب وابسته نکنید. لینک خبر 👉 @shohada_garmsar
شهیدنامه؛ جاویدنام علی‌اصغر پازوکی 🔹️ علی اصغر پازوکی فرزند رحمت الله و کشور، از شهیدان دفاع مقدس از شهرستان گرمسار، دانش‌آموزی که مسوول شناسایی‌عملیات و رکورددار غواصی بود و پیش از شهادت نامه‌ای سراسر سفید برای مادرش فرستاد. بعد بیست سال، به هم رزمش گفتم علی دو روز قبل شهادت نامه ای فرستاده، فکر می کنی چی توش نوشته، کمی مکث کرد و گفت، هیچی... گفتم چطور می گی هیچی؟ گفت، وقت شناسایی آنقدر کار می کردیم، وقتی بر می گشتیم ساحل از هوش می رفتیم، اون خواسته فقط بگه من زنده ام، نگران نباشید... درست می گفت نامه را سفید فرستاده بود. لینک خبر👉 @shohada_garmsar
شهیدنامه ؛ جاویدنام رحیم بلوچی شهید رحیم بلوچی فرزند احمد و گل‌بانو از شهیدان دفاع مقدس در روستای نوده اربابی از توابع گرمسار در دیار دارالمرحمه است، جوانی با دل دریایی که زمان و مکان شهادتش را می‌دانست و ۲۴ ساعت قبل از آن غسل شهادت کرد. لینک خبر 👉 @shohada_garmsar
علی اصغر فرهمند ✅ ستاد... سه هزار شهید استان سمنان @ kongere3000 برادر شهید:روز آخر، ساعت، اورکت و تمام وسایلش را به دوستانش هدیه کرد؛ مثل اینکه از همه تعلقات دنیا دل کنده بود. از طرفی هم تمام وسایلی را که در جبهه نیاز داشت، با پول خودش می خرید؛ مثل لباس رزم بسیجی، پوتین، نمی خواست چیزی از بیت المال در اختیارش باشد.» @shohada_garmsar
شادمان: با سلام . بد نبود اگر امروز و امشب یادی از شهدای عملیات کربلای ۵ علی الخصوص شهدای شهرمان داشته باشیم . تعداد شهدا ۸ نفر هستند . یاد و نامشان جاودان و روح مهرشان با سیدالشهدا مهشور باد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا