هدایت شده از شادمان
با سلام . این سروده را سال ۱۳۶۵ سعید حدادیان در مزار شهدای گرمسار و در شهادت شهدای عملیات کربلای ۵ قرائت کرد .
حماسه جانبازان ز آتش جان خیزد
خروش خون یاران ز منطق جان خیزد
نگفته بودی اول ندیده بودی
آخر
که ظلمت شب میرفت چو صبحگاهان خیزد
بنازم این رهبر را که آیه های قرآن
ز منطق گرمش چون لب سلیمان خیزد
بنازم آن مادر را که در عزای فرزند
بجای اشک افشانی ز پای خندان خیزد .
به یاد و نام شهدا فاتحه مع الصلوات
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
بسم الرب الشهدا و الصدیقین
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
─┅─┅─═ঊঈ❤ঊঈ═─
@mohamadhoseinrad80
─═ঊঈ❤ঊঈ═─┅─┅─
گردان قمر بنی هاشم (ع) گردان خط شکن تیپ۱۲ قائم آل محمد (عج) بود که در کربلای ۴ در تنها محور عملیاتی تیپ در جاده ای به عرض حدود ۶ متر معروف به جاده شیشه و یا جاده شش که دو طرف آن آب گرفتگی بود و این جاده از خط خودی تا جزیره «بوارین» امتداد داشت و در نزدیکی خط دشمن با انواع و اقسام موانع طبیعی و مصنوعی و میادین مین و سیم خاردار ها مسدود و در انتها سنگر های کمین با تیربارهای سنگین توسط دشمن بعثی حفاظت میشد و در ادامه رود عریض «خین» بود به جرأت می توانم بگویم جزء خطرناکترین محورهای عملیاتی دفاع هشت ساله بود .
شاید در کربلای ۴ بچه های گردان قمر بنی هاشم آن نیروی اطلاعات و عملیات مامور به گردان را یادشان بیاید که در ابتدای ستون گردان در جاده شیشه موقعی که آتش تیربار دشمن در داخل میدان مین همه گردان را زمین گیر کرده بودی جوانی با اندام کوچک و ریز نقش سبزه رو و با صلابت، چگونه هم مثل یک «تخریب چی» ماهر میدان مین را باز میکرد و هم مانند یک «اطلاعات عملیاتی» شجاع راه را نشان می داد و هم در نقش یک «آرپیجی زن» تیربار دشمن را خاموش می کرد و فقط فریاد می زد گلوله برسونید ، وقتی برگشت به سنگر دیدم از گوش هایش بدلیل کسرت شلیک آرپیجی خون می آمد و چند ترکش به بدنش اصابت کرده بود ، بله ایشان کسی نبود جز سردار گمنام و فراموش شده این روزها «حمید اسفنجانی» که از اواخر سال ۶۰ که دانش آموز هنرستان فنی امام خمینی آن روز بود درس و مشق را رها کرد و راهی دانشگاه ایثار و شهادت شد . و تا پایان جنگ در همه عرصه های نبرد حاضر بود از حضور در پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی تهران ،تخریب لشگر ۲۷ محمد رسول الله ص و لشکر ۱۰ سید الشهدا ،لشگر ۱۷ علی ابن ابی طالب ،اطلاعات و عملیات تیپ ۱۲ قائم آل محمد عج و تنها زمانی در منطقه نبوده که در دوران نقاهت مجروحیت بوده است ، ایشان جثه ای ضعیف و کوچک داشت که از نو جوانی به دلیل بیماری یک کلیه خودش را نیز از دست داده بود ولی مردی بزرگ بود و شهیدی زنده که امیدوارم روزی به افتخارش تندیسش در ورودی شهر کنار نام آورانی مانند شهیدان شهروی و دیگر سرداران گمنام قرار بگیرد.نقش ایشان در کربلای ۴ مثال زدنی است حقیر( رضاعابدینی) می گویم تنها جلودار و پرچم دار تیپ ۱۲ قائم آل محمد (عج) بود ، هر جایی هست خداوند به ایشان سلامتی و طول و عمر و عزت و عاقبت بخیری عنایت کند .
آستان بیت الشهدای گرمسار
گردان قمر بنی هاشم (ع) گردان خط شکن تیپ۱۲ قائم آل محمد (عج) بود که در کربلای ۴ در تنها محور عملیاتی
سلام . حمید در آن شب جان خیلی از بچه بسیجی ها را نجات داد هر چند یک برادر تخریب چی بجای اینکه مین ها را به جای دیگری ببرد و اشتباها جلوی جاده گذاشته بود ولی حمید اسفنجانی با رشادت تمام آن مینها را داخل آب می انداخت تا مبادا کسی روی مین برود ولی در این شب برادر حمید رضا قزوه از جمله کسانی بود که روی یک مین پا گذاشت و پایش را جا گذاشت . یادی این عزیز هم بخیر و خدا رحمتش کنه . حمید اسفنجانی هنوز هم غریب است . از سال اول هنرستان ما با هم بودیم و حتی آخرین روز جنگ در عملیات بیت المقدس ۷ در شلمچه و عملیات بیتالمقدس ۱۰ در حلبچه . هر دوی ما به اتفاق برادران علی اصغر رشمه ای ، محمود پازوکی و عبدالعلی صبور در یک مکان و با هم بودیم . در عملیات شناسایی سید صادق عراق در منطقه عملیاتی بیاره و حلبچه نقش بسزایی داشت . یادشان و نامشان گرامی
سلام علیکم . جادارد امشب که شب شهادت ام الائمه حضرت فاطمه زهراست ، یادی از بسیجیان دفاع مقدس که نه در جبهه که در این شهر مظلومانه عروج کردند بیفتیم و با قرائت فاتحه ای روحشان را شاد و یادشان را گرامی بداریم . عبارتند از
علیرضا خیرالدین , عبدالرضا گیلوری ، ابراهیم قندالی ، حمید غنی زاده ،جلال پازوکی و اگر کسی از قلم افتاده را اضافه کنید .
چون کمتر از شهدا عمل نکردند . عذر خواهی میکنم که به دلیل بیماری نام بعضی از دوستان مرحوم شده را ننوشتم . لذا از خانواده های کسانی که از قلم حقیر افتاده عذر خواهی میکنم .
عبد مذنب بهمن زمانی
🌹*قرآن*🌹
ای مردم، جز خدای يكتا كسيی را نپرستيد، و بدانيد كه من رسول او هستم، و برای اندرز و بشارت شما مبعوث شده ام، آمده ام تا بگويم از گناهانتان آمرزش طلبيد و به درگاه او توبه كنيد، تا شما را تا اجل معين بهره مندی و رحمت نيكو بخشد و اگر روی از او بر گردانيد، من از عذاب روز بزرگ قيامت، بر شما می ترسم… (هود ۳ ، ۲)
🌹*رسول رحمت(ص)*🌹
هر كس از شما گسست، به او بپيونديد، هر كس شما را محروم كرد، به او عطاكنيد، و هر كس به شما ستم نمود، او را عفو نماييد، و آگاه باشید که در روز قیامت سنگین ترین چیزی که در ترازوی عدالت قرار میدهند، نرم خویی، خوش اخلاقی و یاری رساندن به فقرا و حاجتمندان است…
🌷*فاطمه زهرا(س)*🌷
خداوندا، دنيا و آخرتمان را اصلاح فرماييد، كه دنيا، خانه تلاش و کوشش، و آخرت خانه ابدی و نتیجه گیری ما است.
ای مردم، بهترين شما كسی است كه با دیگران ملايم و خوش رفتار، و با اهل خانه و همسران، پر محبت و بخشنده باشد،
ای مردم، بیاد داشته باشید، در همه امور ابتدا، همسايگان و نزديكان، سپس اهل بيت…