🌷🌷🌷
شهيد قبل از انقلاب شهيد چون داراي سن کمي بودند مشغول به تحصيل در دبستان بودند و فقر فرهنگي چنان در فکر و اخلاق افراد و رکودي ايجاد کرده بود که چنان که بايد و شايد سعادت روشنگري نصيب هر کس نمي شد و نامبرده فقط در آن زمان مشغول به تحصيل بودند .
همانطور که شاهد مسئله ها بودند بعد از انقلاب که واقعاً سعادت نصيب ملت ما ايران گرديد و خداوند براي ارشاد و زمينه سازي ظهور حضرت مهدي (عج) امام عزيز را جهت رهبري و ارشاد مردم و گسترش اسلام عزيز وادار نمودند و همه کساني که خود را موظف مي دانستند کم و بيش در حدالامکان فعاليت و تبليغ مي نمودند و شهيد هم دست کمي از افراد نداشت . شهيد پس از پيروزي انقلاب شهيد داراي روحيه اي سرشار از محبت و شکوفايي بود و هميشه اميدوار بودند که روزي اسلام بر سر امت جهان پيروز خواهد شد و بر سراسر گيتي گسترده شود
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
شهيد در حد امکان در مباحثي که پيش مي آمد هميشه سعي مي کرد از اسلام مقدس دفاع نمايد و تا حد اطلاع نامبرده در برابر گروهکها و ضد انقلاب ايستادگي مي کردند . شهيد مقتل بودند که اين جنگ بدون چون و چرا به ملت ايران تحميل شده و در اين راه خون بسياري از عزيزان ما به ناحق ريخته شده و بايد تا آخرين قطره خون و در راه پيشبرد اهداف اسلامي کوشيد و اين صدام تکريني بي دين را از روي زمين برداشت و تا ملت مسلمان عراق هم بتوانند آزاد زندگي کنند . شهيد چون در اوقات فراغت به همکاري خانواده در مورد امرار معاش تلاش مي کردند متاسفانه به سعادت در جبهه هاي نبرد را نداشتند و در حين خدمت سربازي به لقاء الله پيوست .
شهيد در يکي از مناطق عملياتي کردستان جهت پاکسازي روستاي قلقله مشغول نبرد بوده اند . شهيد در حالي که عازم يکي از مناطق سخت رزمي بودند داراي روحيه اي سرشار از ايمان و فداکاري بودند . شهيد فقط در عمليات پاکسازي روستاي قلقله روستاي ميرده بوده است .
شهيد در آخرين ديدار خواهران و برادران کوچکتر را تشويق به درس خواندن و نگه داشتن سنگر مدرسه مي کردند و در بعضي مواقع حتي براي تشويق بيشتر در اين مورد شايد جوائزي هم در نظر مي گرفتند ايشان برادران و خواهران را به رعايت اخلاق اسلامي در خانواده مخصوصاً حجاب دعوت مي کردند
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
نحوه شهادت او اينچنين بود که طبق اطلاع واصله از يکي از همرزمان شهيد در يک عمليات گشت شبانه چند داوطلب خواسته مي شود که جهت شناسايي منطقه به ماموريت شهيد در يک عمليات گشت شبانه چند داوطلب به ماموريت بردند و شهيد با عشق و علاقه اي که به اسلام و وطن و ناموس است داوطلبانه در اين گشت شرکت کرده و با درگيري با افراد منجر به شهادت او شد . شهيد در زمينه تخصص هايي از قبيل نقاشي نجاري و رانندگي که بسيار مورد علاقه شان بود داشتند و اکثر اوقات مشغول به کار بودند . از شهيد آثار فرهنگي و هنري در دسترس نيست .
شهيد مسافرت به مراکز مقدسه از قبيل زيارت مرقد مطهر امام رضا و حضرت معصومه قم مي باشد و يکي از مسافرتهاي خاطراتي شهيد که در تاريخ 29/10/61 به اتفاق برادرش جهت همياري کفر ستيزان جبهه هاي نبرد حق عليه باطل به صورت داوطلبانه بوده است و به مدت 15 روز در منطقه عملياتي جزاير مجنون و تنگه چذابه و محل شهيد بهشتي مشغول به خدمت بوده اند .
يکي از اتفاقهاي مهمي که در زندگي شهيد رخ داده است در رابطه با تولدشان در روز عيد مبارک قربان بوده و به مناسبت و بزرگداشت عيد قربان که حضرت ابراهيم براي اجراي فرمان حق تعالي فرزند دلبندش اسماعيل را آماده قرباني کردند شهيد به همين مناسبت اسماعيل نام نهاده شد و همانند او نيز به امام زمان خود لبيک گفت و به فيض شهادت نائل آمد
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
رابطه شهيد با والدين به نحوالحسن بوده است و با خوشرويي و خوشرفتاري برخورد مي نمودند و داراي رابطه صميمانه و حسنه بودند .
شهيد اوقات فراغت را اکثراً صرف کار کردن و امرار معاش خانواده بودند و در مواقع ضروري و مورد علاقه اش مشغول مطالعه بعضي از کتب ديني و مذهبي مي شدند و گاهي اوقات را صرف خواندن مجلات اسلامي مي کردند .
شهادت شهيد باعث شد که در خويشاوندان يک اتحاد و همبستگي قلبي و صميمانه بيشتري به وجود آيد و همانطور که قبلاً با انقلاب همگام بودند در راه پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي کوشاتر بوده باشند . شهيد چون در منطقه غير منتظره به درجه رفيع شهادت نائل آمدند فرصت نوشت وصيت نامه را نداشتند .
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
سال ۱۳۳۸ هجری شمسی در کانون گرم خانوادهای مذهبی، متدین و از پیروان مکتب سرخ تشیع، در تهران دیده به جهان گشود. مادرش که بانویی مانوس با قرآن و آشنای با دین و مذهب بود برای تربیت فرزندش کوشش فراوانی نمود. داشتن وضو، مخصوصاً هنگام شیردان فرزندانش برایش فریضه بود و با مهر و محبت مادری، مسائل اسلامی را به آنها تعلیم میداد.
نبوغ و استعداد مهدی باعث شد که او دراوان کودکی قرآن را بدون معلم و استاد یاد بگیرد و بر قرائت مستمر آن تلاش نماید. پس از ورود به دبستان در اوقات بیکاری به پدرش که کتابفروشی داشت، کمک میکرد و به عنوان یک فروند، پدر و مادر را در امور زندگی یاری میداد.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
نبوغ و استعداد مهدی باعث شد که او دراوان کودکی قرآن را بدون معلم و استاد یاد بگیرد و بر قرائت مستمر آن تلاش نماید. پس از ورود به دبستان در اوقات بیکاری به پدرش که کتابفروشی داشت، کمک میکرد و به عنوان یک فروند، پدر و مادر را در امور زندگی یاری میداد.
مهدی در دوران تحصیلات متوسطهاش به لحاظ زمینههایی که داشت با مسائل سیاسی و مذهبی آشنا و در این مدت (که با شهید محرب آیتالله مدنی (ره) مانوس بود)، روح تشنه خود را با نصایح ارزنده و هدایتگر آن شهید بزرگوار سیراب مینمود و در واقع در حساسترین دوران جوانی به هدایت ویژهای دست یافته بود. به همین دلیل از حضرت آیتالله مدنی بسیار یاد میکرد و رشد مذهبی خود را مدیون ایشان میدانست.
در مسیر مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی، پدر شهیدان – مهدی و مجید زینالدین – برای بار دوم از خرمآباد به سقز تبعید گردید. این امر باعث شد تا مهدی که خود در مبارزات نقش فعالی داشت دوری پدر را تحمل کند و سهم پدر را نیز در مبارزات خرمآباد بردوش کشد.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
در ادامه مبارزات سیاسی دوران دبیرستان، کینه عمیقی نسبت به رژیم پهلوی پیدا کرد و زمانی که حزب رستاخیز شروع به عضوگیری اجباری مینمود. شهید زینالدین به عضویت این حزب در نیامد و با سوابقی که از او داشتند از دبیرستان اخراجش کردند. به ناچار برای ادامه تحصیل، با تغییر رشته از ریاضی به طبیعی موفق به اخذ دیپلم گردید و در کنکور سال ۱۳۵۶ شرکت کرد و ضمن موفقیت، توانست رتبه چهارم را در بین پذیرفتهشدگان دانشگاه شیراز بدست آورد. این امر مصادف با تبعید پدرش به جرم حمایت از امام خمینی (ره) از خرمآباد به سقز و موجب انصراف از ادامه تحصیل و ورود جدیتر ایشان در سنگر مبارزه پدرش شد.
پس از مدتی پدر شهید زینالدین از سقز به اقلید فارس تبعید شد. این ایام که مصادف با جریانات انقلاب اسلامی بود، پدر با استفاده از فرصت پیشآمده، مخفیانه محل زندگی را به قم انتقال داد. مهدی نیز همراه سایراعضای خانواده، از خرم آباد به قم آمد و در هدایت مبارزات مردمی نقش موثرتری را عهدهدار شد.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
پدرش درباره فعالیتهای مبارزاتی شهید زینالدین میگوید: «ما عکسهایی را که در اصفهان چاپ کرده بودند، به قم میآوردیم و مسئولیت آقا مهدی این بود که آنها را در بازار و سطح شهر پخش کند. او در زمان حکومت نظامی، عکسهای زیادی را بر در و دیوار شهر نصب میکرد». که سرانجام این کار در آن شرایط، با خطرات بسیاری مواجه بود.
سرانجام انقلاب شکوهمند اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۵۷ به رهبری رهبر عظیمالشأن انقلاب، حضرت امام خمینی رحمهالله و تلاش و مجاهدت مردم قهرمان ایران اسلامی به پیروزی رسید و وعده الهی مبنی بر حکومت محرومان و صالحان بر زمین، در قسمتی از این کره خاکی محقق شد. فلسفه وجودی این انقلاب که همانا رشد و ترقی ملت مسلمان بود، امام را واداشت که «جهاد سازندگی» را تأسیس کند تا به بهترین صورت به محرومان جامعه رسیدگی شود. با تأسیس جهاد سازندگی، شهیدزینالدین از جمله کسانی بود که به این ارگان انقلابی وارد شد و با توجه به روحیه انقلابی و خستگیناپذیری که داشت، به فعالیت عمرانی و خدمترسانی به محرومان پرداخت.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
با تشکیل سپاه پاسداران، شهید زینالدین جزء اولین کسانی بود که دعوت پیر مراد را لبیک گفته و داوطلبانه به عضویت سپاه پاسداران درآمد تا از دستاوردهای خونین انقلاب پاسداری کند. او در بدو ورود به سپاه، در قسمت پذیرش سپاه پاسداران شهرستان قم مشغول به خدمت شد و پس از مدتی، به علت تعهد، درایت و پشتکاری که از خود نشان داد، به پیشنهاد فرماندهی سپاه پاسداران انقلاباسلامی قم و حکم ستاد مرکزی سپاه، به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه قم انتخاب شده و در این مسئولیت حساس انجام وظیفه کرد.
شهید زینالدین همچنین در غائله کردستان در اواخر سال ۱۳۵۸، به آنجا رفت و با پاسداران دلاور قم، در آزادسازی شهرهای کردستان، به ویژه شهر سنندج مردانه جنگید. گویا از گروه هیجده نفری که مهدی و دوستانش به کردستان رفته بودند، چهار یا شش نفر بیشتر برنگشتند و بقیه، به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
پس از آن که استعمار، منافع خود را در سرزمین پهناور اسلامی از دست رفته دید و توطئههای ضد انقلاب کردستان و لانه جاسوسی و جریان طبسْ هیچ کمکی به او نکرد، به فکر توطئهای افتاد که شعلههای آنْ به مدت هشتسال دامن امت اسلامی را گرفت؛ جنگ تحمیلی عراق برضد ایران. در شهریور سال ۱۳۵۹ ایران آماج حملات وسیع نیروهای رژیم بعثی قرار گرفت و در مدت چند روز، چندین شهر ایران به تصرف قوای دشمن درآمد. در این زمان، مسئولیت مردان الهی و پیروان خمینی کبیر سنگینتر شد. در همان روزهای نخستین جنگ، شهید زینالدین به همراه صد نفر از دوستان خود عازم منطقه عملیاتی جنوب شدند و پس از گذراندن یک دوره آموزشی کوتاه مدت، خود را به خوزستان رسانده و دوران حماسهساز و پرتلاش دیگری از زندگی خود را آغاز کردند.
استعدادها و خلاقیتهای ذاتی انسان، در پیکار با رویدادها و حوادث آشکار میشود. با آغاز جنگ و رشادتهای فراوانی که شهیدزینالدین از خود به ثبت رساند، فرماندهان را برآن داشت تا مسئولیتهای حساس و کلیدی را به او واگذار کنند.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷