🌷🌷🌷
رضا ایزدیار متولد 1347 در شهر کرج و محله حاجی آباد بود .او در یک خانواده مذهبی رشد پیدا کرده بود.
مادرش از ابتدا استاد قرآن محله و پدر او با آن که کارگر کارخانه بود با تبعیت از پدربزرگشان به عنوان خادم مسجد در محله فعالیت داشت و بر اثر همین تربیت ها یکی دیگر از فرزندانشان به نام داود در جبهه های جنگ به شهادت رسید.
رضا ایزدیار فرمانده پدافند هوایی لشکر 10 سیدالشهدا(ع) را برعهده داشت. او که از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس بود که در قاموس رزمندگی اش بازنشستگی و یک جانشینی معنی نداشت.
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
👆👆👆
او که طی جنگ تحمیلی عملیات متعددی را پیش رو گذاشته بود، وقتی ندای هل من ناصر ینصری اهل بیت را شنید، درنگ نکرد و باز راهی میدان جنگ دیگری شد. ایزد یار در 25 بهمن ماه 1394 در ایام شهادت بی بی دوعالم خانم فاطمه الزهرا(س)، در حومه شهر حلب در سن 47 سالگی بر اثر اصابت تیر به پهلویش به شهادت رسید.
اما پیکر او یک سال بعد و پس از آزادسازی شهر حلب به میهن اسلامی بازگشت و در 18 بهمن 1395 در گلزار شهدای جوادآباد به خاک سپرده شد. از این دلاور مرد تاریخ، دو پسر و دختری به نام زینب به یادگار مانده است.
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
💠شهادت
پنج نفر از بچه های لشکر فاطمیون که در مشهد ساکن بودند بعد از شهادت رضا به منزل ما آمدند و اینطور نقل کردندکه ما از بچه های گروهان دیگر بودیم و اسم گروهانی که رضا فرماندهی آن را به عهده داشت به نام حضرت قاسم(ع) بود. نیمه شب در داخل خط عملیاتی بودیم که بعد از درگیری با تروریست ها فرمانده گروهان مان شهید شد. آقا رضا نیروهای خودش را عقب کشید تا بتواند به ما کمک کند. چون در آن لحظه ما در محاصره بودیم و دشمن حتی با تیربار ضد هوایی ما را می کوبید.
دم دمای صبح بود که یک تیر به پا و پهلوی آقا رضا خورد و ما نتوانستیم دیگر آقا رضا را ببینیم و از او هم خبری نداشتیم. در آن درگیری توانستیم آن ساختمانی که در محاصره بود را آزاد کنیم و بعد از یک هفته در سایت داعشی ها عکس پیکر آقا رضا را دیدیم ومتوجه شدیم که ایشان به شهادت رسیده است .
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
💠خلوت با حضرت زینب(س)
همرزمان شهید برایم این گونه تعریف می کردند که قبل از شروع عملیات، رضا با تعدادی دوستانش به زیارت حضرت زینب (س) می روند و به آنها می گوید هرکسی برای خود خلوتی داشته باشد و هیچ صحبتی نباشد، بعد از نیم ساعت که آماده رفتن بودند او را صدا می زنند و رضا با چشمانی گریان رو به دوستانش می گوید چقدر خوب می شد که در این عملیات برویم و دیگر برنگردیم وآثاری از ما نباشد...
ساعاتی از کلام رضا نگذشته بود که دعایش مستجاب شده بود.
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
🌷🌷🌷
💠گریه برای اعزام
تکلیف مدار بود. وقتی زمان جنگ در جبهه بودیم، بعد از شهادت داود دیدم رضا خیلی ناراحت بود و میگفت: «من را به خاطر سن کم اعزام نمیکنند.» آخر موفق شد سال 65 یا 66 اعزام شود و به کربلای 8 رسید. در منطقه با هم بودیم. خیلی خوشحال بود و گفت بالاخره آمدم جبهه. در گردان در جبهه هم که بودیم گاهی نماز شب میخواند.
برادر شهید ایزدیار با اشاره به اصرار شهید برای شرکت در دفاع از حریم اهل بیت(ع) میگوید: در بحث دفاع از حرم اهل بیت(ع)، برادر و فرزند شهید اجازه ندارد به سوریه برود. مدتی بود که میدیدم هفته ای دو یا سه بار رضا میگفت: «فلان بخش سپاه کار دارم.» میگفتم: «چکار داری این همه سپاه میروی؟» چیزی نمیگفت. بعد از شهادتش رفتم پیش فرماندهاش.
او میگفت: «آقا رضا هفتهای دو روز مرتب پیش من بود و کارش این بود که میآمد و میگفت: "من میخواهم بروم سوریه." به او میگفتم: "نمیشود برادرت شهید شده و نمیتوانی بروی." یک بار هم از اصرارش ناراحت شدم و او را از اتاق بیرون انداختم. دو روز بعد مجدد آمد پشت دراتاق من و این بار زار زار گریه کرد. اینقدر دلم شکست. پیش خودم گفتم این دیگر کیست. آخر راضی شدم به سوریه برود.
•••▪️🕊🌷🕊▪️•••
#عمـاد
ستـون ِمقـاومت
هر کدام جای تو و #حزب الله در #محاصره بودیم .قطعا کمر خم کرده بودیم و #تسلیم شده یا بریده بودیم
شاید دست #حاج_قاسم ِ ما را هم تو گرفتهای و رساندهای به خیلِ #عاشقان خونهای جاری از برای #حسین_بن_علی(ع)
کار #خـدا بسی زیرکانه و جالب است .خط #حـزب_الله،#اسرائیل را باید بزند و خط #سپـاه_قـدس، #آمریـکا را و هردو#فرمانـده، شهیـد میشوند به دست همان دشمن و در بعد پیروزی که خشم طرف مقابل را به فوران رساندهاند.
ترور کار شغال صفتهای تاریخ بوده و هست، باشد بکشید ما را...
کاش میفهمیدیم مرغ همسایه غاز که نیست هیچ، اصلا مرغ هم نیست.
چهار دیواری ما الان دست عدهای خونخوار و #فرصت_طلب است .این نقطه اتصال زمان ماست برای ایجاد و وجوب جهاد.
آنها جنگیدند بی هیچ شک، بی هیچ منّت؛ اگر بقول بعضی تاتیری هم نداشت لااقل #وجدان خودشان آسوده است که سعی کردند تا بشود نسیم صبح #مسیحا را نفس کشید.
✍ #محمدصادق_زارع
به مناسبت شهادت #شهید #عماد_مغنیه
📆تاریخ تولد:۱۳۴۱/۹/۱۶
📅تاریخ شهادت:۱۳۸۶/۱۱/۲۳
🗺محل شهادت: #دمشق سوریه
🥀محل دفن: لبنان
#گرافیست_الشهدا
#عمار_عبدی
❤️🍃#مادرسادات
.
.
❤️🍃زهراشدے ڪہ نام علے راعلم ڪنے
❤️🍃پنهان شدی کہ هردوجهان راحرم کنی
❤️🍃شافع شدے ڪہ برگنہ ماقلم زنے
❤️🍃مادرشدے ڪہ برهمہ عالم ڪرم کنی
.
.
❤️🍃 #ولادتحضرتمادرمبارڪ