﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
بی امتحان ...
مرا به غلامی قبول کن
رسوا شود دلم ...
اگر امتحان کنی مرا
سلام ارباب مهربانم ....
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
#سیدابراهیم
از ابتدا هم تو شهید زندهای بودی
شد قسمتت آخر شهادت سید ابراهیم
یاد رجایی، باهنر، را زنده کردی باز
دیدار ما روز قیامت سید ابراهیم
#علیرضا_قزوه
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#رویای_نیمه_شب
❣قسمت صد و هفت
✨می توانستم معنی خوشمزگی و خنده مسرور را بفهمم. آنچه را نمی توانستم بفهمم این بود که برای چه خواسته بود به خانه ابوراجح برود.
🍁هر چیزی احتمال داشت، جز اینکه بخواهد ابوراجح را جای امنی مخفی کند. چاره ای نداشتم غیر از اینکه به خانه ابوراجح بروم و از ماجرا سر دربیاورم. آیا کسانی زودتر از من، ابوراجح را خبر کرده بودند؟ بعید بود.
سر راه به مغازه پدربزرگم رفتم. او را به انباری عقب مغازه بردم و آنچه را اتفاق افتاده بود برایش تعریف کردم. چنان وحشت کرد که چشمانش گرد ماند.
هیچوقت او را آن طور ندیده بودم. دست و پایش را گم کرده بود.
گفت: فکر کنم آن دو نفری که با ابوراجح رفته اند، مامور بوده اند. وقتی از دارالحکومه برمی گشتی آنها را در راه ندیدی؟
_من از راه میانبُر آمدم. اگر او را به دارالحکومه برده اند، نتوانسته ام ببینمش.
به بازویم چسبید و گفت: گوش کن هاشم! تو در خطری. باید همین حالا حله را ترک کنی و بروی.
می دانستم چقدر برایش سخت است این حرف را بزند. دوریِ من برایش دشوار بود. با آنکه آرام صحبت می کردیم و بعید بود فروشنده ها و مشتری ها حرف هایمان را بشنوند، درِ انباری را بست.
در فاصله میان قفسه ها و بسته ها و صندوق ها قدم زد و نگاه خیره و مضطربش را به زمین دوخت. سخت به فکر فرو رفته بود.
_همه دارایی ام را به کار می گیرم که کوچک ترین صدمه ای به تو نرسد. بدون تو، این همه دارایی به چه دردم می خورد! هیچ کس نباید بفهمد به کجا خواهی رفت؛ هیچ کس. فهمیدی؟ باید به جایی بروی که کسی نتواند حدس بزند. فقط من باید بدانم و بس.
طبیعی بود در آن شرایط، تنها به فکر نجات من باشد. از شدت علاقه ای که به من داشت، دیگر نمی توانست به ابوراجح و خانواده اش فکر کند. شاید هم گمان می کرد در آن موقعیت، کاری از دست من و او ساخته نیست. درکش می کردم، ولی نمی توانستم با نظرش موافق باشم.
ادامه دارد...
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
Shahid Raeisi Mix 02.1 Hossein 84Bpm.mp3
11.99M
🎼 سرود #عزیز_جمهور
🔺اثری از شمیم ولایت یزد
❣ تقدیم به اسوه اخلاص، اخلاق و جهاد
🌹 شهید سید ابراهیم رئیسی
🔸شاعر و آهنگساز : سید صادق آتشی
تنظیم و میکس: استودیو روشنا
📌تهیه شده در حوزه هنری انقلاب اسلامی یزد
#شهداءومهدویت🏴🏴🏴
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
🔰این عزیزان:
🔹بهترین در تخصص
🔹بهترین در تعهد
🔹بهترین در انضباط کاری
🔹بهترین در ایمان و اعتقادات
🔹و در هر چیزی بهترین بودند
🔺هرکسی تیم پروازی رئیس جمهوری نمیشه
#شهداءومهدویت 🏴🏴
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
🔴رفته بود آب بیاورد 😭😭
▪️آقای رئیس جمهور رفته بود روی نقطه صفر مرزی سد افتتاح کند و برای مردمانش آب بیاورد. رفته بود آب بیاورد و غبار شد. حالا شما خودتان می فهمید اینجای متنم با کدام کاشی سرخ از تاریخ انطباق دارد. خودتان روضه سقا بخوانید من رمقی برای روضه خواندن ندارم.
😭😭
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
من آمدم من آمدم خندان وگریان آمدم
دارالشفای من تویی، سوی خراسان آمدم
رو برنگردانم دمی از گنبد و گلدسته ات
شاها نظر کن بر زائر دل خسته ات
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
📖 السَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلی مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ السَّمآءَ...
سلام بر تو ای مولایی که با آمدنت حجّت را بر اهل زمین و آسمان تمام می کنی.
سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین و آسمان غرق نور می شوند.
📚بحارالأنوار، ج99، ص117.
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#رویای_نیمه_شب
❣قسمت صدو هشت
✨باز هم قدم زد و به زمین نگاه کرد. انگار چشمان ناآرامش به دنبال موشی نامرئی بود که به سرعت تغییر جهت می داد.
🍁رفتارش نشان می داد که خطر، جدی تر از آن است که فکر می کردم. ناگهان مقابلم ایستاد و با چشمانی که در آن فضای نیمه تاریک، مثل دو نگین درشت و درخشان، برق می زد، خیره نگاهم کرد و گفت: فهمیدم!
بازوهایم را فشرد و مقابلم روی صندوقی نشست. برای اولین دفعه بود که می توانستم آن پیرمردِ خوش قیافه و مهربان را آن گونه که بود ببینم. در آن لحظه، انگار برای اولین بار، معنای پدربزرگ را می فهمیدم. بین ما پیوندی ناگسستنی بود و جز یکدیگر کسی را نداشتیم.
حاضر بود زندگی اش را بدهد تا گزندی به من نرسد. با نگاهش به من می گفت تنها به خاطر تو زنده ام و تو باید به خاطر من و به خاطر پدرت، زنده بمانی و زندگی کنی. با این احساس، حدس زدم چه می خواهد بگوید.
_مادر؟
لبخند زد و سر تکان داد.
_آفرین! درست فهمیدی. باید به کوفه بروی و مدتی نزد مادرت زندگی کنی تا آب ها از آسیاب بیفتد.
_چرا پیش او؟ چیزی از او یادم نیست.
_من هم علاقه ای ندارم به کوفه بروی و مدتی با او زندگی کنی، اما چاره دیگری نداریم.
_شوهرش چی؟ او از من خوشش نمی آید. فراموش کرده اید که اجازه نداد با مادرم زندگی کنم؟ این احتمال هم هست کنجکاوی کند و بخواهد بداند برای چه پس از سال ها نزد مادرم رفته ام. اگر از ماجرا بویی ببرد، به ماموران حکومت تحویلم می دهد. دست کم بر مادرم سخت می گیرد و اذیتش می کند و یا اینکه شما را مثل کَنه می دوشد.
امیدوار بودم قانع شده باشد، ولی او گفت: من خودم همه اینها را می دانم، اما تو از اتفاقی که افتاده خبر نداری!
با آنچه آن روز از رشید شنیده بودم، دیگر چیزی نمی توانست متعجبم کند. با این حال پرسیدم: برای مادرم اتفاقی افتاده؟
_برای او نه، برای شوهرش. نزدیک به یک ماه پیش، زنی خبر آورد که شوهرِ مادرت مُرده و خانواده اش را بی سرپرست گذاشته. گفت که آنها درآمد و پس اندازی ندارند و در وضع خوبی به سر نمی برند.
احتمال دادم آن زن را مادرت فرستاده باشد.
لابد انتظار داشت که او و بچه هایش را به حله بیاورم و ازشان نگهداری کنم. اگر پدرش هم زنده بود، این کار را نمی کرد. به وسیله همان زن، پولی برایش فرستادم و پیام دادم که چون هاشم او را فراموش کرده، بهتر است در همان کوفه بماند. می خواستم آرامشت به هم نخورد. برای همین چیزی در این باره به تو نگفتم.
ادامه دارد...
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
کی میگه شهدا زنده نیستن؟؟
آنها بعد از شهادت هم اعجاز میکنند
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️#نماهنگ جدید و زیبای "سید ابراهیم"کاری از گروه سرود ضحی
دلها پر درد
پژمرده و زرد
از راه میرسه
پیکر یه مرد
#سید_شهیدان_خدمت💔
#ایران_تسلیت🏴
در آغوش یار است ،یار بهشتی
که فرخنده باد این قرار بهشتی
✍️مجتبی فلاحنیا
#سید_شهیدان_خدمت💔
#ایران_تسلیت🏴
➥ @emame_mehraban
🏴🏴🏴
🌼پنج شنبه است و ياد درگذشتگان
✍اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
شاخه گلی بفرستيم برای
تموم اونهايی كه در بين ما نيستند
و جاشون بين ما خالیه
شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات....
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#از_حرم
▪️بدرقه #شهید_خدمت حسین امیر عبداللهیان تا خانه ابدی
🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #ویدیو
▪️تشییع پیکر مطهر #شهید_خدمت حسین امیر عبداللهیان بر دستان مردم سوگوار در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم(ع)
🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #ویدیو
🔘 لحظاتی از قرائت دعای تلقین بر پیکر مطهر شهید امیرعبداللهیان
🏴🏴🏴🏴
نام پدر شهدای خدمت جهت خواندن نماز شب اول قبر:👇
۱-شهیدآیتالله سیدابراهیم رئیسی نام پدر سید حاجی رئيس الساداتی
۲-شهید سید محمدعلی آل هاشم نام پدر سید محمد تقی
۳-شهید حسین امیرعبدللهیان نام پدر محمد
۴- شهید دکتر مالک رحمتی نام پدر حاج اسکندر
۵- شهید خلبان سید طاهر مصطفوی نام پدرسید احمد
۶- شهید مهندس بهروز قدیمی نام پدر اسحاق
۷- شهید خلبان محسن دریا نوش نام پدر مختار
۸- شهید سردار سیدمهدی موسوی نام پدر محمدعلی (فردا خاک می شود)
🏴🏴🏴
هدایت شده از عاشقانِ امام رضا علیه السلام
دوستان عزيز سلام طبق قرارمون شب جمعه تا جمعه غروب ختم صلوات داریم 🌹
به نیت سلامتی و ظهور امام زمان عجل الله و پیروزی رزمندگان غزه نجات همه ي مظلومان عالم و شفای مریض ها هدایت و عاقبت بخیری همه جوان ها و همه ی اعضای کانال و حاجت روائی همه ي اعضای کانال و ثواب صلوات ها هدیه به ۱۴ معصوم،امام رضا علیهالسلام و حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها......
و شهدای سانحه بالگرد رئیسجمهور شهید...
🌹🌹🌹🌹
تعداد صلوات هاتون رو به آیدی زیر ارسال کنید بسم الله ⤵️⤵️
@Yare_mahdii313
#وقت_سلام 🤚🕗
ارباب ما تو هستی و سلطان ما تویی
خورشید مشرقی خراسانِ ما تویی
رازی میان چشم تر و گنبد طلاست
آقا دلیل چشمِ گریان ما تویی
السَّلامُ عَلَیکَ یٰا أبَاالجَواد یٰا عَلیِّ بنِ مُوسَی الرِّضٰا
#السلام_علیک_یاامام_رئوف💚
#یاامام_رضاجانم❤️
#شهداءومهدویت
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
یا ایها العزیـز !
کیل نگاه مرا....
با باده دیدارت پر کن
سلام عزیز مصر وجود ....
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#رویای_نیمه_شب
❣قسمت صدو نه
✨مادرم را هیچ وقت نبخشیده بودم. چطور حاضر شده بود در چهارسالگی رهایم کند و برود!
🍁همه امیدم به او بود و او ترکم کرد و رفت. نمی دانم اگر پدربزرگم نبود، چه بلایی به سرم می آمد. او آن موقع ثروتمند نبود.
با وجود این، سرپرستی ام را پذیرفت. یک سال بعد عموی پدربزرگم مرد و همه دارایی اش به او که داماد و پیش کارش بود رسید.
گفتم: او می داند حالا شما ثروتمند هستید. می خواسته به او کمک کنید. شما هم این کار را کردید. به هر حال، بچه های او وضعیت بهتری از من دارند. لااقل مادری بالای سرشان هست.
انگشتش را به شدت تکان داد.
_نه، نه، در هر صورت او مادر توست. شاید تقدیر این است که به کوفه بروی و مدتی نزد او بمانی. این، هم به سود اوست، هم به نفع تو. آنجا در امان خواهی بود. از طرفی، می توانی به زندگی مادرت و بچه هایش سر و سامان بدهی و مواظب شان باشی.
حق را به او دادم.
_ابوراجح گاهی حرف مادرم را پیش می کشید و می گفت در حقش جفا می کنی که به او سر نمی زنی. یک بار گفتم: او اگر به من علاقه ای داشت، برای یک دفعه هم که شده، طی این سال ها به دیدنم می آمد.
ابوراجح گفت: شوهرش مرد خشن و سنگ دلی است. اجازه نمی دهد مادرت برای دیدن تو از کوفه به حله بیاید.
فرض کنیم حق با ابوراجح باشد. چرا پس از مرگ شوهرش به سراغم نیامده؟
پدربزرگ ایستاد و با دست اشاره کرد ساکت شوم.
_حالا وقت این حرف ها نیست. هر لحظه ممکن است ماموران بریزند و دستگیرت کنند. احتمال می دهم مادرت فکر می کند اگر حالا برگردد، فکر خواهیم کرد که پس از سال ها، تنها به دلیل آنکه محتاج کمک بوده به سراغمان آمده.
برای ماندن و کمک به ابوراجح مصمم بودم.
_به هر حال، من هرگز حله را بدون ابوراجح و خانواده اش ترک نمی کنم.
آهسته غرّید: دیوانه شده ای؟ ابوراجح آدم بی دست و پایی نیست. بعید نیست تا حالا با خانواده اش از این شهر رفته باشد. تعطیلی حمام می تواند به این دلیل باشد.
_چه کسی با این سرعت به ابوراجح خبر داده که جانش در خطر است؟ مگر اینکه بگوییم مسرور این کار را کرده باشد.
_مسرور چشم به حمام دارد. با این توطئه به خواسته اش می رسد. برای او مهم این است که ابوراجح را از حمامش دور کند. اگر ابوراجح و خانواده اش از این شهر فراری شوند، مسرور به خواسته اش می رسد. شاید آنقدر که فکر می کنی، پست نباشد که راضی شود ابوراجح را دستگیر کنند و شکنجه دهند و بکشند و خانواده اش را به سیاه چال بیندازند.
به طرف درِ انباری رفتم و آن را باز کردم.
_تنها در صورتی این شهر را ترک می کنم که جان ابوراجح و خانواده اش در امان باشد. اگر ابوراجح کشته شود و ریحانه و مادرش به سیاه چال بیفتند، چطور می توانم خودم را ببخشم که در این شرایط، تنها به فکر نجات جانم بوده ام! نه، اگر این اتفاق بیفتد، دیگر زندگی ام معنایی نخواهد داشت.
با التماس دست هایش را به طرفم دراز کرد و گفت: کجا می خواهی بروی؟ از دست تو که کاری ساخته نیست.
کنار در ایستادم و گفتم: به خانه ابوراجح می روم. اگر قرار است به کوفه یا شهری دیگر بروم، با آنها می روم.
پدربزرگ فهمید که نمی تواند جلویم را بگیرد. خودش را روی صندوق انداخت و در آخرین لحظه به من خیره شد. هیچ کدام نمی دانستیم آیا باز یکدیگر را می بینیم یا نه.
ادامه دارد...
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#شهداءومهدویت
#فرج_مولاصلوات🌹
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【با ما همراه باشید】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
_ _ _ _ _ _ _ _ _
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♨️ تصاویری از حضور آیتالله رئیسی در چایخانه حرم امام رضا(ع)
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
سرطان جهل (1).mp3
7.38M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
√ چرا من نمی تونم مثل بقیه مشکلاتم، برای امام زمان علیه السلام دعا کنم؟
منبع : جلسه ۱ از مبحث استغاثه
@ostad_shojae | montazer.ir
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat