eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
آنجا را نگاه كن! سلمان را مى گويم كه چگونه كار مى كند، با اين كه سن و سالى از او گذشته است ولى به اندازه چندين نفر كار مى كند. همه از قدرت بدنى او حيرت زده اند، او چنان كلنگ مى زند و دل سنگ و خاك را مى شكافد كه جوانان از او عقب مى مانند. او بدون هيچ استراحتى، معجزه آسا كار مى كند و جلو مى رود كه چشم ها را خيره مى كند. در همين مدّت كم، به اندازه پنج نفر جلو رفته است. باور كردنى نيست. چگونه ممكن است پيرمردى با اين سن و سال بتواند اين گونه كار كند؟ انصار و مهاجران با خود مى گويند: فردا بايد از سلمان بخواهيم كه به گروه ما بيايد. آنها غصّه مى خورند كه چرا از همان روز اوّل، سلمان را به گروه خود دعوت نكردند. اگر سلمان به گروه آنها ملحق شود خيلى خوب است. اين سر و صدا چيست كه به گوش مى رسد؟ اين ها مهاجران هستند كه دست سلمان را گرفته اند و مى خواهند او را به گروه خود ببرند. آنها مى گويند: سلمان از ماست. او از مردم مدينه نيست. او هم مثل ما هجرت كرده است. از آن طرف صداى انصار بلند مى شود: خير، سلمان از ماست. او كه اهل مكّه نيست. مهاجران كسانى هستند كه از مكّه آمده اند، سلمان از ايران آمده و در مدينه ساكن شده است، او از انصار است. مثل اين كه قضيه دارد جدّى مى شود. اختلاف اين دو گروه بالا گرفته است. انصار و مهاجران دستان سلمان را گرفته اند و او را به سوى خود مى كشند. خبر به پيامبر مى رسد، پيامبر به ميان جمع آنها مى آيد. به سوى سلمان مى رود و دست او را مى گيرد و با صداى بلند مى گويد: "سَلمانُ مِنّا أهلَ البَيْتِ: سلمان از خاندان ماست". همسفر! شنيدى يا نه؟ همه با شنيدن اين سخن به فكر فرو مى روند. پيامبر به آنها فهماند كه سلمان بالاتر از آن است كه در گروه انصار يا مهاجران بگنجد. سلمان وصل به خاندان عصمت و وحى است، او خانه زاد عشق است. تو از كشورى دور به غربت آمدى، به عشق حقيقت آمدى. تا ديروز برده اى بى كس و تنها بودى، بى خانه و كاشانه بودى، از همه جا و همه كس وامانده بودى. امّا چگونه شد كه امروز اين قدر عزيز شدى و به خاندان پيامبر وصل شدى؟ تو اكنون دريا شدى و بى همتا! تو همسايه ديوار به ديوار خانه على و فاطمه و حسن و حسين(عليهم السلام) شدى! بر تو مبارك باد اى سلمان! امروز پيامبر تاج شرف وعزتى را بر سر تو گذارد كه هرگز نمونه نداشته است. تو مايه مباهات ايرانيان شدى و آنان براى هميشه به تو افتخار خواهند كرد. ديگر كسى تو را سلمان فارسى نبايد بخواند، تو سلمان محمّدى هستى. 🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃 ❣❣☂️☂️ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
♨خانه های خالی ✍امام صادق(ع): هر کس که خانه ای اضافه بر نیاز خود دارد، ولی آن را از مؤمنی که محتاج ساکن شدن در آن است دریغ کند، خداوند در عرش خود فرماید: «ای فرشتگان من! آیا بنده ی من برای خانه ای از خانه های دنیا بخل می ورزد؟ سوگند به عزت و جلالم که هرگز در بهشت من سکونت نخواهد کرد!» 📚اصول کافی ، ج ۲، ص۳۶۷ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
📌 شوق زیارت امام عصر ❓ برای زیارت امام زمان چه کاری انجام بدهیم؟ 🔆 آیت‌الله : زیاد صلوات اهدای وجود مقدسش نمایید، همراه با دعای تعجیل فرجش و زیاد به مسجد جمکران مشرف شوید با ادای نمازهایش. 📚 به‌سوی محبوب، ص۵۹ @shohada_vamahdawiat
✖️پیش بینی جالب شهید بهشتی درباره آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۲ 🔻در یکی از اسناد ساواک که متعلق به سال ۱۳۵۲ است، گزارشگر ساواک با اشاره به سفر شهید بهشتی به مشهد در گزارشی درباره دیدگاه او نسبت به آیت‌الله خامنه‌ای می‌نویسد: «یاد شده ضمن تعریف و تمجید از [آیت‌الله] خامنه‌ای اظهار امیدواری نموده که در آینده [آیت‌الله] خامنه‌ای یکی از علماء موجه ملی و با نفوذ خواهد شد. ضمناً نامبرده روز ۵۲/۵/۱۶ با اتومبیل شخصی به اتفاق خانواده‌اش مشهد را به قصد تهران ترک کرده است. نظریه شنبه - دکتر سید محمد بهشتی در مشهد با سیدعلی خامنه‌ای رابطه بسیار نزدیک داشت و از افکار او بسیار تمجید و تحسین می‌کرد.» 🆘 @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ بِنَفْسي أنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی اے نعمت‌ خاصّ خدا سلام ؛ بہ قَلبَت سلام ؛ بہ چَشمَت سلام ؛ بہ رنج و به بغض و به صبرت سلام #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ #صبحتون_مهدوے✋ ➥ @shohada_vamahdawiat
امروز من مسئولیت رشد معنوی خودم را بر عهده میگیرم. - زندگی جمله ی امروز 👆👆 🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃
پنج روز از آغاز كندن خندق گذشته است. ماه رمضان هم تمام شده است و امروز روز عيد فطر است و مسلمانان هم چنان مشغول كار هستند. تقريباً يك متر خندق را گود كرده ايم، هنوز بايد خيلى زمين را بكنيم، خندق حداقل بايد چهار متر گود بشود. نگاهى به دست هاى تو مى كنم، از بس كلنگ زده اى، دست هايت پينه بسته است، امّا دلت چقدر روشن شده است. تو مى دانى كه اين روزهاى تاريخ هرگز تكرار نخواهد شد. هر وقت خسته مى شوى، نگاهى به آن سو مى كنى، پيامبر و على(ع) را مى بينى، دلت خوش است كه ديدار يار نصيبت شده است. زنبيل را پر از خاك مى كنى، حالا نوبت من است كه آن را بردارم و از خندق بيرون ببرم. زنبيل ما هم ديگر دارد پاره مى شود، يادت باشد كه بعداً آن را تعمير كنيم تا پاره نشود. وقتى دارم به سمت خندق برمى گردم، صدايى آشنا به گوشم مى رسد. چندين نفر در وسط خندق جمع شده اند. سلمان هم در ميان آنهاست. آنها دارند با هم سخن مى گويند: ــ عجب سنگ سختى؟ كلنگ من هم شكست. ــ فكر نمى كنم بتوانيم اين سنگ بزرگ را بشكنيم. ــ خوب است با كمك ديگران اين سنگ را جابجا كنيم. ــ چه حرف هاى عجيبى مى زنى! سنگى به اين بزرگى را چگونه مى خواهى جابجا كنيم؟ ــ پس خوب است مسير خندق را كمى به راست منحرف كنيم. ــ قبل از اين كار بايد با پيامبر مشورت كنيم. قرار بر اين مى شود كه سلمان نزد پيامبر برود و ماجرا را به ايشان خبر بدهد. نمى دانم پيامبر چه دستورى خواهد داد، به هر حال، اين يك سنگ نيست، صخره اى است بزرگ كه از دل خاك بيرون زده است! بعد از لحظاتى، پيامبر به اين سو مى آيد، ديگران هم جمع مى شوند. همه منتظر هستند ببينند كه پيامبر چه نظرى خواهد داد. پيامبر نگاهى به سنگ مى كند، بعد كلنگ سلمان را مى گيرد و آن را بالا مى آورد و نام خدا را بر زبان جارى مى كند و ضربه اى محكم به سنگ مى زند. ناگهان سنگ ترك مى خورد و از درون آن نورى مى درخشد كه چشم هاى همه را خيره مى كند. پيامبر فرياد برمى آورد: الله اكبر! بانك الله اكبر مسلمانان در فضا طنين مى اندازد. پيامبر بار ديگر، كلنگ را بالا مى آورد و ضربه دوم را فرود مى آورد. باز نورى مى درخشد، الله اكبر! ضربه سومِ پيامبر كه بر سنگ فرود مى آيد، نور ديگرى پديدار مى شود و سنگ قطعه قطعه مى شود. اكنون پيامبر كلنگ را به دست سلمان مى دهد. اى ياران من! شما ديديد كه چون ضربه اوّل را به اين سنگ زدم، جرقه اى از نور درخشيد، جبرئيل به من خبر داد كه اسلام به زودى به مدائن، پايتخت ايران خواهد رفت. وقتى ضربه دوم را زدم، جبرئيل به من مژده داد كه روزى روم را فتح خواهيد نمود و در ضربه سوم باخبر شدم كه يمن را هم فتح خواهيد كرد. ياران من! شمارا بشارت باد كه پيروزى از آن شماست، روزى مى آيد كه ايران، روم و يمن مسلمان شوند و جز خداى يگانه پرستش نكنند. فرياد شادى همه جا را فرا مى گيرد. آرى! آينده از آنِ ماست. درست است كه اين روزها، روزهاى سختى است، امّا دريغى نيست كه فردا، فرداى اسلام است. روزى كه نداى "الله اكبر" در همه جا طنين انداز شود. 💜💜💜💜💜🍃🍃🍃🍃🍃 ❣❣☂️☂️ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💢لازمه بریم جبهه 🔹چون زادگاهش نزدیک مشهد بود آموزش سربازی اش افتاد مرکز 04 بیرجند . با این وجود خدا خدا می کرد که اعزام شود به غرب کشور . پرسیدم : همه دنبال این اند که نزدیک خونه شون خدمت کنم بعد تو می گی بریم اون ور مملکت ؟ 🔹اینجا که خبری نیست ... الان کشور درگیر جنگه ، لازمه که بریم جبهه... 🔹شهید مدافع وطن از نیروهای ژاندارمری سابق دوازدهم آبان ۶۰ در کردستان بر اثر درگیری با گروهک های ضدانقلاب به شهادت رسید ➥ @shohadanaja@shohada_vamahdawiat
خسته‌ام از دست زمانه ، چقدر جور زمانه را تحمل کنم.چقدر ناله مظلومانه کودکان و معصومانی را که زیر ستم اند بشنوم و سکوت کنم.خودت بیا و این جهان سیاه را پایان بده.بیا و جهان را آباد کن.بیا و از آمدنت جهان را شاد کن.می‌دانی چند نوجوان هم سن و سال من آواره‌اند؟ چندین هزار کودک بی پناهند، خودت بیا و پناه بی پناهان باش. متن دلنوشته ای بسیار زیبا به امام زمان چند پیش بود که خوابت را دیدیم گفته بودی می‌آیی و به اندازه تمام سال های نبوده ات با من حرف می زنی و به درد دل من گوش می‌دهی اما تا خواستی بگوئی کی و کجا؟، از خواب پریدم و از آن شب به بعد دیگر نمی خوابم.راستش می‌ترسم.می‌ترسم بیائی و من خواب باشم.می‌ترسم بیائی، همه تو را ببینند و تنها من از دیدنت محروم بمانم.هنوز هم می ترسم… حس می‌کنم با این که شبهاست خواب به چشم ندارم اما در خواب غفلتم.بیا و بیدارم کن.بیا و هشیارم کن.بیا و همه جهانیان را از خواب غفلت بیدار کن.همه به خواب سنگین جهل فرورفته اند و صدای مظلومان و دل شکستگان را نمی‌شنوند.خودت بیا و همه ما را از این کابوس جهانی نجات بده. 🌸ادامه دارد ❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
✅ چه کنیم تا بیشتر مورد توجه و عنایت امام مهدی(عج) قرار بگیریم❓ 🔰 ‌پاسخ: ✍️...بایدخواسته و حاجت خود را به خواسته و حاجت امام عصر(عج) در نزدیک کنیم. 🚲یه نوجوان شاید در شب قدر از خدا یک دوچرخه بخواد... 🏍شاید یه جوان از خدا موتور سیکلت بخواد. 👨بعضی بزرگسال ها از خدا ماشین میخاند. بعضی همسر. بعضی پول. 🔰حال افرادی که خواسته های بزرگ دارند به خواسته فردی که از خدا دوچرخه میخاد کمتر توجه میکنند. اما افرادی هستند که حاجت خیلی بزرگی دارند یعنی امام زمان"عج" 👥 این افراد خواسته شون مطابق و مشابه خواسته امام عصر هست یعنی یعنی ↩️همه این نوع افراد میدونند اگه خواسته اونها که ظهور هست محقق بشه خواسته سایر گروههای پایین تر هم برآورده میشه. به راستی ما تو کدوم دسته هستیم❓ 🚲دوچرخه میخایم. 🏠خونه میخایم. 💰پول میخایم. 🔷 یا را میخواهیم❓ ⚡️دنیای بدون فقر ☄️دنیای بدون ظلم ⚡️دنیای سراسر عدالت ☄️دنیای برابری و برادری 🌀پس بدونیم برای اینکه تحت عنایت ویژه امام عصر(عج) قرار بگیریم حاجت ما باید مطابق با حاجت حضرت باشه یعنی و حضرت 👨👩👧👦پس بیایید همگی در راس همه حوائج خود از صمیم قلب فرج حضرت بقیه الله(عج)را ازخداوند بخواهیم که قطعا سایر حوائج ما در پیرو اون بدست میاد. 🌷ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ الفَرَج🌷 🌱بحق حضرت زینب کبری(س)🌱 🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 موشک نقطه زن میسازیم میگن دروغه جنگنده میسازیم میگن رنگ شده است اسلحه شخصی میسازیم میگن مال دهه فلانه پهپاد میسازیم میگن فتوشاپه سیستم راداری و پدافندی میسازیم میگن خالی بندیه اما پهپاد امریکایی رو پودر میکنه نکنه انتظار داریم وطن فروشان برای پیشرفتهای نظامیمون جیغ و هورا بکشن؟ @shohada_vamahdawiat
❤️ صحبت از خوان کریم است و تهی دستی ما دست‌ها گرم قنوتند، زحاجت لبریز گوش این طایفه آوای گدا نشنیده است قبل گفتن شده کاسه ز اجابت لبریز @shohada_vamahdawiat