سلام آقا....
من انتظارت را می کِشم …
و در عوض انتظارت دارد می کُشد مرا …
و چه معامله ی شعف آلودی!
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
📊 #نظرسنجی
💠 ضمن عرض سلام و ارادت خدمت اعضای کانال از شما عزیزان درخواست میکنم در نظرسنجی کانال شهداء و مهدویت شرکت کنید....
https://EitaaBot.ir/poll/n8cfu?eitaafly
https://EitaaBot.ir/poll/n8cfu?eitaafly
https://EitaaBot.ir/poll/n8cfu?eitaafly
با نقطه نظرات خودتون مارو در بهتر شدن کانال شهداء و مهدویت یاری کنید.
🌹🌹🌹🌹
@KolanafadakaYazeynab2
السّلام علیک یا بقیّه الله فی اَرضِه
با نیامدنت
«آن کتاب»
بیتأویل و تفسیر ماند که هیچ
مهجور شد
زینت کتابخانهها و طاقچهها و سفرههای عقد و هفتسین...
نمیخواستم بگویم
اما
تو که دیدی
صفحههاش را هم به آتش...
آه
یعنی میآید آن روز که
بیایی و بالای آن منبر بنشینی و تفسیر بگویی برایمان؟!
ای که آمدنت، ظهورت، قیامت، انقلابت، حضورت، ولایتت، تأویلِ «آن کتاب» است!
اَینَ المؤمّل لاِحیاء الکِتاب؟!
🌹🌹🌹🍃🍃🍃
======👇======
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
======❤️======
🌹🌹🍃🍃
#روشنی_مهتاب
#صفحه_چهل_سه
اكنون ديگر وقت آن است كه فرزندان خود را در آغوش بگيرى، نگاه كن، آن ها چه حالى دارند! آن ها را در آغوش بگير و با آنان سخن بگو: مادر به فداى شما! چرا اين قدر رنگ شما پريده است؟ چرا گريه كرده ايد؟
لحظاتى مى گذرد، ديگر مى خواهى با قبر پدر تنها باشى، از على(ع)مى خواهى كه فرزندانت را به خانه ببرد.
تو مى خواهى با پدر سخن بگويى، تو نمى خواهى على(ع) اشك چشم تو را ببيند.
دلت سخت گرفته است، جاى تازيانه ها درد مى كند، پهلويت شكسته است، تو مى خواهى راز دل خويش را با پدر بگويى، صبر مى كنى تا على(ع)، فرزندانت را به خانه ببرد.
تو با پدر تنها شده اى، آهى مى كشى و مى گويى:
يا رسول الله! برخيز و حال دختر خود را تماشا كن!
بابا! تا تو زنده بودى، فاطمه تو عزيز بود، پيش همه احترام داشت، يادت هست چقدر مرا دوست داشتى، هميشه و هر وقت كه من نزد تو مى آمدم، تمام قد جلو پاى من مى ايستادى، مرا مى بوسيدى و مى گفتى: "فاطمه پاره تن من است".
بابا! ببين با من چه كردند، ببين ميخ در به سينه ام نشاندند، ببين چقدر به من تازيانه زده اند! بابا! تو هر روز صبح در خانه من ايستادى و بر ما سلام مى دادى، امّا آنان همان خانه را آتش زدند.
بابا! يادت هست صورت مرا مى بوسيدى!
نگاه كن!
جاى بوسه هاى تو، كبود شده است، اين جاى سيلى عُمَر است!
بابا! تو از كبودى بدن و پهلوى شكسته ام خبر دارى! جاى تو خالى بود، ببينى كه چگونه مرا لگد زدند و محسن مرا كشتند!
بابا! برخيز و ببين چگونه مزد و پاداش رسالت تو را دادند!
من براى دفاع از على(ع) به ميدان آمدم، وقتى ديدم كه او تنهاست، به يارى اش رفتم.
من همه اين سختى ها و مصيبت ها را تحمّل مى كنم و در راه امام خود، همه اين ها برايم آسان است، تو كه مى دانى هيچ چيز براى من سخت تر از غربت و مظلوميّت على(ع) نيست! تو خودت ديدى چگونه ريسمان به گردنش انداختند!
جلوى چشم من اين كار را كردند، شمشير بالاى سرش گرفتند و مانند اسير او را به مسجد بردند.
اين كارِ آن ها، دل مرا مى سوزاند.
تو كه مى دانى اين گريه هاى من، اشك من براى غربت على(ع) است. خوشا به حال تو كه رفتى و نگاه غريبانه على(ع)را نديدى!
باباى خوبم!
💕پایان
🌹🌹🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌹🌹🍃🍃
آقای خوبم....
قرارمان که یادت نرود برای من کافیست ../.
وقتی هنوز به درب برقی نرسیدهای ، میبینی بسته است ، ولی همین که به آن نزدیک میشوی ، باز میشود ..
برای درب، هیچ تفاوتی نمیکند که چه کسی هستی و از کجا میآیی ، کوچک هستی یا بزرگ ، سفیدی یا سیاه ، پاک هستی یا آلوده ؛ بلکه هر چه باشی ، به روی تو گشوده میشود ..
درگاهُ دستگاه خداوند نیز چنین است ؛ هر چه باشی و هر که باشی ، تو را میپذیرد ..
امام زمان علیه السلام هم مثل خداوند، رفتار میکند ؛ یعنی هر کسی که به او رو کند ، او را میپذیرد و آغوش خود را به روی او میگشاید .. هر کس که به اهلبیت علیهم السلام اقبال کند ، حتی اگر در حق آنان جفا کرده باشد، باز هم او را میپذیرند ..
+ لَيْتَ شِعْرى أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى، بَلْ أَىُّ أَرْضٍ تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى، أَبِرَضْوى أَوْ غَيْرِها أَمْ ذى طُوى؛ عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَلا تُرى، وَلا أَسْمَعُ لَكَ حَسيساً وَلا نَجْوى، عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ تُحيطَ بِكَ دُونَىِ الْبَلْوى، وَلا يَنالُكَ مِنّى ضَجيجٌ وَلا شَكْوى *
كاش مى دانستم كجا دلها به ظهور تو قرار و آرام خواهد يافت؟ آيا به كدام سرزمين اقامت دارى ؟
آيا به زمين رضوان يا غير آن ؛ يا به ديار ذوطوى متمكن گرديدهاى ؟
بسيار سخت است بر من كه خلق را همه ببينم و ترا نبينم و هيچ از تو صدايى حتى آهسته هم بگوش من نرسد .. بسيار سخت است بر من بواسطه فراق تو ؛ و اينکه تو به تنهايی گرفتار باشی و ناله من نيز به حضرتت نرسد و شكوه به تو نتوانم ../.
🌹🌹🌹🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
سلام بر آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند. سلام بر شهدا!
💞💞🍃🍃
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
از عالمی پرسیدند:
برای خوب بودن کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود یک روز قبل از مرگ
شخص حیران شد و گفت :
ولی مرگ را هیچکس نمیداند!
عالم فرمود،
پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد ...
#سخنبزرگان
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
🍃
خیال جلوهاش از خواب مخمل برده راحت را
به چشم باز میخوابند مشتاقان حیرانش ..
#محمد_سهرابی
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
خدایا بیاموز به من
که لحظه ها در گذرند!
بیاموز به من که
هیچ حالتی پایدار نیست
که می گذرد!
اگر در سختی ام
اگر دلتنگم و در تمام
این لحظه ها تو در کنار منی
التماس #دعا از همه اعضا کانال
➥ @shohada_vamahdawiat
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
مى خواستم از اهل بيت بنويسم، امّا نمى توانستم، شب از نيمه گذشته بود، از خانه بيرون آمدم، يك نفر كوچه را جارو مى زد، او مرا شناخت... از من پرسيد: چرا اين وقت شب، از خانه بيرون آمده اى؟
گفتم: مى خواهم بنويسم، ولى قلم ياريم نمى كند و چه درد جانكاهى است كه يك نويسنده نتواند بنويسد!
او رو به من كرد و گفت: تو خيال مى كنى بى اجازه مى توانى براى اهل بيت(عليهم السلام)بنويسى؟ اين خاندان به هر كسى اجازه نمى دهند برايشان بنويسد. برو از آنان اجازه بگير!
سخن آن مردِ ناشناس، چشمه اى از حكمت بود، ديگر آن مرد را نديدم، بارها به جستجويش پرداختم، امّا او را نيافتم.
من اين سخن را به خاطر سپردم: "اين خاندان به هر كسى اجازه نمى دهند برايشان بنويسد"، پس به سفارش آن مرد، عمل كردم و توسّل به بانوى كرامت جستم...
اكنون وقت آن است كه خطاب به حضرت فاطمه(س) چنين عرضه كنم: اى مادرِ مهربان! از شما ممنونم كه به من اجازه دادى تا برايت بنويسم.
مهدی خدامیان
از امروز روزی یه صفحه از کتاب #زیارت_مهتاب مهتاب رو باهم ورق می زنیم
خادمان شما خوشحال میشوند از نقطه نظرات شما عزیزان استفاده کنند......
@KolanafadakaYazeynab2
#زیارت_مهتاب
#مقدمه
سلام بر تو اى مادرِ مهربانى ها!
سلام بر تو اى بانوى كرامت!
خودت مى دانى كه چقدر دوست دارم اين سخن را تكرار كنم: "اگر عشق تو نباشد، به چه كار آيد زندگى من؟". به راستى كه عشق تو، معناى زندگى من است.
مهر تو، تنها سرمايه من است. وقتى كه اشك در ديده هايم مى نشيند، دست به دعا برمى دارم و اوّلين دعايم اين است: "خدايا! هر چه را از من مى گيرى، بگير، امّا عشق به فاطمه(س) را از من مگير!". من به خوبى مى دانم كه عشق تو، راز خلقت هستى است.
نمى دانم چگونه خدا را شكر كنم كه مرا با تو آشنا كرد، اكنون مى خواهم با تو سخن بگويم و با تو نجوا نمايم، امّا چگونه؟ من چه بگويم كه شايسته مقام تو باشد؟
نمى دانم چه بگويم. سخن گفتن و نجوا نمودن با تو، كار ساده اى نيست، من در اينجا ديگر سكوت مى كنم...
صدايى به گوشم مى رسد، يكى با من سخن مى گويد: "چرا سكوت كرده اى؟ چرا سخنى نمى گويى؟ تو مى خواهى با بانوى هستى سخن بگويى، اين گونه سخن بگو...".
كيست كه اين گونه با مهربانى با من سخن مى گويد؟
* * *
من به عمق تاريخ سفر كرده ام، اين صدا، صداى شيخ طوسى است. من به قرن پنجم هجرى آمده ام. اينجا شهر نجف است. من مهمان شيخ طوسى هستم!
شيخ طوسى يكى از بزرگ ترين دانشمندان شيعه است، تاريخ تشيّع، كمتر دانشمندى به عظمت و بزرگى او ديده است.
او كتاب هاى زيادى نوشته است، يكى از كتاب هاى او، كتاب "تهذيب" است. من در حضور شيخ طوسى نشسته ام...
من چه مى دانم كتاب "تهذيب" چيست؟
شيعيان در طول تاريخ به چهار كتاب، اهمّيت ويژه اى مى دهند و از آن ها به عنوان "كتب اَربَعه" يا "كتاب هاى چهارگانه" ياد مى كنند. هيچ كتابى به عظمت و اعتبار اين چهار كتاب نمى رسد. كتاب "تهذيب" يكى از اين چهار كتاب است.
* * *
اى شيخ! برايم سخن بگو! برايم بگو كه چگونه با بانوىِ هستى، سخن بگويم و چگونه او را زيارت كنم؟
اى شيخ! مقام تو، مقامى بس بزرگ است، سخن تو براى من حجّت است، برايم سخن بگو! تو دانشمندى باتقوا هستى كه در حضور تو بودن، عبادتى بزرگ است. شنيده ام حاضر شدن در مجلس عالِم، برتر از هزار شب عبادت و هزار روز روزه گرفتن است.
اى شيخ برايم سخن بگو!
🌺🌺🌺🍃🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59