eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 💢غیرت_دینی و غیرت ملی شهدا و خانواده‌هایشان باعث حفظ این آب و خاک و امنیت و سربلندی ماست.!! 💢 لـازمه‌ی غیرت‌ورزی عقلانیت است دشمن هم‌زمان با غیرت دینی، به غیرت ملی و غیرت ناموسی نیز حمله میکند 🍃 @shohada_vamahdawiat                  
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 ﷽ آرى، همواره شهادت، بزرگترين آرزوى مسلم بوده است. همسفر خوبم! مسلم مى توانست به وسيله سازش با ابن زياد، جان خود را نجات دهد. امّا ديدى كه چگونه در مقابل ابن زياد از امام حسين(ع) دفاع كرد و لحظه اى كوتاه نيامد. چرا مسلم اين طرف و آن طرف را نگاه مى كند؟ او به دنبال كسى مى گردد تا به او وصيّت هاى خود را بگويد. مسلم چه كسى را انتخاب مى كند؟ اينان كه گرد ابن زياد جمع شده اند، همه نامردان اين شهر هستند. در اين ميان نگاهش به آشنايى مى افتد، او را صدا مى زند و به گوشه اى مى رود و وصيّت هاى خود را به او مى گويد. فكر مى كنى وصيّت مسلم چيست؟ من در شهر كوفه هفتصد درهم قرض دارم، دلم مى خواهد اين لباس جنگى مرا بفروشى و قرض مرا بدهى، همچنين بعد از كشته شدنم، بدن مرا به خاك بسپارى و شخصى را هم به سوى امام حسين(ع)بفرستى كه او را از آمدن به كوفه منصرف كند. بعد از اين كه سخن مسلم تمام مى شود، آن شخص به نزد ابن زياد مى آيد و تمام وصيّت هاى مسلم را به او مى گويد. ابن زياد رو به او مى كند و مى گويد: "مسلم تو را محرم راز دانست و تو راز او را فاش ساختى، قرض مسلم را ادا كن! امّا با پيكر او هر چه بخواهم، مى كنم و امّا درباره حسين، اگر او به سوى ما نيايد ما هم كارى با او نداريم". ابن زياد دستور داد تا مسلم را بالاى قصر ببرند. <=====●●●●●=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <=====●●●●●=====>
💚 مرجع تقلید عشق... 🔶در عالم عشق، باید اهل تقلید بود. اجتهاد در این عالم، ممنوع است. هر کسی جز خود شما اگر مدّعی اجتهاد بود؛باید بداند که در عشق، ره به سوی کفر پیموده است. 🔶ما اهل عبادت آفریده شده‌ایم امّا طرز عبادت را باید از شما یاد بگیریم. حکم عالم عشق هم این چنین است. ما اهل عشق ورزی آفریده شده‌ایم امّا راه عشق‌بازی را باید از شما یاد بگیریم. 🔶شما مرجع تقلید عشقید از اوّل دنیا تا آخرش.چه خوب است مراجع تقلید عشق‌بازی خودشان همان‌هایی هستند که باید بدانها عشق بورزیم. 🔶در میان مراجع تقلید عشق یک زن وجود دارد که مادر شماست. تو خودت در عشق‌ورزی از مادرت تقلید می‌کنی. 🔶کسی اگر از شما تقلید نکرد خدا عشق‌بازی‌اش را قبول نمی‌کند. اگر یک لحظه از عمرش هم باقی باشد باید از همۀ عشق‌بازی‌هایش توبه کند و در همان یک لحظه به رسم شما عشق‌بازی کند. ❓اصلاً مگر کسی جز شما معنای عشق را می‌فهمد،تا بخواهد در عشق بازی اجتهاد کند؟ 🔶عشق جز آن که شما می‌گویید، هوا و هوسی بیش نیست. 💚آقا! می‌خواهم از هر چه هوا و هوس است بگریزم ؛در پناه عشقی که شما یادم می‌دهید آرام بگیرم. 🌙 @shohada_vamahdawiat                  
ازبین ڪُلِ خلق ٺورادوسٺ دارمٺ حُبي لَکَ الْهَوا بِاَبي اَنْتَ یا مهدی💖 @shohada_vamahdawiat
﷽ امام صادق می فرماید: هرکار نیکی که بنده ای انجام می دهد در قرآن !ثوابی برای آن مشخص است؛ مگر نماز شب :زیرا آنقدر پر اهمیت است که خداوند ثواب آن را معلوم نکرده و فرموده پهلویشان از بسترها جدا می شود و هیچکس نمی داند به پاداش آنچه کرده اند« چه چیزی برای آن ها ذخیره کرده ام همان دوران کوتاه ســرپل ذهاب، ابراهیم معمولاً یکی دو ســاعت مانده به اذان صبح بیدار می شــد و به قصد ســر زدن به بچه ها از محل استراحت دور .می شد اما من شــک نداشتم که از بیداری ســحر لذت می برد و مشغول نماز شب .می شود یکبار ابراهیم را دیدم. یک ساعت مانده به اذان صبح، به سختی ظرف آب .تهیه کرد و برای غسل و نماز شب از آن استفاده نمود دوازدهم مهر ۱۳۵۹ است. دو روز بود که ابراهیم مفقود شده! برای گرفتن .خبر به ستاد اسرای جنگی رفتم اما بی فایده بود تا نیمه های شب بیدار و خیلی ناراحت بودم. من ازصمیمی ترین دوستم هیچ .خبری نداشتم بعــد از نماز صبح آمدم داخل محوطه. ســکوت عجیبــی در پادگان ابوذر .حکم فرما بود روی خاک های محوطه نشستم. تمام خاطراتی که با ابراهیم داشتم در ذهنم .مرور می شد هوا هنوز روشن نشده بود. با صدایی درب پادگان باز شد و چند نفری وارد .شدند ناخــودآگاه به درب پادگان نگاه کردم. تــوی گرگ و میش هوا به چهره .آن ها خیره شدم یکدفعــه از جــا پریدم! خودش بود، یکــی از آن ها ابراهیم بــود. دویدم و .لحظاتی بعد در آغوش هم بودیم .خوشــحالی آن لحظه قابل وصف نبود. ساعتی بعد در جمع بچه ها نشستیم :ابراهیم ماجرای این سه روز را تعریف می کرد .با یک نفربر رفته بودیم جلو، نمی دانستیم عراقی ها تا کجا آمده اند کنار یک تپه محاصره شــدیم، نزدیک به یکصد عراقــی از بالای تپه و از .داخل دشت شلیک می کردند .ما پنج نفرهم درکنار تپه در چاله ای سنگر گرفتیم و شلیک می کردیم .تا غروب مقاومت کردیم، با تاریک شدن هوا عراقی ها عقب نشینی کردند .دو نفر از همراهان ما که راه را بلد بودند شهید شدند از سنگر بیرون آمدیم، کسی آن اطراف نبود. به پشت تپه و میان درخت ها .رفتیم در آنجا پیکر شهدا را مخفی کردیم. خسته و گرسنه بودیم. از مسیر غروب .آفتاب قبله را حدس زدم و نماز را خواندیم بعد از نماز به دوســتانم گفتم: برای رفع این گرفتاری ها با دقت تســبیحات .حضرت زهرا۳را بگوئید بعد ادامه دادم: این تسبیحات را پیامبر، زمانی به دخترشان تعلیم فرمودند که .ایشان گرفتار مشکات و سختی های بسیار بودند بعد از تسبیحات به سنگر قبلی برگشتیم. خبری از عراقی ها نبود. مهمات ما .هم کم بود یکدفعــه در کنــار تپه چندین جنــازه عراقی را دیدم. اســلحه و خشــاب و نارنجک هــای آن ها را برداشــتیم. مقداری آذوقه هم پیــدا کردیم و آماده حرکت شدیم. اما به کدام سمت!؟ هوا تاریک و در اطراف ما دشــتی صاف بود. تســبیحی در دست داشتم و مرتب ذکر می گفتم. در میان دشــمن، خستگی، شب تاریک و… اما آرامش !عجیبی داشتیم نیمه های شب در میان دشت یک جاده خاکی پیدا کردیم. مسیر آن را ادامه .دادیم .به یک منطقه نظامی رسیدیم که دستگاه رادار در داخل آن قرار داشت چندین نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائی هم در داخل مقر دیده .می شد ما نمی دانســتیم در کجا هســتیم. هیــچ امیدی هم به زنــده ماندن خودمان !نداشتیم، برای همین تصمیم عجیبی گرفتیم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ @shohada_vamahdawiat                      
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                  
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 ﷽ همه مى گويند كه كوفيان بى وفايند. نه، اتّفاقاً آنان خيلى با وفا هستند! حتماً مى گويى كه چرا اين حرف را مى زنى، اين كوفيان بودند كه با مسلم بيعت كردند; ولى مسلم را تنها گذاشتند؟ خواننده عزيزم! يادت هست موقعى كه مسلم به كوفه آمد چه اجتماع بزرگى به وجود آمد و همه مردم براى ديدن مسلم جمع شدند؟ آن روز همه مردم براى ديدن طلوع مسلم در كوفه جمع شده بودند، امروز هم، همه براى ديدن غروب مسلم جمع شده اند! خورشيد جوانمردى بر بالاى قصر كوفه غروب مى كند! غروب غريبانه اى است، آسمان خونين است! مردم آمده اند، ببينند كه سرانجام مسلم چه مى شود. خوب، اين خودش يك نوع وفادارى است. آنها مى توانستند در خانه هاى خود بمانند و بيرون نيايند. امّا آنها بايد به كسى كه با او بيعت كرده اند، وفادار باشند. مسلم ديگر تنها نيست. نگاه كن! مردم گروه گروه به سوى قصر مى آيند. همه نگاه ها به سوى بالاى قصر خيره مى شود. مسلم را به پشت بام قصر برده اند. و يكى از سربازان ابن زياد با شمشير برهنه كنار او ايستاده است. همه به چهره خونين مسلم نگاه مى كنند. غروب اسوه مردانگى و شجاعت نزديك است! مسلم ذكرِ خدا را بر لب دارد. روز عرفه است و مردم بر بلنداى كوه رحمت (جبلُ الرّحمه)، در صحراى عرفات مشغول عبادت هستند. ولى مسلم بر بلنداى قصر كوفه دعا مى خواند! نگاه به لب هايش كن! هنوز او تشنه است. او نگاهى به شهر كوفه مى كند و اين چنين دعا مى كند: بار خدايا!، تو ميان ما و اين مردمى كه پيمان خود را با ما شكستند، قضاوت كن! <=====●●●●●=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <=====●●●●●=====>
مردانی که جایشان خیلی خالی است         حمید ؛ امدادگری که برای نجات همرزمش از سنگر بیرون آمد ، زخم او را بست و پیشانی خودش میزبان گلوله ای آتشین شد..... @shohada_vamahdawiat                  
‌🌷مهدی شناسی ۳۹۳🌷 🌹ﻭَ ﻣَﻦْ ﺭَﺩَّ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻓِﻲ ﺃَﺳْﻔَﻞِ ﺩَﺭْﻙٍ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺠَﺤِﻴﻢ🌹 🔸زیارت جامعه کبیره🔸 ◀️ﺭﺩ ﺩﻭ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ: ﮔﺎﻩ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﻭ ﮔﺎﻩ ﻧﺎﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ.ﮔﺎﻩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺩ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﺎﻩ ﻧﺎﺁﮔﺎﻩ.ﺯﻣﺎﻥ ﻧﺎﺁﮔﺎﻫﻲ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻘﻞ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﺭﻙ ﺍﻣﻮﺭ ﻧﺎﻗﺺ ﺍﺳﺖ ﻣﺜﻼ‌ً‌ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺴﻮﺍﻙ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺗﻴﺰﻫﻮﺷﻲ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻩ.ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﻣﺴﻮﺍﻙ ﻧﺰﻧﺪ ﻗﻮﻩ ﺍﺩﺭﺍﻙ ﻭ ﻫﻢ ﻗﻮﻩ ﺣﺎﻓﻈﻪ‌ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻲ‌ﺭﻭﺩ. ◀️ﺣﺎﻝ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﺴﻲ ﺍﺯ ﭘﺬﻳﺮﺵ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺯﻧﺪ ﻭ ﮔﻤﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺭﺑﻄﻲ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻧﻴﺴﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﺶ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻏﻔﻠﺖ ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ.ﺍﻣّﺎ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻭ ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺭﺩ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﻟﻌﻴﺎﺫ ﺑﺎﻟﻠﻪ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻲ‌ﺑﺮﻧﺪ ﭼﻨﻴﻦ ﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﻲ « ﻓﻲ ﺍﺳﻔﻞ ﺩﺭﻙ ﻣﻦ ﺍﻟﺠﺤﻴﻢ» ﺍﺳﺖ. ◀️ﺣﺎﺝ ﻣﻼ‌ ﻫﺎﺩﻱ ﺳﺒﺰﻭﺍﺭﻱ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺷﺮﺡ ﺍﺳﻤﺎﺀ ﺍﻟﺤﺴﻨﻲ ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺩﻋﺎﻱ ﺟﻮﺷﻦ ﻛﺒﻴﺮ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﻛﻞ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﺗﺶ ﻭ ﺟﻬﻨﻢ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﻲ ﺁﺩﻡ ﻧﻈﺮ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺭﺍ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺭﺩ ﻛﻨﺪ در ﭘﺴﺖ ﺗﺮﻳﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ. ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻴﭻ ﺭﺷﺪﻱ ﻭ ﻛﻤﺎﻟﻲ ﻭ ﺛﺒﻮﺗﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ. ﺗﻤﺎﻡ ﻓﻜﺮ ﻭ ﺫﻛﺮ ﺍﻭ ﻣﺎﺩﻳﺎﺕ ﺍﺳﺖ. ◀️ﺑﺰﺭﮔﻲ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﻛﻼ‌ﻣﻲ ﺍﺯ ﻛﻼ‌ﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻧﻜﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﺩﻳﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ: ﻣﻦ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻤﻲ‌ﺷﻮﻡ ﺯﻳﺮﺍ ﺭﺩ ﻛﺮﺩﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺳﻔﻞ ﺳﺎﻓﻠﻴﻦ ﺟﺎﻱ ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ. ◀️ﺭﺩ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻛﻼ‌ﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻣﺸﺮﻙ ﻧﻴﺴﺖ. ﻛﺎﻓﺮ هم ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻣّﺎ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ. ﺟﺎﻱ ﺧﻮب ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺟﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﻲ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﻨﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻛﻤﺎﻝ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻨﺪ ، ﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺭﺷﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ. ✅ﻳﻜﻲ ﺍﺯ مفسران ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺟﺎﻣﻌﻪ "ﻣَﻦْ ﺭَﺩَّ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ" ﺭﺍ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﺴﺘﺎﺧﻲ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻜﻨﺪ ﻭ ﺁﺩﺍﺏ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻧﻜﻨﺪ «ﻓﻲ ﺍﺳﻔﻞ ﺩﺭﻙ ﻣﻦ ﺍﻟﺠﺤﻴﻢ » ﺍﺳﺖ. یعنی ﺩﺭ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺗﺮﻳﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺁﺗﺶ ﺟﺎﻱ ﺩﺍﺭﺩ. ✅ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺍﺩﺏ ﻗﺮﺏ ﻣﻲ‌ﺁﻭﺭﺩ ،ﺑﻲ‌ﺍﺩﺑﻲ ﺑُﻌﺪ ﻭ ﺩﻭﺭﻱ ﻣﻲ‌ﺁﻭﺭﺩ... ✅ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﯼ ﻋﻠﯽ، ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﻣﺮﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﻣّﺘﻢ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﯽﻭﻓﺎﯾﯽ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ. ﭘﺲ ﻭﺍﯼ ﻭ ﻭﺍﯼ ﻭ ﻭﺍﯼ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ، ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ «ﻭﺍﯼ» ﭼﯿﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺟﻬﻨّﻢ، ﮐﻪ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺁﻥ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺗﻮ ﻭ ﮐﺸﻨﺪﮔﺎﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺗﻮ ﻭ ﺳﺮﭘﯿﭽﯽﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥْ ﺑﺎ ﺑﯿﻌﺖ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝِ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﻭ ﮔﺮﻭﻧﺪﮔﺎﻥ ﺑﻪ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﺗﻮ. ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻡ: ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ «ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ» ﭼﯿﺴﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺗﻮ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺷﯿﻌﻪ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺷﺎﺧﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﻫﺴﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻨﺎﻭﻝ ﻣﯽﮐﻨﺪ.  ✅ﺩﺭ ﺍﺣﺎﺩﯾﺚ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﺋﻤّﻪ ﺍﻃﻬﺎﺭ ﻋﻠﯿﻬﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﺻﺎﺩﺭ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﯿﻢ: ﻫﺮ ﮐﺲ ﺍﺯ ﺍﺋﻤّﻪ، ﺭﻭﯼ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﭘﺸﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.  ﻗﺎﻝ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ: «ﺍﻟﺮﺍﺩّ ﻋﻠﯿﻨﺎ ﺍﻟﺮﺍﺩّ ﻋﻠﯽ ﺍﻟﻠّﻪ ﻭ ﻫُﻮَ ﻋَﻠﯽ ﺣﺪّ ﺍﻟﺸِﺮْﮎ ﺑﺎﻟﻠّﻪ». ﻫﺮ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺭﺩ ﮐﻨﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺭﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩِ ﺷﺮﮎِ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﺎﻡ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ.  🌹💐🌷🦋🌹💐🌷 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌹 به‌تغذیه‌اش‌خیلـۍ‌اهمیت‌میداد، میگفت:مومن‌بایدبدن‌سالم‌داشته‌باشه...✋🏻 یکۍ‌از‌چیزهایۍ‌‌که‌ترک‌کرد،نوشابه‌بود🥤!- . توۍِاردوهاۍ‌جهادۍ‌یاهرجایۍ‌که‌ نوشابه‌همراه‌غذا‌بود،نوشابه‌اش‌رو‌ به‌مزایده‌میگذاشت‌و‌میفروخت..💸!- . معمولا‌از‌پنجاه‌تاشروع‌میشد.. یادمه‌یکباریکۍ‌از‌رفقاپونصد‌تا‌خرید! البته‌‌هرکسۍصلوات‌بیشتر‌ۍمیفرستاد نوشابه‌اش‌مال‌او‌بود..(:📿- 🍃 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ @shohada_vamahdawiat