eitaa logo
شهداءومهدویت
7.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
چشم تفحص تاریخ شهید، چشم تفحص تاریخ است؛ چشمی که تا ابدیت، امتداد دارد و تا قیامت، دوام. شهید، مقامی است که معادلش، در قاموس هیچ عالمی نیامده است؛ اما رسالت او در تمام ذرات عالم، انتشار یافتنی است؛ چرا که شهادت، فصل اول کتاب رسالت است و رسالت، همان مسئولیت شهودی است که بر دوش همه انسان‏ها، از لحظه تشییع پیکر شهید، قرار می‏گیرد.  🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
جانم فدای نام تو✨ يا صاحب‌الزمان قربان آن مقام تو✨ يا صاحب‌الزمان جان ميدهم بخاطر✨ يک لحظه ديدنت دل عاشقٍ سلامِ تو✨ يا صاحب‌الزمان ☀️سلام آقای مهربانم صبحت بخیرمولای من☀️ ➥ @shohada_vamahdawiat
اینکه در گذشته چه کسی بودید اهمیتی ندارد، اینکه تبدیل به چه کسی شده اید مهم است.- زندگی جمله ی امروز 👆👆 ❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃
ــ در را باز كنيد! با شما هستم. ــ كيستى و در اين وقت شب چه مى خواهى؟ ــ من نُعَيم هستم. ــ به به! خيلى خوش آمديد. بفرماييد. نُعَيم وارد قلعه مى شود و نزد كَعب، رئيس يهوديان مى رود. كَعب هم به استقبال او آمده است. سال هاى سال است كه نُعَيم با آنها دوست است. هيچ كس خبر ندارد كه نُعَيم مسلمان شده است، همه خيال مى كنند كه هنوز هم او بت پرست است. كَعب دستور مى دهد تا غذاى چرب و نرمى براى او مى آورند، بعد از شام، نُعَيم رو به كَعب مى كند و مى گويد: ــ جناب كَعب! پس چه موقع با محمّد وارد جنگ مى شويد؟ ما كه هر چه صبر كرديم خبرى نشد؟ ــ ما منتظر پيغام سپاه احزاب هستيم. قرار است كه هر وقت آنها بگويند، ما جنگ را آغاز كنيم و ضربه نهايى را به محمّد بزنيم. ــ اميدوارم كه شما در اين جنگ پيروز شويد، امّا كاش جانب احتياط را رعايت مى كرديد. ــ مثلاً چه مى كرديم؟ ــ كَعب! ببين، خودت مى دانى جنگ، جنگ است و احتمال شكست و پيروزى وجود دارد. حتماً شنيده اى كه على، ابن عبدُوُدّ را به قتل رسانده است. احتمال آن هست كه سپاه احزاب در اين جنگ شكست بخورد، آنوقت، همه فرار خواهند كرد. ــ خوب هر سپاهى كه شكست مى خورد بايد فرار كند. ــ كَعب! آنها نبايد فرار كنند؟ ــ براى چه؟ ــ آنها بايد به يارى شما بيايند چون شما هيچ راهى براى فرار نداريد، خانه و كاشانه شما اينجاست. سپاه احزاب نبايد شما را در شرايط خطر تنها بگذارد، آنها حتماً بايد به يارى شما بيايند. معلوم است كه وقتى سپاه احزاب فرار كند، محمّد به سراغ شما خواهد آمد. ــ به نظر شما، ما چه بايد بكنيم؟ ــ كعب! شما بايد تعدادى از بزرگان سپاه احزاب را به عنوان گرو نزد خود نگه داريد تا اطمينان پيدا كنيد كه سپاه احزاب شما را تنها نخواهد گذاشت. ــ عجب فكر خوبى! تو واقعاً يك نابغه هستى. ما اصلاً چنين چيزى به ذهنمان نرسيده بود. صبح زود نُعَيم از قلعه بيرون مى آيد و به سوى سپاه احزاب مى رود. وقتى ابوسفيان او را مى بيند خيلى خوشحال مى شود. او رو به ابوسفيان مى كند و مى گويد: ــ جناب فرمانده! خبرى مهمّى براى شما آورده ام. ــ چه خبرى؟ ــ شنيده ام كه يهوديان بنى قُرَيظه از اين كه پيمان خود را با محمّد شكسته اند بسيار ناراحت هستند. آنها با محمّد ملاقات كرده اند و از او خواسته اند تا آنها را ببخشد و اجازه دهد كه در مدينه به زندگى خود ادامه بدهند. محمّد به آنها گفته است بايد براى او كارى انجام بدهند؟ ــ چه كارى؟ ــ قرار شده است كه آنها به بهانه اى، چندين نفر از بزرگان شما را به قلعه خود دعوت كنند و آنها را تحويل محمّد بدهند تا محمّد گردنشان را بزند. اى ابوسفيان! نصيحت مرا بپذيريد، مبادا كسى از شما به قلعه آنها برود. ــ خيلى ممنون كه اين خبر را براى من آوردى. ــ تو را به بت هايى كه مى پرستيم قسم مى دهم مبادا به آنها بگويى كه من اين خبر را براى تو آورده ام. آخر من با آنها رفاقت دارم، خوب نيست رفاقت ما به هم بخورد. ــ چشم! اين يك راز بين من و تو خواهد ماند. شب كه فرا مى رسد، ابوسفيان يك نفر را به سوى قلعه بنى قُرَيظه مى فرستد تا از آنها بخواهد فردا جنگ را آغاز كنند. وقتى فرستاده ابوسفيان نزد آنها مى رود آنها به او مى گويند: فقط وقتى ما جنگ را آغاز مى كنيم كه چندين نفر از بزرگان سپاه احزاب نزد ما گرو بمانند. ما مى ترسيم اگر در جنگ شكست بخوريم، شما فرار كنيد و ما را تنها بگذاريد. فرستاده ابوسفيان، هر چه سريع تر نزد او باز مى گردد و سخن آنها را بيان مى كند. ابوسفيان مى گويد: ديدى كه نُعَيم راست مى گفت. يهوديان مى خواهند بزرگان ما را اسير كرده و تحويل محمّد بدهند. ما هرگز كسى را نزد يهوديان نخواهيم فرستاد! 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🍃🍃🍃🍃 ❣❣☂️☂️ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 امروز ۵ مرداد، سالروز عملیات مرصاد؛ کبراهای هوانیروز قاتل منافقین در تنگه چهار زِبَر 🔹عملیات خیانت بار منافقین موسوم به «فروغ جاویدان» که با شعار «از مهران تا تهران» طی سه روز آرزوی منافقین بود که با عملیات مرصاد به کابوس تبدیل شد. 🔹عملیات مرصاد، پاتک نیرو‌های هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به عملیات فروغ جاویدان به فرماندهی «شهید صیاد شیرازی» بود. ➥ @shohada_vamahdawiat
1 - چه کار کنیم که بتوانیم امام زمان (عج) را ببینیم ؟.mp3
2.37M
🎧کلیپ صوتی: برای دیدار با امام زمان (عج) چه باید کرد؟ 👤 ⏱ زمان : ۹.۴۸ دقیقه 🗂 حجم : .۲.۳ مگابایت 🗓 @shohada_vamahdawiat ❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
_نوزدهم بخشی از : «خطبه غدير» امیرالمومنین علی علیه السلام إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَي (في حَقِّ عَلِي)، ثُمَّ تلا: (يا أَيُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ - في حَقِّ عَلِي - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ). مگر اين كه آن چه در حق علي عيه السّلام فرو فرستاده به گوش شما برسانم. سپس پيامبر صلّي الله عليه و آله چنين خواند: «اي پيامبر ما! آن چه از سوي پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علي - ابلاغ كن، وگرنه كار رسالتش را انجام نداده اي. و البته خداوند تو را از آسيب مردمان نگاه مي دارد.» منابع: 1. مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، شيخ طوسي، به تصحيح اسماعيل انصاري زنجاني، ص694 2.اقبال الاعمال: رضي الدين ابوالقاسم علي بن موسي بن طاووس ص461 3. مصباح كفعمي ص695 4.بحارالانوار علامه ملا محمّد باقر مجلسي ج97،ص112 فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِكَ فيهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَي الْمُهاجِرينَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَي التّابِعينَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَي الْبادي وَالْحاضِرِ هان مردمان! بدانيد اين آيه درباري اوست. ژرفي آن را فهم كنيد و بدانيد كه خداوند او را برايتان صاحب اختيار و امام قرار داده، پيروي او را بر مهاجران و انصار و آنان كه به نيكي از ايشان پيروي مي كنند و بر صحرانشينان و شهروندان منابع: 1. مصباح المتهجد وسلاح المتعبد، شيخ طوسي، به تصحيح اسماعيل انصاري زنجاني، ص694 2.اقبال الاعمال: رضي الدين ابوالقاسم علي بن موسي بن طاووس ص461 3. مصباح كفعمي ص695 4.بحارالانوار علامه ملا محمّد باقر مجلسي ج97،ص112 ❤️❤️❤️🍃🍃🍃 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🎁 🎁🎁🎁🎁 @hedye110
💢کنترل چشمت رو داری؟ ✅چشم تو لیاقتش خیلی بیشتر از این چیزاست که فکر میکنی ‼️با چشمی که قراره نعمت‌های خدا رو ببینه گناه نمیکنن... ‼️با چشمی که نگاه به قرآن میکنه گناه نمیکنن... ‼️با چشمی که به پدر و مادر نگاه میکنه گناه نمیکنن... ‼️با چشمی که زیارت عاشورا میخونه گناه نمیکنن... مراقبش باش که کجا میره📱💻🚫 @shohada_vamahdawiat
❇️ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمودند: ✨هرکس یکی از فضائل (علیه السلام) را در جایی بنویسد، تا زمانی که نشانه‌ای از آن نوشته به جا بماند، ملائکه برایش استغفار می‌کنند. هر کس گوش به فضیلتی از فضائل (علیه السلام) بدهد، خداوند گناهانی را که او با گوش خود مرتکب شده، می‌بخشد؛ و هر کس به نوشته‌ای بنگرد که فضائل (علیه السلام) در او نوشته شده است، خداوند گناهانی را که او با چشمش مرتکب شده می‌بخشد.» ✨ 📒بحارالانوار، ج 38، ص 196، حدیث 4 @shohada_vamahdawiat
❤️ما خیلی فرق کرده‏ایم حس عجیبی داشت. احساس می‏کرد این فضا برایش آشناست؛ اما یقین داشت تاکنون نظیر این باغ زیبا را هم ندیده... ناگهان حس کرد کسی پشت سرش ایستاده است. روی برگرداند. «آه، خدای من، چطور ممکن است؟ حسین تویی؟» حسین، با همان مظلومیت و نجابت و لبخندی همیشگی، آهسته گفت: «سلام مسعود!» و او در حالی‏که از تعجیب زبانش بند آمده بود، حسین را در آغوش گرفت و گریست: «باورم نمی‏شود. مگر تو... مگر تو شهید نشده بودی...؟ می‏دانی چند ساله است ندیدمت؟ از بچه‏ های دیگر چه خبر...؟» و حسین همچنان در سکوت، فقط گوش می‏کرد؛ با همان لبخند. «راستی، حسین! چقدر جوان مانده‏ ای! اصلاً با بیست سال پیش، هیچ فرقی نکرده‏ ای؟» ناگهان، لبخند از لب‏های حسین دور شد و با صدایی بغض‏آلود، به او گفت: «ولی تو خیلی فرق کرده‏ ای مسعود!» بازگشت به خود ترس عجیبی، همه وجودش را گرفت. در یک آن، دید حسین از او دور می‏شود؛ دورتر و دورتر. می‏دوید، به او نمی‏رسید. ناگهان از خواب پرید. تمام بدنش خیس عرق شده بود. هنوز گرمای آغوش حسین را احساس می‏کرد. حس کرد دلش خیلی تنگ شده و اشک از چشمانش سرزیر شد و گریست؛ سیر گریست. خاطرات سال‏هایی نه چندان دور، برایش زنده بود... نگاهی به خود و زندگی‏اش، محیط کار و دوستان فعلی‏ اش که انداخت، از خودش بدش آمد. صدای غمگین حسین، هنوز در گوشش بود. دیگر خواب به چشمش نیامد. صبح که رسید، سررسیدش را گشود. در صفحه همان روز، در ستون یادداشت‏های مهم نوشت: «بازگشت به خود». ❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃  💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ پدر منتظران! چشم بہ راهان توایم روزها گم شده در پشت سر غیبت تو روشنایے شب تار ڪجایے آقا..؟ 🌼 🍃 ➥ @shohada_vamahdawiat
آگاه باشید که برای رسیدن به موفقیت و هدف های خود، امروز چه کاری باید انجام دهید.- هدف جمله ی امروز 👆👆 🎁🎁🎁🎁🍃🍃🍃🍃
ابوسفيان بار ديگر، پيغامى براى يهوديان مى فرستد كه ما هرگز كسى را به عنوان گرو نزد شما نخواهيم فرستاد. يهوديان وقتى اين سخن را مى شنوند، بسيار ناراحت مى شوند. آنها يقين مى كنند كه گفته نُعَيم درست بوده است. سپاه احزاب در صورت شكست، فرار خواهد كرد و هيچ كس آنها را يارى نخواهد كرد. اكنون، يهوديان بسيار ناراحت مى شوند و از همكارى با ابوسفيان منصرف مى شوند و به ابوسفيان خبر مى دهند كه ما ديگر شما را يارى نمى كنيم. و اين گونه است كه اتّحاد يهوديان و كفّار به هم مى خورد. اكنون ديگر ابوسفيان نمى تواند روى كمك يهوديان حساب كند. او بايد به فكر عبور از خندق باشد. آيا كسى هست كه بتواند از اين خندق عبور كند؟ آنجا را نگاه كن! دامنه كوه سَلع را مى گويم. پيامبر را مى بينى كه دست هاى خود را رو به آسمان گرفته است و دعا مى خواند. سه روز است كه پيامبر، در فاصله بين نماز ظهر و عصر دست به سوى آسمان مى گيرد، امروز هم روز چهارشنبه است، گويا اين ساعت از روز چهارشنبه، وقت اجابت دعاست، امروز دعاى پيامبر بيشتر طول مى كشد. همسفر! تو هم اگر حاجت مهم داشتى در اين وقت و ساعت با خداى خود راز و نياز كن! پيامبر با خداى خود راز و نياز مى كند و از او مى خواهد تا او را در مقابل دشمن يارى كند. خدايا! تو را مى خوانم و از تو مى خواهم كه سپاه احزاب را در هم شكنى و ما را از شرّ آنها نجات بدهى. بار خدايا! رحمت خود را براى ما بفرست... خورشيد غروب مى كند و پيامبر نماز مغرب را مى خواند. تاريكى شب همه جا را فرا مى گيرد. صداى پيامبر به گوش مى رسد: "اى فرياد رس بيچارگان! تو حال ما را گواه هستى...". جبرئيل بر پيامبر نازل مى شود: "خداوند دعاى تو را مستجاب كرد...". پيامبر خوشحال مى شود دست هاى خود را به سوى آسمان مى گيرد و مى گويد: "بار خدايا! من شكر تو را به جا مى آورم كه بر من و يارانم مهربانى كردى". لحظاتى مى گذرد. همه منتظر هستند تا ببينند خدا چگونه پيامبر خود را يارى خواهد كرد؟ 🌷🌷🌷🌷🌷🍃🍃🍃🍃 ❣❣☂️☂️ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
✨﷽✨ 🌼 زاهدنمای کج اندیش ✍نام حسن بصری، در تاريخ اسلام ، زياد برده می شود. پدر او بنام يسار از اهالي قريه ميسار(نزديك بصره ) بود. حسن بصري 89 سال عمر كرد، و يكی از زاهدان هشتگانه معروف می باشد. وی زمان امام علی(علیه السلام) تا زمان امام باقر(علیه السلام) را درك كرده است. وی از ديدگاه تشيع ، فردي منحرف ، و زاهد نمائي كج انديش و درباري بود، بسياري از منحرفين ، او را احترام مي كردند و روشنفكر وارسته مي دانستند، به هر حال در اينجا به يك داستان از اين فرد زاهدنما توجه كنيد: پس از جنگ جمل و پيروزي سپاه امام علي(ع) برسپاه طلحه و زبير، امام علي (ع) در محلي عبور مي كرد، ديد حسن بصري در آنجا وضو مي گيرد. فرمود: اي حسن ، درست وضو بگير. حسن در پاسخ گفت: اي امير مؤمنان تو ديروز(در جنگ جمل) مسلماناني را كشتي كه گواهي به يكتائي خدا و رسالت پيامبر (صلي اللّه عليه و آله) مي دادند و نماز مي خواندند و وضوي درست مي گرفتند. علي (ع) فرمود: آنچه ديدي واقع شد، اما چرا ما را برضد دشمن ، ياري نكردي؟ حسن گفت : در روز اول جنگ، غسل كردم و خودم را معطر نمودم و اسلحه ام را برداشتم ، ولي در شك بودم كه آيا اين جنگ صحيح است؟! وقتي به محل خريبه رسيدم شنيدم ندا دهنده اي گفت : اي حسن برگرد، زيرا قاتل و مقتول هر دو در آتشند، از ترس آتش جهنم ، به خانه برگشتم و در جنگ شركت نكردم. در روز دوم نيز براي جنگ حركت كردم و همين جريان پيش آمد. امام علي (ع) فرمود: راست گفتي ، آيا مي داني آن ندا دهنده چه كسي بود؟ حسن گفت : نه نمي دانم . امام فرمود: او برادرت ابليس بود، و تو را تصديق كرد كه قاتل و مقتول از دشمن ، در آتش هستند. حسن گفت : اكنون فهميدم كه قوم (دشمن) به هلاكت رسيدند. آري در هر زماني از اين گونه افراد پيدا مي شوند كه به زهد و وارستگي شهرت دارند، اما از فرمان امام برحق خود سرپيچي مي كنند، و حتي اعتراض مي كنند، و وقتي پاي جهاد به ميان مي آيد، از خونريزي و مسلمان كشي سخن به ميان مي آورند. در نقل ديگر آمده : همين حسن بصري در وضو گرفتن ، وسوسه داشت و آب زياد مي ريخت. امام علي (ع) او را ديد و فرمود: اي حسن ، آب زياد مي ريزي ! او در پاسخ گفت : آن خونهائي كه امير مؤمنان مي ريزد، زيادتر است. امام علي(ع) فرمود: از كار من ناراحت شده اي ؟ او گفت : آري. فرمود: هميشه چنين باشي. پس از اين نفرين علی(ع)، حسن بصري هميشه تا آخر عمر، غمگين و عبوس بود تا جان سپرد! @shohada_vamahdawiat 🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃
🔰 اگر به دنبال شهادت هستید مثل صیاد خود را پرورش و مهارت های خود را افزایش دهید و با تمام توان و تمام قوا در میدان باشید. 🥀 قسمتی از وصیت شهید صیاد شیرازی: «پروردگارا! رفتن در دست توست. من نمی دانم چه موقع خواهم رفت، ولی می دانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار دهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم. خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایتت قرار دادی. خدایا! تو خود می دانی که همواره آماده بوده ام آن چه را تو خود به من دادی، در راه عشقی که به راهت دارم، نثار کنم» @shohada_vamahdawiat 🌻🌻🌻🌻🌻🍃🍃🍃🍃
✍امام باقر عليه السلام: چهار چيز از گنجهاى نيكى است: نهان داشتن نياز نهانى دادن صدقه نهان داشتن درد و نهان داشتن مصيبت 📚تحف العقول، ص۲۹۵ ➥ @shohada_vamahdawiat
📜 ✨يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ قَٰتِلُوا۟ ٱلَّذِينَ يَلُونَكُم ✨مِّنَ ٱلْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا۟ فِيكُمْ غِلْظَةًۭ ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ ✨أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ (۱۲۳) ✨اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، ✨با كافرانى كه مجاور شما هستند ✨نبرد كنيد؛ ✨و آنان بايد در شما شدت و خشونت ✨(و قاطعیت) بيابند؛ ✨و بدانيد كه خداوند با پرهیزکاران است(۱۲۳) 📚سوره مبارکه التوبه ✍ آیه ۱۲۳ ➥ @shohada_vamahdawiat
باقر بہ علم شهره هرخاص وعام شد مسموم زهر ڪینہ ڪور هشام شد هر چند زهر ڪین بشد اسباب مرگ او مرگش زڪربلا برایش پیام شد (ع)💔🥀 🏴 @shohada_vamahdawiat
✅حكايت آموزنده ✍پسر جوان آن قدر عاشق دختر بود که گفت:تو نگران چی هستی؟ دختر جوان هم حرفش را زد: همون طور که خودت می‌دونی مادرت پیره و جز تو فرزندی نداره... باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد، اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان. پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت... هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچر نشین شد. پسر جوان رو به مادرش گفت: بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟ مادر پیرش با عصبانیت گفت: مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟ خودم تا موقعی که زمین‌گیر نشدم ازش مراقبت می‌کنم. پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد. زن جوان انگار با نگاهش به او می‌گفت: شرط ضمن عقد رو باطل کن!خيلى شرمنده ام! 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
: فَأنزِل نَفسَكَ مِنَ الدُّنيا كَمَثَلِ مَنزِلٍ نَزَلتَهُ ساعَةً ثُمَّ ارتَحَلتَ عَنهُ؛ خود را در دنيا چنان منزل ده كه گويى ساعتى در آن منزل دارى وسپس از آن مى كوچى... 📕 تحف العقول علیه السلام 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
✅یه سوال و جواب خیلی مهم 🌸قرآن کریم میفرماید: وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد، دو بهشت وجود دارد. 📚الرحمن ، آیه ۴۶ ⁉️معنای ترس از خدا چیست؟ خداوند که مظهر زیبایی هاست، پس ترس از او چه معنایی دارد ؟ ✍ترس از خدا به معنای ترس از مسئولیت‌هایی است که انسان در برابر او دارد. ترس از این که شخص در ادای وظیفه خویش کوتاهی کند و به خوبی وظیفه‌اش را انجام ندهد و به عبارتی، ترس از گناهان خودش میباشد... 🌸امام حسین علیه السلام : هیچ کس در روز قیامت در امان نیست، مگر آن‌هایی که در دنیا ، ترس از خدا داشته باشند. ترس از اینکه فرد یک عملی انجام میدهد، مثلا با چشم و زبانش گناه نمیکند (که خیلی هم عالی است ) اما همان تارک گناه ، گاهی دچار عُجب میشود و فکر میکند کسی شده است و همین سقوط قطعی اوست که باید از آن بترسد... ⛅️اَللّٰھَُّـــمَّ ؏َجِّـــلْ لِوَلیِّـــڪَ الْفَـــرَج⛅️ ❤️❤️❤️❤️🍀🍀🍀🍀 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59