اگر میخواهی بدانی امام زمان یادت کرده
، بدان همین قدر که اجازه داده
دائم به فکرش باشی و به ایشان عشق بورزی..
معلوم است
تو را دوست دارد و ...😭💚
#تلنگر
#امام_زمان_دوستت_دارم💚🍃
@shohada_vamahdawiat
#روشنی_مهتاب.....
#صفحه_بیست_چهار......
آقاى سُنّى! تو مى گويى هيچ كس جرأت نداشت به خانه على(ع) حمله كند، زيرا اگر كسى مى خواست اين كار را بكند، قبيله قريش به يارى على(ع)مى آمدند و او را يارى مى كردند، اين سخن توست:
قريش بزرگ ترين و قوى ترين قبيله در عربستان به حساب مى آمد و در درون قريش، بنى هاشم قوى ترين قوم بشمار مى آمد، به طورى كه همه، برترى آن را پذيرفته بودند. عموزاده هاى اين تيره، بنى اميه بودند كه بعضى اوقات با بنى هاشم رقابت مى نمودند، امّا اگر پاى كس ديگرى به ميان مى آمد، اين دو فوراً با هم يكى مى شدند.
تو از قبيله قريش سخن گفتى، اكنون من از تو سؤال مى كنم آيا تو از كينه عرب جاهلى چيزى شنيده اى؟ آيا مى دانى كه قبيله قريش، كينه على(ع) به دل داشتند؟
حتماً شنيده اى كه جنگ بدر و اُحد و احزاب را همين قريش به راه انداختند. در اين جنگ ها، اين شمشير على(ع) بود كه به يارى اسلام آمد. اگر شجاعت و فداكارى او نبود، كفّارِ قريش، اسلام را از بين برده بودند.
آرى! در آن جنگ ها، على(ع) بدون هيچ واهمه اى، به جنگ كفّار قريش مى رفت و آنان را به خاك و خون مى انداخت. بسيارى از خانواده هاى قريش، يكى از افرادشان به دست على(ع) كشته شده بود!
آيا قريش مى توانست كينه على(ع) را به دل نگيرد؟ آنان چگونه مى توانستند خون عزيزان خود را فراموش كنند؟
در سال هشتم هجرى مكّه فتح شد و كفّار قبيله قريش، مسلمان شدند، امّا آنان كينه على(ع) را از ياد نبردند.
وقتى پيامبر از دنيا رفت، كينه هايى كه در دل ها بود، بار ديگر زنده شد، آن ها وقتى ديدند ابوبكر به خلافت رسيد، خوشحال شدند و بعضى از آنان حتّى عُمَر را در هجوم به خانه فاطمه(س) يارى كردند.
خالدبنوليد از خاندان قريش بود، پدرِ او به دست على(ع) كشته شده بود. خالدبنوليد در روز هجوم به خانه فاطمه(س)، همراه عُمَر بود و او را يارى كرد
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
ای کاش کسی برای آقا تب داشت
یادی ز امام منتظر بر لب داشت
قرباڹ غریبی ات شوم °•مهدی(عج)جان•°
ای کاش که صاحب الزماڹ زینب داشت
#این_جمعه_هم_گذشت😔
#الهم_عجل_لولیک_الفرج❤
🌹✨ @shohada_vamahdawiat ✨🌹
#شهید_حمدالله_دکامی_زاده
#صفحه _2⃣
پیروزی انقلاب
با آغاز خیزش ملت ایران به زعامت روحانیت مبارز شیعه، حمدالله با علاقهمندی تمام به نهضت آسمانی خمینی کبیر پیوست و با رشادت تمام با توجه به اعتبار و اعتمادی که با زندگی پاک و جونمرادنه در بین مردم قصر شیرین به دست آورده بود به تهییج مردم علیه حکومت طاغوت پرداخت.پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در شکلگیری کمیتههای انقلاب، جهاد سازندگی و تشکیل سپاه در منطقه قصر شیرین نقش مؤثری ایفا نمود، و سپس بهواسطه علاقه به دفاع از کیان مقدس انقلاب اسلامی، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست.
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
مدافع حرم چقدر شبیه شهدای حرم شدی 😭
از قاسم نامش 😭
از علی اکبر اربا ارباشدنش 😭
از علمدار دست بریده اش 😭
اصلا تو از هرشهیدی نشانی داری
برادر شهیدم 😭
🏴🏴🏴🏴🏴
#شهداء_ومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
احمق ها نمیدانند که «شهید سلیمانی»
به مراتب قوی تر از «قاسم سلیمانی» است.🌹🌹
🌹🌹🍃🍃
#روشنی_مهتاب....
#صفحه_بیست_پنج......
آقاى سُنّى! من از سخن تو تعجّب مى كنم، تو مى گويى اگر كسى مى خواست به خانه فاطمه(س) هجوم ببرد، قريش به ميدان مى آمد و مانع اين كار مى شد، گويا تو كتاب هاى خودتان را هم نخوانده اى. اين سخن على(ع) را استاد دِينَوَرى و دانشمندان ديگر نقل كرده اند، ببين كه على(ع) چگونه با خداى خود سخن مى گويد:
بار خدايا! براى پيروزى بر قريش از تو يارى مى خواهم كه امروز آنان پيوند خويشاوندى خود با من را بريده اند و كار مرا دگرگون ساخته اند. خدايا! امروز قريش عليه من متحّد شده اند، من به اطراف خود نگاه مى كنم، هيچ كس جز خانواده ام همراه من نيست، هيچ يار و ياورى ندارم كه مرا يارى كند.
اين سخن على(ع) است كه از دل تاريخ به گوش مى رسد، على(ع) از بىوفايى قريش سخن مى گويد!
كاش قريش فقط بىوفا بود و فقط سكوت مى كرد، افسوس كه قبيله قريش ضدّ على(ع) متحّد شدند، آرى، آنان دشمنانِ على(ع) را يارى كردند.
وقتى مردم با ابوبكر بيعت كردند، ابوسفيان نزد على(ع) آمد و چنين گفت: "اى على! دستت را بده تا با تو بيعت كنم"!
اين كار ابوسفيان خيلى عجيب بود! ابوسفيان كسى بود كه براى كشتن پيامبر، جنگ بدر و اُحد را به راه انداخت. على(ع)مى دانست كه ابوسفيان به دنبال بهانه اى است تا ميان مسلمانان اختلاف بياندازد.
على(ع) به ابوسفيان گفت: "اى ابوسفيان! تو از اين سخنان خود قصدى جز مكر و حيله ندارى".
ابوسفيان وقتى اين سخن را شنيد از آنجا دور شد. آرى! ابوسفيان پيش خود نقشه كشيده بود تا آن روز انتقام خود را از اسلام بگيرد، او كه شجاعت على(ع)در جنگ ها را ديده بود، خيال مى كرد كه على(ع)شمشير به دست خواهد گرفت و به جنگ اين مردم خواهد رفت و جنگ داخلى در مدينه روى خواهد داد، امّا ابوسفيان نمى دانست كه على(ع)، اين گونه او را نااميد خواهد كرد.
آقاى سُنّى! تو مى گويى كه ابوسفيان آن روز مى خواست على(ع) را يارى كند و با على متحّد شود! تو خيال كرده اى كه بنى اميّه واقعاً مى خواستند با بنى هاشم، متحّد شوند، امّا اگر واقعاً هدف ابوسفيان كمك به على(ع) بود، پس چرا ساعتى بعد با ابوبكر بيعت كرد، البتّه وقتى به او وعده اى بزرگ دادند!
وقتى ابوبكر را به مسجد پيامبر بردند تا به عنوان خليفه نماز بخواند، عُمَر نگاه كرد ديد كه ابوسفيان با عدّه اى از بنى اميّه در گوشه اى نشسته اند. يك نفر اين پيام را براى ابوسفيان برد: "به تو قول مى دهيم كه فرزندت را در حكومت خود شريك كنيم".
ابوسفيان لبخند زد و گفت: "آرى!، ابوبكر چه خوب خليفه اى است كه صله رحم نمود و حقّ ما را ادا كرد". بعد از آن، ابوسفيان و بنى اُميّه با خليفه بيعت كردند. با بيعت ابوسفيان و بنى اميه ديگر خلافت ابوبكر محكم تر مى شود.
فراموش نكن كه ماجراى هجوم به خانه فاطمه(ع)، مدتى بعد از بيعت ابوسفيان با ابوبكر روى داد. عُمَر و ابوبكر مطمئن شدند قريش (و مخصوصاً بنى اميّه كه شاخه مهمّى از قريش بودند) از آنان حمايت مى كند. آن ها بعد از آن براى هجوم به خانه فاطمه(س) برنامه ريزى كردند.
ابوسفيان به همه برنامه هاى ابوبكر راضى بود و هيچ اعتراضى نكرد، زيرا مى دانست در مقابل اين سكوت، پسرش در اين حكومت سهم خواهد داشت. آرى! عُمَر هم به قول خود وفا كرد و وقتى به خلافت رسيد، حكومت شام را دربست به معاويه بخشيد!
بنى اميه در مقابل هجوم حكومت به خانه فاطمه (ع) سكوت كرد تا بتواند سهم بزرگى از اين حكومت را از آن خود نمايد. عُمَر به خانه فاطمه(س) هجوم برد، امّا قبل از آن، حقّ سكوت خوبى به قبيله قريش و خصوصاً بنى اميّه داد. اين راز عدم اعتراض قريش است.
🌸🌸🍃🍃
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💢این دفعه که برم سیستان حتما شهید میشم
🔹کنار قفسه های کتاب هایش نشسته بودم و دنبال یک دست نوشته از مرتضی می گشتم.یاد روز هشتم محرم افتادم که برای سقایی از سیستان به روستا آمد، بعد از آن در تکیه کنار دوستانش نشسته بودند که می گفت این دفعه که برم سیستان شهید میشم.
🔹قبلا هم با شوخی به مادرم می گفت که برایم دعا کن شهید بشم و شما هم مادر شهید بشید.یک کتاب از قفسه بیرون کشیدم و صفحه اولش رو دیدم نوشته بود میخوام اینقدر پیشرفت کنم که مایه افتخار پدر و مادر باشم. توی دلم گفتم در این بیست و پنج سالت همیشه مایه افتخار بودی مخصوصا سال97 که مدال شهادت قسمتت شد.
🔹شهید مرتضی کارچانی از پرسنل نیروی انتظامی شانزدهم مهرماه 1397 در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر در سیب و سواران سیستان وبلوچستان به شهادت رسید.
🌹✨ @shohada_vamahdawiat