🌷 #باشهدا_🌷
#زیر_باران_حسرت
🌷در عملیات «کربلای ۵» از ناحیه دست و چند جای دیگر بدن مجروح شدم. اما از آنکه بادگیر در تنم بود و مچ آستینم گشاد، مانع نفوذ خون به بیرون میشد. دستم برای دومین بار بود که آسیب میدید. یک بار برحسب تصادف در یک مأموریت نظامی و اینبار در عملیات «کربلای ۵». همین طور میجنگیدم و پیش میرفتم. تا آنکه....
🌷تا آنکه شدت درد و سنگینی لختههای خون، توان لازم را از من گرفت و من به زمین افتادم از رد خونی که از من بر جا مانده بود، دوستم متوجه زخمم شد و خودش را به من رساند و گفت: «خودت را میخواهی به کشتن بدهی؟» اما من دلم پیش بچههای رزمنده بود و نمیتوانستم دست از مبارزه بکشم، تا اینکه نمیدانم چه وقت زانوهایم سست شد و به زمین افتادم.
🌷وقتی چشم باز کردم، خود را در بیمارستان اهواز دیدم. چند روز بود که از عملیات فخر آفرین «کربلای ۵» گذشته بود، با خودم گفتم: «ای کاش من هم میتوانستم یکی از آن شهدای گلگون کفن باشم.»
#راوی: شهید معزز علیاصغر شعبانی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج
✾📚 #ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
سردار رفیعی فرمانده سپاه صاحب الامر (۱۴۰۰/۱۰/۹) :
حاج قاسم در سوریه از جایی عبور می کرد، ماشینی دید که خراب شده، نزدیک رفت دید آقایی به همراه خانم حامله اش که وضع حملش هم نزدیکه داخل ماشین هستند،
چراغ انداخت چهره مرد رو که دید هر دو همدیگر رو شناختند!
او سردار سلیمانی را شناخت و سردار هم او را که فرمانده ی یک بخش عظیمی از #داعش بود شناخت!
سردار دستور داد خانم رو به بیمارستان برسانند و ماشین را هم به تعمیرگاه...
خود سردار هم دنبال کار خودش رفت!
چند روز بعد به سردار خبر دادند آقایی با دسته گل آمده و می خواهد شما را ببیند!
وقتی سردار آمد، دید همون فرمانده داعش هست،
که به سردار میگه به ما گفتند ایرانی ها ناموس شما را ببینند سر می برند و... اما من دیدم تو به زن حامله ام و من کمک کردی..
۶۰۰۰هزار نیروی من اسلحه را زمین گذاشتند و همه در خدمت شما هستیم!
💠نقل خاطره توسط سردار رفیعی
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
🌷مهدی شناسی ۴۳۲🌷
🌹متقرب بکم الیه🌹
🔹زیارت جامعه کبیره🔹
🌿ﺍﺻﻞ ﻋﺮﻓﺎﻥ،ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖِ ﻭﻻﯾﺖ، ﻣﺘﺼﻒ ﺑﻪ ﺻﻔﺎﺕِ ﺍﻟﻬﯽ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ.ﺍﺗﺼﺎﻝ ﻗﺮﺏ ﺑﻪ ﺍﻟﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺍﻟﯿﻪ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ عارف ﻣﺎﺩﺍﻡ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ.ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺍﻫﻞ ﺳﯿﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺗﻮﻗﻒ ﻧﮑﻨﺪ.
🌿ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ی امام زمانش ﻗﺮﺏ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺼﯿﺒﺶ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ،ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﻮﺩ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺍﺯ او ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺑﻨﺪﮔﻲ ﻭ ﻗﺮﺏ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ.
🌿امام مهدی ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺣﻖ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻤﺎﮐﺎﻥ ﻭ ﺑﻤﺎﯾﮑﻮﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﻨﺎﺭ ﺩﺳﺖ ﻳﻚ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻨﺸﻴﻨﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﻮﻡ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﻮﻡ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺰﺩﻳﻜﻲ ﻭ ﻗﺮﺏ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﻟﻢﺗﺮ ﻣﻲﺷﻮﻡ، ﺣﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻋﺎﻟﻢ ﻫﺴﺘﻲ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﻮﺩ،ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺑﻪ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﻟﻮﺟﻮﺩﻫﺎﻱ ﻋﺎﻟﻢ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﻮﺩ، ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺗﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎﻱ ﻫﺴﺘﻲ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﻋﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺟﺎﻫﻞ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻲﮔﺮﺩﺩ.
🌿ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﻳﻚ ﻋﺎﻟﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿریم ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻲﺑﻴﻨیم،ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻲﻛﻨیم ﺑﻪ ﺟﺪﺍ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﺭﺫﺍﯾﻞ ﻭ ﻣﺰﯾﻦ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﻓﻀﺎﺋﻞ ﺍﺧﻼﻗﻲ.ﻣﺜﻼ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭﺍﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﮕﯿﺮم ﺩﺭ ﻣﻲﻳﺎﺑم ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﻭﺭﻩ ﺟﺎﻫﻠﯿﺖ ﺩﺭﻣﺤﻀﺮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﻳﺎ ﻳﻚ ﻧﮕﺎﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻣﺴﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﺎﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ. ﺷﻬﺪﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﺻﺪﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﺏ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺳﺎﺑﻘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺴﺖ ﻭ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺫﻛﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻗﺮﺏ ﺧﺎﺹ ﻧﺼﻴﺒﺸﺎﻥ ﺷﺪ،ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺯﺭﺗﺸﺘﻲ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ « ﻣﻨﺎ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ » ﺷﺪ ﻳﻌﻨﻲ ﺟﺰﺀ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻟﻘﺐ ﮔﺮﻓﺖ.
🌸ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺍﺯ ﺑﺎ یک ﺟﻤﻠﻪ در ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻭﺩﺍﻉ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ﻫﻢ ﻣﻌﻨاست.ﺩﺭ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻭﺩﺍﻉ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﻴﻢ: "ﺍﺟﻌﻠﻮﻧﯽ ﻣﻦ ﻫﻤﮑﻢ":"ﻣﺎ ﺭﺍ ﺟﺰﺀ ﻫﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﺪ."
🌸یعنی: ﺁﻗﺎﺟﺎﻥ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ، ﺷﻤﺎ ﻫﻢّ ﺭﺷﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﯿﺪ، ﻋﻨﺎﯾﺖ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻪ ﻣﺎ...
🌸ﻣﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ امام زمان ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﺣﺎﺟﺘﻤﺎﻥ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﮔﺮﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ،اما ﺍﺻﻞ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﻮﺣﺪ (ﯾﮑﻪ ﺷﻨﺎﺱ ﻭ ﯾﮑﺘﺎ ﭘﺮﺳﺖ) ﺷﻮﯾﻢ، ﻋﻨﺎﯾﺖ ﮐﻪ ﺷﻮﺩ ﻣﻦ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺍﻧﻘﻄﺎﻉ ﺍﻟﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﺼﯿﺒﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺭﻭﯼ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﺍﯾﻦ ﺍﺻﻞ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﻧﺼﯿﺒﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﺨﻴﺮ ﻫﺴﺘﻴﻢ. ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﯿم.
🌸به ﻮﺍﺳﻄﻪ ی ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ "ﻫﻮ"،"ﻫﻮﯾﺖ ﻏﯿﺒﯿﻪ"، ﺩﺭ ﺣﺮﻛﺘﻢ. ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ امامم ﻧﺰﺩﯾﮏﺗﺮ ﺷﻮﻡ ﺗﻌﻠﻘﺎﺗﻢ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﻗﯿﭽﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺳﺒﺐ ﻫﺎﯼ ﻇﺎﻫﺮﯼ که ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﺟﺪﺍ ﻣﻲﺷﻮﻡ.
🌸ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ "ﺷﯿﺦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ" ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﮐﻪ ﻃﯽ ﺍﻻﺭﺽ ﺩﺍﺷﺘﻪﺍﻧﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺑﻪ ﻗﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ، ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﺑﻪ ﻗﻢ ﻣﻲﺭﺳﻨﺪ.ﺣﺘﻲ ﻓﺮﺩﯼ ﻛﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻃﻲ ﺍﻻﺭﺽ ﻧﺼﻴﺒﺶ ﺷﺪ ﻭ ﺭﺳﻴﺪ.پس ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﯿﻦ که ﺩﺭ ﺑﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻫﺮ ﻛﺲ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﮔﺮﺩﺩ ﺑﻪ ﻗﺮﺏ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﺎﺋﻞ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻳﺸﺎﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﺎﺩﻱ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻲﺑﻴﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻱ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﻮﺩ.
🌸 ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻧﻤﻮﻧﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﻳﺶ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻲﺭﺳﻴﺪﻧﺪ. ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺳﻼﻡ ﻣﻲﺩﻫﺪ، ﺑﻪ ﺍﻭﻻﺩ ﺣﺴﻴﻦ ﻭ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺣﺴﻴﻦ ﻫﻢ ﺳﻼﻡ ﻣﻲﺩﻫﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﺟﺪﺍﻱ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﻏﻼﻡ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﺟﻮﻥ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﻡ ﻭ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺳﻼﺡ ﻫﺎﻱ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﻲ ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻫﻤﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ ﺁﻗﺎ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﻩﺍﻡ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺭﻧﮕﻢ ﺳﯿﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻮﯼ ﺑﺪ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﺍﻣﺎ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﻋﺮﺽ ﺍﺩﺏ ﮐﻨﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩﻧﺪ «ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺑﯿﺾ ﻭﺟﻬﻪ» ﺧﺪﺍ ﺭﻧﮕﺶ ﺭﺍ ﺳﻔﯿﺪ ﮐﻦ «ﻃﯿﺐ ﺭﯾﺤﻪ» ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﻮﺵ ﺑﻮ ﮐﻦ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ «ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺑﺎﺀ ﻣﻦ ﻣﻠﺤﻖ ﮐﻦ» ، ﭼﻮﻥ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻦ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺩﻳﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﺍﻣﺎﻣﺶ ﺷﻬﻴﺪ ﺷﺪ، ﺍﯾﻦ ﻏﻼﻡ ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﺎﻳﺮ ﺷﻬﺪﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻲﺍﻓﺘﺪ. ﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﻧﻘﻄﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﻲ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﺑﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﻲﺭﻭﻧﺪ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﺁﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺟﻮﻥ ﺍﺳﺖ.
🌸ﺟُﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﺪ. ﺍﻣﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺻﺎﻝ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻗﺮﺏ ﺑﻪ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺭﺍ ﻧﺼﻴﺒﺶ ﺳﺎﺧﺖ...
#مهدی_شناسی
#قسمت_432
#جامعه_کبیره
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
این روزها زیاد بگویید
السلام علیک یا امیرالمؤمنین علی علیه السلام
این روزها کسی در مدینه سلامش نمی کند...
#السلامعلیکیاعلیابنابیطالبع
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتشانزدهموهفدهم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
صحنہ سازے بزرگ
اوبران پایین پلہها ایستاده بود و داشت با تلفن حرف مےزد ... از خانواده مقتول خداحافظے مےڪردم و از در خارج شدم ... اون هم با فاصلہ پشت سرم ...
- حدس بزن چے شده؟ ... هیچ دانش آموزے بہ نام لالا توے مدرسہ نیست ... یا بهتره بگم هیچ دخترے ڪہ چنین رژ بفنش پر رنگے بزنہ ...
اول با خودم گفتم شاید بزرگ تر از مقتول بوده ... یا یہ دانش آموز سابق ... اما مثل اینڪہ ازش هیچ پرونده اے توے مدرسہ نیست ... نہ پرونده اے ... نہ هیچ اثرے ...
در ماشین نیمہ باز توے دستم خشڪ شد ...
- خانم تادئو گفت پسرش توے گنگ با اون دختر آشنا شده ... پس احتمالا گنگ دبیرستانے * نبوده ... گنگے بوده ڪہ فقط با دبیرستان ارتباط داشتہ ...
و برگشتم سمت خونہ مقتول و زنگ رو بہ صدا در آوردم ... پدرش در رو باز ڪرد ... بدون لحظہاے مڪث ...
- شما ... لالا رو با چشم هاے خودتون دیده بودید؟ ...
بہ شدت جا خورد ... مشخص بود هنوز همسرش فرصت نڪرده بود تا در مورد حرف زدنش با من ... چیزے بہ شوهرش بگہ ...
- مےدونم سعے در ڪتمان ارتباط اونها داشتید اما در حال حاضر صحبت با این دختر براے ما واقعا مهمہ ... امیدوار بودم بتونیم از طریق مدرسہ پیداش ڪنیم ... ولے اینطور ڪہ میگن دانش آموز اونجا نیست ...
شوڪ و غم از دست دادن پسرش ... و سوال هاے پشت سر هم من ... شرایط دردناڪے بود براے اینڪہ بتونہ روے خودش و رفتارش تسلط داشتہ باشہ ... بہ سختی مےتونست آشفتگے درونش رو ڪنترل ڪنہ ... اما چشم هاے سرخش فریاد مےزد ...
- فڪر مےڪنید لالا توے قتل پسرم دست داشتہ؟ ...
چہ درد عمیقے توے وجودش بود ... حسے رو ڪہ هرگز توے چهره پدرم ندیده بودم ... حسے ڪہ براے چند لحظہ ... رفتار بے پرواے من رو مهار ڪرد ...
- هنوز چیزے مشخص نیست آقاے تادئو ... این وظیفہ ماست ڪہ تمام اطرافیان مقتول و روابطش رو بررسی ڪنیم... هنوز از ارتباط این دختر با قتل چیزے نمےدونیم ...
سڪوت خاصے فضا رو پر ڪرد ... و در این بین، همسرش هم بہ ما ملحق شد ... غرورش مانع مےشد تا بتونہ با بغضے ڪہ توے گلوش داره حرف بزنہ ...
- من از دور دیده بودمش ... اما مارتا از نزدیڪ اون رو دیده ...
چند بارے ڪریس رو تعقیب ڪردم تا ببینم با چہ افرادے مےچرخہ و چہڪار مےڪنن ... محل تجمع شون بیشتر سمت پارڪینگ و انبارے پشتے دبیرستان بود ... گاهے اوقات هم بیرون از مدرسہ ... آخر پارڪ ... ڪہ یہ ساختمون قدیمیہ... خیلے سالہ دست نخورده و ڪسے اونجا رفت و آمد نداره ...
پارڪینگ و انبارے مدرسہ؟ ... قطعا واسطہ ها و خرده مواد فروش هاے مدرسہ بودن ... پس چرا توے جستجوے مدرسہ هیچ خبرے ازشون نبود ... نہ از گنگ ... نہ از لالا ... نہ اثرے از خراب ڪارےهاشون ... نہ حتے تہ مونده یہ نخ سیگار ... ڪجا رفتہ بودن؟ ... گنگ خود مدرسہ و اون گنگ ...
آقاے تادئو داشت دوباره با دروغ چیزے رو مخفے مےڪرد؟ ... یا دبیرستان مرڪز یہ صحنہ سازے بزرگ بود؟ ...
* گنگ هاے دبیرستانے، گنگ هایے هستند ڪہ فقط شامل دانش آموزان همان مدرسہ مےشوند و بہ راحتے عضو دیگرے نمےپذیرند. این گنگ ها مےتوانند با سایر باندها و گنگ ها در ارتباط باشند اما عموما بہ صورت مستقل عمل مےڪنند و عضو یا زیرمجموعہ باندهاے قاچاق یا گروه هاے سازمان یافتہ محسوب نمےشوند، اگر چہ عموما با خود سلاح سرد دارند و حمل سلاح گرم و سبڪ نیز بین آنها دیده مےشود. بازه سنے اعضا عموما بین 14 تا زیر 18 سال است.
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
السّلامُ علیک یا ربیعَ الاَنام و نضرة الایّام
سلام بر تو ای بهار خلایق و خرمی روزگاران
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات💚
➥ @shohada_vamahdawiat
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمتهشتادنهم
﷽
!اما نمی شد فهمید که پس از چهار روز، با چه امکاناتی مشغول مقاومت هستند؟
.غروب امروز پایان عملیات اعام شد. بقیه نیروها به عقب بازگشتند
یکی از بچه هائی که دیشب از کانال خارج شد را دیدم. می گفت: نمی دانی
چه وضعی داشتیم! آب و غذا نبود، مهمات هم بسیارکم، اطراف کانال ها هم
!پُر از انواع مین
ما هر چند دقیقه گلوله ای شلیک می کردیم تا بدانند هنوز زنده ایم. عراقی ها
!مرتب با بلندگو اعام می کردند: تسلیم شوید
لحظات غروب خورشید بسیار غمبار بود. روی بلندی رفتم و با دوربین نگاه
.می کردم
انفجارهای پراکنده هنوز در اطراف کانال دیده می شد. دوست صمیمی من
.ابراهیم آنجاست و من هیچ کاری نمی توانم انجام دهم
.آن شب را کمی استراحت کردم و فردا دوباره به خط بازگشتم
٭٭٭
عراقی ها به روز ۲۲ بهمن خیلی حساس بودند. حجم آتش آن ها بسیار زیاد
!شد. خاکریزهای اول ما هم از نیرو خالی شد. همه رفتند عقب
با خودم گفتم: شاید عراق قصد پیشروی دارد؟! اما بعید است، چون موانعی
!که به وجود آورده جلوی پیش روی خودش را هم می گیرد
عصر بود که حجم آتش کم شد. با دوربین به نقطه ای رفتم که دید بهتری
روی کانال داشــته باشد. آنچه می دیدم باورکردنی نبود! دود غلیظی از محل
.کانال بلند شده بود. مرتب صدای انفجار می آمد
ســریع پیش بچه های اطاعات رفتم و گفتم: عراق داره کار کانال رو تمام
.می کنه! آن ها با دوربین مشاهده کردند، فقط آتش و دود بود که دیده می شد
اما من هنوز امید داشتم. با خودم گفتم: ابراهیم شرایط بدتر از این را سپری
.کرده، اما به یاد حرف هایش، قبل ازشروع عملیات افتادم و بدنم لرزید
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄
#ختم_روزانه
✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند:
در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨
📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹.
قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج)
دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
⭕️پایی که بسته شد !
تا بماند و بایستد و بجنگد ...
🔸"علیحسن احمدی" رزمنده دلاور کرمانشاهی
در عملیات عاشورا ، زمانیکه متوجه میشود
نیروهای خودی در کمین و محاصرهی دشمن
قرار گـرفته اند ؛ پـای خود را با سیم تلفن به
پایهی دوشکا میبندد تا بایستد و بجنگد ، تا
یا کشته شود یا آتش دشمـن را خاموش کند.
از او عکسی در این لحظه ، زمانی که او تنها
۲۱ سال داشت و بـه تازگی ازدواج کرده بود،
در تاریخ دفاع مقدس ثبت شده است.
مهر ۱۳۶۳ ؛ ایلام
منطقه عمومی میمک
عکاس: محمد عبدالحسینی
➥ @shohada_vamahdawiat
🌷مهدی شناسی ۴۳۳🌷
🌹ﻭَ ﻣُﻘَﺪِّﻣُﻜُﻢْ ﺃَﻣَﺎﻡَ ﻃَﻠِﺒَﺘِﻲ ﻭَ ﺣَﻮَﺍﺋِﺠِﻲ ﻭَ ﺇِﺭَﺍﺩَﺗِﻲ ﻓِﻲ ﻛُﻞِّ ﺃَﺣْﻮَﺍﻟِﻲ ﻭَ ﺃُﻣُﻮﺭِﻱ🌹
🔹زیارت جامعه کبیره🔹
☘☘ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻡ ﺩﺭ ﺟﻠﻮ ﻭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﯼ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﻻﺕ ﻭ ﺍﻣﻮﺭﻡ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻡ.
☘☘ﯾﮏ ﻣﻌﻨﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻨﻢ ،ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ(ﻉ) ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﻡ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ، ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻗﺒﻼ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﻣﺮ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻬﺎﻧﻪﺍﻱ ﺑﺮﺍﯼ ﻃﺮﺡ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ .
☘☘ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﻱ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﻱ ، ﻫﺮ ﺣﺎﻟﻲ، ﻭ ﻫﺮ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺍﯼ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﻢ ﺗﺎ ﺣﺎﻟﻢ ﺧﻮﺵ ﺷﻮﺩ ﻭ ﮐﺎﺭﻡ ﺧﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﯿﺮ ﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻫﺎﻳﻢ ﺻﺤﯿﺢ ﺷﻮﺩ. ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻋﺴﻞ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺷﻜﻤﺶ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ «ُ ﻓﻴﻪِ ﺷِﻔﺎﺀٌ ﻟِﻠﻨَّﺎﺱ» ﺍﺳﺖ.ﭼﻮﻥ ﺫﻛﺮ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻋﺴﻞ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺟﻤﻊﺁﻭﺭﻱ ﮔﺮﺩﻩ ﮔﻞ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﺪ. ﻣﻦ ﻧﻴﺰ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﻱ ﻭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﺮ ﺍﺭﺍﺩﻩﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ (ﻉ) ﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ.
☘☘ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺳﻮﻡ ﻓﺮﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﯼ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻓﯿﺾ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻓﯿﺾ ﻭ ﯾﺪ ﺑﺎﺳﻄﻪ ﺧﺪﺍﻱ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﺪﺍ ﻗﺪﺭﺕ ﻧﻤﺎﯾﻲ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ، ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺗﻔﻜﺮﻱ ﺷﺮﮎ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﺷﺮﮎ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ (ﻉ) ﺭﺍ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻭ ﺟﺪﺍﻱ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻱ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺳﺒﺐ ﻓﯿﺾ ﺭﺳﺎﻧﯽ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﻖ ﻣﻲﺩﺍﻧﻢ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺳﺒﺐ ﻓﯿﺾ ﺭﺳﺎﻧﯽ ﻣﻲﺩﺍﻧﻢ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﺯﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮﺷﺮﮎ ﺣﺴﺎﺏ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ.
☘☘ﻣﻌﻨﺎﯼ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﭼﯿﺰﯼ ﻃﻠﺐ ﻧﻤﻲﻛﻨﻢ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻲﻛﻨﻢ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪﻫﺎﻱ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻬﺎﻧﻪﺍﻱ ﻣﻲﺩﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻠﻮﻩﮔﺮﻱﻫﺎﻱ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻧﻈﺎﻡ ﻋﺎﻟﻢ، ﻣﻦ ﺑﺎ ﻃﻠﺐﻫﺎﻳﻢ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻳﺎ ! ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺧﻠﻖ ﻋﺎﻟﻢ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺍﻥ ﭼﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﻩ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﺎﻣﻲ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦﺍﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﺷﻔﺎ ﻃﻠﺐ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ (ﻉ) ﻣﺘﻮﺳﻞ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﺣﻀﺮﺗﺶ ﺷﻔﺎ ﻣﻲﮔﻴﺮﺩ ﻣﻲﺩﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﻔﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﺪﺍﻱ ﺷﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻃﻠﺐ ﺷﻔﺎ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ (ﻉ) ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﺩﻫﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻃﻠﺐ ﺳﻼﻣﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻭ ﮔﺎﻩ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺷﻔﺎ ﺩﻳﺪﻩ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻲ ﻣﻲﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﺪ : ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﯾﺎ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻬﻢ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﺣﺴﯿﻦ (ﻉ) ﮐﯿﺴﺖ ﻣﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩﯼ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﻳﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﺎ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ (ﻉ) ﺩﺭ ﮐﻞ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻏﺮﺽ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺣﻮﺍﺋﺞ ﻓﺮﺩﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻠﻜﻪ ﻗﺼﺪ ﺑﺮﻭﺯ ﻭ ﻇﻬﻮﺭ ﻫﻤﻪ ﺣﻀﺮﺍﺕ ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﺧﺼﻮﺹ ﺣﻀﺮﺕ ﻭﻟﻲ ﻋﺼﺮ (ﻋﺞ) ﺍﺳﺖ.
🍃ﺗﻮﺯﻳﻊ ﻫﻤﻪ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺍﺯ ﺑﻴﺖ ﻭﻻﻳﺖ ﺍﺳﺖ. ﺍﻳﻦ ﺍﻗراری ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
🍃 ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﻋﺰﻳﺰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻋﺰﺕ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻤﻲﺷﻮﺩ ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻭﻟﻲ ﺍﻟﻠﻪ. ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ امام زمان ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ایشان ﺗﻮﺳﻞ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔوار ﺭﺍ ﭘﻴﺸﻮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻱ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﻋﺰﻳﺰ ﺷﺪ. ﻋﺰﺕ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍﻱ ﻫﺮ ﺩﻋﺎﻳﻲ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻭ ﻋﺰﺕ ﺍﻣﺎﻣﺶ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ ﻛﻨﺪ ﺳﭙﺲ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﺎ ﻛﻨﺪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﮐﻮﻩ ﺳﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ. ﻳﻌﻨﻲ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻝ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻪ ﻗﻠﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻗﻠﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺳﺮﺍﺯﻳﺮ ﺷﻮﺩ. ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ امامش ﻃﻠﺐ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﺑﺮﻛﺖ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺘﺶ ﭼﻨﺪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
ﺳﺮ ﺧﻢ ﻣﯽ ﺳﻼﻣﺖ
شکند اگر سبویی...
🍃ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻋﺎﻓﯿﺖ ﺭﺍ ﻧﺼﻴﺐ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻢ ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﻼﺡ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﻋﺎﻓﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺳﺎﻥ.ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻡ ﮐﻤﺎﻝ ﺍﻻﻧﻘﻄﺎﻉ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻓﺎﻧﯽ ﻭ ﺫﻭﺏ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺯﻳﺮﺍ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﺗﻨﻬا ﻳﻚ ﻓﺮﺩ ﺩﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﺍﻭ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻫﺮ ﺧﻴﺮﺍﺗﻲ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺁﻧﻜﺲ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﺑﺮﺳﺪ ﺍﺣﺴﻦ ﺍﻟﻤﻨﺎﻓﻊ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ...
#مهدی_شناسی
#قسمت_433
#جامعه_کبیره
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#مردےدرآئینہ💙
#قسمتهجدهم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
حلقہ گمشده
اوبران دیگہ بہ زحمت مےتونست جلوے خندهاش رو بگیره... این اوضاع هر بار من و ڪوین به هم مےرسیدیم تڪرار مےشد ...
- از حدود دو سال و نیم پیش ڪہ مدیر جدید دبیرستان این منطقہ ... با درخواست از پلیس ... و استفاده از رابط هاش توے رده هاے بالاتر ... درخواست شدید براے پاڪسازے گروه هاے خلاف و موادفروش منطقہ رو داشت ... یہ تغییر عجیب شڪل گرفت ڪہ با وجود تلاش زیاد نتونستیم منشأش رو پیدا ڪنیم ...
درگیرے بین گنگ ها و حذف نیروهاے همدیگہ براے افزایش قدرت و گسترش منطقہ هاشون ... همیشہ یہ چیز طبیعے بوده ... اما نڪتہ قابل توجہ اینجاست ...
ظرف یہ مدت ڪوتاه ... الگوے رفتار گروه هاے مواد فروش اون منطقہ عوض شد ...
خرده فروش ها رو شناسایے ڪردیم ... همہ خطوط بہ یہ نقطہ ختم میشن ... و اون نقطہ هیچ خبرے ازش نیست ... این علامت سوال ... مال اون چهره ناشناختہ است ...
واقعا جالب بود ... یعنے حل پرونده قتل ڪریس تادئو مےتونست حلقہ گمشده رو پیدا ڪنہ؟ ...
- ممڪنہ همہ اینها ڪار پرویاس، مدیر دبیرستان باشہ؟ ...
- ما هم بهش مشڪوڪ شده بودیم واسہ همین بررسیش ڪردیم ... چیز خاصے نبود ... نتونستیم هیچ ارتباطے بین شون پیدا ڪنیم ... علے الخصوص ڪہ رابط هاے پر قدرتے داره ... بدون مدرڪ خیلے محڪم نمیشہ جرمے رو بهش چسبوند ...
همیشہ از پرونده هایے ڪہ با دایره مواد یڪے مےشد بدم مےاومد ... اگہ پیچیده مےشد ممڪن بود پاے خیلے چیزها و افراد وسط ڪشیده بشہ ... و در نهایت با یہ تظاهر بہ تسویہ گروهے ... یڪے رو بہ عنوان قاتل بندازن جلو تا از اعضاے اصلے حمایت ڪنن ... در آخر، ممڪنہ اونے ڪہ بہ جرم قتل زندان میره ... اونے نباشہ ڪہ ماشہ رو ڪشیده یا دستور ڪشیدن ماشہ رو صادر ڪرده ...
- پخش ڪننده دبیرستان ڪیہ؟ ...
- نمےدونیم ... هر ڪے هست خیلے حرفہاے تمام خطوط پشت سرش رو پاڪ مےڪنہ ... هنوز هیچ اثرے از خودش نشون نداده ... چرا پرسیدے؟ ... به چیز مشڪوڪ یا سر نخے برخوردے؟ ...
ڪم ڪم داشت ذهنم نسبت بہ شرایط شفاف تر مےشد ... حس مےڪردم دارم بہ نقاط خلا نزدیڪ میشم ... نقاطے ڪہ نمےگذاشت سوالات ذهنم رو ساماندهے ڪنم ... تا تصویر ابتدایے از شرایط بہ دست بیارم ... اما هنوز خیلے چیزها واضح نبود ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
سختے مسیر با تو آسان بشود
روزے ڪویرِ خشڪ #باران بشود
اے منجے عالم بہ خداوند قسم
با آمدنت جهان #گلستان بشود.
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات💚
➥ @shohada_vamahdawiat