فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌠💫شبتون در آرامشی عمیق و لذتبخش...
🌟💫🌙✨⭐️🌟💫
@hedye110
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
جانم فدای نام تو يا صاحب الزمان
قـربان آن مقام تو يا صاحب الزمان
جان ميدهم بخاطر يکلحظهديدنت
دلعاشقِ سلامِ تو يا صاحب الزمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#فرج_مولاصلوات 💚
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
➥ @shohada_vamahdawiat
#یا_رسول_الله_ص
هر دل ڪه تویے درآن، مقدس باشد
بیچاره دلے ڪه سرد ونـارس باشد
در اوجِ جوانے ام بہ قولِ سعـدے
عشقِ تو و خاندانِ تو بس باشد
#عشقِ_محمد_بس_است_و_آل_محمد
#عید_مبعث_مبارک🎊
#برمحمد_وآل_محمد_صلوات💚
@hedye110
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتهفتادوچهارم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
سلام آقاي ساندرز
با فاصله از آپارتمان ساندرز توقف كردم ... نمي دونستم چطور جلو برم و چي بگم ... مغزم كار نمي كرد
... از زماني كه حرف ها و اشك هاي همسرش رو پاي تلفن شنيده بودم حالم جور ديگه اي شده بود ...
همون طور، ساعت ها توي ماشين منتظر ... به پشتي صندلي تكيه داده بودم و از شيشه جلوي ماشين به
در ورودي آپارتمان نگاه مي كردم ...
بالاخره پيداش شد ... فكر مي كردم توي خونه باشه ... از تعطيل شدن مدرسه زمان زيادي مي گذشت ...
و براي برگشتن به خونه دير وقت بود ... اون هم آدمي مثل ساندرز كه در تمام اين مدت، هميشه رفت و
آمدهاش به موقع و برنامه ريزي شده بود ...
چراغ ها، زمين اون آسمون بي ستاره رو روشن كرده بود ... خيابون خلوتي بود ... و اون، خيلي آروم توي
تاريكي شب به سمت خونه اش برمي گشت ...
دست هاش توي جيبش ... و با چهره اي گرفته ... مثل سرداري كه از نبرد سنگيني با شكست و
سرافكندگ ي برمي گشت ... حرف ها و اشك هاي اون روز، برگشت رو براي اون هم سخت كرده بود ...
توي اون تاريكي، من رو از اون فاصله توي ماشن نمي ديد ... چند لحظه از همون جا فقط به چهره اش
نگاه كردم ...
به ورودي كه رسيد ... روي اولين پله ها جلوي آپارتمان نشست ... سرش رو توي دست هاش گرفت و
چهره اش از ديد من مخفي شد ...
چقدر برگشتن و مواجه شدن با آدم هاي خونه براش سخت شده بود ... توي اين مدتي كه زير نظر
داشتمش هيچ وقت اينطوري نبود ...
هيچ كدوم شون رو درك نمي كردم و نمي فهميدم ... فقط مي دونستم چيزي رو از افراد محترمي گرفتم
كه واقعا براشون ارزشمند بود ...
از جاش بلند شد كه بره تو ... در ماشين رو باز كردم و با شرمندگي رفتم سمتش ... از خودم و كاري كه با
اونها كرده بودم خجالت مي كشيدم ... هر چند شرمندگي و خجالت كشيدن توي قاموس من نبود ...
مي خواستم اون دبير رياضي رو مثل يه مسأله سخت حل كنم اما خودم توي معادلات ساندرز حل شدم ...
متوجه من شد كه به سمتش ميرم ... برگشت سمتم و بهم خيره شد ... چهره اش اون شادي قبل رو
نداشت ... و برعكس دفعات قبل، اين بار فقط من بودم كه به سمتش مي رفتم ... و اون آرام جلوي پله
هاي ورودي ايستاده بود .. .
حالا ديگه فاصله كمي بين ما بود ... شايد حدود دو قدم ...
ايستادم و دوباره مكث كردم ... از چشم هاش مي شد ديد، ديدن چهره من براش سخت بود ... لبخند
تلخ پر از شرمساري وجودم رو پر كرد ...
- سلام آقاي ساندرز ...
و اين بار، اين من بودم كه دستم رو براي فشردن دست اون بلند كردم ... و چشم هاي پر از درد اون بود
كه متعجب به اين دست نگاه مي كرد ...
چند ثانيه مكث كرد و دستم رو به گرمي فشرد ... شايد نه به اندازه اون گرمايي كه قبل مي تونست وجود
داشته باشه ...
نفس عميقي كشيدم ... هوايي كه بعد از ورود ... به سختي از ريه هام خارج مي شد ... و چشم هايي كه از
شرم، قدرت نگاه كردن به اون رو نداشت ...
- با من كاري داشتيد؟ ...
سرم رو آوردم بالا ... و نگاهم روي چشم هاش خشك شد ...
ـ مي خواستم ازتون عذرخواهي كنم ... و اينكه ...
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#ایران_قوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
جهان بهشت وصال محـ💚ــمد است امشب
چراغ ماه، بلال محمد است امشب
زمین مکه گل انداخته ز بوسه نور
خدیجه محو جمال محمد است امشب..
#عید_مبعث_مبارک🎊
#برمحمد_وآل_محمد_صلوات💚
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
Hamed Zamani - Mohammad.mp3
18.25M
محمد مقتدای اهل عالم
محمد مصطفیای آل آدم
محمد رحمت اللعالمین است
رسول آسمانی بر زمین است💚
🎤با صدای #حامد_زمانی
#عید_مبعث_مبارک🎊
#برمحمد_وآل_محمد_صلوات💚
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#سكوتآفتاب🪴
#قسمتنوزدهم🪴
🌿﷽🌿
قُطام خيلى زيرك است، او مى فهمد كه ابن ملجم، على(ع) را به عنوان اميرمؤمنان قبول دارد، بايد زمينه سازى بكند و قداست على(ع) را از ذهن ابن ملجم پاك كند.
او صبر مى كند تا غضب ابن ملجم فروكش كند، بار ديگر نزد او مى رود و با مهربانى با او سخن مى گويد: حالا من يك حرفى زدم! تو چرا ناراحت شدى؟ چگونه دلت مى آيد دل مرا كه دخترى تنها هستم بشكنى؟ با من حرف بزن. دلم را نشكن! تو تنها اميد من هستى. من در اين دنيا كسى را جز تو ندارم.
سخنان قُطام، آرامش را به ابن ملجم باز مى گرداند و بار ديگر عشق در وجود ابن ملجم شعله مى كشد.
* * *
عزيزم! چگونه دلت مى آيد خود را از اين زيبايى كه من دارم محروم كنى؟ نگاه كن! خدا اين همه زيبايى را براى تو خلق كرده است. چرا به بخت خود پشت پا مى زنى و دل مرا مى شكنى؟
آيا تو مؤمن تر از كسانى هستى كه در جنگ نهروان كشته شدند؟ مگر نديدى كه در پيشانى آنها، اثر سجده بود؟ چرا على آنها را به قتل رساند؟ على شايستگى مقام خلافت را ندارد. قدرى فكر كن! از زمانى كه او خليفه شده است، امّت اسلامى روى خوش نديده است. چرا على هميشه با مسلمانان مى جنگد؟ آيا ريختن خون مسلمانان جايز است؟
تو مى گويى على، اميرمؤمنان است، مگر خبر ندارى كه در "حَكَميّت"، او از اين مقام بركنار شد؟ تو چرا هنوز بر اين عقيده هستى؟
پدر و برادران من براى زنده نگه داشتن حكم خدا قيام كردند و به جنگ با على رفتند. همه كسانى كه حكميّت را پذيرفتند، كافر شدند. پدر و برادران من بعد از اين كه فهميدند كافر شده اند، توبه كردند، توبه واقعى!
آنها از على خواستند تا او هم از كفر خود، توبه كند، امّا على اين كار را نكرد.
عزيز دلم! اكنون على، كافر است و تو از كشتن يك كافر مى ترسى؟ به خدا قسم اگر اين كار را بكنى، بهشت را از آن خود كرده اى.
آيا باز هم برايت سخن بگويم؟ تو چقدر زود قضاوت كردى؟ من با افتخار مهريّه خود را كشتن يك كافر قرار دادم تا خدا از من راضى باشد! آيا من از تو چيز بدى خواستم كه تو اين گونه با من برخورد كردى؟
■■■□□□■■■
#سكوتآفتاب🪴
#امامشناسی🪴
#پانزدهمینمسابقه🪴
#ویژهعیدمیلادامیرالمومنینع
#نشرحداکثری🪴
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
💌کسانی که خیلی دوست دارند برای هدایت دیگران تلاش کنند و عشق به سعادت آدمها داشته باشند به جای اینکه بمیرند شهید میشوند.
این شهادت آنها را صاحب قدرتی جادوانه و تأثیری گسترده برای کمک به انسانها برای رسیدن به سعادت خواهد کرد.
شهدا بهتر از فرشتهها به کمک ما آدمهای مُردنی میشتابند.
اینـجـور آدمها شــهیـد میشـوند...
↶【به ما بپیوندید 】↷
꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂
➥ @shohada_vamahdawiat
♦️ شهید آوینی: «اگر سحر فرعونی توانست بر معجزه موسوی غلبه کند، آمریکا نیز خواهد توانست با تسلیحات پیشرفته خویش بر ایمان ما چیره شود! قدرت حقیقی اینجاست، چرا که دست خدا با جماعتی است که بر محور حق گرد آمده اند.»
🪴 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال
🇮🇷 #ایرانقوی🇮🇷
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat