eitaa logo
شهداءومهدویت
7.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا درتوحید و ستایش خداوند فراز👇 ✨﴿۱۰﴾ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ . و همۀ ستایش‌ها مخصوص خداست که وجودش را به ما شناساند و شکرش را به ما الهام کرد و درهای دانش را به پروردگاری‌اش به روی ما گشود و ما را بر اخلاص ورزی در یکتایی‌اش راهنمایی کرد و از انحراف در دین و تردید در دستورش، دور داشت. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌿﷽🌿 🌷از سنبل آباد که برگشته بود کلی گردو و فندق آورده بود. یک پارچه انداخته بودیم وسط آشپزخانه و مشغول شکستن گردوها بودیم که به حمید گفتم: _عزیزم یه چیزی بگم ناراحت نمیشی؟ گفت: _نه بابا راحت باش. گفتم: _ میشه این دفعه که رفتی سلمونی ریشاتو اون مدلی کوتاه کنی که من میگم؟ دوست دارم مدل محاسن و موهاتو عوض کنی. گفت: _ چه مدلی دوست داری بزنم؟ ماشین اصلاح رو بیار خودت بزن، هرمدلی که می‌پسندی. گفتم: _ حمید دست بردار! حالا من یه حرفی زدم خودم بلد نیستم که، خراب میشه موهات. گفت: _ خودم یادت میدم چطور با ماشین کار کنی، تهش این میشه که موهام خراب بشه میرم از ته میزنم. 💐گفتم : _ آخه من تاحالا این کار رو نکردم حمید. جواب داد: _ اشکال نداره یاد می‌گیری، ظاهر و تیپ همسر باید به سلیقه همسر باشه. 🍀آنقدر اصرار کرد که دست به کار شدم، خودش یادم داد چطور با ماشین کار کنم، محاسن و موهایش را مرتب کردم، ازحق نگذریم چیز بدی هم نشده بود. تقریبا همان طوری شده بود که من دوست داشتم. 🌺از آن به بعد خودم کف اتاق زیر انداز و نایلون می‌انداختم و به همان سلیقه‌ای که دوست داشتم موهایش را مرتب می‌کردم. تقریبا هر روز همدیگر را می‌دیدیم. خیلی به هم وابسته شده بودیم. یاحمید به خانه ما می‌آمد یا من به خانه عمه می‌رفتم. یا باهم می‌رفتیم بیرون. 🌸آن روز هم طبق معمول نزدیک غروب ازخانه بیرون زدیم. پاتوق اصلی ما بقعه چهار انبیاء بود، مقبره چهار پبامبر و یک امامزاده که مرکز شهر قزوین دفن شدند. آنقدر رفته بودیم که کفشدار آنجا ما را می‌شناخت، کفش‌هایمان را یک جا می‌گذاشت شماره هم نمی‌داد. حمید بخاطر میخچه‌ای که مدت ها قبل عمل کرده بود همیشه کفش طبی می‌پوشید... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat
🌷 🌷 ! 🌷دی ۱۳۶۵ قلاویزان مهران، این یکی از تلخ‌ترین عکس‌هایم از جنگ است. با چه ترس و لرزی توانستم با دوربین ساده‌ام این عکس را بگیرم. در ۳ سنگر روبرو، ۳ تک‌تیرانداز عراقی مستقر بودند و با قناصه پیشانی تعدادی از بچه بسیجی‌ها را شکافتند! هنوز که هنوز است، وقتی به این عکس نگاه می‌کنم، تنم می‌لرزد، دستم را بر پیشانی می‌گیرم و برای شهدا فاتحه می‌فرستم. در منتهی‌الیه کانال، سنگری بود به‌نام «پیشانی». این اسم از دو لحاظ برای آن سنگر مناسب بود: اول این‌که.... 🌷اول این‌که ‌این سنگر در نوک کانالی قرار داشت که هیچ سنگر و خطی جلوتر از آن در برابر عراقی‌ها وجود نداشت و به‌عنوان پیشانی خط مقدم محسوب می‌شد. دوم این‌که تک‌تیراندازان عراقی توجه شدیدی به ‌این سنگر داشتند و چون یکی از بهترین سنگرهای دیده‌بانی ما بود، تک‌تیراندازان عراقی بیشترین تمرکز را روی آن داشتند و پیشانی تعداد زیادی از بچه‌ها در آن‌جا مورد اصابت گلوله قنّاصه قرار گرفته بود. باید گفت که آن سنگر از خونین‌ترین سنگرهای مهران بود. 🌷یک تیربار عراقی بود که شب‌ها خیلی اذیت می‌کرد. تصمیم گرفتیم به هرصورت که هست، ترتیبش را بدهیم. یک قبضه اسلحه ژ.۳ تحویل دسته ۳ بود که از آن برای شلیک نارنجک تفنگی استفاده می‌کردیم. شلیک نارنجک تفنگی با کلاشینکوف تقریباً غیر ممکن بود، چرا که احتیاج به لوله رابط داشت و اگر هم پیدا می‌شد، با هر اسلحه کلاشی نمی‌شد نارنجک را پرتاب کرد. فشار زیاد گاز باروت، اسلحه‌های معمولی را داغان می‌کرد. فشنگ گازی در خط پیدا نمی‌شد به همین خاطر مرمی فشنگ‌های ژ.۳ را برمی‌داشتیم و به‌جای.... 🌷و به‌جای آن با مقداری کاغذ روزنامه‌ مچاله شده دهانه‌ پوکه را می‌بستیم و پس از کار گذاشتن نارنجک تفنگی بر روی اسلحه، آن را شلیک می‌کردیم. بهترین نوع نارنجک تفنگی که کاربرد بیش‌تری هم داشت، ضدتانک بود، آن‌هم از نوع روسی که به «نارنجک تفنگی کلاش» معروف بود. سنگر تیربار مزاحم در مقابل‌مان قرار داشت و بیشترین تلاش ما برای از بین بردن آن بود. دست کم هر شب ۱۵ تا ۲۰ نارنجک تفنگی و تعدادی آر.پی.‌جی به طرفش شلیک می‌کردیم، اما او همچنان روی کانال‌ها و سنگرهای دیده‌بانی ما آتش می‌بارید. 🌷سرانجام پس از پرتاب چند نارنجک بر یک هدف، توانستم محل دقیق سنگر را تشخیص بدهم. پنجمین نارنجک تفنگی را که پرتاب کردم، به خواست خدا روی سنگر تیربار فرود آمد. تیربار که درحال شلیک بود، یک‌باره خاموش شد و در پی آن صدای داد و فریاد نیروهای مستقر در خط مقدم عراق، نشان می‌داد که سنگر منهدم شده است و این نتیجه‌ صلوات‌هایی بود که نذر کرده بودم. راوی: رزمنده دلاور حمید داودآبادی که در شانزده سالگی به جبهه رفت. (یکی از نویسندگان فعال در عرصه خاطره نگاری و تاریخ نگاری دفاع مقدس.) ❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️ @shohada_vamahdawiat                      
﷽❣ ❣﷽ ‌ای کاش جهان ... پرتو نورت می‌شد می‌آمدی و ... محو حضورت می‌شد این لشکرِ ... اربعینِ ارباب حسیـ❤️ـن ای کاش ... که لشکر ظهورت می‌شد سلام وارثـ❤️ـ حسین .... ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🌿﷽🌿 🌷از سنبل آباد که برگشته بود کلی گردو و فندق آورده بود. یک پارچه انداخته بودیم وسط آشپزخانه و مشغول شکستن گردوها بودیم که به حمید گفتم: _عزیزم یه چیزی بگم ناراحت نمیشی؟ گفت: _نه بابا راحت باش. گفتم: _ میشه این دفعه که رفتی سلمونی ریشاتو اون مدلی کوتاه کنی که من میگم؟ دوست دارم مدل محاسن و موهاتو عوض کنی. گفت: _ چه مدلی دوست داری بزنم؟ ماشین اصلاح رو بیار خودت بزن، هرمدلی که می‌پسندی. گفتم: _ حمید دست بردار! حالا من یه حرفی زدم خودم بلد نیستم که، خراب میشه موهات. گفت: _ خودم یادت میدم چطور با ماشین کار کنی، تهش این میشه که موهام خراب بشه میرم از ته میزنم. 💐گفتم : _ آخه من تاحالا این کار رو نکردم حمید. جواب داد: _ اشکال نداره یاد می‌گیری، ظاهر و تیپ همسر باید به سلیقه همسر باشه. 🍀آنقدر اصرار کرد که دست به کار شدم، خودش یادم داد چطور با ماشین کار کنم، محاسن و موهایش را مرتب کردم، ازحق نگذریم چیز بدی هم نشده بود. تقریبا همان طوری شده بود که من دوست داشتم. 🌺از آن به بعد خودم کف اتاق زیر انداز و نایلون می‌انداختم و به همان سلیقه‌ای که دوست داشتم موهایش را مرتب می‌کردم. تقریبا هر روز همدیگر را می‌دیدیم. خیلی به هم وابسته شده بودیم. یاحمید به خانه ما می‌آمد یا من به خانه عمه می‌رفتم. یا باهم می‌رفتیم بیرون. 🌸آن روز هم طبق معمول نزدیک غروب ازخانه بیرون زدیم. پاتوق اصلی ما بقعه چهار انبیاء بود، مقبره چهار پبامبر و یک امامزاده که مرکز شهر قزوین دفن شدند. آنقدر رفته بودیم که کفشدار آنجا ما را می‌شناخت، کفش‌هایمان را یک جا می‌گذاشت شماره هم نمی‌داد. حمید بخاطر میخچه‌ای که مدت ها قبل عمل کرده بود همیشه کفش طبی می‌پوشید... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا درتوحید و ستایش خداوند فراز👇 ✨﴿۱۱﴾ حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ . خدا را ستایش می‌‌کنم، ستایشی که با آن، در گروه ستایش‌گران از بندگانش زندگی کنم و با آن ستایش بر هر که به خشنودی و گناه بخشی‌اش پیشی جسته، سبقت گیرم. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🏴اعمال روز اربعین 1⃣ «زیارت امام حسین علیه السلام و زیارت اربعین» در این روز زیارت امام حسین (ع) مستحب است و این زیارت‌، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری (ع) روایت ‌شده که فرمود: " علامت مؤمن پنج چیز است، 1- پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز خواندن 2- و زیارت اربعین کردن 3- و انگشتر بر دست راست کردن 4- و جَبین (پیشانی)را در سجده بر خاک گذاشتن 5- و بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ را بلند گفتن است." 2⃣ «غسل اربعین و توبه» 3⃣بعد از نماز صبح 100 مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم) 4⃣ 70 مرتبه تسبیحات اربعه 5⃣ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس 70 مرتبه استغفار 6⃣ غروب اربعین 40 مرتبه لا اله الا الله 7⃣ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام 📚 وسائل الشیعه‌ ج10 ص373 @hedye110
چهل روز (2).mp3
5.69M
سفارش به خواندن زیارت اربعین در فردا که روز اربعین هست 🖤 سید و سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش تسلیت 🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩
زیارت اربعین.pdf
2.18M
📝 متن و پی دی اف زیـارت اربعـین ▪️ ؛ @hedye110
﷽❣ ❣﷽ 🔹‌ سلام بر تو که زلال ترینی ، ناب ترینی ... سلام بر تو که مهربان ترینی ، عزیزتریتی ... سلام بر تو که غریبترینی ، تنهاترینی ... سلام بر تو که کریم ترینی ، رفیق ترینی ... 🔹‌ از من که بیقرارم ، چشم انتظارم ... از من که دستانم خالی است، چشمانم بارانی است ... از من که حیرت زده ام ، بی پناهم ... 🔹‌ سلامی از من به تو مولاجان ... السلام علیک یا بقیه الله ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🥀بسوز ای دل که امروز اربعین است 🥀عزای پور ختم المرسلین است 🥀قیام کربلایش تا قیامت 🥀سراسر درس، بهر مسلمین است اربعین حسینی تسلیت باد🖤 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
-
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل می‌شود و از اسرار درونی همه آگاه است خدا از همه طرف ترو احاطه کرده پ نگران چی هستی ؟! 🍃
- ♥️ -
-
AUD-20210422-WA0045.mp3
6.65M
نماهنگ لبنانی..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹حضور فعالان فضای مجازی در موکب جبهه جهانی شباب المقاومة 🔸شباب المقاومة با محوریت امام حسین(ع) با رویکرد مقاومت مجموعه‌ای وحدت بخش برای تمام مجموعه‌های ارزشی شده است. @shohada_vamahdawiat                      
اربعین یعنی... بازگشت به سوی امام هر زمان اربعین دراین زمان یعنی لبیک یامهدی اربعین یعنی... اجتماع قلوب برای یاری امام غریب اربعین یعنی... اللهم عجل لولـیک الفرج
تمدن صلح آمیز اربعین.mp3
28.91M
؟ از صفر تا صد، همه‌ی آنچه که باید درباره‌ی بدانیم؛ ـ بررسی بُعد تاریخی اربعین! ـ بررسی بُعد بین‌المللی اربعین! ـ بررسی بُعد سیاسی و اجتماعی اربعین! ـ بررسی بُعد آخرالزمانی و معنوی اربعین! 🎤 @
ما را پناه نیست به جز کشتی نجات راه نجات ماست از این دار مشکلات بر پرچم سیاه غمش تکیه می کنم جانم فدای ماتم لب تشنه ی فرات