eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 ✨ هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي 🦚 مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ ✨ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۱۱﴾ ✨ اين خلق خداست 🦚 اينك به من نشان دهيد ✨كسانى كه غير از اويند 🦚چه آفريده‏ اند هيچ ✨بلكه ستمگران در گمراهى آشكارند (۱۱) 📚سوره مبارکه لقمان ✍آیه۱۱ @shohada_vamahdawiat
✅ زیارت عاشورا ✍اگر حاجت دارید و گرفتارید از خواندنِ مدام زیارت عاشورا غافل نشوید. 🔹امام صادق (ع) به یکی از یاران خود به نام صفوان، درباره اثرات زیارت عاشورا می‌‎فرمايند: زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خير را برای خواننده آن تضمين می‌نمایم؛ اول: زيارتش قبول شود، دوم: سعی و کوشش او شکور باشد، سوم: حاجات او هرچه باشد، از طرف خداوند بزرگ برآورده می‌گردد و نا اميد از درگاه او برنخواهد برگشت؛ زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. 📚بحارالانوار جلد ۹۸ صفحه ۳۰۰ @shohada_vamahdawiat
شبتون بخیر التماس دعا @shohada_vamahdawiat 🏴🏴🏴
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ عطـرتو بـراے زنده شدڹ همہ شہر، ڪافي است و نسیم هر روز، تو را در لا بہ لاے رگہاے ما، جارے مي‌ڪند ڪاش هرگز عطر تو را، در لا بہ لاے شلوغي‌هاے دنیا گم نڪنیم #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ #صبحتون_مهدوے 🌼 🍃 ➥ @shohada_vamahdawiat
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ نگاهى به من كردى و گفتى: "براى جوانان بنويس! قلم در دست بگير و براى آنان از عشق آسمانى بگو! از على و فاطمه(ع) براى آنان سخن بگو". نمى دانم چه شد كه سخن تو به دلم نشست، فهميدم كه تو مى خواهى كارى بزرگ انجام بدهى و هدفى مقدّس دارى و مى خواهى همه با على و فاطمه(ع)بيشتر آشنا شوند. ماه ذى الحجّه، ماه امامت است، از روز 9 تا روز 25 اين ماه، مناسبت هاى امامت و ولايت است، همه با عيد غدير كه هيجدهم اين ماه است، آشنا هستند، امّا خيلى ها از مناسبت هاى ديگر اين ماه خبرى ندارند. تو مى خواستى همه را با مناسبت هاى اين ماه آشنا كنى. از من خواستى تا كتابى در اين زمينه بنويسم و اين گونه بود كه من قلم در دست گرفتم، مى خواستم دوستانم را با خاندان پيامبر بيشتر آشنا كنم. مى دانستم كه اين خاندان به هر كسى اجازه نمى دهند كه برايشان بنويسد، اين بود كه از خود آنان كمك خواستم و به خود آنان متوسّل شدم. اكنون خدا را شكر مى كنم كه به من توفيق داد و توانستم اين كتاب را بنويسم. *** هر روز باهم برگی از این کتاب را باهم ورق میزنیم.... eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
ليوان چاى را برمى دارم و روى مبلى مى نشينم، كاروان ما، تازه به هتل رسيده است و همه مى خواهند زودتر به اتاق هاى خود بروند. بايد صبر كنم تا آسانسورها خلوت شود. سرم كمى درد مى كند، پرواز ما ده ساعت تأخير داشت، خيلى خسته ام. چاى سرد مى شود، ديگر وقت نوشيدن آن است! بلند مى شوم، چمدان خود را برمى دارم، بايد به اتاق شماره 908 بروم. اينجا طبقه نهم است. وارد اتاق مى شوم. سريع آماده غسل زيارت مى شوم، مى خواهم به زيارت پيامبر مهربانى ها بروم. از هتل بيرون مى آيم، ساعت يازده صبح است، به سوى حرم پيامبر مى شتابم، آن طور كه به من گفته اند وقتى به انتهاى اين خيابان برسم، ديگر مى توانم گنبد سبز پيامبر را ببينم، اين اوّلين بارى است كه من به مدينه آمده ام، نمى دانم چگونه خدا را شكر كنم. دست خود را به سينه مى گيرم و به پيامبر سلام مى دهم: السّلامُ عليكَ يا رَسوُل الله! اشك شوق در چشمان من مى نشيند... وارد مسجد مى شوم، مى خواهم به سمت ضريح پيامبر بروم، وقتى روبروى ضريح قرار مى گيرم سرجاى خود مى ايستم، دست به سينه مى گيرم تا سلام بدهم. يك نفر با لباس نظامى آنجا ايستاده است، مواظب است تا كسى به ضريح نزديك نشود. جوانى كه چفيه قرمز بر سر انداخته است درست روبروى من ايستاده است، اشاره مى كند كه حركت كنم، گويا توقّفِ زياد در اينجا ممنوع است. به سمت "روضه پيامبر" حركت مى كنم، "روضه" به معناى گلستان است، پيامبر فرموده است كه بين منبر و خانه ام، گلستان بهشت است. نماز خواندن در آن مكان ثواب زيادى دارد و هر مسلمانى كه به مدينه مى آيد دوست دارد در آنجا حتماً نماز بخواند و با خداى خويش راز و نياز كند. شنيده ام هر كجاى مسجد كه رنگ فرش آن سبز باشد، آنجا روضه پيامبر است. به روضه پيامبر مى رسم، اينجا خيلى شلوغ است، بايد صبر كنم تا جايى پيدا شود. نگاهم به گوشه سمت راست مى افتد، جاى خالى است، به آن سو مى روم و شروع به خواندن نماز مى كنم. بعد از نماز با خود فكر مى كنم، من كجا نشسته ام. به تاريخ سفر مى كنم، به سال هاى دور مى روم... تقريباً به سال نهم هجرى. 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
دوستان عزیزم سلام وقتتون بخیر ممنونم از حضور تون امیدوارم خادمهای خودتون رو در کانال شهدا و مهدویت دعا کنید❤️❤️ دوست داریم نظرتون رو راجع به داستانهای ائمه اطهار که در کانال قرار میگیرد را بدانیم نقطه نظرات شما برای ما سازنده است🌹🌹🌹👇👇 @KolanafadakaYazeynab1 @Yare_mahdii313
📸 چشم‌ها به شماست امام خمینی(ره): 🔹همه آقایان بنای بر این بگذارند که کارهایشان را روی وظیفه‌شان عمل کنند. خودشان را ببینند در یک جمهوری اسلامی؛ ببینند در یک مملکتی هستند که رأس این مملکت‌ امام زمان(س) مراقبشان هست؛ مأمورهای مخفی دارد؛ ملائکة‌اللّه مأمورند، خودش را تحت مراقبت ببیند. ۱۷ تیر ۱۳۵۸ ➥ @shohada_vamahdawiat
⁉️ که اگه قرار باشه همین امروز امام زمان رو ببینین، آیا آمادگیش رو دارین یا نه؟ می‌تونید در حضور ایشون به خودتون افتخار کنین یا شرمنده میشید؟! @shohada_vamahdawiat
...... ✨" دوکوهـــــــه " سین ندارد اما ! ✨'ساختمانهـایش' ، سحرگاهانی را به خاطر دارد که رزمندگان ، با نوای دلنیشن مناجات نورایی همــدوش ِستارگان ، همپای فرشتگان و در کنــــار ِماه ، با خدا سخن میگفتند.. ✨ سنگر سازان بی سنگر ✨فکـــــــــه " سین ندارد اما ! 'سجده های' بسیجیانی را به خاطر دارد که با سربندهای سبز و سرخ ، سرهایشان را به خدا سپردند و با ندای" اعرلله جمجمتک " به دیدار معشوق شتافتند .✨ ✨" شـــــــــرهانی " سین ندارد اما ! 'سنگرهایش' زخم ِ تن ِ شقایق هایی را به خاطر دارد که در کربلای خمینی.ره✨ ✨با رمــــز " یـــ زینب ــــــــا " هر آنچه داشتند تقدیم ِ حضـــرتِ ارباب نمودند.. ✨ ✨کانال کمیــــــــــــل " سین ندارد اما !✨ ✨'سکــوی' پرواز ِلب تشنگانی شد ، که مقتل شان یادآور کربلاست..✨ ✨" طلائیــــــــــــــــه " سین ندارد اما ! 'سه راه ِ' شهادتش گــواه ِ رشادت ِمردانی ست که سبکبـــــــــــال ، تا عرش ِ اعــــلا ، پرستــــو شدند..✨ ✨ارونـــــــــــد " سین ندارد اما ! 'ساحل ِ' خونینش ، غواصانی را به خاطر دارد که در شبهای عملیات ، از سیم خادار ِ نـَفــس، گــذشتند و دل ، به دریای بیکران ِ عشق و عرفان زدن✨ ✨شلمچــــــــــــه " سین ندارد اما ! 'سرداران ِ' بی نام و نشـانی را به خاطر دارد کــــــــه همچون مادرشان زهـــرا.س.✨ فدایی ولایت شـــــــــــدند و گمنــــــام ماندند @shohada_vamahdawiat ❤️❤️🍃
✨همسرم چند سالی می‌شد که این لطف الهی شامل حالش شده و به خادمی امامزاده علی‌اکبر(ع) مشغول بود. همیشه سعی می‌کرد حضور فعالی در این جایگاه معنوی داشته باشد. ایشان نسبت به وظایف خود بسیار متعهد و مسئولیت‌پذیر بود. ✨ روزی از ایشان سؤال کردم «چرا همیشه جلوی دری و داخل مشغول خادمی نمی‌شوی؟“ با کلامی که گویی از اعماق قلب و اعتقاد بر می‌خواست پاسخ داد «برای اهل‌بیت(ع) باید دربان باشی، برای این خاندان هر چه خود را کوچکتر بدانی، بزرگتر خریدارت خواهند بود.» 🔺روایتی از همسر شهید @shohada_vamahdawiat