13951121_navayepayani-hajmahdisalahshour_6021464107981472115.mp3
4.58M
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ🤲
🎙حاج مهدی سلحشور
🕌🚩 🇮🇷با ما باشید در قرارگاه عمار ⇩⇩⇩
https://eitaa.com/joinchat/3879600153Ca36ccb76db
🌴#از_خاک_تا_افلاک
معروف بود به محمد شرمنده...
آخه همش می گفت: شرمنده ام
پ.ن:
#شهید_محمد_کوشکینژاد
عملیات بیت المقدس ۷
محور عملیات: کانال پرورش ماهی
تاریخ شهادت: ۲۳ خرداد
محل شهادت: شلمچه
کاش یاد بگیریم خاکی باشیم مثل #شهدا...🌷
#سلام_بر_شهدا🌱
#جهاد_تبیین 🌱
#تداوم_راه_شهدا🌱
#با_شهدا_تا_ظهور 🌱
#یا_زینب🌱
🌷عاشق پیاده روی اربعین بود، اما با توجه به ماموریتهای متعدد و اینکه فرماندهان ارشد بهش اجازه اینکار رو نمیدادند، موفق نشده بود پیاده روی اربعین بره
🌷تا اینکه به هر طریقی بود اربعین 96 یکی از ماموریتهای عراقش رو با ایام اربعین هماهنگ میکنه، چون سفر کاری خیلی ضرورت داشته، مقداری از راه رو پیاده روی میکنه و شب اربعین خودش را به کربلا میرسونه.
🌷حاج مهدی در مورد پیاده روی اربعین
می گفت: "وجود امام زمان(عج) رو توی موکب ها می شد احساس کنی و این جمعیت میلیونی انگار لشگر امام زمان(عج) هستند که با هم به سوی یک هدف در حرکت هستند."
#شهید_محمدمهدی_لطفینیاسر🌱
#سلام_بر_شهدا🌱
#جهاد_تبیین 🌱
#تداوم_راه_شهدا🌱
#با_شهدا_تا_ظهور 🌱
#یا_زینب🌱
🌴سلام مرا به رهبرم آقای خامنه ای برسانید و به ایشان بگویید از ایشان شرمنده ام چون یک جان بیشتر نداشتم تا در دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم نمایم.
🌿فاش می گویم و از گفته خود دلشادم بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم
🌿طائر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق
که در این دام گه حادثه چون افتادم
#شهید_صادق_عدالت_اکبری🌱
#سلام_بر_شهدا🌱
#جهاد_تبیین 🌱
#تداوم_راه_شهدا🌱
#با_شهدا_تا_ظهور 🌱
#یا_زینب🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاگردی سربازان روس و سوری پیش حاج قاسم سلیمانی....
#سلام_بر_شهدا🌱
#جهاد_تبیین 🌱
#تداوم_راه_شهدا🌱
#با_شهدا_تا_ظهور 🌱
#یا_زینب🌱
🌴#مثل_شهدا_زندگی_کنیم🌴
🌷شهید حسن طهرانی مقدم
🌷دائم الوضو بود! موقع اذان خیلیها میرفتند وضو بگیرند ولی حسن اذان و اقامه را میگفت و نمازش را شروع میکرد...
🌷میگفت:«زمین جای جمع کردن ثوابه... حیف زمین خدا نیست که آدم بدون وضو روش راه بره؟»
🌘🍂شبتون شهدایی🍂🌘
🌹هفده شهریور، از ایام الله است...
♦️یادتان نرود که ما یک ۱۷ شهریور داشتیم. ۱۷شهریور از «ایّام الله» است. و باید یادمان نرود این را. آن قدر شهید دادیم و آن قدر خون دادیم ما آن روز و در مقابل اجانب و در مقابل وابستگان به اجانب. قیام کردند ملت ما و خونشان ریخته شد، لکن پیروز شدیم...
( امام خمینی(رحمت الله علیه) | ۱۷ شهریور ۵۸ )
◼️به مناسبت جنایت رژیم پهلوی در به خاک و خون کشیدن مردم در روز ۱۷ شهریور ۵۷
#همچون_حاج_قاسم_درآرزوی_شهادتیم_اللهم_ارزقنا...
#شادی_ارواح_طیبۀ_شهدا_وامام_شهداصلوات
#اللهمعجللولیكالفرجبهحقخونپاكشهدا
#یــازیــنــب🌴
🌹میدان ژاله ، غرقه درخون شد
♦️ ساعت نزدیک 30: 7 صبح 17 شهریور بود که جمعیت در میدان ژاله و خیابانهای منتهی به آن مستقر شدند.
♦️مدتی بعد یکی از فرماندهان نظامی با بلندگو به مردم اخطار کرد که حکومت نظامی است، چرا تجمع کردهاید؟
♦️ یکی از روحانیون مردم را به نشستن دعوت کرد. جمعیت روی زمین نشست، ولی ظواهر امر نشان میداد که نیروهای فرمانداری نظامی قصد متفرق کردن مردم را ندارند.
♦️راه عبور را از چهار طرف بر روی مردم بستند. ناگهان صدای رگبار از خیابانهای منتهی به میدان بلند شد و همین که جمعیت از چهار طرف به سوی میدان هجوم آوردند،
♦️نیروهای مستقر در میدان نیز از چند سو مردم را به رگبار مسلسل بستند. در مدت چند ثانیه صدها نفر در خاک و خون غلطیدند.
♦️مردم بیمحابا مجروحان و شهدا را بر روی دست به سوی بیمارستانها حمل میکردند. اطاقها، راهروها و حیات بیمارستانها مملو از مجروح و جنازه بود.
♦️مردم اطراف بیمارستانها خانههای خود را برای پذیرش مجروحان مهیا میکردند. هر کس هر چه از لوازم پزشکی، پنبه، پانسمان و ملافه داشت به بیمارستان میآورد.
♦️نفرت مردم به اوج خود رسیده بود. خبر قتلعام مردم در میدان ژاله در تهران پیچید و سرتاسر تهران به جنب و جوش درآمد.
#همچون_حاج_قاسم_درآرزوی_شهادتیم_اللهم_ارزقنا...
#شادی_ارواح_طیبۀ_شهدا_وامام_شهداصلوات
#اللهمعجللولیكالفرجبهحقخونپاكشهدا
#یــازیــنــب🌴
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹ببینید: خاطره تنها عکاس حاضر در میدان ژاله از کشتار ۱۷ شهریور
#همچون_حاج_قاسم_درآرزوی_شهادتیم_اللهم_ارزقنا...
#شادی_ارواح_طیبۀ_شهدا_وامام_شهداصلوات
#اللهمعجللولیكالفرجبهحقخونپاكشهدا
#یــازیــنــب🌴
📌 مجید بربری کربلا که رفت ، متحول وحر مدافعان حرم شد
🔹️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه:
«وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند.
🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند.
🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش.
🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید.
◇ پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه.
🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.»
🌹 او حـرّی دیگری از نوع مدافعان حرم شده بود که فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود.
📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری "
به قلم کبری خدابخش
#شهید_مجید_قربان_خانی
#همچون_حاج_قاسم_درآرزوی_شهادتیم_اللهم_ارزقنا...
#شادی_ارواح_طیبۀ_شهدا_وامام_شهداصلوات
#اللهمعجللولیكالفرجبهحقخونپاكشهدا
#یــازیــنــب🌴