فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲الهی به نبی العربی و رسول المدنی ...
🏴مداحی در جمع رزمندگان دفاع مقدس...
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🟣@shohadaboshroyeh
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞لیش تاخر عباس(چرا عباس تاخیر کرد؟)
🎙ملا باسم کربلایی
📿شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🆔@shohadaboshroyeh
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بوی بهشت می وزد ازکربلای تو یاحسین
تکرار شب عاشورایی لشکر ۳۲ امام حسین علیه السلام در دفاع مقدس
قبل از غروب آفتاب، سردار شهیدحسین همدانی دستور داد همه رزمندگان لشکر ۳۲ انصارالحسین در نقطه ای جمع شوند. همه در آن منطقه جمع شدیم. چند هزار نفر بودیم. لشکر انصار، برای کمک به یگانهایی که کارشان در عملیات بدر، کنار رودخانه دجله،گره خورده بود، از غرب به جنوب آمده بود.
آقای همدانی یک اسلحه کلاش به دست گرفت و رفت بالای تویوتا و با بلندگوی دستی شروع کرد به خواندن سوره «والعادیات».
بعد گفت: «امشب شب عاشوراست. حرفهای امروز من با همه حرفهایی که تا به حال زده ام فرق می کند.
همه چیز سر جای خودش... جنگ و دفاع همچنان ادامه دارد. اسلام و مبارزه وجود دارد. هیچ کس هم ناامید نمیشود.
ولی من امشب کسی را می طلبم که نخواهد فردا را ببیند قطعاً دیگر برای آنها فردایی نیست. تعدادی که امشب هستند و می مانند قطعاً فردا نیستند.
کسانی که به این یقین رسیده اند آماده رفتن باشند. برادران شما آنجا در محاصره اند.
عراقیها با تانکهای خود در حال عبور از روی اجساد آنها هستند و هلهله و شادی میکنند ما باید به کمک بچه های محاصره شده برویم.»
دقیقاً داستان شب عاشورای امام حسین (ع) تکرار میشد. حاج حسین ادامه داد: «هر کس خواست بیاید در تاریکی شب بیاید. کسی هم حق ندارد دیگری را برای نیامدن شماتت کند. هر کسی به هر دلیلی آمادگی ندارد مدیون است بیاید.
کسی باید بیاید که سبک بال باشد. چون حتماً شهید میشود و ... »
قرار بود در ادامه عملیات بدر تعدادی از نیروهای لشکر ما یک سری عملیات استشهادی انجام دهند. وقتی نماز مغرب و عشا را خواندیم صحنه های عجیبی رقم خورد.
در آن تاریکی هر کس از گوشه ای راه افتاده بود و خودش را به آن نقطه معین رسانده بود. جمعیت زیادی آمده بودند؛ ولی جمع جمعی خاص بود. همه سبک بودیم همه به دنبال حاج حسین حرکت کردیم. اصلاً پشت سرمان را نگاه نمی کردیم. شب زیبایی بود ....