eitaa logo
شهدایی
759 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
160 فایل
"هرچه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست آورد به برکت خون این جوانان #شهید است ." #مقام_معظم_رهبری(مدظله العالی) ✅جهت ارتباط با مدیر،انتقاد ،پیشنهاد: @mpsh76 ✅پل ارتباطی شما با ادمین کانال آیدی تبادلات👇👇 @fpshm63
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺خاطراتی از شهید🌺 شلوار یخ زده و پاهای خونی آخرین مسئولیت شهید پلارک، فرمانده دسته بود. در والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی می‌دانست که او مجروح شده است. اگر کسی در باره حضورش در جبهه سوال می‌کرد، طفره می‌رفت و چیزی نمی‌گفت. یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت:" اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه مریض شوند." یکی یکی بچه‌ها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده و پاهایش خونی شده بود. من نمی‌توانم شما را شفاعت کنم یکی از آشنایان خواب شهید سید احمد پلارک را می‌بیند. او از شهید تقاضای شفاعت می‌کند. که شهید پلارک به او می‌گوید: "من نمی‌توانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی می‌توانم شما را شفاعت کنم که شما نماز بخوانید و به آن توجه و عنایت داشته باشید. همچنین زبان‌هایتان را نگه دارید. در غیر اینصورت هیچ کاری از دست من برنمی‌آید." @shohadaes
قسمتی از وصیت‌نامه شهید سید احمد پلارک: «مادر! توجه کن! اگر من به زیارت امام رضا (ع) می رفتم، مگر شما نگران بودید، بلکه خوشحال بودید که به زیارت و پابوس امام خویش رفتم. حال شما اصلا نباید نگران باشید، چراکه من به زیارت خدایم و خالق و معشوقم می روم. پس همچون مادران شهیدپرور، استوار و محکم باش و هر کس خواست کار خلافی بر ضد انقلاب انجام دهد، جلویش بایست، حتی اگر از نزدیکترین کسان باشند.» (ظهر عاشورا 1406 - 65/6/24) روحش شاد و یادش گرامی @shohadaes
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13990813_40515_128k.mp3
16.88M
🔷 سخنرانی تلویزیونی رهبر معظم انقلاب در سالروز ولادت پیامبر اعظم (ص) و امام صادق(ع). 🔹۱۳ آبان ۹۹🔹 ✅ @khanevadeherani @shohadaes
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷سخنرانی دیده‌نشده سردار سلیمانی درباره ی انتخابات عجیب و غریب آمریکا @shohadaes
🌷رفاقت به این می گن... حتی تا لحظه ی شهادت رفیقتُ تنها نذاری... ✅ @shohadaes
شهیده «صدیقه رودباری» 18 اسفند 1340 در تهران به دنیا آمد. وی در دوران دبیرستان فعالیت‌های انقلابی خود، مانند: تکثیر اعلامیه‌ها و نوارهای سخنان حضرت امام (ره) را آغاز کرد. شهید رودباری روزهای آخر مرداد 1359 بعد از کلاس‌های آموزش نظامی، همراه با همه‌ خواهرهای در حال آموزش، در یک اتاق جمع می‌شوند که یکی از آن‌ها در حین تمیز کردن اسلحه، ناخودآگاه تیری را شلیک می‌کند. گلوله به قفسه سینه‌ صدیقه می‌خورد که در نهایت نیز مشخص شد دختر شلیک‌کننده، یک منافق بوده است. سرانجام این بانو در 28 مرداد 1359 به آرزوی همیشگی‌اش رسید. پیکر شهیده صدیقه رودباری در قطعه 24 بهشت زهرای تهران آرام گرفت. ایشان در پنجم خردادماه به دنبال یک سری تلاش‌های گسترده با پیشنهاد خود و بالاخره موافقت سازمان، به کردستان رفت تا مردم رنج‌دیده آن سامان را مددی رسانده و حمایت از «خلق کُرد» را به اثبات برساند و قامت سراپا استقامت خویش را فدای پشت‌های خمیده و دست‌های غمین و پرتاول مستضعفان آن دیار کند. شهید «صدیقه رودباری» با توجه به شرایط بسیار سخت کردستان در آن زمان دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می‌کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اقدام به تأسیس انجمن اسلامی در دبیرستان خود کرد و فعالیت‌هایش منسجم‏تر شد. وی ضمن حفظ ارتباط با سازمان، از طریق انجمن اسلامی مخابرات به سنندج رفت و بعد از مدتی به همراه چند تن از دانشجویان به امور کتابخانه شهر پرداخت و در 27 خرداد به تهران آمد و سپس دوباره به سنندج رفت. از آنجا به بانه شتافت و در رابطه با جهاد سازندگی به فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی پرداخت.... @shohadaes
...و در تاریخ 28 مرداد 58 پس از تعلیم استفاده از سلاح به عده‌ای از خواهران، متأسفانه با گلوله یکی از آنها که سلاحش را به سوی او نشانه گرفته بود، در سن 19 سالگی به شهادت رسید و بسیاری را در سوگ رفتنش عزادار ساخت. @shohadaes
شهید در یکی از نوشته‌هایش که در تاریخ 5 خرداد 1359 نگاشته شده است می‌نویسد: «امشب در دلم غوغایی بپاست. غوغای دل کندن و رفتن، رفتن و از خانه گسستن و از خانه و لذت این جمع بریدن، می‌روم و خاطرات کودکی و خنده‌ها و گریه‌ها را در تو می‌گذارم. چرا که فرا راهم نباشد. می‌روم به خطه‌های عاشورایی ایران می‌پیوندم. عارفی کو که کند فهم زبان سوسن / تا بپرسد که چرا رفت و چرا باز آمد بر کش ای مرغ سحر نغمه داودی باز / که سلیمان گل از باد هوا باز آمد» 27 تیر 1359 یک ماه قبل از شهادت: «خدایا! وقتی به خاکم می‌سپارند به یادم باش. چرا که زنده بودنم، همیشه با یاد تو همراه بود. خدایا! خدایا! شهادت را نصیب‌مان گردان، و دل پر درد پاسداران اسلام را با فتح و پیروزی دادن بر کافران خوشحال و شاداب گردان.» «خدایا! در هنگام شهادت، در هنگام رفتن و از دنیای زشتی‌ها بریدن، در هنگام دل کندن از این بودن‌ها، یادم باش. خدایا! در این شب تنهایی با تو می‌گویم با تو که تنهایی‌هایم را پر، دردم را درمان و هر نبودنی را با بودنی پر می‌کنی، با بودنی که بهترین بودن‌هاست. معبودا! به دخترک عزیز از دست داده، به مادران در راه نشسته، به پدران رخ ز غم چروکیده، با یاران هم سنگر، به ... بی‌نهایت همراه، به هر چه که می‌دانی هست و برای بنده‌هایت عزیز است، به قلم که می‌نویسند، به شب که می‌آید و به فجر که از دل سیاه امشب تیره، راه روشنی را طی می‌کند، به خوبی و نیکی و ... قسمت می‌دهم که پاسداران ما را نگه‌دار و انقلاب را تداوم و امام ما را طول عمر و مردم ما را صبر, شکیبایی و امت را ایمان و دشمنان ما را روسیاهی و پلیدی عطا کن @shohadaes
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با ما همراه باشید در کانال شهدایی 👇👇 @shohadaes