#شهیدانه ده ماه بود ازش خبر نداشتیم مادرش میگفت:خرازی!پاشو برو ببین چیشد این بچه؟میگفتم:کجا برم؟جبهه یه وجب دو وجب نیست که... رفته بودیم نماز جمعه. حاج آقا آخر خطبه گفت:حسین خرازی را دعا کنید! آمدم خانه...به مادرش گفتم:حسین مارو میگفت؟چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟ نمیدانستیم فرمانده لشکر اصفهان است! @shohadaes

#خاطره 🔶🔸می‌خواسٺ برود سرڪار از پله‌هاے آپارتمان، تندتند پایین مےآمد! آنقدر عجلہ داشٺ ڪه پلہ ها را دوتا یڪے رد مےڪرد! جلوے در خانه ڪه رسید، بهش سلام ڪردم‌ گفتم: آرام‌تر فوقش یڪ دقیقه دیرتر میرسـے سرِڪارٺ! سریع نشست روی موتور، روشن کرد و گفت علی‌آقا! همین یڪ دقیقه یڪ دقیقه‌ها شهادٺ آدم را یڪ روز به یڪ روز به عقب مے اندازد! #شهید_محسݩ_حججے #شهیدانه #تلنگــر @shohadaes

#شهیدانه ده ماه بود ازش خبر نداشتیم مادرش میگفت:خرازی!پاشو برو ببین چیشد این بچه؟میگفتم:کجا برم؟جبهه یه وجب دو وجب نیست که... رفته بودیم نماز جمعه. حاج آقا آخر خطبه گفت:حسین خرازی را دعا کنید! آمدم خانه...به مادرش گفتم:حسین مارو میگفت؟چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟ نمیدانستیم فرمانده لشکر اصفهان است! @shohadaes

🌿🌹من زندگی را دوست دارم، ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویش را گم و فراموش کنم. 🌿🌹علی وار زیستن و علی وار شهید شدن، حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست میدارم. #شهیدانه #شهید_همت @shohadaes

‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌___________________ تلاش ڪنیـد تا مشمول صلوات و رحمـت خدا قرار بگیرید، اگر شمـا مشمول رحمت خدا قرار بگیرید به هیچ بن‌بست و گمراهی برنخواهید خورد ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌____________________ #شهیدسردار_عبدالحسین_‌برونسی #شهیدانه🥀 @shohadaes

#شـــــہیدانه | #تلنگـــــرانه ✨ دل گیر نباش! دلٺ که گیر باشد رها نمۍ‌شوۍ . . یادٺ باشد، خدا بندگانش را با آنچه بدان دل‌بستھ‌اند مۍآزماید! • حـٰاج‌ابراهیم‌‌همت🌿' •┈┈••✾❀🍃🩹🍃❀✾••┈┈• ̪̺͍̽@shohadaes •┈┈••✾❀🍃🩹🍃❀✾••┈┈•

#شهیدانه🌹🍃 🔰تا به حال به نامحرم نگاه نکردم . . . 🏡دیوار های دور تا دور حیاط رو خراب کرده بود که از نو همه را بسازد تا خواست مشغول کار شود از سپاه آمدند دنبالش . . .🔹🔹🔷 از بیرون که برگشت خیره شد به چشمهام . . . ✔گفت : کار مهمی پیش اومده باید برم. . . طبیعی و خونسرد گفتم : خب عیبی نداره برو ولی زود برگرد ✔صداش مهربانتر شد و گفت : توی شهر کارم ندارن میخوام برم جبهه?🔸🔸🔶 یک آن داغی صورتم را حس کردم. گفتم : شما میخوای منو با چند تا بچه ی قد و نیم قد توی این خونه بی در و پیکر بگذاری و بری‼؟ ✔طبق معمول اینطور وقتها خندید💫 و گفت : خودت رو ناراحت نکن💐 بهت قول میدم که حتی یک گربه روی پشت بام این خونه نیاد هرچی گفت فایده نداشت و من آروم نمیشدم قیافه اش جدی شد توی صداش ولی مهربانی موج می‌زد گفت : نگا کن من از همون اول بچگی و از همون اول جوانی که تو روستا بودم هیچ وقت نه روی پشت بام کسی رفتم نه از دیوار کسی بالا رفتم نه هم به زن و ناموس کسی نگاه کردم ✳الان هم که می‌گم که تو اگه با سر و روی بازهم بخوای بری بیرون اصلا کسی طرفت نگاه نمیکنه خیالت هم راحت باشه که هیچ جنبنده ای توی این خونه مزاحم شما نمیشه چون من مزاحم کسی نشدم . . .🔅 خدا رحمتش کند هنوز که هنوز است اثر آن حرفش توی دل من و بچه ها مانده . . . به قول خودش هیچ جنبنده ای مزاحم ما نشده است . . .🌀 (خاک های نرم کوشک،خاطرات سردار #شهیدعبدالحسین‌برونسی )‌ #به‌یاد‌همسران‌شهدا🌹 @shohadaes

🔰خاطرات شهدا 🚫بی نماز ها از شفاعت محرومند 🌟یکی از آشنایان، خواب شهید سید احمد پلارک را دید. وقتی ازش تقاضای شفاعت کرد، شهید پلارک بهش گفت: من نمیتوانم شما را شفاعت کنم... فقط وقتی میتوانم شما را شفاعت کنم که نماز بخوانید و به آن توجه کنید، همچنین زبان تان را نگه دارید در غیر این صورت هیچ کاری از من بر نمی آید... 🇮🇷خاطره ای از شهید سید احمد پلارک 📚منبع: مجموعه خاطرات ۱۳، کتاب پلارک صفحه ۲۶ #شبتون_شهدایی🌙 #شهیدانه🌹 @shohadaes

#شهیدانه ده ماه بود ازش خبر نداشتیم مادرش میگفت:خرازی!پاشو برو ببین چیشد این بچه؟میگفتم:کجا برم؟جبهه یه وجب دو وجب نیست که... رفته بودیم نماز جمعه. حاج آقا آخر خطبه گفت:حسین خرازی را دعا کنید! آمدم خانه...به مادرش گفتم:حسین مارو میگفت؟چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟ نمیدانستیم فرمانده لشکر اصفهان است! @shohadaes

#شهیدانه خدایا..! ‌ما‌ڪہ‌حسین‌گونہ‌زندگےنڪردیم‌ تا‌حسین‌گونہ‌بہ‌شهادت‌برسیم پس‌خدایا‌ما‌را‌حُرگونہ‌بپذیر..! ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #شهیدسیداصغرخبازے @shohadaes

#شهیدانه ⚜️عکس دو برادری 🔰از بهترین عکسهای دفاع مقدس است معروف به عکس دو برادری این عکس استثنایی در هر سمت برادر بزرگتر ایستاده و برادر کوچکتر نشسته است که نشانه اخلاق و احترام به برادر بزرگتر است. 🔹از راست ایستاده شهید میرزاحسین رضایی و نشسته برادرش جانباز مرحوم بهمن رضایی 🔸وسط ایستاده رزمنده و جانباز یونس نجفی فرد و نشسته برادرش شهیدالیاس نجفی فرد 🔹سمت چپ ایستاده شهید احمدشاهمرادی و نشسته برادرش شهید حمید شاهمرادی 💠آری شهدا در همه چیز برای نسلهای بعدی الگو و نمونه بودند. 🌷🌷🌷🌷🌷 @shohadaes

#شهیدانه🌹 شهدا،هدفشون‌شهادت‌نبود! اونا‌فقط‌مسیر‌رو‌درست‌انتخاب‌کردن بین‌راه‌هم‌شهادت‌‌بهشون‌داده‌شد .. #شرط_شهید_شدن_شهید_بودن_است @shohadaes