🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅فواید گذاشتن کرسی
✍️فواید گذاشتن کرسی در سرمای طاقت فرسای ایران قدیم چه بود؟ چرا باید داشته های فرهنگی خود را به صورت مدرن تر در کشورهای دیگر ببینیم؟
فواید استفاده از کرسی در فصول سرد: حتما برای شما هم خیلی جالب و شگفت انگیزخواهد بود که بدانید با انجام یک کار ساده و لذت بخش ضمن کسب سلامتی ، می توانید به وطن خود خدمت کنید و از اجر الهی نیز بهره مند شوید. استفاده از کرسی و احیای این سنت حکیمانه ایرانیان علاوه بر صرفه جویی بسیار زیاد در مصرف گاز ، باعث حفظ سلامتی بدن شده و فواید بی شماری را به همراه دارد.
💥رفع کم خونی: پاها در زیر کرسی آرام آرام گرم می شود.. در این حالت مغر استخوان که کارش خونسازی است شروع به فعالیت کرده و عملیات خون سازی را تقویت می کند. پاکسازی بدن: زیر کرسی آرام آرام عروق گشادتر میشوند . خون گرم میشود . وقتی بدن در حالت افقی است خون راحت تر گردش میکند . دریچه قلب راحت تر باز و بسته شده .
https://eitaa.com/shohadamehrban
☜💠🔅🔆💠🔅💠🔅💠🔅
هدایت شده از بیداری ملت
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نظر حاج قاسم سلیمانی در مورد #برجام !
▪️کلیپی از سخنان و مواضع رهبر انقلاب و حاج قاسم
"تصور میکنید اگر در برجام ۲ شرکت کردیم، به همین تمام میشود؟ برجام اصلی در داخل ایران است ..!"
#برجام_سه_ضلعی
✍️بیداری ملت
@bidariymelat
(۱)
یاد شهدای بزرگوار آزادسازی سوسنگرد مقاوم گرامی باد
سردار فتحالله جعفری ::
اذعان سران رژیم بعث عراق به حماسههای شهید علی تجلایی در سوسنگرد
فرمانده نیروهای ایران در سوسنگرد که یک جوان آذری زبان است به تعبیر ما، یک جوان ایرانی و سپاهی بود. او درسی به افرادش داد که خیلی مهم است. دو راهکاری که داشت، "مقاومت یا شهادت"، در همهی لشکر 15 هزار نفری من اثر کرد و آن را به هم ریخت.
به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از آذربایجان شرقی، سردار فتحالله جعفری، از فرماندهان سپاه در سخنانی به تشریح چگونگی آزادسازی سوسنگرد پرداخته که متن آن درذیل آمده است.
نام سوسنگرد با نام "شهید علی تجلایی" و مقاومت او به هم گره خورده است، یعنی شما نمیتوانید نام علی را ببرید و نام سوسنگرد را نبرید، نام مقاومت را نبرید. نه از زبان خودم، بلکه میخواهم از زبان سرلشکر "خالد خلیل الدوری" فرمانده لشکر 2 زرهی رژیم بعث عراق این حرف را درباره شهید علی تجلایی بزنم؛ او که با یک لشکر مجهز 15 هزار نفری با شصت هفتاد تانک به سوسنگرد حمله کرد و علی با تعداد بسیار محدودی در مقابلش ایستاد. چی گفت؟ ببینید این حرف ما نیست، حرف فرمانده خالد است. خالد خلیل الدوری. الان روی ویلچر است. پای حرکت ندارد. نمیتواند با پای خود حرکت کند. خالد خلیل الدوری چی گفت؟ وقتی که در سوسنگرد از شهید تجلایی شکست خورد حرفی زد که برای ما مهم است. گفت: «فرمانده نیروهای ایران در سوسنگرد که یک جوان آذری زبان است به تعبیر ما، یک جوان ایرانی و سپاهی بود. او درسی به افرادش داد که خیلی مهم است. دو راهکاری که داشت، مقاومت یا شهادت، در همهی لشکر 15 هزار نفری من اثر کرد و آن را به هم ریخت».
دشمن سوسنگرد را میگیرد و میآید از ابوحمیزه و "کوت سیدعلی" عبور میکند و میآید به حمیدیه و آماده میشود بزند به اهواز، دو قرار میگذارد. یکی با فرمانده لشکر 5 مکانیزه قرار میگذارد که در اهواز الحاق بکند، که وی در جریان فتح خرمشهر اعدام شد، که صدام اعدامش کرد، یکی هم با "صابر المحمود" فرمانده لشکر که در شهر اهواز با هم ملاقات بکنند. ببینید سه لشکر دشمن از سه طرف حمله میکنند به شهر اهواز. با هم قرار میگذارند. چه کسی این قرار را میشکند، علی تجلایی. آنچنان قرار دشمن را میشکند که اصلاً استراتژی جنگ را به نفع ما عوض میکند.
ادامه دارد
🌹🌹 ولایتمداران 🌹🌹
(۲)
یاد شهدای آزادسازی سوسنگرد مقاوم گرامی باد
بینید نسل آینده ما نیازمند "علی تجلایی" است. همین تبریز که روسها آمدند محل گذرشان بود به طرف تهران. اگر تاریخ دیروز ما، تجلایی داشت، اجازه نمیداد روسها در تبریز برنامهریزی کنند. خیلی مهم است. برای تاریخ آیندهی ما تجلایی میماند و باید بماند.
خلیل الدوری میگفت: «اختلاف نیروهای لشکر من و سربازان من این است که حمله کردند و موفق نشدند. وقتی فشار میآمد عقبنشینی میکنند، فرار میکنند و این در رزمندگان بسیجی شما، در "علی تجلایی" عقبنشینی وجود ندارد؛ "یا مقاومت یا شهادت". همین کلمه ما را در سوسنگرد شکست داد. یعنی اگر من فرمانده تیپ 43 هستم، فرمانده 35 هستم، اگر شهید تجلایی نجنگیده بود، من اهواز را هم میگرفتم، ولی چه کنم روحیه نیروها و فرماندهان من با حضور آنها بی نتیجه بود.».
ببینید این حرف دشمن است. با هم برویم وارد صحنهی نبرد سوسنگرد بشویم، وقتی رفتیم وارد شهر سوسنگرد شدیم حرف خلیل الدوری را میفهمیم، وقتی مقاومت شهید تجلایی را ببینیم متوجه میشویم که چقدر حرف فرمانده خلیل الدوری مهم است. یک لشکر از تنگهی چزابه و پل سابله عبور کرد. در رودخانهی کرخه پل زد. تجلایی در رودخانهی سابله مقابلش ایستاد. مقاومت کرد. جنگید. هیجدهم آبان، نوزدهم آبان، بیستم آبان و بیستوسوم آبان و بعد آن برای تصرف شهر سوسنگرد، کار جدیدی کرد. شهر را در نظر گرفت یک خط و جبههای بین اهواز و سوسنگرد باز و سوسنگرد را محاصره کرد و آمد روستای ابوحمیزه را گرفت.
روستای ابوخمیزه پنج کیلومتر قبل از سوسنگرد است. یعنی طرف اهواز. از آن طرف هم تپههای اللهاکبر را گرفت، آمد رودخانهی کرخه و اینها را به هم متصل کرد. یعنی سوسنگرد افتاد در محاصره. از طرف دیگر از هویزه و بستان آمد هفتادمتری شهر، پنجاهمتری شهر و بالاخره وارد شهر شد. خوب شهر سوسنگرد شهری است که رودخانهای از کرخه منشعب میشود عبور میکند و میرود به طرف هور، یعنی یک رودخانهای شهر را قطع میکند. آمد داخل کوچهها. شهر در محاصره است. دشمن وارد بازار شد. وارد میدان شد. کنار رودخانه آمد. کوچهها را گرفت. محل استقراری است به نام مسجد جامع سوسنگرد. اینجا پایگاه استقامت و پایداری بود. در آغاز جنگ، مساجد، پایگاه بود. در آبادان، اهواز، خرمشهر، دزفول هم همینطور. مساجد شده بودند پایگاههای مقاومت. چون احتمال اینکه دشمن توپ و مهمات بریزد. بنابراین مساجد شده بودند پایگاههای اصلی. همه میدانستند که مساجد پایگاه است. زخمیها را میآوردند. مهمات میبردند. چون مساجد شاخهی مردمی داشت، شده بود محل مقاومت و مدافع شهر.
ادامه دارد
🌹🌹 ولایتمداران 🌹🌹
🌼احترام به پدر ومادرِ سردار زبانزد خاص و عام بود. مثل پروانه گرد وجود نازنین آنها می چرخید.
✍باتوجه به مَشغلهی کاری زیادی که داشت و دائم درسفر بود، اما به طرق مختلف خودش را به روستای مشهور (قنات ملک)می رساند و به دیدار آنها میرفت و کارهای آنها را انجام می داد
و دعای خیر پدر و مادر را باعث پیشرفت در زندگی و امور شخصی خود می دانست...