📰 دکه روزنامه| دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۱
✅شهدارایادکنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
✊او ایستاد پای امام زمان خویش ...
شهیدمدافع حرم میلادبذری
طلبه بسیجی، شهید
میلاد بدری در تاریخ ۱۳۷۴/۱/۶ در خانواده ای از طبقه متوسط جامعه چشم به هستی گشود.
نکته جالبی که در کودکی این شهید به چشم میخورد آن بود که مادر بزرگوارشان مقید بودند که با وضو به کودک خود شیر دهند.
در سنین جوانی به جهت علاقه شدید به روحانیت وارد عرصه تبلیغ مسائل دینی گردید. با شروع جنگ در سوریه و درک عمیق از نقشه شوم
آمریکا-صهیونیستی دشمن، شعله عشق به جهاد در قلب میلاد شعله ور شد.
سرانجام این سرباز مطیع ولایت در شب اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) به آرزوی دیرینه اش رسید و شهد شیرین شهادت نوشید
.
دست نوشته شهید:
وعده دیدار ما بهشت جاویدان الله “ان شاءالله” و در آخر دعا برای دیگران را فراموش نکنید
و برای سلامتی و ظهور حضرت حجت “عجل الله تعالی فرجه الشریف” دعا کنید و برای بنده حقیر طلب آمرزش کنید.
🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
✅شهدارایادکنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
✨فاطمه دو یا سه سالش بود که آقاجواد برایش پارچه سفید گلدار خرید. گفت: «خانم این چادر را برای دخترمان بدوز. بگذار بهمرور با چادر سر کردن آشنا شود.»
از آن به بعد هر وقت پدر و دختر میخواستند از خانه بیرون بروند، آقا جواد میگفت: «نمیخواهی بابا را خوشحال کنی؟» بعد فاطمه میدوید و چادر سر میکرد و میدوید جلوی بابا و میگفت «بابا خوشگل شدم؟» باباش قربانصدقهاش میرفت که خوشگل بودی، خوشگلتر شدی عزیزم. فاطمه ذوق میکرد.
یک روز چادرش را شُسته بودم و آماده نبود. گفتم: «امروز بدون چادر برو.» فاطمه نگران شد. گفت: «بابا ناراحت میشود.» بالاخره هم آقاجواد صبر کرد تا چادر خشک شود و بعد بروند بیرون.
وقتی آقا جواد نماز میخواند، دخترم پشت سر بابایش سجّاده پهن میکرد و همان چادر را سَر میکرد و به بابایش اقتدا میکرد و هر کاری بابایش میکرد، او هم انجام میداد.
راوی:همسرشهید
شهیدجوادمحمدی🌷
✅شهدارایادکنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری_شهدایی
🎥 روایت بندگی#عشق_شهادت
حاج حسین یکتا
✅شهدارایادکنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
سه روز، روزه گرفت. از او پرسیدم: چی شده؟ چرا غذا نمی خوری؟
گفت: دارم خودم را تنبیه می کنم. گفتم: مگر چکار کردی که خودت را تنبیه می کنی؟
گفت: یادت است آن روزی که بچه های تبلیغات لشکر، با دوربین، به گردان ما آمده بودند.
گفتم: خوب.
گفت: وقتی دوربین سمت من آمد، مرتب نشستم و موهایم را مرتب کردم. گفتم: خب، اشکالی دارد؟ آهی کشید و گفت: بعد ازمصاحبه فکر کردم، با خودم گفتم: ابراهیم! این مصاحبه ها را مگر چه کسی می بیند؟ آدم هایی مثل خودت. ولی با این حال، تو خودت را مرتب کردی و درست نشستی و مواظب رفتارت بودی، اما می دانی که سال هاست در مقابل دوربین خدا قرار داری و هرطور که می خواهی زندگی می کنی و هیچ وقت هم خودت را جمع و جور نکرده ای؟ این فکر مرا اذیت می کند که چرا بنده های خدا را به خدا ترجیح دادم؟
بنابراین خودم را تنبیه می کنم
✍ به نقل از : غلامرضاسالم محبوب
# شهید واحد اطلاعات عملیات
شهید_ابراهیم_محجوب🌷
✅شهدارایادکنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
صبحانهای كه به خلبانها میدادم، كره، مربا و پنیر بود. یك روز شهید كشوری مرا صدا زد گفت: فلانی!
گفتم: بله.
گفت: شما در یك منطقهی جنگی در مهمانسرا كار میكنید. پس باید بدانید مملكت ما در حال جنگ است و در تحریم اقتصادی به سر میبرد. شما نباید كره، مربا و پنیر را با هم به ما بدهید درست است كه ما باید با توپ و تانكهای دشمن بجنگیم ولی این دلیل نمیشود ما این گونه غذا بخوریم. شما باید یك روز به ما كره، روز دیگر پنیر و روز سوم به ما مربا بدهید. در سه روز باید از اینها استفاده كنیم وگرنه این اسراف است. من از شما خواهش میكنم كه این كار را نكنید. من گفتم: چشم.
شهید احمد کشوری🌷
✅شهدارایادکنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
ماجرای مدافع حرم گمنامی که بعد شهادت محل جنازه اش را به دوستانش نشان داد..
🔹️ پدر شهید سید میلاد مصطفوی درباره شهادت پسرش میگوید:
◇ در اوج درگیری بعد از رشادتهای به یادماندنی در ۲۵ مهر ۱۳۹۴ در با اصابت گلوله قناصه به گلویش در جنوب حلب شهید شد و به خواسته قلبیاش رسید اما پیکرش نیامد.
◇ آنقدر آتش دشمن سنگین بود که همرزمانش فقط توانسته بودند پیکرش را چندصد متر عقب بیاورند و در پستویی زیر شاخ و برگ درختان زیتون پنهان کنند.
🔹️ دو سه هفتهای از شهادتش گذشت و خبری از جنازه پسرم نشد.
◇ شنیدم که یکی دو بار رفتند برای انتقال پیکر اما میلاد در جایی که نشان کرده بودند نبود تا اینکه دو شب متوالی به خواب همرزمش میآید و میگوید « دوست داشتم همین جا پیش عمه جانم حضرت زینب(س) بمانم اما بابام خیلی اذیت میشه فقط و فقط به خاطر بابا انشاءالله خیلی زود برمیگردم » و نام و نشان جایی که بود را میدهد.
این خواب راهی شد برای یافتن پیکر سید میلاد اما پیکری بیسر و بیدست و بیپا.
#شهید_مدافع_حرم
شهید_سید_میلاد_مصطفوی
✅شهدارایادکنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
#مناجات_شبانه 🌙
از نوع دڪترای فیزیڪ پلاسما از ڪالیفرنیا
خدایا . . .
نمی دانم هدف من از زندگی چیست.
عالم و مافیا مرا راضی نمی ڪند .
مردم را می بینم ڪہ به هر سو می دوند ،
ڪار می ڪنند ، زحمت می ڪشند ،
تا بہ نقطہ ای برسند
ڪہ بہ آن چشم دوختہ اند .
ولی ای خدای بزرگ ،
از چیزهایی ڪہ
دیگران بہ دنبال آن می روند بیزارم .
اگر چہ بیش از دیگران می دوم و
ڪار می ڪنم ،
اگر چہ استراحت شب و نشاط روز را
فدای فعالیت و ڪار ڪرده و می ڪنم ،
ولی نتیجہ ی آن مرا خشنود می ڪند .
📚 نیایش های شهید دڪتر مصطفی چمران ، ص ۲۳
✅شهدا را یاد کنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت فرزند شهید ناصری از مناجات عاشقانه حاج قاسم با خدا
🔺 حاج قاسم ارتباط عاشقانه خاصی با خدا داشتند
🏳 بخشی از ویژهبرنامه #مثل_پدر
✅شهدا را یاد کنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
گفتمڪاشمیشدمنمهمراهتبیام
جبهہ،لبخندیزدوگفت؛هیچمیدونی
سیاهیِچادرتوازسرخیِخونِمنڪوبنده
تره؟!..
حجابتورعایتڪنی؛مبارزتوانجام
دادی:))!♥️..
همسر#شهید_محمدرضا_نظافت🌷
یاد شهدا با ذکر صلوات🌸
✅شهدا را یاد کنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim
🌷🕊🍃
🌿اسمش افشین بود. گفت از این اسم خوشم نمی آید،سوسولیه!
ترکیب هایی از اسم محمد و دوازده امام نوشت و ریخت داخل یک ظرف و قرعه انداخت. بار اول محمد هادی آمد، بار دوم و سوم هم.
از آن روز نامش شد محمد هادی.🌹
🔹و چه زیبا مناجات می کرد:
خدایا من خواهان شهادتم نه به این معنی که از زندگی کردن در دنیا خسته شده ام. خدا یا می خواهم گناهانم به وسیله رنج کشیدن در راه تو و دادن چند قطره خون ناقابلم به خاطر تو، پاک گردد.
خدایا شاهد باش که از تمامی مظاهر دنیا بریدم تا بیشتر به تو نزدیک شوم و به تو بپیوندم. خدایا شاهد باش به عشق تو در مسیر تو حرکت کردم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار دارم.
#شهید_محمدهادی_استوار
#شهدای_فارس
✅شهدا را یاد کنیم
https://eitaa.com/shohadarayadkonim