#ـۺاٻد‌ٺلنگر |📲 یڪ‌جاسوس‌اسرائیلے اجیرشدشهیدچمرانو‌ترور‌کنہ ! بعدازیڪ‌هفتہ‌تعقیب‌ومراقبٺ عاشق❤️رفتاروڪردارشون‌شد (: انصافاًیڪ‌هفتہ‌مراقب‌ما‌باشن چطورمیشہ؟!🤔 عاشق‌دین‌ومذهب‌ما‌میشن‌یا ... ؟! #کجاے‌کاࢪیم ¿! ↳| @shohaday_110

چرا لفت!!؟😢

کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی کجایید ای سبک روحان عاشق پرنده تر ز مراغان هوایی..❤️ #گاهی_نگاهی.. ↳| @shohaday_110

راه ‌رشد‌ فقط‌ از سختی‌ میگذره و‌ منم ‌باید ‌از ‌خودم ‌و ‌خونواده‌م ڪه‌ دوستشون ‌دارم‌ بگذرم .. آدم ‌باید‌ هیچ ‌بشه ‌تا‌ به ‌خدا‌ برسه ! اول ‌توپ ‌خورد ‌زمین ‌بعد ‌رفت ‌آسمون.. :) #شهید‌مصطفی‌صدرزاده |🥀 ↳| @shohaday_110

●• از‌وقتـےسھ‌سالہ‌رَڣت...😭 دیگھ‌‌برا‌همیشھ‌‌رَفٺ‌داداش‌پیش‌تو‌آبروم @shohaday_110

•° عشق رازیست ڪہ تنها بہ خدا باید گفتـــ ... دلم یڪـــ دنیـا میخـواهد شبیـہ دنیاے شـما ڪـہ همـہ چیــزش بـوے خــــدا بدهـد... ↳| @shohaday_110

•• #دل وقتۍ میگیره‌ بخشۍ از وجودش #اشڪ میشه میریزه تو چشم‌هـــا. حالا وقتۍ جلوۍ این اشڪ رو بگیرۍ، فشارش بہ ڪی میاد؟ #دل! نذار تنگ‌تـــر از این بشه دلت گریه ڪن! ولۍتو"خلوت".. بین #خودت و #خدا♥️ #خداآرامش‌بخش‌دل‌هاست...

🌾از قدیم گفته اند: "خاک سرد است؛#وقتی آن‌هایی را که خیلی دوستشان داریداز دست بدهید، کم کم آرام #می‌شوید" 🌾ماه‌ها از #رفتنت می‌گذرد.. از آن سحرگاهی که با شنیدن خبر #شهادتت،بغضی سنگین بر دیواره گلویمان چنگ انداخت و حس تلخ یتیمی،پیکر #لرزانمان را در آغوش فشرد. 🌾داغ رفتنت #هنوز تازه است حاج قاسم!این داغ ، روی سینه‌مان سنگینی می‌کند.خاکِ تو سرد نیست !#گرمِ گرم است.. سردار دل ها حاج #شهید_قاسم_سلیمانی 🌷

هميشــه ميگفت: بــراے خـدمـت به خــــدا و بنــدگانــش ، بايد بدنے قوے داشــته باشــــيم. مرتــب دعـا ميڪـرد ڪـه: خـدايا بدنــم را براے خـدمــت ڪـردن به خــودت قـوے ڪن. 🌷 شهید ابراهیم هادے 🌷 #دفاع_مقدس

#ڪلام‌شهید بہ‌خدا‌قسم‌پایاݩ‌‌زندگےبجــز‌شہادٺ‌ ‌نمےشود🤞🏼🕊 @shohaday_110 🌿✨

#السلام‌علیک‌یاایهاالرئوف #السلام_علیک_یاامام_رئوف #یاامام_رضاجانم😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ 🏴 @shohaday_110

🔰مداحی شهید بابائی از ساختمان عملیات که آمدیم بیرون، راننده اش را فرستاد تا بقیه را برساند. وقتی دسته عزاداری را از دور دید که متشکل از کادر و پرسنل نیروی هوائی بودند، نشست زمین. پوتین هایش را در آورده، آنها را به هم گره زد و به گردنش انداخت. آن روز حُرّی شده بود برای خودش. صدای نوحه اش که از میان جمعیت بلند شد، دسته عزاداری حرکت کرد به سمت مسجد پایگاه. 🗣راوی: سرهنگ خلبان فضل الله نیا 🏴 @shohaday_110