eitaa logo
•ڪاڹاݪ شھداے‌گمناݦ•🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
4.3هزار ویدیو
67 فایل
کپی مطالب≡صلوات به نیت ظهور امام زمان ارتباط با ما↯ @Shahidgomnam_s کانال دوم↯ @BeainolHarameain ڪانـاݪ‌روضـہ‌امـون↯ @madahenab ناشناسمون↯ https://harfeto.timefriend.net/16670756367677
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟رفیق مثل رسول 🌟۴۲ ترم تهیه یا آموزش عمومی که تمام شد، برای مراسم افتتاحیه آمادهدشدیم،هم زمان بود با مراسم اختتامیه بچه های دوره قبل.محمودرضا بیضایی، مرتضی مسیب زاده،حسن غفاری و محمد قریب از بچه های دوره قبل بودند که باهم آشنا شدیم.شیرینی لهجه آذری محمودرضا و مرتضی از آن طعمهایی بود که به دل می‌نشست. راپل یکی از برنامه های مراسم بود.من هم رفتم ثبت نام کردم. تمام محوطه صبحگاه نیروها ایستاده بودند و منتظر اجرای برنامه بودند. گره ها که بسته شد و روی طناب جاگیر شدم،با استیل هلی برد پایین آمدم، سریع وارونه شدم.سرم به سمت زمین بود،دست هایم را باز کردم و به یاد آموزش های آقا مرتضی مثل یک فرشته به سمت پایین می آمدم.جمله آخر آقا مرتضی بهترین چیزی بود که به ذهنم می آمد . (گاهی برای پرواز و اوج گرفتن باید برای انجام کار خیر یا گرفتن دستی خیلی پایین بیایید) حدود نیم متری با زمین فاصله داشتم.با محکم کردن طنابی که در دستم داشتم،ترمز کردم.پاهایم که به زمین رسید ،قرص و محکم با کمترین لرزش سرجای خودم ایستادم.محمد قریب که بیشتر از همه برای آمدن من پای کار مخالفت کرد،از اولین کسانی بود که جلو آمد و گفت:(گل کاشتی پسر عالی بود). آخر هفته یکی دو روز مرخصی داشتیم که فرصت خوبی برای دیدن خانواده و دوستان بود.اتفاق خوبی که افتاد،بحث جابجایی خانه و آمدن ما به شهرک محلاتی بود. باید میرفتیم داخل یک آپارتمان، آن هم طبقه چهارم.گاهی به شوخی میگفتم (رسما اومدیم تو بغل خدا). 🌟رفیق مثل رسول 🌟۴۳ به واسطه صابر و رضا کم کم با بچه های بیشتری آشنا شدم. یخ دوستی بین من و امین با شوخی های امین باز شد‌.این اخلاقش را دوست داشتم،اگر هم کسی با او شوخی می‌کرد، ناراحت نمیشد. دوره تخصصی تخریب را دانشگاه تازه تمام کرده بودم.احمد به عنوان مسئول عملیات حوزه به من پیشنهادداد که بیا به عنوان مربی تخریب اصول اولیه و عمومی، این تخصص را داخل پایگاه بسیج آموزش بده.آموزش راپل را خودم پیشنهاد دادم.بالای شهرک محلاتی پارک جنگلی بود ،ارتفاع این منبع از سطح زمین بهترین محل برای آموزش راپل بود.همین آموزش راپل اولین بهانه برای شروع دوستی با مهدی بود.با احمد،رضا، امین و مهدی برای آموزش قرار گذاشته بودیم. کوتاه‌ترین زمانی که برای مرخصی یا استراحت داشتم،حتما خودم را به جمع دوستان می‌رساندم.ما برای تحکیم این رفاقت و ادامه پیداکردنش باهم یک قرار گذاشتیم و آن اینکه در جمع از چیزهایی که به اعتقادات یا رابطه مان صدمه میزند،واقعا پرهیز کنیم. روی بحث نامحرم،به صفر و حداقل رساندن غیبت،رعایت حریم شخصی و خانوادگی بچه ها اصول ساده ای بود که رعایتش حتی خیال خانواده را راحت کرده بود. همه ما مجرد بودیم. پدرومادر هرکدام از ما که به سفر میرفت،همگی به خانه شان میرفتیم.برای خودمان یک کد درست کرده بودیم،می‌گفتیم خانه فلانی چال شده.و البته آخرین روز خانه را تمیز و مرتب تحویل مادرها می‌دادیم. مادر خرج این دورهمی ها امین و رضا بودند.آشپزخانه هم کامل به امین سپرده می شد. یک پک کامل از فیلم های اکشن،جنگلی و گاهی وحشتناک هم داشتیم که به روز کردن این فیلم ها به عهده من و یکی از بچه ها بود.خرید تنقلات و میوه هم نسبت بودجه ای که داشتیم به یکی از بچه ها سپرده میشد .جالب بود ،گاهی برای یک عصرانه ساده، هرکدام چیزی تهیه میکردیم،یک نفر تخم مرغ،نفربعدی گوجه فرنگی یا سوسیس و یک نفر هم نان میخرید. صمیمیت و رفاقت بین ما با سفرهایی که رفتیم،بیشتر شد.اولین بار باهم قرار گذاشتیم به شهرکرد برویم.هماهنگی محل اسکان بستگی به موقعیت پدرها داشت.جا که مشخص شد ،راهی شدیم. به سمت خانه ای که گرفته بودیم ،رفتیم.همه خستگی مأموریت، رانندگی و طولانی شدن راه با خوردن شام برطرف شد.امین روی هیزم برای ما استانبولی درست کرده بود.عطر و طعم خوبی داشت.درب پشتی به زاینده رود باز می‌شد.واقعا موقعیت خانه جای خیلی قشنگی بود.برای وعده ناهار ماهی خریدیم.قرار شد من و امین ماهی ها را داخل آب رودخانه پاک کنیم. خنده های از ته دل ما بیشتر از ماهی خوردن برای ما لذت داشت.رضا هم از هر فرصتی برای عکاسی استفاده می‌کرد.نگاه به آن عکسها همیشه منحنی خنده را روی صورت همه ما نقاشی می‌کند. 🌟رفیق مثل رسول 🌟۴۴ سه روز در شهرکرد بودیم.مسیر برگشت یک توقف کوتاه اصفهان داشتیم.سرظهر رسیدیم.هوا خیلی گرم بود.برای خوردن ناهار و سوغاتی خریدن به میدان نقش جهان رفتیم.برای رفع خستگی و فرار از گرما،گوشه ای زیر سایه آفتاب گیر مغازه ها نشستیم.نگاهم به بچه هایی افتاد که برای آب بازی داخل حوض بزرگ وسط میدان رفته بودند.به امین گفتم:یک راه حل برای خنک شدن پیدا کردم بریم؟پنج شش نفری رفتیم داخل حوض وسط میدان نقش جهان.بچه ها از دیدن ما سر ذوق آمده بودند و بیشتر مشغول آب بازی شدند.چند توریستی که از کنار ما رد شدند هم شروع کردند به عکاسی. اولین سفر ما با یک زیارت شیرین و پابوسی کریمه ا
هل بیت،حضرت معصومه س تمام شد.نصیحت مامان درست بود.دوستی ها در سفر محک می‌خورد. همراهی ،معرفت و خلق خوش بهترین سوغاتی بود که از بچه ها داشتم.این سوغات گره رفاقت را بین ما محکم تر کرد و من شاکر به درگاه خدا بودم. تعدادی از بچه های دوره قبل برای گذراندن دوره تخصصی زبان عربی و تکمیل دوره مربی گری به دانشگاه امام حسین ع آمده بودند و این فرصت خوبی بود که از آن ها فوت و فن کار را یاد بگیرم.شروع دوره های مربی گری یکی از بهترین دوره ها برای من بود.محمودرضا بیضایی و حسن غفاری دوره مربی گری سلاح را داشتند و تمام ریزه کاری ها را با سخاوت آموزش دادند.اکبر شهریاری دوره مربی گری تاکتیک را داشت.بهترین نکات را در مورد استتار،اختفاء و آشنایی با عوارض زمین،کار با قطب نما و....در کنار دست شهریاری یاد گرفتم. آشنایی با حسین به من کمک می‌کرد طرح های بهتری را کار کنم .کارم وقتی به چشم آمد که حامد از ما خواست یک جزوه طرح درس برای ورودی های جدید تهیه کنیم.‌ تحولات مختلف سیاسی،قد علم کردن جناح های سیاسی،آخرین روزهای سال را با کلی تحلیل و تفکر چپ و راست،به سال جدید سپرد. سال جدید با پیام نوروزی رهبری و صحبت های روز اول فروردین ایشان در حرم مطهر امام رضا ع برای همه ما مسیر و نقشه راهی را مشخص کرد که باید با بصیرت داخل آن قدم می‌گذاشتیم. امسال را باید به قول بزرگ ترها با حواس جمع پیش می بردیم.بالا بردن سطح بینش و آگاهی،یکی از مهم ترین وظایف ما بود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ۶۳-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَخْفَيْتُ لَهُ ضَوْءَ النَّهَارِ مِنْ عِبَادِكَ وَ بَارَزْتُ بِهِ فِي ظُلْمَةِ اللَّيْلِ جُرْأَةً مِنِّي عَلَيْكَ عَلَى أَنِّي أَعْلَمُ أَنَّ السِّرَّ عِنْدَكَ عَلَانِيَةٌ وَ أَنَّ الْخَفِيَّةَ عِنْدَكَ بَارِزَةٌ وَ أَنَّهُ لَنْ يَمْنَعَنِي مِنْكَ مَانِعٌ وَ لَا يَنْفَعُنِي عِنْدَكَ نَافِعٌ مِنْ مَالٍ وَ بَنِينٍ إِلَّا أَنْ أَتَيْتُكَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ. بند ۶۳: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که در روشنایی روز، خود را از دید بندگانت پنهان کردم و در تاریکی شب، با جسارت در پیشگاهت آشکارا مرتکب آن شدم، با آنکه میدانستم سرّ پیش تو آشکار است و پنهان، نزد تو هویداست و اینکه هیچ مانعی از تو باز نمیدارد و چیزی از مال و اولاد پیش تو به من سودی نمیبخشد مگر این که با قلب سلیم نزد تو آیم، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! @shohaday_gommnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◖🖐🏻♥️◗ اقای عزیز ما اقای اباعبدالله ما دوست داریم...♥️ ‹ ♥️⇢ › ‹ 🎞⇢ › کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
✨﷽✨ 💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی.... 💠 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 💠(عج)💠 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ @shohaday_gommnam
◖🕊♥️◗ عَزیزعَلَیَّ‌اَنْ‌اَرَی‌الْخَلْقَ‌وَلاتُر؎ چہ‌انتظارۍ‌دارند،چشم‌های‌پرگنـٰاهم‌دیـدن‌تو…!:) ‹ ♥️⇢ › ‹ 🕊⇢ ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🥀 بسم رب الفاطمه علیه السلام🥀 🌺 فردا روز جمعه است برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا. 🎁هدیه به امام ره و شهدا تعجیل در ظهور امام زمان عج و سلامتی رهبر عزیزمون و هدیه به تمامی شهدا و شهدای گمنام حاجت روایی عزیزان و هدیه به تمامی اموات عالم و پدران و مادران شهدا و اموات گروه و هدیه به روح پدر بزرگوارم و به نیت ازدواج جوانان و فرزند دار شدن پدر و مادر ها و سالگرد شهادت شهیدانی که در این ماه به شهادت رسیدند. 🕊سالروز شهادت شهید جستجوگر نور عباس صابری شهید مدافع حرم شعبان نصیری شهید مدافع حرم قربان نجفی 🗓امروز سالروز شهادت 🕊سالروز شهادت شهید مدافع حرم سعید قارلُقی (مهندس مرتضی) 💐سالروز شهادت شهید مدافع حرم "سید جاسم نوری" 🕊شهید مدافع حرم منوچهر سعیدی 🕊سالروز شهادت شهید مدافع حرم ختم قرآن برگزار می‌شود. 🌺🌺🌺🌺🌺 مهلت قرائت تا جمعه هفته آینده. 🌺🌺🌺🌺🌺 جزء ۱.✅ جزء ۲✅ جزء ۳✅ جزء ۴.✅ جزء ۵.✅ جزء ۶.✅ جزء ۷.✅ جزء ۸.✅ جزء ۹✅ جزء ۱۰✅ جزء ۱۱✅ جزء ۱۲.✅ جزء ۱۳✅ جزء ۱۴✅ جزء ۱۵.✅ جزء ۱۶✅ جزء ۱۷.✅ جزء ۱۸✅ جزء ۱۹.✅ جزء ۲۰.✅ جزء ۲۱.✅ جزء ۲۲✅ جزء ۲۳✅ جزء ۲۴✅ جزء ۲۵.✅ جزء ۲۶✅ جزء ۲۷✅ جزء ۲۸✅ جزء ۲۹.✅ جز ۳۰.✅ لطفا جزء مورد نظر را اعلام بفرمایید. @rogaye_khaton315 اجر همه شما بزرگواران با حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃 کانال شهدای گمنام 👇 @shohaday_gommnam ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا