📸 #گزارش_تصویری | #مهمان_شهدا
🔹 جلسه تشریح برنامه ها و اهداف سال 1403 شورای ستاد و امامان روستاهای قرارگاه پیشرفت و آبادانی سپاه حضرت ولی عصر (عج) خوزستان با حضور سردار معین پور در سالن جلسات زیارتگاه شهدای هویزه برگزار شد.
🔹 پیش از آغاز این جلسه سردار محمود معین پور در بدو ورود به زیارتگاه به مقام شامخ شهدا و مادران شهدای کربلای هویزه ادای احترام کرد.
#اخبار_هویزه
#در_راه_فتح_قله_ایم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
📍#معرفی_کتاب |
📚 تبلیغ اسلام از هویزه تا انگلیس
🔺 پروفسور ژان کوپر یکی از اساتید مسیحی و انگلیسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. حامد نهج البلاغه را ترجمه کرد و به او داد. وقتی کوپر مطالب نهجالبلاغه را خواند به حامد گفت: این مرد علم عجیبی دارد، تمام صحبتهایش بر مبنای اصول روانشناسی است. آیا میشود او را ملاقات کرد؟
🔻 حامد گفت: او رهبر ماست که 13 قرن پیش زندگی می کرد. باورش برای پروفسور سخت بود. پس از طی جلسات مختلف درباره اسلام و شیعه با حامد، به مذهب شیعه ایمان آورد و در انگلیس موسسهای برای تبلیغ شیعه تاسیس کرد. مدتی بعد پرفسور توسط عوامل نظام سرمایه داری ترور شد.
🔺 ادامه این ماجرا را در کتاب #برادر_حامد
سرگذشت و خاطرات شهید حامد جرفی بخشدار هویزه بخوانید...
⬅️ کاری از انتشارات کرخه نور (موسسه معراج اندیشه پویا)
✍️ نوشته معصومه محمدپور
🔺 عرضه در جبهه مارکت ⬇️
https://jebhemarket.com/the-book-of-brother-hamed-s-biography-and-memoirs-of-martyr-hamed-jarfi-by-azam-mohammadpour
#سردارشهیدحامدجرفی
#کربلایخونینهویزه
#اخبار_هویزه
#در_راه_فتح_قله_ایم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
🕊 بی پناه که شدی صدایش کن
او "#حسیـنِ"وترالموتور است
میداند تک و تنها شدن یعنی چه!
در آغوشت میگیرد...
#کربلا
#شب_جمعه
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
هدایت شده از ستاد مرکزی راهیان نور
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری | #هویزه
🔸دلگیر نباش!
دلت که گیر باشد رها نمیشوی؛
یادت باشد ...
خدا بندگانش را با آنچه بدان دل بسته اند می آزماید..
•شعارسال راهیان نور•
#در_راه_فتح_قله_ایم
#ستادمرکزیراهیاننورکشور
@rahianenoor_news
📣 #اطلاع_رسانی | #مراسم
🔲 بزرگداشت هفتمین روز درگذشت مجاهد نستوه و انقلابی
حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ #صادق_کرمانشاهی
(همرزم #شهید_علم_الهدی در دوران مبارزات انقلاب)
🎙 سخنران: آیت الله حسن زاده (نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری)
🎤 مرثیه سرا: حاج صادق آهنگران
⏱ زمان: جمعه 31 فروردین 1403- ساعت 9 لغایت 11 صبح
🕌 مکان: اهواز- خیابان امام خمینی (ره)-مسجد آیت الله جزایری
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
شهدای هویزه
📣 #اطلاع_رسانی | #مراسم 🔲 بزرگداشت هفتمین روز درگذشت مجاهد نستوه و انقلابی حجت الاسلام والمسلمین حا
📝 #خاطره |#سید_حسین
🔹 همچنان۱۳۵۷ سالی پر التهاب و پرماجرا بود. رژیم شاهنشاهی اما تقلا می کرد شاید دیرتر جان بکند. حکومت نظامی داشت مشکل ساز می شد. خیلی از شهرها پر شده بود از تانک و زره پوش.
حسین [علم الهدی] با چند تا از رفقاش ساعت 9 شب رفتند حساس ترین جای شهر.
منزل فرماندار نظامی، صداوسیما، استانداری و خیلی ساختمان های مهمی آنجا بود.
با مأمورها دسته به یقه شدند. آخه مأمورها اسلحه هایشان را نمی دادند به حسین و رفقا!!! دعوا بالا گرفت. بقیه سربازها خبردار شدند… تیراندازی پشت تیراندازی…
🔹همه در رفتند جز حسین. کلتش را انداخت لای درخت ها و الفرار…
یک کیلومتری دوید بی فایده بود، محاصره و بعدش هم متأسفانه شاید آخرین دستگیری.
دفعه دومی بود که از اول حکومت نظامی دستگیر شده بود.
دفعه قبل سر یک ماجرای معمولی و کوچولو، زود هم آزادش کرده بودند. دو روز قبل. این دفعه اما درگیری مسلحانه آن هم نزدیک خانه فرماندار. انداختندش توی پادگان، مقر حکومت نظامی.
🔹 گفته بود حمیدم. سید حمید علم الهدی. اسم دوم و تشکیلاتی برادرش محمدحسن، حمید بود.
قانون حکومت نظامی این بود کسی سه بار دستگیر می شد اعدام…. حمید اما تا حالا خوب در رفته بود.
🔹 #صادق_کرمانشاهی را با لیستی از رفقای تشکیلاتیش دستگیر کرده بودند. چند روز قبل از حسین.
حسین که دستگیر شد و گفته بود حمیدم. برای صادق داستان شد. بیچاره را شکنجه کرده بودند اساسی.
🔹 «راستش را بگو با حمید علم الهدی چه رابطه ای داری و چی کار می کنین؟»
شکنجه فایده نداشت. با هم روبه رویمان کردند. گفتم این کیه دیگه؟! من که نمی شناسمش!!
حالا نوبت حسین بود. طفلک از بس شکنجه اش کرده بودند از حال رفت. انداختندش گوشه پادگان.
غریبه غریبه هم بود آدم دلش می سوخت. رفتم سراغش. یعنی می خواهم آب براش ببرم.
بی حال گفت یادت باشه من حمیدم! تازه دوزاریم افتاد؛ البته دیدم یکی از مأمورها هم عینهو میرغضب بالا سرم وایساده.
به به تو که گفتی نمی شناسیش؟!!!
قیافه ام کاملا حق به جانب شد…. گفتم اگه یکی داره از تشنگی می میره باید اسمش رو بلد باشی تا بهش آب بدی؟!!
توی دلم البته گفتم مگه فکر کردی منم ساواکیم؟!!
به زبان نیاوردم اما…
#شهید_علم_الهدی
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh