eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.4هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3.1هزار ویدیو
43 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
💫یادی از سردار شهید دکتر خانمیرزا استواری 💫 🌷می دانستم روی حرف من حرف نمی زند، اجازه رفتن به او نمی دادم. شب خواب بودم، فرزند کوچکم، محمد حسن، روی دستم خوابیده بود. از خواب پریدم، دیدم آقایی نورانی در چهار چوب در خانه ایستاده. ناخودآگاه گفتم: یا صاحب الزمان، سلام. آقا جواب سلام مرا ندادند. بار دیگر سلام کردم و باز هم سکوت حضرت جوابم بود. برای بار سوم سلام کردم و گفتم: آقا چرا جواب این بنده حقیر را نمی دهی؟ آقا سلامم را جواب داد و فرمودند: «تو چرا مانع فرمانده لشکر صاحب الزمان شدی؟» دست روی چشم گذاشتم و گفتم چشم و ادامه دادم: آخه پسرم مث آب کش سوراخ سوراخ شده، او را به من ببخشین! یک استکان چایی به من دادند و فرمودند: این شربت شهادت است، بنوش! سه خط نوشتند و به دست من دادند و فرمودند: این را به خانمیرزا بده و دیگر مانع فرمانده لشکر صاحب الزمان نشو! اگر به خانمیرزا اجازه ندهی روز قیامت، از مادرم، زهرا(س) می خواهم به تو پشت کند. دستم را روی چشم گذاشتم و گفتم: من و خانمیرزا فدای امام زمان(عج)... 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻گفت‌وگوی خواندنی خبرنگار حوزه‌نیوز با حجت الاسلام محسن پاکدامن ❇️ از لحظات درگیری با ضارب تا دلتنگی برای رفقای شهیدش ◻️ حجت الاسلام محسن پاکدامن: آن ملعون وقتی اول شهید دارایی را زد متوجه نشدم، اما دیدم که حجت الاسلام اصلانی را بی هوا و مظلومانه شهید کرد. سپس به من حمله کرد و زمین خوردم و در همین حال با هر ضربه اش یک یا حسین(ع) می گفتم. ◻️ چون در هنگام مقابله و دفاع در حال دور زدن بودم، رو به گنبد حضرت شدم و در همان لحظه، او که ضربه آخر را کاری زد، گفتم یا امام رضا(ع). در این حال قاتل دو شهید بزرگوار که در حالت نیم خیز بود، بلند شد و یک لحظه حواسش پرت شد و پنج شش متر از من فاصله گرفت. آن لحظه متوجه نشدم که چرا این اتفاق افتاد، اما احساس می کردم که می خواهد برگردد و چون مقاومت می کردم و شعار می دادم، نسبت به من بغض کرده بود، ولی این را دیدم که امام هشتم به نوعی چشم و گوشش را کور و کر کردند و به فریادم رسیدند. ◻️  حجج اسلام شهیدان اصلانی و دارایی شهید خدمت و محراب بودند. من ارتباط زیادی با شهید اصلانی داشتم و از شجاعت، شهامت و اخلاص او بسیار یادگرفتم و نکته دیگر، مردم داری شهید اصلانی است. 🍃🌷🍃🌷 https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی* 🔹گرامیداشت سالگرد شهادت شهید محمد علی فرهادیان فرد🔹 🎙سخنران: *حجت الاسلام پور ابراهیم* برادر *کربلایی مجتبی نادرزاده* 💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۸ اردیبهشت / از ساعت ۱۷.۴۵* ⬇️⬇️⬇️⬇️ 🚨👈 *مراسم طبق دستورالعمل ستاد استانی کرونادر و با رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی برگزار می‌شود* 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
🌙 🗓 🌹 حسن بادرام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💔🥀 🍃جاده زندگے ام... بدجور بہ پیچ و خم افتاده! دلم محتاج نیــم‌نگاهے از شماست؛ ...🥀🕊️ اجابت ڪن دل خستہ ام را...💔 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
📌یه شب رفتیم توی خانه هایی که شده بود، تا از اونجا به دفاع از شهر پرداخته و جلوی نفوذ به شهر رو بگیریم. فرمانده مون گفت: می تونین از وسایل خانه ها مث استفاده کنین. شب که خواستیم بخوابیم، دیدم علیرضا بدون و ملحفه توی خوابید ، گفتم چرا از ملحفه استفاده نمی کنی؟ علیرضا گفت: شاید صاحب خانه راضی نباشه ... 📌علیرضا آماده شد بریم ... توی راه یکی از بچه ها بهش آجیل تعارف کرد . علیرضا گفت: من فقط بادام می خورم، می خوام وقتی حمله کرد، کم نیارم... علیرضا قلی پور 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌹🌹🌹🌹🌹: *داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * * راننده پایین می پرد و با صدای بلند می گوید: لشکر امام زمان عقب نمونه ..بجنب که غذا سرد شد. و بعد که حاجی را می‌بیند بهصدایش قوت می دهد: «برای سلامتی حاج مهدی صلوات» صدای صلوات بچه‌ها در اطراف می پیچد. حاجی به راننده نزدیک می شود و با لبخند می گوید: «مومن رعایت حال بچه ها را بکن امشب عملیاته! نکنه این بنده خدا ها را گرسنه بفرستی جلو. آیا تا فردا ظهر چیزی برای خوردن پیدا نشه» _حاجی جون نگران نباش این ها زرنگ تر از اونی هستند که فکر میکنید. آخه خودت بگو کسی که عراقی ها حریفش نشن ،یک بشقاب غذا حریفش میشه ؟ حاجی باز می خندد: _تو دیگه چرا..!!؟ تویی که چند وعده غذا هم سیرت نمی کنه..! راننده بابا لطفی عرق پیشانی اش را پاک میکند دست از کار می‌کشد و به حاجی نگاه می‌کند: _دیدی حاجی ..شاهد از غیب رسید ..ایناهاش! هنوز حرف راننده تمام نشده بود که صدای مهیب انفجاری آرامش فضا را در هم می پیچد.نوجوان بسیجی چفیه برگردن فریاد میزند و به طرف اسکله میرود. «ماهی گیر افتاد توی آب.. برسید بهشت کمک کنید» حاجی درنگ نمی‌کند و به طرف اسکله می دود. بسیجی ماهیگیر توی آب افتاده و دست و پا می‌زند.از حرکاتش معلوم است که شنا بلد است اما تجهیزاتش آنقدر سنگین است که نمی گذارد روی آب بماند.حاجی با شتاب کلاه و اسلحه اش را به گوشه پرت میکند.می‌خواهد در آب بپرد که یکی پیش دستی می کند و خود را در آب می اندازد. حاجی روی اسکله ایستاده. خون توی صورتش می رود. خود را میخورد و دست تکان میدهد. ولی سر و صدای او در ازدحام نیروها گم می شود. یک مرتبه طنابی از بالای سر بچه ها داخل آب پرتاب می شود. همه سکوت میکنند.دست ها به طرف طناب می رود و بسیجی ماهیگیر به کنار ساحل کشیده می شود. از آب بیرونش می آورند. به سختی نفس میکشد . دارد.... •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🔻طیب تو عاقبت بخیر شدی، دعا کن ما هم عاقبت بخیر بشیم... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از سردار شهید دکتر خانمیرزا استواری 💫 🌷خبر عملیات کربلای 8 که رسید با عصا خودم را به منطقه رساندم. با اصرار "حاج مجید سپاسی" را راضی کردم تا نقطه رهایی گردان ها بروم. عملیات که شروع شد، عراق زمین و آسمان را با آتش بهم دوخت. همان جا "خانمیرزا استواری" یار قدیم جبهه ام به سمتم آمد. به سختی من را در آغوشش گرفت. چیزی مثل التماس در نگاهش بود که برگرد عقب. شهادت را به عینه در چشمانش می دیدم و دلم می خواست او را تنگ تنگ در بغلم بگیرم ولی نمی توانستم. لحظه وداع سختی بود و از آن سخت تر این جمله اش بود که گفت: از این مدافعه بی فتح بر نمی گردیم... مگر که مرکب ما بی سوار برگردد... از لبه ي خاکریز خودش را بالا کشید و شروع به دویدن کرد. پشت بیسیم نشستم و شروع کردم با جلو تماس گرفتن. هرچی می گفتم خانمیرزا رسید، می گفتن نه! بچه ها می گفتن وقتی به سمت ما می آمد چند تا خمپاره کنارش به زمین خورد، ترکش تو گردنش فرو رفته و خون زیادی از دست داده بود، اما با دُو خودش را به ما رساند و افتاد... 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت حاج مهدی رسولی از کسی که حاج قاسم را دفن کرده و ایشان را در خواب می‌بیند و از ایشان سوالاتی میکنن که مهم ترین سوال ایشان از این بود که لحظه انفجار چه حالی داشتی حاجی؟ 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🔰 | 🔻امام‌ خامنه‌ای:دشمنان میخواهند  یاد شهدا احیا نشود برای اینکه جاده شهادت کور بشود. تجربه کرده‌اند که وقتی نام شهدا با عظمت برده میشود، جوان امروز که نه دوره جنگ را دیده و نه دوره امام را وقتی میفهمد که یکجایی در آنطرف منطقه دارند با دشمنان میجنگند، پا میشود میرود حلب، بوکمال، زینبیه، بنا میکند جنگیدن و به شهادت هم میرسد.»  ۱۳۹۷/۱۲/۰۶ 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb