eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3هزار ویدیو
43 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨ﺷﻬﻴﺪﻱ ﻛﻪ ﺷﻬﻴﺪ ﺻﻴﺎﺩ ﺷﻴﺮاﺯﻱ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ🚨 🔰از شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۲ بر می گشتیم. ... هلیکوپتر که روی زمین نشست.🚁 شیرازی پیاده شد. پشت سرش هم کمال....👌 کمال در بین فرماندهان عالی رتبه ای که حاضر بودند روی دو زانو نشست و شروع کرد به یک چوب موقعیت محوری که باید عمل می شد را به دقت تشریح کرد....💪 کلامش که تمام شد. صیاد روی دوش او زد و گفت: باید درجه های من را بزنن رو دوش این کیهان فرد!😳!🙂 ادامه داد: چنین نیرویی را باید تو هفت سنگر پنهون کرد تا دست دشمن بهش نرسه!👌 قبل از رفتن به عملیات خواب دیده بود از هلیکوپتر سقوط می کند....😞 توی هلیکوپتر بود که شهید شد.😭 محمد امین(کمال) کیهان فرد شهادت:۱۳۶۲/۵/۲ عملیات والفجر ۲- حاج عمران 🌹 🍃🌹🍃🌹 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
part17_salam bar ebrahim.mp3
10.39M
📢کتاب صوتی (جلد دوم) 💢بر اساس زندگینامه شهید والامقام ابراهیم هادی 💠قسمت هفدهم 🍃🌷🍃🌷 ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 کانال گلزار شهدا http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫 🌷با عباس برای انجام مأموریتی به شیراز آمدیم. گفتم: عباس، تا شیراز آمدیم، اگر فرصت هست سری هم بریم شاه‌چراغ. باهم رفتیم. من از درب ورودی وارد حرم شدم. یک‌لحظه احساس کردم کنارم خالی است و عباس نیست. سر چرخاندم. پشت درمانده بود. گویی کودکی که در برابر یک بزرگ‌تر باادب و احترام می‌ایستد،‌ دست‌به‌سینه، با سری خم‌شده اذن دخول می‌خواند. صدایش زدم. عباس... عباس بیا... آمد. گفت: کاکو عجله برای چه، بی‌اجازه که وارد نمی‌شوند! وارد که شدیم، من به سمت ضریح رفتم. چشمم دنبال عباس بود. دیدم گوشه‌ای ایستاد، زیارت‌نامه‌ای در دست گرفت و ایستاده شروع به خواندن کرد. زیارت کردم. به سمتش رفتم. دیدم چشمانش غرق اشک است 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🕊🌺 این باتمامی زیبایۍهاوانسان هاۍخوب ونیکو است نه وقوف و ماندن، وتمامی ماباید برویم وراه این است.دیر یا زودفرقۍنمۍکنداما چہ بهترڪ زیبا برویم 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی* ⭕️گرامیداشت شهید جاویدالاثر ، شهید اکبر سبزی 🎙*سخنران: حجت الاسلام کیخا* : برادر *حاج هادی خلقی* 💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۶ مرداد/ از ساعت ۱۸* 🔹🔹🔹 🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
🌤صبــح مان ، نه؛ عمرمـان همه پُرخیر است؛ با یاد شمـا خاکیانِ افلاک نشین . . . 🕊 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @shohadaye_shiraz
🔰شب بیست و یکم ماه رمضان بود. بعد از مراسم احیا بچه ها در سنگر خوابیده بودند. به سمت سید جعفر رفتم. به خاطر شکستگی پایش یک عصای چوبی همراهش بود، با پای لنگان خودش را به عملیات رسانده بود. گفتم: سید این عصات را بده، باهاش پای برادرم رحیم که خوابیده را بشکونم فردا نتونه بیاد عملیات، خیلی کوچیکه می ترسم شهید بشه! خندید و گفت: نیاز نیست ، برادر تو شهید نمیشه! به مهدی ارشاد و حسین آتش پور که کنار برادرم خوابیده بودند اشاره کردم و گفتم: این ها چی؟ خندید و گفت: بله، این دو نفر فردا شهید می شن! روز بعد اکثر بچه های آن سنگر من جمله سید جعفر، مهدی و حسین شهید شدند، اما برادرم زنده ماند! 👆برشی از کتاب لاله سرخ کوشک 🌷🍃🌷 سید جعفر ذاکری 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
part18_salam bar ebrahim.mp3
11.92M
📢کتاب صوتی (جلد دوم) 💢بر اساس زندگینامه شهید والامقام ابراهیم هادی 💠قسمت هجدهم 🍃🌷🍃🌷 ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 کانال گلزار شهدا http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🕊🌺 بالهایم هوس با تو پریدن دارد... بوسه بر خاک قدم های تو چیدن دارد من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست و از آن روز سرم میل بریدن دارد 🍃🌷🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫 🌷آن شب نوبت من و عباس بود که در آلرت باشیم. هواپیماهای مسلح آماده پرواز در جایگاه بودند که در صورت اعلام نیاز یا حمله دشمن بلافاصله اقدام کنیم. من گوشه‌ای نشسته، قرآنی دست گرفته بودم و بمی‌خواندم. عباس هم قدم می‌زد و به هواپیماها نگاه می‌کرد. یک‌لحظه ایستاد. به هواپیماهای آماده پرواز خیره شد و گفت: مشیری! نگاهم به سمتش رفت. ادامه داد: آدم الآن این هواپیما را بردارد و هرچه می‌شود زیرش موشک و بمب و گلوله ببندد! متعجب نگاهش می‌کردم. او خودش یک متخصص نظامی بود می‌دانست هرکدام از این‌ها حساب‌وکتاب دارد و نمی‌شود همه را باهم زیر هواپيما بست. ادامه داد: هواپیما كه مسلح شد، پرواز كني، هواپیماهای دشمن را بزنی، تانک دشمن را بزنی... پادگان دشمن را بزنی... حالا یک تیر هم بخوری و شهید بشوی... اگر هم زنده ماندی و موشک و بمب نداشتی با هواپیمایت به دل دشمن بزنی و با هواپیمایت آن‌ها را نابود کنی! نمی‌دانم کجا سیر می‌کرد، اما می‌فهمیدم با همه وجودش دوست دارد با هرچه دارد دشمن را از خاک وطنش دور کند 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💌 یک روز ابراهیم زنگ زد و گفت، ماشینت🚙 رو امروز استفاده می کنی؟ 🤔 گفتم نه همینطوری جلوی در خونه🏡 افتاده! آمد ماشین را گرفت و گفت تا عصر بر میگردم. وقتی برگشت گفتم کجا بودی؟🤔 گفت مسافر کشی! تعجب کردم، 😳 بعد گفت، بیا با هم بریم چند جا و برگردیم وگفت، اگر توی خونه برنج و روغن یا چیزی دارید، به همراه خودت بیار. بعد رفتیم فروشگاه و مقداری برنج و روغن و ... خریدیم، از پول هایی که به فروشنده می داد، مشخص بود که واقعا رفته مسافر کشی! 🚙 بعد هر چه خریده بود را به پایین شهر بردیم و به خانواده هایی دادیم. 🍃بعد فهمیدم که اینها خانواده هایی هستند که همسرنشان در هستند و رزمنده هستند و برای زندگی با مشکل مواجه شده اند.🌱 این ها از کارهای خالصانه ابراهیم بود که این روزها کمتر از آن خبری است..🌷✨ 💌 ❣❣❣❣❣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb