#عاشــقانہ_هاےشهدایے💞💖😭
تو جلسہ خواسـتگارے آن قدر سر بزیر 😓 بود که گفتــم تمام گلهاے قالے را شمرد ....😇
ولی پــس از ازدواج احساسات و #محبتش را به راحتی بروز میداد 💞💝
محـــمد من را « #عاشقانه من» خطاب میکند.💗
نام مرا در #تلـــفن همراهــش «عاشقانه من» #ڋخیره ڪرده بود،...
هـر وقت دلـــم برای محـــمد تنگ میشود😔 با گوشے محــمد شماره خودم را میگیرم یا به محمد زنگ میزنم و میگــویم محمــد تو رفتی و عاشقانهات را تنها گذاشتی».😭
همہ عاشقانہ هاے زندگیــش را فداے #اهل_بیت ع کرد 🚩
🌷🌹🌷🌹
#شهید_محمد_استحکامـے
#شهیدمدافــع_حرم
#شهداےفارس
#سالروزشهادت☘
یادش با صلوات 🌷
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📻داستان صوتی
برگرفته از کتاب «سمیه کردستان»
سرگذشت اسارت «شهیده ناهید فاتحی کرجو»
#قسمت_چهارم
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
♥️🥀♥️🥀♥️🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزوی شهید «امیراحمدی» بعد از ۷ سال محقق شد
همسر شهید امیراحمدی:
🔹سال ۱۳۹۴ بود که ایشان با گروهی آشنا شده و برای حضور در سوریه ثبتنام کرده بودند. آن سال، هنوز فرزند نداشتیم. به من گفت که باید ۳-۴ هفته برای حضور در دوره آموزشی بروم تا بتوانم در سوریه حضور پیدا کنم. خیلی بیتابی کردم و از او خواستم که نرود؛ اما او گفت: «نمیتوانم نروم، چرا که منم سهمی دارم.»
🔹به دوره آموزشی رفت، اما در میاندوره به او گفته بودند که نمیتواند به سوریه برود. از آنجا که خانواده امیر احمدی یک شهید داشت، فرد دیگری اجازه پیدا نمیکرد که به سوریه برود. البته تا آخرین لحظه تلاش کرد، اما نتوانست به آرزویش برسد.
🔸شهید سلمان امیراحمدی دراغتشاشات اخیر محله (فلاح) منطقه ۱۷ به درجه رفیع شهادت نائل آمد 💔
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید مهدی ظل انوار⭐
🌷سال 64، 65 در آزمایشگاه شیمی تجزیه با مهـدی همگروه شدم و کارهای آزمایشگاهی را بهصورت گروهی باهم انجام میدادیم. البته درسهای تئوری را به علت حضور در جبهه معمولاً شرکت نمیکردند و فقط برای شرکت در امتحانها به دانشگاه میآمدند.
یکی از ویژگیهای خاص مهـدی دائمالذکر بودن ایشان بود. گاه در میان کار آزمایشگاهی که به ایشان نزدیک میشدم، میشنیدم که زیر لب در حال گفتن این ذکر است: سبحانهُ... سبحانهُ!
خیلی ساده زندگی میکرد. با کمترین علاقهای به مادیات. بااینکه عقایدش و ظاهرش و رفتارش مشخصه یک حزباللهی بود، اما هیچ سختگیری نسبت به این مسائل نسبت به سایر دانشجویان نداشت. میگفت همه ما مسلمان هستیم و هرکدام عقاید خاص خودمان را داریم، نباید دیگران را مجبور به پذیرش عقاید خودمان کنیم
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
✍#سردار_شهید
#نورعلی_شوشتری
✳️دیروز از هرچه بود گذشتیم ، امروز از هرچه بودیم #گذشتیم .
آنجا پشت #خاکریز بودیم و اینجا در پناه #میز .
دیروز دنبال #گمنامی بودیم و امروز مواظبیم #ناممان گم نشود .
جبهه بوی #ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد .
آنجا بر درب اتاقمان مینوشتیم یاحسین #فرماندهی از آن توست ...
الان مینویسیم بدون #هماهنگی وارد نشوید
الهی نصیرمان باش تا بصیرگردیم
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم
آزادمان کن تا اسیر نگردیم
🔺🔺🔺🔺
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
تکیه کـن به شھدا
شهدا تکیه گاهشان خداست ...
کنار گل بنشینی بوی گل میگیری
پس گلستان کن زندگیـت را با یاد شهدا...
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#پنجشنبه_ها_یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات🌸
. ..:
🔰کنار مزار حاج منصور نشسته بودم. جوانی آمد. سنگ حاجی را تمیز شست. بعد دو زانو کنارش نشست و شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد. گفتم: حاجی را می شناسی؟
گفت بیماری رماتیسم داشتم، درمان ها نتیجه نداده و فقط با مُسکن دردم را کنترل می کردند. یک روز نا امید به گلزار شهدا آمد. چشمم به تصویر این شهید افتاد، من را گرفت. همین جا نشستم. تا سه روز همین جا بودم و می خوابیدم. شب سوم، خواب حاج منصور را دیدم. گفت: جوان پاشو برو خونه ات، شما به حق پنج تن شفا پیدا کردی!
از خواب بیدار شدم، دیگر از درد خبری نبود. آزمایش دادم، دیگر اثری از بیماری ام نبود.
حالا هر روز می آیم، به حاج منصور سلامی می کنم و می روم!
#شهید حاج منصور خادم صادق
#شهدای_فارس
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
12.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📻داستان صوتی
برگرفته از کتاب «سمیه کردستان»
سرگذشت اسارت «شهیده ناهید فاتحی کرجو»
#قسمت_پایانی
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
♥️🥀♥️🥀♥️🥀
شهدای غریب شیراز
🚨ویژه برنامه گرامیداشت بیست و نهمین سالگرد #شهادت ، بسیجی عارف سردار #شهید سرتیپ پاسدار حاج منصور خ
🚨مراسم امروز فراموش نشود ....
⭐یادی از سردار شهید مهدی ظل انوار⭐
🌷چند خانم غریبه، دورتادور سه قبر برادرهایم نشسته و اشک میریختند. گفتم: خانمها ببخشید. اگر اجازه بدهید، من فاتحهای بخوانم و بروم! یکی از آنها پرسید: شما با این شهیدان نسبتی دارید؟
گفتم: برادرشان هستم! گفتم: شما برادران من را از کجا میشناسید؟
یکی از آنها گفت: ما اهل شیراز نیستیم و از شهرستان آمدهایم.مادر ما، به سرطان مبتلا شده و پزشکان از درمان ایشان نا امید شده و ما را هم از بهبود ایشان نا امید کرده بودند. در اوج نا امیدی یکشب، مادرمان خواب دید به ایشان گفتند: شفای بیماری تو دست شهیدان ظِلانوارهِ. به شیراز برو و به آنها متوسل شو!
این جرقه امید زندگی ما را روشن کرد. با دلی خوش به شیراز آمدیم، قبر برادران شما را پیدا کردیم و به آنها متوسل شدیم.
مدتزمان زیادی نگذشت که علائم بهبودی در مادر ما دیده شد و به حمدالله الآن سالم و سرزنده است.
مو به تن من سیخ شده و اشک در چشمانم پیچیده بود. یکی دیگر از آنها ادامه داد. خدا توفیق میدهد هرچند ماه بـرای تشکر و زیارت برادران شما به شیراز میآییم، زیارتی میکنیم و به شهر خودمان برمیگردیم.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید