یادی از استاد شهید حاج علی کسائی
سال 61 بود که آقای کسائی، طرح برپایی یک مسابقه سراسری احکام و عقاید در استان فارس را مطرح کرد. ایشان برای این مسابقه 1000 جایزه پیش بینی کرده بود که به 200 نفر اول موتور سیکلت اهدا می شد تا جوایز نفیس دیگر. پس از اینکه طرح ایشان مورد موافقت قرار گرفت. خودش شروع به نوشتن جزوه ای برای مسابقه کرد. یک جزوه کامل که شامل احکام و عقاید و به خصوص مطالب زیبایی در مورد نیاز و وجوب شرکت در جبهه و جهاد و شهادت در آن نوشته بود.
این مسابقه با این جوایز شور و ولوله ای در مردم انداخت. بیش از پنج هزار نفر از زن و مرد از سراسر استان در این مسابقه شرکت کردند.
این ابتکار و این همت آقای کسائی ماندگار شد چون سطح عقیدتی افراد و خانواده های زیادی را یک سطح بالاتر برد، غیر از این که، چون در زمان جنگ بودیم، بخشی از جزوه که مربوط به جهاد و شهادت بود، مشوق جوانان زیادی برای شرکت در جبهه های نبرد شد.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
✅ بزرگداشت نهمین سالگرد شهادت سردار مدافع حرم، شهید اسدالله شیبانی
🔸 با حضور:
🔻 حجتالاسلام انجوینژاد
🔻 خانواده محترم شهید
📆 زمان: جمعه، 26 خرداد | ساعت 17:30
📍مکان: گلزار شهدا، در جوار آرامگاه شهید شیبانی
#کانون_فرهنگی_رهپویان_وصال
#هییت_شهداےگمنام_شیــراز
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
میسوزم
از تبی که
علاجش
خاک توست..
#یاحسینع....💔
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#شب_جمعه🌙کربلا میخواهم...
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌷🕊🍃
السَّلامُعَلَیکیاخَلیفَةَاللهِفےارضِھ
‹ ↵#سلامباباجان🌤 ›
نیستبوی #آشنا را
تابِغربتبیشازاین ..؛
ازنسیمِصبح،
بوی #یار میباید کشید
#صبحمون_مهدوی 💚
#عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
1⃣ 2⃣ روز تا عیدالله الاکبر، #عید_بزرگ #غدیر باقی مانده است..
✅ اَلا اِنَّ اَوْلِیائَهُمُ الَّذینَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ: لاتَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْاخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آبائَهُمْ اَوْ اَبْنائَهُمْ اَوْ اِخْوانَهُمْ اَوْ عَشیرَتَهُمْ، اُولئِكَ كَتَبَ فى قُلُوبِهِمُ الْإیمانَ وَ اَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ...
✅ هشدار! خداوند در #کتاب خود از دوستان امامان چنین یاد کرده؛ (ای پیامبر ما!) نمی یابی ایمان آورندگان به خدا و روز بازپسین را که ستیزه گرانِ خدا و رسول اورا دوست بدارند؛ گرچه #پدران ، #فرزندان، برادران و خویشان شان باشند. خداوند ایمان را در دل های شان تثبیت فرموده و با روحی از سوی خود، ایشان را تأیید نمود.
📚فرازی از بخش هفتم خطابه غدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈مبلغ #غدیـــــر باشیـــد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔹 محمد ،دانشگاه شیراز, رشتة زبان انگلیسی مقطع کارشناسی قبول شد. در تابستان ها مدت 15 روز به خانه می آمد و مدام در حال عبادت و تفکر، مطالعه بود. از همان زمان دانشگاه پایش به جبهه باز شد.
می گفتم: مادر مگر شما درس نداری که مدام در جبهه هستی, کمی هم به درسهایت برس!
می خندید و می گفت:نگران درس من نباشید, به حول قوة الهی تمام نمراتم 20 است!
می گفت: مادر من نمی دانم شما چه می کنید که شهادت نصیب من نمی شود, چرا که بارها خمپاره در چند قدمی من اصابت کرده اما به من اسیبی نمی بینم!
گفتم: هیچی، فقط هر روز 100 صلوات نذر سلامتی رزمندگان و از جمله شما می فرستم!
گفت: مادر برای شهادت من دعا کن!
🌷 شب شهادت محمد بود. امام جمعه شیراز با منزل ما در تویسرکان تماس گرفت و تسلیت گفت. ایشان گفتند: یک چیزی را می گویم که شما بدانید خداوند چقدر او را دوست داشته که همان چیزی را که از خدا خواسته است به آن رسیده . جمعه ای که می خواستند به جبهه بروند در شیراز سخنران قبل از خطبه بودند و در آخر صحبتهایشان آن شهید عزیز فرمودند: من این بار که به جبهه بروم می دانم که بر نمی گردم و شهید خواهم شد و امیدوارم که جسدم هم به میان مردمم بر نگردد و شهید گمنام شوم!
و همان هم شد که حتی ساک ، پلاک و وصیت نامه و هیچ چیزی از او به ما نرسید و او به حق شهید گمنام است.
🌱🌷🌱🌷
#شهید محمد مراتی
#شهدای فارس
#ایام_شهادت
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_دست_بالا*
#نویسنده_بیژن_کیا*
#قسمت_سی_پنجم
برادرم این اواخر به شعر و شاعری علاقه پیدا کرده بود و اشعار شاعران را مطالعه میکرد به خصوص به دیوان حافظ و دیوان شعر کمپانی علاقه ای وافر .داشت بعضی شبها اگر مجالی دست میداد با عده ای از برادران بسیجی مشاعره می.کرد شهید بزرگوار محمد رضا عقیقی همیشه در مجلس مشاعره حاضر بود. بعد از شهادتش روزی به یاد او دیوان حافظ را باز کردم این غزل آمد
حاليا مصلحت وقت در آن میبینم
که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم
جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم
یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم
جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم
تا حریفان دغا را به جهان کم بینم
لحظه ای مکث کردم و نگاهم کشیده شد به عکسش که به دیوار بود
سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو
گر دهد دست که دامن ز جهان در چینم
بغضم شکست و اشکهایم با غزل حافظ و یاد برادر عزیزم در آمیخت یادم میآید چند روزی قبل از عملیات والفجرا ، بعد از نماز ظهر ناهار خوردیم و دیدیم که غلامعلی خیره شده به دشت لاله پوشی که پادگان را احاطه
کرده بود همه جا پر از لاله بود و شقایق
رو به من کرد و گفت میبینی کاکو؟ چقدر قشنگن
- قشنگن خیلی زیباس
اینها حس شاعری را در آدم تقویت میکنن
و زیر لب زمزمه کرد ... که شهیدان کهاند این همه خونین کفنان.....
:گفتم دیشب یکی از بچه ها شام گیرش نیومده بود
با تعجب نگاهم کرد و گفت «کی؟»
ناصر زاده
اون که دیشب خودش غذای بچه ها رو توزیع می.کرد
خندیدم و :گفتم آره ولی چیزی براش نموند
با ناراحتی رو به من کرد و گفت «چرا» به من نگفتی؟
هنوز ته لبخندی به صورت داشتم که :گفتم همین چند دقیقه پیش
فهمیدم آه کشید و ساکت شد و چیزی نگفت
- یه سؤال بپرسم؟
وقتی بار اول رفتی ،جبهه تا مدتها خبری ازت نداشتیم؛ تازه وقتی هم که
مجروح شدی و ،برگشتی لام تا کام حرفی نزدی؛ حالا بگو همون دفعه ی اول به
کدام منطقه ی جنگی اعزام شدی؟
_مریوان
_چرا خبری به ما ندادی؟
_صلاح نبود
_ولی همه ی ما نگرانت بودیم و از همه بیشتر مادر دل نگرون بود لبخند زد و گفت :اون روزا کردستان شده بود مسلخ ... خیلی از بسیجیها و
بر و بچه های سپاه اونجا شهید شدن. مصلحت نبود شماها رو نگران کنم. دوباره به گلها نگاهی انداخت و ادامه داد: میدونی کاکو شعر روح انسان رو لطیف میکند و جان رو صیقل میزند روزی در مقر آموزش تیپ المهدی (عج) .دیدمش گرم صحبت بودیم که :گفت میخواهی از شعرهایم برایت بخوانم.» سر تکان دادم و او پاره ای از اشعارش را برایم خواند
گفتم: «موضوعی شعر ،بگو اصلا برای تمرین بیا مسابقه .بدیم. موضوعی تعیین کنیم و هرکس شعرش بهتر شد برنده است.»
:پرسید موضوع چه «باشد؟
کمی فکر کردم و گفتم آزادی فطرس به میمنت تولد حضرت ابا عبدالله (ع))
خندید و گفت «باشه.»
حالا هر وقت دلتنگش میشوم میروم سراغ همان کاغذ کاهی شعرش را
میخوانم و اشک میریزم.
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
20.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞روایت شهادت شهیدی که با بصیرت مدافع حرم حضرت زینب (س) شد ...
#شهید دادالله شیبانی
#شهدای_فارس
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
⭐️یادی از استاد شهید حاج علی کسائی⭐️
🌷همیشه این را تکرار می کرد و می گفت امام علی(ع) می فرماید فرصت ها مانند ابر بهاری می گذرند، آنها را غنیمت بشمارید و استفاده کنید!
الحق این جمله امام علی(ع) سر لوحه زندگی اش بود. همیشه در حال تکاپو و فعالیت بود. از کمترین فرصت ها و زمان های زندگی اش استفاده مفید می کرد. زمان هایی را هم که قابلیت استفاده و انجام کار مفید نداشت را در زندگی اش به حداقل رسانده بود، زمان خواب، زمان خوردن، زمان استراحت کردن و... .
دائم الصیام بود. حتی بعد از ترور و ضعیف شدن بدنش باز بیشتر روزها روزه می گرفت. یک بار شاکی شدم.گفت: برادر من روزه هم نگیرم، وقت اینکه ناهار بخورم هم ندارم، پس چه بهتر که روزه باشم. ( البته بعد ها می گفت روزه، عطشم را برای شهادت بیشتر می کند!!!)
با همه این سختگیری اش در مورد زمان، برای دو چیز همیشه وقت داشت و وقت می گذاشت، خدمت به مادر و زیارت شهدا!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#کلام_شهید🌷
#میشود_باتو_دل_به_دریا_زد
👈به همه دوستان توصیه می نمـایم
که #راه_شهـدا را سرلوحه کار و حرکت خود قرار دهند
✔️چرا که راه آنان، #راه_خدا، ائمه و امام (ره) است.
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺪاﻓﻊ_ﺣﺮﻡ
#علیرضا_قلی_پور
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
🌹🍃🌹🍃
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ