#پیش_بینےشهــادت🌹
در منطقــه ای در کردستان بودیـــم
در حیــن عـــبور از آنــجا، غلامرضــا از حرکــت باز ایســتاد و گوشه اے نشســـت.
ما ازاو جلو افتــادیم. ولے وقتے تاخــیر او طولانے شـد، نگرانـش شدیــم و به سویـش برگشتیــم. گوشه اِے نشــسته بود و اشــک مے ریخــت...😭😭
علــت را جویا شـــدیم. فکــر کردیم خداے ناکــرده اتفــاق ناگوارے براے خانواده اش رخ داده اســـــت.
وقتے اصـــرار مــا را دید، گفت: « من بزودے در همــین جــا شهـــید مےشـــوم. این را در خــواب دیده ام.»
… و همین اتفـــاق هـــم رخ داد
28 ﻣﺮﺩاﺩ 62 ﻭﻗﺘﻲ اﺯ,ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺑﺮﻣﻴﮕﺸﺖ ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﺭﻭﻱ ﺗﻠﻪ اﻧﻔﺠﺎﺭﻱ ﺩﺷﻤﻦ ﺭﻓﺖ و ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﺷﺪ....
🌷🌹🌷
#شهیـد_غلامـرضا_زارع
#شهــداے_فارس
#سالــروز_شهادت
☘🌹☘🌹☘
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#براساس_زندگی_شهید_هاشم_اعتمادی
#منبع_کتاب_چشمهای_شکفته_در_باران
#نویسنده_منوچهر_ذوقی
#قسمت_بیست_و_ششم
🌸🌿🌸🌿🌸🌿
📝 در بین راه داروخانه سکوت سنگین میانشان حکمفرما بود .هاشم که تحمل ناراحتی پدرش را نداشت گفت:« بابا جون این چه حرفی بود که زدی ، چیزهایی که در مورد من گفتی؟
_خب مگه چه عیبی داره؟! این که باید باعث خوشحالی و افتخار من و تو باشه!
_شما لطف داری !میدونم که منظور بدی نداشتید، ولی باید بیشتر از اینها مواظب باشید!
_مواظب چی ؟!من که اصلا سر در نمیارم!
_ببین !توی این موقعیت که من با لباس مبدل اینجا و آنجا میروم و حتی مواظبم که محل خونه ام توی شیراز محرمانه باقی بمونه ،گفتن این حرف کار درستی نبود!
علی اکبر که تازه متوجه منظور او شده بود با ناراحتی و پشیمانی سری تکان داد:
_حق با توست. نباید میگفتم که تو چه کاره ای!
_البته مرگ و زندگی دست خداست. ولی در شرایط فعلی احساس میکنم که وجودم برای به انجام رساندن کاری که شروع کردیم لازم است. از طرفی وظیفه همه ماست که از خودمون مواظبت کنیم .من به فکر شخص خودم نیستم .ولی مسئولیت بزرگی روی دوشم هست که باید با کمال دقت انجامش بدم!
علی اکبر با این توضیحات به یاد اتفاقات دو ،سه سال گذشته افتاد .حوادثی که طی آنها ، رزمنده هایی که به مرخصی آمده بودند در دل شب تاریک و یا در خلوت یک بعد از ظهر گرم تابستان هدف گلوله افراد ناشناسی قرار گرفته بودند.
با این خیالات دلشوره در جانش نشست.یک آن این هراس از ذهنش گذشت که« اگر همان دکتر ..»اما دل به آن نداد و حرفش را عوض کرد: «مدت که من و مادر تصمیم داریم درباره موضوعی باهات صحبت کنیم»
هاشم تا آخر ماجرا را حدس زد اما به روی خود نیاورد.
_چه موضوعی؟!
_موضوعی که هر پدر و مادری آرزو دارند تا زنده هستند به چشم خودشون ببینند.
_خدا انشالله به شما و مادر عمر نوح بده و هم اگه گفتی چی؟!
_چی؟
_صبر ایوب!!
_امان از دست تو یعنی ما باید چقدر دیگه منتظر بمونیم.؟!دیگه هرچی ما را سر دواندی بسه! این بار باید تکلیف تو را مشخص کنیم.
_بابا جون من فعلا خیلی کار دارم.. اینقدر شلوغه که..
_دیگه حرف از این چیزا گذشته !خودم تمام مقدماتش را چیدم. خیال دارم یه دختر از خانواده ثروتمند و اشرافی برات بگیرم و طوری جشن عروسی را برپا کنم که نظیر نداشته باشد.
هاشم یکباره روی داشبورد زد.
_همین جا نگهدار بابا..
علی اکبر وحشتزده پا روی پدال ترمز فشردو اتومبیل درجا میخکوب شد.
_چی شده باباجون؟! اتفاقی افتاده؟! حالت خوب نیست؟!
هاشم دستگیره در را کشید و در حالی که وانمود میکرد قصد پیاده شدن دارد گفت: «اتفاقی نیفتاده فقط می خوام پیاده بشم و از یه راه دیگه برم»
_منظورت چیه؟؟ کدوم راه؟؟
هاشم سادگی پدرش را که دید لبخندی زد
_جناب آقای اعتمادی! قربون شکل ماهت برم! بیا دست از سر کچل من بردار!
_این حرفا چیه میزنی پسر !مگه من چی گفتم؟
_آخه قربونت برم! من چه کارم با طبقه اعیان و اشراف؟! انگار یادت رفته من کی ام ؟بنده هاشم اعتمادی پسر مشهدی علی اکبر اعتمادی!
پدر اخم هایش را درهم کرد
_مگه تو پیرو پیغمبر اکرم نیستی!؟خوب ایشون هم با حضرت خدیجه و دختر ابوبکر و عمر ازدواج کرد و آنها هم از طبقه اعیان و اشراف بودند.
_درسته ولی ایشون پیغمبر خدا بود و حسابش از بقیه جداست!
_حالا چی میخوای بگی؟ یعنی خیال ازدواج نداری؟!
_چرا ندارم؟خوب هم دارم! ولی با دختری که با ما جور باشه!
علی اکبر از این که با اصل موضوع مخالفت نشان نداد خوشحال شد.
_بسیار خوب .قبوله!
هاشم ادامه داد:« در ضمن خودت میدونی که من اهل تشریفات نیستم .با یه مراسم جمع و جور و یک جشن خانوادگی هم میشه ..نمیشه؟؟
_شدن که میشه ولی..
_ولی نداره! اگه قبوله تا در را ببندم و بریم وگرنه من همینجا پیاده میشم.
_لازم نیست پیاده بشی با هم اومدیم با هم بر میگردیم حالا اگه جنابعالی شرط و شروط دیگه ای نداری راه بیفتیم»
🌿🌹🌿🌹🌿🌹
ادامه دارد...
در واتس اپ👇
https://chat.whatsapp.com/BE71umQBe1UB84MK8aPoYv
در ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🎨 لوح | کنترل نفس ...
💠 شهید علی چیت سازیان:
تنها کسی می تواند از سیم خاردار های دشمن عبور کند که، در سیم خاردار های نفس خود گیر نکرده باشد.
#شهید_چیت_سازیان 🌷
➕ 🌹🌷🌹🌷
#ﺷﻬﺪا ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭا ﻣﻴﺨﻮاﻫﺪ ....
🌹🌷🌹🌷
@golzarshohadashiraz
🖋📃برشی از وصیت نامه ﺯﻳﺒﺎﻱ شهید💌
مرگ روزى بسراغ ما خواهد آمد، وبراساس آيه *«أَینََما تَکونُوا یدْرِککمُ الْمَوْتُ وَلَوْ کنتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیدَةٍ »* طعم تلخ مرگ را خواهيم چشيد وطعمه مرگ سياه خواهيم شد. پس چه بهتر با مرگ سرخ از اين جهان رفتن و چگونه زيستن و چگونه مردن را به نسل اينده بياموزيم چون همگى ما در برابر نسلهاى اينده مسئوليم.
سرور شهيدان چنين مى فرمايد:
🌿« اگر با كشته شدن من دين جدم حضرت محمد (ص) پايدار و استوارمى ماند، پس اى شمشيرها مرا دريابيد »
#شهید_بهمن_انصاری
#سالروز_شهادت
#شهدای_فارس . ﺧﻨﺞ
🌹☘🌹☘
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#ﻣﺮاﺳﻢﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ
◀️ﺑﺎ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﺎﻱ ﺑﻬﺪاﺷﺘﻲ
🔻🔻🔻🔻
ﻣﺪاﺡ : ﺑﺮاﺩﺭ ﻣﺤﻤﺪ ﺷﺮﻳﻒ ﺯاﺩﻩ
🔻🔻🔻🔻
#ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ 30 ﻣﺮﺩاﺩ / اﺯ ﺳﺎﻋﺖ 18:30
🔸🔸🔸🔸
ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ/ ﺩاﺭاﻟﺮﺣﻤﻪ ﺷﻴﺮاﺯ
⚫️⚫️⚫️⚫️
ﻫﻴﻴﺖ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ
✍گزیده ای از وصیت نامه شهید💌
«نکند در رختخواب ذلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد 🌷
و ای جوانان نکند در رختخواب غفلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد با هدف شهید شد ✅
و ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه و اطاعت کردن از امر خدا یعنی جهاد جلوگیری کنید ،که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب حضرت زینب زینب (س) را بدهید که تحمل هفتاد و دو شهید را نمود و خود نیز اسیر شد .😞
#شهید_علی_اکبر_اکرمی_زاده
#سالروز_شهادت
#شهدای_فارس🌹
🌷🌹🌷🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
تو نرفتی بلکه آمدی،
نمردی بلکه زنده شدی،
شهادت انسان را زنده می کند...
#سپهبد_حاجقاسم_سلیمانی🌷
#ﺷﺒﺘﻮﻥ ﺷﻬﺪاﻳﻲ
ว໐iภ ↬
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌸🌸🌸🌸
#ﻗﺮاﺭﺷﺒﺎﻧﻪ
#ﭼﻠﻪ_ﺣﺴﻴﻨﻲ
#ﺗﻮﺻﻴﻪ_ﺭﻫﺒﺮﻱ
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و #ﺷﻬﺪا
#ﺟﻬﺖﺭﻓﻊ_ﺑﻼ_ﻭ_ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ...
👇👇👇
*دعای هفتم صحیفه سجادیه*
*یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ.*
*ذَلَّتْ لِقُدْرَتِک الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِک الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِک الْأَشْیاءُ.*
*فَهِی بِمَشِیتِک دُونَ قَوْلِک مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِک دُونَ نَهْیک مُنْزَجِرَةٌ.*
*أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کشَفْتَ*
*وَ قَدْ نَزَلَ بی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بیمَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.*
*وَ بِقُدْرَتِک أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِک وَجَّهْتَهُ إِلَی.*
*فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.*
*فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِک، وَ اکسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِک، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِک مَخْرَجاً وَحِیاً.*
*وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِک.*
*فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بییا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بیذَلِک وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْک، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.*
🕊💫🕊💫
نه پرواز بلدم،
نه بال و پرش را دارم..
#دامهای دنیایی اسیرم کرده اند...
ولی٬من میخواهم
اسیر نگاه شما شوم و بس...
#سلام🤚
#صبحتون_شهدایی
🕊💫🕊💫
@golzarshohadashiraz
#قربانےاول_ماه_قمرے
#ﻧﺬﺭﻇﻬﻮﺭﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ(ﻋﺞ )
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و #ﺷﻬﺪا
#ﺟﻬﺖﺭﻓﻊ_ﺑﻼﻭﺑﻴﻤﺎﺭﻱ
#ﻛﻤﻚ_ﻣﻮﻣﻨﺎﻧﻪ
🌷🌹🌷🌹
اﻧﺸﺎاﻟﻠﻪ ﺧﺮﻳﺪاﺭﻱ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎ ﺟﻬﺖ ﺫﺑﺢ و ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﻗﺮاﺭ اﺳﺖ اﻣﺮﻭﺯ اﻧﺠﺎﻡ ﺷﻮﺩ ..
ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮاﻫﺪ ﺷﺮﻳﻚ اﻳﻦ ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ ﺷﻮﺩ اﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻋﻘﺐ ﻧﻴﻔﺘﺪ
👇◾️👇
ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
6362141080601017
بانك آينده بــنام محمد پولادي
🔺▫️🔺▫️
*هییت شهداے گمنام شـــیراز*
🌹🌷🌹🌷
ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺯاﻳﺮﻳﻦ و ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ ﺷﻬﺪا
👇👇👇
ﺑﻪ ﺣﻤﺪاﻟﻠﻪ ﺩﺭ اﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺣﺪﻭﺩ 6 ﻣﺎﻩ ﺑﻪ ﻟﻂﻒ ﺷﻬﺪا و ﻋﻨﺎﻳﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮا (س) ﻣﺠﻠﺲ ﻫﻔﺘﮕﻲ ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲ ﻻﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﺯﻫﺮاﻳﻲﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﺑﺮﮔﺰاﺭ ﺷﺪ و ﻗﺒﻮﺭ ﺷﻬﺪا ﺭﻧﮓ ﻏﺮﺑﺖ ﻧﮕﺮﻓﺖ و ﺩﻝ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻫﺎﻱ ﺷﻬﺪا ﺷﺎﺩ ﮔﺮﺩﻳﺪ ..✅
🔻🔻🔻🔻
ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎﻝ اﻣﺮﻭﺯ ﭘﺲ اﺯ اﻳﻦ ﻣﺪﺕ و ﺑﺎ ﻣﺠﻮﺯ ﺳﺘﺎﺩ ﻣﻠﻲ ﻛﺮﻭﻧﺎ, ﻣﻘﺮﺭ ﺷﺪﻩﻣﺠﻠﺲﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻋﻤﻮﻣﻲ و ﺑﺎ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﺎﻣﻞ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﺎﻱ ﺑﻬﺪاﺷﺘﻲ ﺑﺮﮔﺰاﺭﺷﻮﺩ
ﻟﺬا ﺧﻮاﻫﺸﻤﻨﺪﻳﻢ ﺿﻤﻦ ﺣﻀﻮﺭ , ﻣﻮاﺭﺩ ﺫﻳﻞ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺷﻮﺩ:
1: اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ اﺯ ﻣﺎﺳﻚ ﺩﺭ ﺣﻴﻦ ﻭﺭﻭﺩ و ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺮاﺳﻢ ﺿﺮﻭﺭﻱ اﺳﺖ
2: ﺑﻪ ﻫﻤﺮاﻩ ﺩاﺷﺘﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺩﻋﺎ و ﻣﻬﺮ و اﺏ آﺷﺎﻣﻴﺪﻧﻲ ﺿﺮﻭﺭﻱ اﺳﺖ
3:ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻓﻀﺎ و ﺯﻣﺎﻥ ﻟﻂﻔﺎ ﺳﺮ ﺳﺎﻋﺖ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﻬﻢ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ
➖▫️➖
اﻧﺸﺎاﻟﻠﻪ ﺑﺎ ﺩﻋﺎﻱ ﺧﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ و ﻧﻆﺮ ﻟﻂﻒ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐاﻟﺰﻣﺎﻥ (ﻋﺞ)ﺑﺎ ﺭﻓﻊ ﺑﻼ و ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻣﺠﺪﺩ ﻫﻴﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﺣﺴﻴﻨﻲ ﻣﺜﻞ ﻗﺒﻞ ﺑﺮﻗﺮاﺭ ﺷﻮﺩ ..
🔻▪️🔻▪️🔻
ﻟﻂﻔﺎ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻫﻢ اﻃﻼﻉ ﺩﻫﻴﺪ..
🌷🌹🌷🌹
*ﻫﻴﻴﺖ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ*