هدایت شده از شهدای غریب شیراز
﷽
#ﻃــﺮﺡ_ﺁﻣـــﺎﺩﮔـےﺑــﺮاے_ﻣﻴﻬـﻤﺎنے_ﺷﻬـــﺪا
اﻳﻦ ﻫﻔﺘہ #قرائت ﺩﺳﺘــہ ﺟﻤﻌــے ﺫﻛــﺮ:
#ﺻﻠﻮاﺕ ﺑﺎ ﻭﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ
#هدیـــہ ﺑﻪ ائـــمہ اﻃﻬﺎﺭ(ع) و ﺑﺨﺼﻮﺹ اﺑﺎﻋﺒﺪاﻟﻠﻪ اﻟﺤﺴﻴﻦ ع و اﻣﺎﻡ ﺭاﺣﻞ(ﺭﻩ ) و ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ و
و #ﺷﻬﺪاﻱ_ﮔﻤﻨﺎﻡ و
اﻣــﻮاﺕ و ﮔﺬﺷﺘــﮕﺎﻥ و...
ﻫــﺮﻛﺲ ﺑہ ﻫﺮ ﺗﻌــﺪاﺩ ﺑﻪ مےﺗﻮاﻧـﺪ ﺩﺭ ﺧﺘــﻢ اﻳﻦ ﺫﻛﺮﺷــﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨــﺪ
👆👆👆
در عزاداری های امام حسین و در سخترین عملیات ها با پای برهنه شرکت میکرد میگفت: مگرشما قصد کربلا ندارید، کربلا را باید با پای برهنه رفت!
فاطمیه بود که ترکش سر و سینه اش را برد. از کف پاهای تاول زده اش شناسایی اش کردند.
هدیه به شهید علی اکبر رحمانیان صلوات- شهدای فارس
شهید علی اکبر رحمانیان
@shohadaye_shiraz
🍃🌹🍃
از عشق نوشتیم که ما میآییم
با پای برهنه و دلی مجنونتر
هر گام به سوی او قدم برداریم
انگار که اعجاز حسین است دلبر
🍃🌹🍃
عزم رفتن که میکنی باید بگذاری و بروی. خواستههایت را بگذاری تا جان و روحت دغدغهای برای ماندن نداشته باشد. گامهایت را مستحکمتر بردار تو میتوانی نایبالشهید باشی. چله چله میگذرد و در اربعینی دیگر تو نایبالشهید ، آنجا که اراده میکنی.
@shohadaye_shiraz
🍃🌹🍃🌹🍃
#برگه شفاعت#
چند روز بعد از شهادت شب خواب دیدم که گویا خانه ما بخشی از یک مسجد است. با خانمی که نمیشناختم همراه بودم و به او گفتم «به من میگویند شوهرت شهید شده. خدا کند امین زنده باشد و تمام بنرها و تابلوهای شهادت او جمع شده باشد.»
🔹 جلوی در که رسیدم دیدم هیچ بنر و پلاکاردی نیست! گفتم «پس شوهرم شهید نشده!» به سمت مسجد که احساس میکردم خانه ما است رفتم. در را که باز کردم دیدم شوهرم نشسته! دویدم و با رسیدن به #امین، بوسیدمش! گفتم «وای امین، اگر بدانی این چند وقت چه خوابهای بدی دیدهام!»
🔸آنکارد کرده و خیلی نورانی با لباس سبز، از جایش بلند شد، پیشانی مرا بوسید و گفت «زهرا جان! من #شهید شدم...»
در خواب همه چیز برایم مرور شد و یادم آمد که شهید شده. گفت «من باید زود برگردم و نمیتوانم زیاد حرف بزنم.» گفتم «باشه حرف نزن. من از حضرت زینب (سلام الله علیها) و از خدا خواستهام که بیایی و جواب سؤالات مرا بدهی. پس زیاد حرف نزن دلم میخواهد بیشتر پیش من بمانی.» گفت «یک خودکار✏ بده تا بنویسم.»
🌹🌹🌹
گفتم «تو به من نگفته بودی میروی شهید میشوی، گفتی میروی تا دِینَت را ادا کنی. به من قول داده بودی مراقب خودت باشی.» خندید و گفت «من در آن دنیا مذهبی زندگی کرده بودم. اسمام جزء لیست شهدا بود... »
میخواستم سریع همه سؤالاتم را بپرسم، گفتم «در قبال این مصیبتی که روی قلب من گذاشتی و میدانی که دردی بزرگتر از این برای من نبود، چطور دلت آمد مرا تنها بگذاری؟» 😦
🔷 امین یک برگه📋 از جیباش در آورد که دور تا دور آن شبیه آیات قرآن، اسم خداوند و ... نوشته شده بود.
خودکار را از من گرفت. نوشت #"همسر مهربانم،" دقیقاً عین این دو کلمه به همراه ویرگول بعد آن را روی کاغذ نوشت. بعد گفت «آره میدانم خیلی سخت است. ما در این دنیا آبرو داریم. خودم در این دنیا شفاعتت میکنم.» انگار در لیستی که قرار بود شفاعت کند اسم مرا هم نوشت...
🌹🌹
🔸گفتم «در این دنیا چی؟» گفت «من نباید زیاد حرف بزنم...» با این حال انگار خودش هم طاقت نداشت حرف نزند. احساس میکردم بیشتر دلش میخواهد حرف بزند تا بنویسد. گفت «در این دنیا هم خودم مراقبت هستم. حواسم به تو هست.» یک دفعه از خواب پریدم! اذان صبح بود...😯
#نقل از همسر شهید
# شهید مدافع حرم امین کریمی چنبلو
# سالروز شهادت
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
@shohadaye_shiraz
1_32362448.mp3
5.91M
که هر سال زمان اربعین قیامت اینجاست
#حاج میثم مطیعی
@shohadaye_shiraz
#اربعین فراق
یک اربعین برای تو حیران شدم حسین
مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین
با چند قطره اشک دل من سبک نشد
ابری شدم به پای تو باران شدم حسین
زلفی اگر که ماند برایت سفید شد
در اول بهار زمستان شدم حسین
کوفه به کوفه کوچه به کوچه گذر گذر
قاری شدی مفسّر قرآن شدم حسین
دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست
دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین
#یازینب
اربعین حسینی تسلیت باد
🙏🙏🙏
@shohadaye_shiraz
#اعمال_روز_اربعین:🏴
👇👇👇
⚫-خواندن زیارت اربعین
⚫-غسل اربعین وتوبه (قبل از نماز ظهر)
⚫-هفتاد مرتبه تسببحات اربعه
⚫-بعد از نماز ظهر سوره والعصر بعد هفتاد مرتبه استغفار
⚫-غروب چهل مرتبه لا الة الا الله
⚫-بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا
#<<التمـــــآس دعآی فرج>>
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@shohadaye_shiraz
🔷🔹🔹🔹
#توصیه امام حسین(ع) درباره صاحب الزمان(عج)!
🌷🌷🌷🌷🌷
🔷 حضرت امام حسین(علیهالسلام) در عالَم مکاشفه به یکى از علماى قم فرمودند: «#مهدى ما در عصر خودش مظلوم است، تا مىتوانید درباره آن حضرت(عج) سخن بگویید و قلم فرسایى کنید؛ آنچه درباره شخصیّت این معصوم بگویید، درباره همه معصومین (علیهم السلام) گفتهاید؛ چون حضرات معصومین علیهم السلام همه در عصمت و ولایت و امامت یکى هستند و چون این زمان، دوران مهدى ما است سزاوار است درباره او بیشتر گفتگو شود.»
🔷و در خاتمه فرمودند: «باز تأکید مىکنم درباره مهدى ما(علیهالسلام) زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدى ما(علیهالسلام) مظلوم است، بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره اش نوشت و گفت.»
#اللهم_عجل_لولـیکـــ_الفرج
*منبع📖: ترجمه صحیفیهی مهدیه:59
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#ڪانـال_ﺷﻬـــﺪاے_غریــب_ﺷﻴــﺮاﺯ
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
💢💢💢💢💢💢 #مراسم میهمانی لاله های زهرایی 🌷🌷🌷 همراه زیارت پرفیض عاشورا 💢💢 با مداحی #ک
لطفا
مبلغ مجلس شهدا باشید
🙏🙏🙏🙏
شهدای غریب شیراز
💢💢💢💢💢💢 #مراسم میهمانی لاله های زهرایی 🌷🌷🌷 همراه زیارت پرفیض عاشورا 💢💢 با مداحی #ک
﷽
#ﻃــﺮﺡ_ﺁﻣـــﺎﺩﮔـےﺑــﺮاے_ﻣﻴﻬـﻤﺎنے_ﺷﻬـــﺪا
اﻳﻦ ﻫﻔﺘہ #قرائت ﺩﺳﺘــہ ﺟﻤﻌــے ﺫﻛــﺮ:
#ﺻﻠﻮاﺕ ﺑﺎ ﻭﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ
#هدیـــہ ﺑﻪ ائـــمہ اﻃﻬﺎﺭ(ع) و ﺑﺨﺼﻮﺹ اﺑﺎﻋﺒﺪاﻟﻠﻪ اﻟﺤﺴﻴﻦ ع و اﻣﺎﻡ ﺭاﺣﻞ(ﺭﻩ ) و ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ و
و #ﺷﻬﺪاﻱ_ﮔﻤﻨﺎﻡ و
اﻣــﻮاﺕ و ﮔﺬﺷﺘــﮕﺎﻥ و...
ﻫــﺮﻛﺲ ﺑہ ﻫﺮ ﺗﻌــﺪاﺩ ﺑﻪ مےﺗﻮاﻧـﺪ ﺩﺭ ﺧﺘــﻢ اﻳﻦ ﺫﻛﺮﺷــﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨــﺪ
👆👆👆
ﺭﻭﺯجمعه ...
چشـم در راهیم مــا
یار با ما وعده دیدار دارد جمعهها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#وجعلنا_من_انصاره_و_عوانه
🌹🌹🌹🌹🌹
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
#گفتم.... #گفت...!
🌷آماده می شد برای رفتن به جبهه. براى اینکه پابندش کنیم؛ دختر عمه اش را برایش نشان کردیم. گفتم: مادر بیا عقد کن! _تو چه کار به من دارى، او که سر جاى خودش هست و فرار نمی کند! _تو می خواهی نامزد به این زیبایی را رها کنی و به جبهه برى! مادر من حوریه هاى بهشتی را می خواهم، نه زیبایی هاى دو روزه این دنیا را. _اما من دلم می خواهد برایت جشن عروسی بگیرم. _یک کلام تا جنگ تمام نشه، من قصد عروسی ندارم!!
🌷باید مجبورش می کردم. رفتم رخت و لباس عروسی برایش گرفتم تا مجبور شود. گفت: این دفعه هم صبر کن، وقتی برگشتم.... _دلم شور مى زنه، تا حالا چند بار رفته اى، اما این بار اگر رفتی برگشتی نیست! _نگه دار من آن است که شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد. _عزیزم، من یتیم بودم، تو پسر بزرگ منی، برایم مثل برادرى، نرو! _برادرم مهدى شکل و رفتارش مثل من است، مهدى برادرت!
🌷برادرش هادى ١٢ روزه بود. هادى را روى دست جلویش گرفتم و گفتم: عباس، ترا به خدا از این نوزاد شرم کن و نرو، چهار بار رفتی جبهه، نگذار بشه پنج بار. خندید و گفت: مادر تو پنج پسر دارى، بگذار یک نفر از آنها برود و جانش را در راه اسلام و امام فدا کند! هی گفتم و مرتب جوابم گفت. آخر سر هم گفت: مادر خدا کریم است، بگذار بروم، ان شاءالله بر می گردم و عروسی می کنم!
🌷عاشق آقا اباعبدالله بود. می گفت: امام حسین (ع) بدن مطهرش سه روز روى زمین بود، من از خدا می خواهم که جنازه ام سه ماه پیدا نشود! سه ماه از شهادتش می گذشت که با عده اى از هم رزمانش در گودالی پیدا شدند. بعد ها یک سرباز عراقی را اسیر کردند که نامه اى از عباس پیشش بود. در نامه نوشته بود: مادر می خواهند ما را زنده به گور کنند! همان سرباز آنها را زنده به گور کرده و این نامه را برداشته بود.
راوی: مادر شهید عباس سهیلى
🌹بخشی از وصیت شهید:
اين پيام هم به منافقان بدهم که اين بسيجى ها، اين افراد دلير همچون شيشه اند که هر چه شکسته شوند تيزتر مى شوند، حتى شيشه خورده هايشان هم (همان قبرشان) خارى است به چشم شما.
شهادت: ٤/١٠/١٣٦٥، شلمچه
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌷
ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ ﻫﻴﻴﺖ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75