eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ما بہ لبخند شهیدان بہ ذڪر روے #سربند شهیدان سلام ما بہ #گمنامانِ لشڪر بہ تسبیحات یا زهراے معبر همان هایے ڪہ عمرے نذرڪردند اگر رفتند دیگر برنگردند #صبحتون‌_شهدایی🌷
1_11712926.mp3
987.1K
نوآهنگ او خودش را کُشت! علت نفوذ شهدا در قلوب مردم و جوانان و چرایی عدم تأثیر برخی کارهای فرهنگی در جامعه به روایت حاج حسین یکتا
✍آنها را دوست نداشتنـد دفــاع برایشان بـــــود ... مردان سرزمینم 🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🌷 ﺑﻪ ﻧﻮﺭ ﺷﻬﺪا ﻣﻨﻮﺭ
🌷به علت اینکه برادر دو شهید بود، به سختی اجازه حضور ایشان را در جبهه می¬دادند، با این احوال توانست دو بار به جبهه اعزام شود. بار اول در واحد اطلاعات و عملیات تیپ امام سجاد(ع) بود. بار دوم هم به عنوان معاون گردان حضرت زینب(س) از لشکر 19 فجر. همرزمانش نقل می¬کردند؛ مدتی بود صبح¬ها که برای نماز بیدار می¬شدیم تمام ظرف¬ها و لباس هایمان را شسته و تمیز می¬دیدیم. این شده بود یک معما که همه در جستجوی جواب آن بودیم. شبی کمین گذاشتیم تا مچ این رزمنده گمنام که شب¬ها را وقف کارهای شخصی ما کرده بود را بگیریم. نیمه شب بود که سر و کله اش پیدا شد، تا سراغ ظرف ها رفت، همه با هم ریختیم روی سرش. زیر دست و پای بچه¬ها با ناباوری، آقا حمید معاون گردان را دیدیم که با خجالت ما را نگاه می¬کند. یکی دیگر از همرزمانش نقل می کرد؛ چند روزی بود که حمید حالات روحی خاصی پیدا کرده بود. وارد سنگر که می¬شد به ناگاه همه سر و صدا می¬خوابید، همه بچه¬ها از او نصیحت و موعظه می¬خواستند. روزی در سنگر نشسته بودیم، معاون گردان حمید شبانپور و فرمانده گردان حضرت زینب (س) هاشم اعتمادی هم نشسته بودند. در بین صحبت¬ها حمید رو به هاشم گفت: «شاید به زودی سومین فرزند یک خانواده مرودشتی هم شهید شود و او را تشیع کنند!» هاشم با تعجب نگاهی به بچه های سنگر انداخت اما کسی را با مشخصاتی که حمید گفته بود نشناخت. هاشم وقتی خبر شهادت حمید را شنید، با حسرت و اندوه آهی کشید و گفت: «حمید دیروز خبر شهادت خودش را به من داد ولی من متوجه نشدم.» 🌷پدرم معروف بود به حاجی صلواتی؛ به خاطر صلوات¬های مکرر و بلندی که می¬فرستاد. گاه می¬شد در یک جمع هزار نفری صدای صلواتش بلند می¬شد و همه می¬فهمیدند علی شبان پور در جلسه است. روزی در جمع خانواده نشسته بودیم که ناگاه صدایش به صلوات بلند شد و بعد قطره قطره اشک از چشمانش جاری. هر چه اصرار کردیم چیزی نگفت. چند روز بعد خبر شهادت حمید، سومین پسر شهیدش را آوردند. آن روز بود که رازی را برای اولین بار با ما در میان گذاشت. تعریف می¬کرد؛ سال¬ها پیش، قبل از بسته شدن نطفه حمید، قبل از غروب بود، در سیاه چادرم نشسته بودم که احساس کردم نور سبزی آمد و وارد دهانم شد. آنقدر برایم عجیب بود که شروع کردم به فرستادن صلوات با صدای بلند، به حدی که مردان سایر سیاه چادر ها فکر کردند برایم اتفاقی افتاده، هر چه سؤال کردند چی شد؟ فکر کردم قرار است برایم اتفاقی بیافتد، چیزی درباره آن نور نگفتم، تا اینکه مدتی بعد متوجه شدم خداوند می¬خواهد به من فرزندی عطا کند. چند روز پیش احساس کردم همان نور سبز از دهانم خارج شد و شروع کردم به فرستادن صلوات، یقین کردم حمید هم شهید شد. 🌹🌹🌿🌹🌹 سمت: معاون گردان حضرت زینب(س) – لشکر 19 فجر شهادت: 9/12/1363 - سومار 🌷🌷🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ @shohadaye_shiraz.
مطمئنم روزے کہ با آن سیاهت بابا را بدرقہ‌ے میدان‌ ڪردی، دل بابا قرص‌تر شد! چون چـادر تو ... "ڪاش مادر شهدا باﺷﻴﻢ 🌺🍀🌺🍀🌺 : @shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر میخوایید بدونید چقدر با شهدا فاصله داریم ، ببینید ﺷﻬﺪاﻳﻴﻢ ▪️▪ 🌷 : @shohadaye_shiraz ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ: http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✍آنها را دوست نداشتنـد دفــاع برایشان بـــــود ... مردان سرزمینم 🌺 : @shohadaye_shiraz
1_28321411.mp3
5.43M
🎧 صوت روایت: 💠 مرگ یا شهادت... 🔰 🌹 👆👆👆 🌹🌹🌹🌹🌹 : @shohadaye_shiraz
هدیه ... 🌹ﻳﺎﺩﻱ اﺯ ﺷﻬﺪاﻱ ﻏﺮﻳﺐ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺱ🌹 روزی در خانه به صدا آمد، زنی افغانی با پسری سیزده ساله بود که کمک می خواست، ظاهرا همسرش در جنگ افغانستان کشته و خودش پناهنده شده بود. ما که در خانه چیزی نداشتیم، نادر هم جز حق طلبگی حقوقی نداشت. سریع فرشی را که در خانه داشتیم، پیچید و به آن خانم هدیه کرد. ... آن خانم بعد ها در کارهای خانه به من کمک می کرد، وقتی دید، خودمان جز آن فرش چیز با ارزشی نداشتیم، همیشه شرمنده نادربود.  «شهید» فرد 🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ @shohadaye_shiraz 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🍂شادی روح شهداء صلوات🍂
✍ڪاش مے شد بچہ ها را جمع ڪرد .. سنگر آن روزها را گرم ڪرد .. ڪاش مے شد بار دیگر رفت ... جنگ عشقے ڪردو تیرے خورد و رفت ... 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 : @shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
ﻟﻂﻔﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻫﺪا ﺑﺎﺷﻴﺪ
اﻳﻦ ﻫﻔﺘہ ﺩﺳﺘــہ ﺟﻤﻌــے ﺫﻛــﺮ: ﻫﻤﺮاﻩ ﺑﺎ ﻭﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ ﺑﻪ ائـــمہ اﻃﻬﺎﺭ(ع) و ﺑﺨﺼﻮﺹ اﺑﺎﻋﺒﺪاﻟﻠﻪ اﻟﺤﺴﻴﻦ ع و (ع) اﻣﺎﻡ ﺭاﺣﻞ(ﺭﻩ ) و ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ و و و اﻣــﻮاﺕ و ﮔﺬﺷﺘــﮕﺎﻥ و... ﻫــﺮﻛﺲ ﺑہ ﻫﺮ ﺗﻌــﺪاﺩ ﺑﻪ مےﺗﻮاﻧـﺪ ﺩﺭ ﺧﺘــﻢ اﻳﻦ ﺫﻛﺮﺷــﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨــﺪ 👆👆👆
شڪستہ اسٺ دلم زیر بارِ این غصہ ڪمے براے دلم فڪرِ تڪیہ گاه ڪنید دواے دردِ من این اسٺ: ، امسال.. مرا مسافرِ گودالِ قتلگاه ڪنید یا ذبیح العطشان اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ع
▪️بعد از آن واقعه‌ی سرخ بلا سهم تو شد ▪️خطبه‌ی اشک برای شهداسهم تو شد ▪️بعد از آن واقعه ای زینت سجاده‌ی عشق ▪️از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد اﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ (ع ) ﺗﺴﻠﻴﺖ
ڪسانے بہ امامِ زمانشان خواهند رسید، ڪہ اهل سرعت باشند... !! و اِلّا تاریخ ڪربلا نشان داده، ڪہ قافلہ حسینے معطل ڪسے نمے ماند 🍃🍀🍃🍀🍃🍀 : @shohadaye_shiraz
#ﺷﻬﻴﺪاﻣﺎﻡ_ﺳﺠﺎﺩﻱ ﺷﻴﺮاﺯ #ﺷﻬﻴﺪ ﻋﻠﻲ اﺻﻐﺮ اﺗﺤﺎﺩﻱ
🌷یادی از شهدای غریب استان فارس🌷 *شهیدی که روز میلاد امام سجاد (ع) به دنیا آمد و روز شهادت امام سجاد (علیه السلام ) در عملیات محرم به شهادت رسید* 🌷 مادرم چهار دختر و سه پسر داشت. اما باز باردار بود و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشت. خودش تعریف می کرد دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم. همان شب خواب دیدم بیرون خانه همه و شلوغ است. در خانه هم زده می شد. در را باز کردم. دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آعوش داشت، رو به من گفت این بچه را قبول می کنی؟ گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم. آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغر امام حسین(ع) باشد! بعد هم نوزاد را در آغوش من گذاشت و رو چرخواند و رفت. گفتم: اقا شما کی هستید؟ گفت: امام سجاد(ع)! هراسان از خواب پریدم. رفتم سراغ ظرف دارو. دیدم ظرف دارو خالی است! صبح رفتم پیش آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم. آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است، آن را نگه دار! آخرین پسر مادر، روز میلاد امام سجاد(ع) به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود. علی اصغر، در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد(ع)، در تیپ امام سجاد(ع) شهید شد! 🍀🍀 منبع کتاب حدیث عشق .صفحه ۱۳ 💐🌾💐🌾💐 تولد:1339- شیراز شهادت: 1361/8/21- عملیات محرم 🌷🌷 هدیه به شهید علی اصغر اتحادی صلوات🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﻢ @shohadaye_shiraz
روزها اول صبح بہ درودے دل خود گرم ڪنيم... و چه زيباست، ڪنارِ ياران ، خنده بر  زدن 🌷 : @shohadaye_shiraz
🔹" "🔹 به خون و تیر و ترکش نیست... آن روز که خدا را با همه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم، شهید شده‌ایم... یعنی زندگیمان را کجا خرج کنیم : @shohadaye_shiraz
🌷ﻳﺎﺩﻱ اﺯ ﺷﻬﺪاﻱ ﻏﺮﻳﺐ ﻓﺎﺭﺱ 🌷 🌸مختار از طرف جبهه به عنوان تشویقی به حج مشرف شده بود. همه خانواده منتظر بازگشت ایشان بودند. قرار بود زمانی که به شیراز رسید خبر بدهد تا همه اقوام برای استقبال ایشان از داراب به شیراز برویم. آن شب ساعت حدود نه بود که صدایی از داخل حیاط به گوشمان رسید. تا وارد حیاط شدیم، دیدم حاج مختار است که از روی دیوار داخل حیاط پریده است. داشت در را باز می کرد تا ساک و وسایلش را داخل بیاورد. با خوشحالی او را در آغوش کشیدیم و گفتیم چرا بی خبر! با خنده زیبایی گفت: همین جور بهتره، رسیدنم را خبر می دادم همه شما به زحمت می افتادید و من مدیون می شدم. چند روز بعد عازم جبهه شد، دیگر برنگشت تا اینکه جنازه اش آمد. چه زیبا حاجت روا شده بود. از زیارت خانه خدا تا زیارت خدایش، چهل روز نشد. 🌷 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍀 : @shohadaye_shiraz ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ: http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#شهیدآقامهدی‌باکری❤️ 🍁خصوصی برای همسرم🌷 ﻫﻤﺴﺮﻡ بایستی ان شاءالله مرا ببخشی من نتوانستم همسر خوبی برایت باشم ولی تو خودت میدانی که من دنبال چه کار بودم و وقت من در چه را می‌گذشت و قلبت قوی باشد برای خدا. سرنوشت ما دست خداست فقط باید در راهش بود که هر چی پیش بیاید از اوست. امیدوارم در همه حال در طلب جلب رضایتش باشی و خود را به او سپرده و شکرگزار دائمیش باش التماس دعا دارم #مهدی
رفتند خودرا ادا ڪنند خودرافداے ماندن ماوشماڪنند رفتندوباحمایت قلب پاکشان ڪربلاحماسہ خونین بپاڪنند مامانده ایم ڪہ میکشیم امروزدعاڪنیم ڪہ شهیدان دعاڪنند ﺑﻪ ﻧﻮﺭ ﺷﻬﺪا ﻣﻨﻮﺭ🌷
: امید آن دارم که در راه حق قطعه قطعه شوم تا چیزی از این قفس تن باقی نماند. به مادرم بگویید که بر مظلومیت حسین (ع)گریه کند تا یاد حسین (ع) همیشه پا برجا بماند. 🌹 🍀
سرگشتہ ی محضیم و در این وادےِ حیرت عاقل تر از آنیم ڪہ دیوانہ نباشیم... 🌷 🌺🍃🌺🍃🌺🍃 : @shohadaye_shiraz
هــمہ مهتابـــــ بجویند بہ تاریڪے شبـــــ ... مــن بہ دنبـالِ رخ تـــــو مےگردم ... 🌹🌹🌹🌹 ﻫﺪﻳﻪ ﺑﻪ ﺷﻴﺮاﻓﻜﻦ, ﺳﭙﺎﺳﻲ, ﺣﻖ ﻧﮕﻬﺪاﺭ 🌺🍀🌺🍀 : @shohadaye_shiraz
از اینکه و نداری از کارهای کرده ات به نام دیگری از تنهایی ات درعین غمگین مباش که اولین گام برای است 🍁 💠 : @shohadaye_shiraz