🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
8⃣ 1⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است..
✅ قَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَ غائبٍ وَ عَلى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ يَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ يُولَدْ، فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ.
✅ من آنچه مأمور به رساندنش بودم، ابلاغ نمودم تا حجت بر هر حاضر و غایب و بر هرکه شاهد بوده یا نبوده و هرکه بدنیا آمده و نیامده، تمام شود.باید حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت (این پیام را) ابلاغ نمایند.
📚فرازی از بخش ششم خطبه غدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈مبلغ غدیـــــر باشیـــد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥"دهقان شیری" همرزم ۱۵ ساله حاجقاسم سلیمانی:
🔹با اینکه ایشان کارت VIP فرودگاه داشت، همیشه از بخش عمومی و بین مردم و با اتوبوس عادی به سمت پرواز میرفت در نماز جمعه در خیابانهای اطراف دانشگاه یک سجاده میانداخت و نماز میخواند...
#سرداردلها
🍃🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
* #براساس_زندگینامه_شهید_عبدالمجید_سپاسی*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_پنجاه_دوم
حاجی گفت: باهاشون برخورد بعد هم بیارشون پیش من. رفتم سراغ شان توپ و تشر زدم و تهدیدشان کردم اوقات تلخی نشان دادم .بعد هم بردمشان پیش حاج مجید .حاجی چیزی بهشون نگفت .توپ و تشر هم نزد. فقط خیلی آرام و دور از انتظار پرسید:
_چرا رفتین؟
یکیشان که بچه کوار بود گفت :حاجی این تیربارچی عراقی تا صبح پارس میکند و نمی گذارد ما یک چرت بخوابیم دم صبح می خوابد. ما هم تصمیم گرفتیم نفله اش کنیم الحمدالله موفق شدیم.
_خوب حالا چه خبر از آن طرف؟
_ یک کانال است که جاده را دور زده است و یک بریدگی از آن منشعب میشود تا سر ارتفاع ، سنگر کمین هم در کنار نفربر سوخته ایجاد کردند که شبانه فعالیت می کند.
بخاطر گرمای ظهر و اینکه شبها بیدارند همه خواب بودند و ما بر سرشان فرود آمدیم و در همین کانال اصلی درگیر شدیم خیلی از شان کشتیم اما چون تعدادشان زیاد بود مجبور شدیم فرار کنیم.
اول یک نارنجک هول دادیم داخل سنگر تیر کنار تیربار چی شب کار که در گرمای ظهر مثل مشک وا رفته بود .بعد هم یکی یکی با لباس زیر و عرق گیر آمدن به جنگمان ..
اینکه خلاصه اینکه خیلی اطلاعات دادند و به کار ما آمد و برای عملیات آن شب به دردم نخورد اما آن روز حال مجید غیر عادی بود حتی از برخوردش با این دو تا بسیجی معلوم شد.
نتوانستم مجید را بشناسم مجید حقیقت بزرگ وجودش را در لفافه شوخی و مزاح پنهان کرده بود طوری که خیلی ها اشتباه می کردند. تعریف نارسای من از اوست زیرا واژه نمی یابم.
🌹🌹🌹🌹
خواهش و التماس مرا که دید راضی شد. خدا رحمت کند حاج محمد ابراهیمی را مسئول مخابرات لشکر فجر،شوخی هم کرد سر به سرم گذاشت و گفت:
_چشم نخوری، سر خور خوبی هستی ..همین یکی دیگه مانده است اگه قصد کرده ای بسم الله»
من دلم را گرو کرده بودم. شوخ بود. شیرین کار بود. یک حالت ملامتی هم داشت .باطنش را خوب معلوم نمی کرد. دستش را رو نمی کرد .چیزهایی داشت که پیش خودش بود برای خلوت هایش ،برای ساعتهایی که در زمان نمی گنجید . به دنبال یک چیزی میگشتم که مقداری از همه خوبی های جبهه پیدا میشود .اما راضی ام نمی کرد دنبال تنوع و تحول بودم.
هم در گردان هم در مقر تاکتیکی و هرجا که میشد دنبال معنویت نهفته ای بودم که در ضمیر دریایی خیلی از آن بحر در کوزه ها مثل مروارید عمان ته نشین شده بود و هر از گاهی برق میزد تا خیره چشم هایی مثل من راه گم نکنند
#ادامه_دارد
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
#حسیـن_جانم❤️
قلبے شڪستہ و همہ شب در هواےتو
پر مےڪشد بہ نیٺ ایوان #طلاےتو
دستم نمےرسد بہ ضریح تو یاحسین
ڪاری بڪن براے من عالم #فداےتو
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺
#شب_جمعه🌙
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#قربانےاول_ماه_قمرے*
#ﻧﺬﺭﻇﻬﻮﺭﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ(ﻋﺞ )
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و #ﺷﻬﺪا
#ﺟﻬﺖﺭﻓﻊ_ﺑﻼﻭﺑﻴﻤﺎﺭﻱ
🌷🌹🌷🌹
حضـرت رسـول (ص) :
قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این قرض را خـداوند سبحــان ادا مى کند)
🌷🏴🌹🏴🌷
ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، #قربانے و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ #اﻣﺮﻓـﺮﺝ منجے موعــود، در روز (جمعه ۱۰ تیرماه)، اول ماه ذی الحجه ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋
شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد
👇◾️👇
ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
۶۳۶۲۱۴۱۱۱۸۰۵۹۰۷۱
بانك آينده بــنام محمد پولادي
🔺▫️🔺▫️
*هییت شهداے گمنام شـــیراز*
🌹🌷🌹🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#یاصاحب_الزمان_عج💚
اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان
هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان
خورشید تابه کی به پس ابرها نهان
عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام امام زمانم ✨
#روزتون_مهدوی
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
7⃣ 1⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است..
✅ من از جبرئیل خواستم تا از خدا بخواهد مرا از معرفی رسمی علی ابن ابیطالب معاف کند؛ ای مردم! زیرا من از کمی پرهیزکاران، زیادی منافقان، فسادانگیزی گناهکاران و نیرنگ مسخره کنندگان اسلام آگاهم... این ها نه یک بار، بلکه چندین بار مرا آزردند... و این تهمت ها به خاطر همراهی بسیار علی با من و توجه فراوان من به او بود .
📚فرازی از بخش دوم خطبه غدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈مبلغ غدیـــــر باشیـــد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
هروقت قرار بود مأموریت برود. اگر من راضی نبودم تمام تلاشش را می کرد یا مأموریت را نرود و یا به هر نحوی مرا راضی می کرد. اما این بار فرق داشت. مدام گریه می کردم تا منصرفش کنم، اما نه به گریه هایم توجه کرد تا سست شود و نه از رفتن منصرف شد.
صبح با اشک و قرآن بدرقه اش کردم. دستی به صورتم کشید و خیسی اشکم را به سر و صورتش زد و گفت " بیا بیمه شدم. صحیح و سالم بر میگردم"
👈🏻ﺭاﻭﻱ :همسرﺷﻬﻴﺪ
#شهیدشجاعت_علمداری🌹
#شهدای_فارس🌹
#ایام_شهادت 🌹
🍃🌷🍃🌷🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🎞 اکران خصوصی فیلم سینمایی #هناس
📣 روایتی از زندگی شهید هسته ای شهید داریوش رضایینژاد🌷
✅ اکران اختصاصی
📆 زمان: شنبه ۱۱ تیرماه . ساعت ۲۱
📌 مکان: شیراز.شهرک والفجر. سالن همایش مجمع محبین اهل بیت ع
💵 قیمت بلیط ۱۴هزار تومان
🔅🔅🔅🔅🔅🔅
📲 فروش بلیط و تلفن راهنما:
۰۹۱۷۵۱۱۰۶۱۵
❌ظرفیت محدود ❌
🔹🔺🔹🔺🔹🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
شهدای غریب شیراز
🎞 اکران خصوصی فیلم سینمایی #هناس 📣 روایتی از زندگی شهید هسته ای شهید داریوش رضایینژاد🌷 ✅ اکران ا
🚨محبین شهدا ....اهالی شهرکهای جنوب غرب شیراز ، حمایت از این فیلم ارزشی و شهدایی فراموش نشود
🔻🔻🔻🔻🔻
🚨 دیدن این فیلم را از دست ندهید....
✍ #ڪلام_شـهــید
🔹همســرم بـدان ڪه من نســرین کسے ڪه تو را دوســت دارد، #شهادت را هم بسیار دوســت مےدارم، چون خــداے خــود را در آن زمــان پــیدا مےکنم.
از تــو مےخواهــم اگر میخواهے فردے خداگــونه باشـــی و درس دهنـــده، از امـــروز و از این ســـاعت سعی کنی تمــــاس خود را با خــدای خویــش بیـــشتر کنــے و همیـــن طــور معلــّمے باشی جدّے.
#شهیده_نســرین_افضــل🌷
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ
#سالروزشهادت
🌱🌹🌱🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🛑 #گــزارش 🛑
♦️ذبح قربانی روز اول ماه قمری
➖🔻➖🔻➖
به حمدالله ،در روز جاری، اول ماه ذی الحجه طبق رسم ماهیانه و ﺑﺎ ﻋﻨـﺎﻳﺖ حضرت زهرا(س) , ﺗﻌﺪاﺩ ۳ﺭاﺱ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺫﺑﺢ و انشاءالله، توسط خادمین شهدا در مناطق فقیرنشین شیراز در ﺑﻴﻦ ۷۶ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨــﺪ ،توزیع می گردد.
خداوند این عمل را مورد قبول درگاه خود و عملی در جهت تعجیل فرج مولایمان قرار دهد...
🔻🔻🔻🔻
شادے روح امام و شهدا و اموات بانیان خیر #صلوات
🌷▫️🌷▫️
#ﻫﻴﻴﺖﺷﻬــﺪاےﮔﻤﻨﺎﻡ_ﺷﻴــﺮاﺯ
#مرکز_نیکوکاری_شهدای_گمنام شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
غَمَش را غیر دل
سر منزلے نیست
ولے آن هم نصیبِ
هر دلے نیست
#حاج_قاسم ❤️
#صبحتون_شهدایی 🌷
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
6⃣ 1⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است..
✅ اَلا اِنَّهُ یَسِمُ كُلَّ ذى فَضْلٍ بِفَضْلِهِ، وَ كُلَّ ذى جَهْلٍ بِجَهْلِهِ.اَلا اِنَّهُ خِیَرَةُ اللَّهِ وَ مُخْتارُهُ.اَلا اِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَ الْمُحیطُ بِكُلِّ فَهْمٍ.
هشدار!
✅ هشدار! او (مهدی علیه السلام) هر ارزشمندی را به اندازه ی ارزش او و هر نادان و بی ارزشی را به اندازه ی نادانی اش نشان دار کند.
هان! او نیکو و برگزیده ی خداست. هشدار! اوست میراث دار دانش ها و احاطه دار بر اِدراک ها.
📚فرازی از بخش هشتم خطابه غدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈مبلغ غدیـــــر باشیـــد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔻قسمتی از وصیت نامهی
#شهیده نسرین افضل
🔅 «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله...»
شهادت بالاترین درجهای است که یک انسان میتواند به آن برسد وبا خونش پیامی میدهد به بازماندگان راهش.
«یا ایتها النفس مطمئنه» ارجعی الی ربک راضیه المرضیه، فدخلی فی عبادی وادخلی جنتّی.
🔹 خداوندا، کشور اسلامی ما را از کشورهای تجاورزگر و سلطه طلب بی نیاز دار.
بار الها، اخلاق اسلامی، آداب و عادات قرآنی را بر کشور عزیزمان ایران و مدارسمان حاکم بگردان.
بار ایزدا، به رهبر کبیرمان، عمر و توفیق بیشتر عنایت دار تا با رهنمودهایش مسلمین و مستضعفین جهان به استقلال و آزادی واقعی دست یابند.
👈 الها! به ما قدرتی عنایت کن که پرچم لا اله الا الله را بر سراسر جهان به اهتزاز درآوریم.
#ﺷﻬﻴﺪﻩ ﻧﺴﺮﻳﻦ اﻓﻀﻞ
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌹🍃🌷🍃🌷🌱🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹🌹🌹🌹🌹:
* #براساس_زندگینامه_شهید_عبدالمجید_سپاسی*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_پنجاه_سوم
خلاصه با این شناخت اومدم سراغش .موقعی بود که میخواستیم یک عملیات زرهی انجام دهیم .ظاهراً کربلای هشت که موفق هم نبود.
گفتم با شوخی ،یعنی همان شوخی که حاج محمد ابراهیم باهام کرده بود.
_میخواهیم خدمتتون باشیم بیسیمچی خودتان که می دانید ما همراه هرکی باشیم شهیده ... شهید امان الله عباسی ، شهید حسن حق پرست ... اشکال که ندارد؟!
_ای بابا حالا دیگه مارو میترسونی؟! تا حالا چندتا بیسیم چی سربه نیست کرده باشم خوبه ؟!من قصد کردم حلوای همه را مزه کنم.
این جوری بود که ما را در کار به حاج مجید قرار گرفتیم تا عملیات والفجر ۱۰ ..برای این عملیات در یک منطقه بودیم به نام هاموره که همه از تپه و ارتفاع بود. ناامن هم بود. مین گزاری شده بود .اما حاج مجید که باکی نداشت .چون واقعاً شجاع بود .آدم حقیقتاً تعجب می کرد از این همه نترسی.
من دو نفر را در جبهه فوق العاده شجاع دیدم یکی سپاسی و یکی هم شهید هاشم اعتمادی. حتی در فواصل که دشمن نزدیک بود در موقعیتهایی که میشد دشمن را با نارنجک زد این دو نفر سر نمی دزدیدند وقتی بچه ها از پشت خاکریز ها با احتیاط حرکت می کردند این ها روی خاکریز بودند و مرتب هم در تردد.. دستور میدادند و هدایت می کردند.
گفتیم :حاج آقا اینجا مزرعه مین است.
گفت: بابا شما پایتان را بگذارید دایی پای من چندین نفر هم بودیم از جمله مومن باقری، حاج مصطفی خیمه دوز و مرتضی روزی طلب و بنده حقیر.
چهار روز مانده بود به بهار ۶۷ که از هاموره سرازیر شدیم به طرف سه تپان.
یعنی ارتفاعی که پایین تر بود درست رو به روی دشمن طوری که ما را می دیدند.
گفتیم «حاجی دارند ما را میبینند..»
به شوخی گفت: شما چشمتان را ببندید تا نبینند!
بالاخره جان به لب رسیدیم سه تپان .شب عملیات والفجر ۱۰ .
یک سنگر پلیتی بود که از ارتفاع هم بالاتر بود. خیلی مطمئن نبود. جا دارهم نبود .یکی دو نفر داخل خزیدن به حالت چمباتمه .با یک وضعی ما هم نشستیم. داخل کانال که تقریباً یک مترو نیم عمق داشت .
حاجی گفت :استراحت کنید تا شروع عملیات.
آقای قنبرزاده خط شکن بود .گردان حاج مسعود فتوت هم آمده بود در کانال کنار ما تا به عنوان کمکی عمل کند. فکر می کنم نماز صبح عملیات شروع شد و بچه های گردان امام مهدی زدند ارتفاع ریشن.
شلوغ شد .گلوله بود پشت گلوله که امان همه را بریده بود. توپ ، کاتیوشا ،خمپاره و توپ فرانسوی. یکباره پری داخل کانال گفت: برویم.
باز انگار منصرف شده باشد گفت :نه یک تماس دیگر با بچه های جلو بگیرم.
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صحبت های مادر ژاپنی شهید محمد بابایی در مورد هجرتش به ایران و شهادت فرزندش
◾خانم کونیکو یامامورا مادر ژاپنی شهید محمد بابایی ظهر دیروز به فرزند شهیدش پیوست....
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫
🌷عباس کلاس سوم دبستان بود. حضور فعالی در نماز جماعت مدرسه داشت و حمد و سوره را بی غلط میخواند. یک روز مدیر عباس را صدا زد و گفت: از امروز "عباس دوران" امام جماعت مدرسه است.
نگاهم به سمت عباس رفت. از اینکه از او خواستهاند امام جماعت بچهها باشند خيلي خوشحال بود.
در ماههای محرم مجلس عزاداری در "مسجد بغدادی" برپا میشد. پدر ما در این مجلس روضهخوانی میکرد. خودش هم بانی میشد و به مردم شربت ویمتو میداد.
پدر هرروز حدود 5 ریال به ما پولتوجیبی میداد. عباس مدتی پولهای روزانهاش را جمع کرد. کنجکاو شده بودم با این پول میخواهد چه چیزی بخرد. بالاخره یک روز با یک متر پارچه سبز به خانه آمد، فهمیدم آن را با پولهای روزانهاش خریده است. روی پارچه با خط خودش نوشت
"یا ابوالفضلالعباس".
شبهایی که هیئت مراسم داشت، عباس این پرچم را با خودش میبرد و جلو هیئت حرکت میکرد و پرچمش را تکان میداد.
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨🚨قابل توجه شهروندان شیرازی ...
🎞 اکران خصوصی فیلم سینمایی #هناس
📆 زمان: 🚨امروز ⬅️شنبه ۱۱ تیرماه . ساعت ۲۱
📌 مکان: شیراز.شهرک والفجر. سالن همایش مجمع محبین اهل بیت ع
💵 قیمت بلیط ۱۴هزار تومان
🔅🔅🔅🔅🔅🔅
📲 فروش بلیط و تلفن راهنما:
۰۹۱۷۵۱۱۰۶۱۵
🔹🔺🔹🔺🔹🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🔰 #کلام_شهید
🔻شهید حاج قاسم سلیمانی: ازخدا یک چیز خواستم! خواستم که خدایا اگر بخواهم به انقلاباسلامۍ خدمت کنم، باید خودم را وقف انقلاب کنم. از خدا خواستم اینقدر به من مشغله بدهد که حتی فکر گناه هم نکنم.
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#قربانےمشارکتی_عیدقربان
#ﻧﺬﺭﻇﻬﻮﺭ_وسلامتی_ﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ(ﻋﺞ )
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و #ﺷﻬﺪا
🌷🌹🌷🌹
حضـرت رسـول (ص) :
قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این قرض را خـداوند سبحــان ادا مى کند)
🌷🌹🌷
طرح #قربانے و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ از امر فرج ✋✋ در عید قربان
🔻🔻🔻🔻🔻
شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد
👇◾️👇
ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
۶۳۶۲۱۴۱۱۱۸۰۵۹۰۷۱
بانك آينده بــنام محمد پولادي
🔺▫️🔺▫️
*هییت شهداے گمنام شـــیراز*
مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز
🌹🌷🌹🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌤️صباحڪم بالخیر!
ماࢪاهمازڕزقآسمانیٺآن
نمڪگیرڪنید..
ڪهعاقبٺمان بالخیـر شود
و شهادټهم،عاقبټ بخیر شدݧ است ..
شایدڕزق امروزمان رانوشتند شهادټ✨
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@golzarshohadashiraz
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
5⃣ 1⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است..
✅ پس همه با هم بگویید "ما آنچه درباره امامت علی و امامان و اولاد از نسل علی به ما ابلاغ کردی شنیدیم؛ از آن اطاعت میکنیم، به آن راضی هستیم و در برابرش سرتسلیم فرود می آوریم... با اعتقاد به امامت ایشان زندگی می کنیم. با همین عقیده جان میدهیم و با آن سراز قبر برمیداریم. آن را تغییر نمی دهیم و هیچ چیز را جایگزین آن نمی کنیم.
📚بخشی از فراز یازدهم خطبه غدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈مبلغ غدیـــــر باشیـــد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
چند شبانه روز بود که آتش سنگين دشمن نگذاشته بود چند دقيقه يک خواب راحت
بکنيم. با آقا منصور داخل سنگر نشسته بوديم. گفتم: آقای خادم صادق الان چه آرزويي داري؟
سؤال را از خودم پرسيد. آنچه در دلم بود را به زبان آوردم و گفتم: آرزو دارم 24 ساعت استراحت کنم، فقط بخوابم!
باز سؤالم را از ایشان پرسيدم و گفتم آرزوی شما چیه؟
با خنده گفت: آرزوي من اين است که اين جنگ به نفع اسلام تمام شود، همه با هم خارج از جبهه ها تربيت و پرورش جوان ها را شروع کنيم!
اين آرزويش هم تحقق پيدا کرد. بعد از جنگ تمام وقتش را صرف تربيت جواناني کرد که يا از محيط جبهه و جنگ وارد شهر شده بودند، يا اينکه از جنگ چيزي نمي دانستند.
🌿🌷🌿🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹🌹🌹🌹🌹:
* #براساس_زندگینامه_شهید_عبدالمجید_سپاسی*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_پنجاه_چهارم
گوشی را از من گرفت . و مشغول صحبت شد چند گلوله در فاصله نزدیک من فرود آمد. نمیدانم کاتیوشا بود ، توپ فرانسوی بود، چی بود؟
همگی در کانال فرو رفتیم. گرد و خاک همه را پوشاند . همه جا سیاه شد. احساس کردم گوشی بی سیم کش می آید. نیم خیز بودم که چیزی روی دوش چپم سنگینی کرد. خدای من حاج مجید بود !
خون بشدت از شقیقه اش جست میزد میریخت روی دیواره کانال .بچه ها را صدا کردم. مرتضی را ،حاج مسعود فتوت را .
باور کنید هنوز که هنوز است یاد آن صحنه تمام وجودم را تکان میدهد. لال شده بودم. حتی نمی توانستم گریه کنم. فقط چند بار روی دوشم دست کشیدم خیس بود و گرم. دستم را بو کردم. بوی بهار می داد .هنوز دو روز مانده بود به بهار.
می دانستم این حادثه یک واقعه معمولی نیست که بشود به راحتی خبر داد در واقع خبر شهادت مجید خیلیها را درمانده می کرد این بود که مخفی کاری کردیم .بی سیم ها را قطع کردیم .جنازهاش را پیچیدیم گونی هم اطرافش گذاشتیم تا ترکش نخورد .
مرتضی روزی طلب هم حالش خراب شد بدجور. باور نمی کردیم .شاید کمتر کسی فکر میکرد حاج مجید شهید شود .از بس که جسور بود. از بس که شجاعت از خودش نشان می داد. وقتی خمپاره می زدند من که بی سیم داشتم می نشستم .او حتی خم هم نمیشد. همان جمله حاج نبی رودکی برای نشان دادن ارزش حاج مجید بس است که گفته بود بعد از مجید کمر لشکر فجر شکست.
هوا کاملا هوا کاملا روشن شده بود که من برگشتم عقب .طاقتی برایم نمانده بود عملیات هم تمام شده بود و نیروها هم مستقر شده بودند . به مقر تاکتیکی سنگر اجتماعی بزرگی بود بدون سقف که همه مسئولین جمع بودند حاج قاسم سلطان آبادی داشت با بیسیم هدایت میکرد .میدید که دارم می آیم به دیواره سنگر که رسیدیم سرم را تکیه دادم. داشتم از پا در می آمدم بیش از ۴۸ ساعت بود که نخوابیده بودم اما خودم را عادی گرفتم تاکسی بو نبرد .اولین کسی که به سراغم آمد حاج قاسم بود ترش و تلخ.
از خشم و فروخته پرخاش کرد و گفت:
_معلومه کجایی ؟چرا جواب نمیدی؟ حاج مجید کو؟
_بی سیم خراب بود حاجی
تاب نگاه خشمگینش را نداشتم. خزیدم توی سنگر بغلی و ولو شدم کف سنگر. چند دقیقه بعد حاج محمد ابراهیمی وارد شد. دست مرا گرفت می خواست از طرف سنگر بلندم کند همچنان که دست زیر سرم می کرد پرسید: حاج مجید طوری شده.؟!
_نه رفته جلو!
_مسخره در نیار بگو حاج مجید چی شده؟!
_گفتم که رفته جلو
باور نکرد چیزهایی شنیده بود شاید هم یک دستی زد گفت؛ پس مرتضی حاج نبی چی میگفت؟!
اشکهایش سرازیر شد و همه فهمیدند. حاج قاسم کسی را فرستاد دنبالم و از نحوه شهادت مجید سوال کرد و من توضیح دادم. تنها از حاج قاسم تنها اشک هایش نمیریزد. که خودش هم آوار می شود. دستور داد جنازه را سریعاً عقب بیاورند .حتی طاقت ماندن نداشت و به همراه جنازه به شیراز آمد. احساس می کنم جیگرم از داغ مجید خال زده است وقتی ریسه خنده هایش را به یاد می آورم عمق وجودم می سوزد.
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*