eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️ابوذر پرچمی منقش به اسم حضرت عباس بر سر در خانه نصب می‌کند و می‌گوید « هر کسی برای دفاع از حرم زینب رود باید مثل حضرت عباس شهید شود. ‼️ابوذر در کارهای خانه با من همکاری می‌کرد. یک شب تب داشتم تا صبح نشست. من می‌گفتم حالم خوبه اما ابوذر می‌گفت من راحتم تو بخواب».  ‼️نماز اول وقتش هیچوقت به تاخیر نمی‌افتاد، صدقه می‌داد، به نیازمندان کمک می‌کرد، به هیچ کس بی‌احترامی نمی‌کرد و همین خوبی‌هایش مرا مطمئن می‌کرد که ابوذر در این دنیا ماندنی نیست. وقتی برای آخرین ماموریت بار سفر می‌بست من تا صبح کنارش نشسته بودم و کمکش می‌کردم». ‼️همان شب به ابوذر گفتم خیلی مواظب خودت باش. من و محدثه اینجا منتظرت هستیم. گفت چشم حاج خانوم ولی یک خواهش دارم اگه به سلامت برگشتم که هیچ، اما اگر شهید شدم محدثه را به تو وتو را به خدا می‌سپارم». ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 🌷 🌱🌷🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1629198859.mp3
25.95M
داستان روزانه هر روز یک قسمت 📗کتاب صوتی " قسمت 1⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️مثل پدر | حساسیت شهید حاج قاسم سلیمانی درباره احترام به فرزندان شهدا 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین (امیر)مهدی زاده⭐️ 🌹آب گرمکن خانه دختر عمه مان آتش گرفته بود. آتش از آشپزخانه زبانه می کشید و راه ورود خانه را بسته بود. اهل خانه در خانه جیغ و فریاد می کردند و کمک می خواستند. تعدادی از همسایه ها و رهگذران جلو خانه جمع شده بودند، اما کسی جرأت نداشت از آن آتش بگذرد و وارد خانه شود. اگر هم کســــی قدمی جلو می رفت، می گفتند: نرو، الانه که کپسول گاز هم منفجر بشه! هر لحظه زبانه آتش بیشتر و فریاد استغاثه اهـــــل خانه هم بیشتر می شد. ناگهان، امیر که تازه به مرخصی آمده بود و از آنجا رد می شد، بی توقف دوید و از آتش گذشت و وارد خانه شد. چند لحظه بعد از میان آتش یک کپسول گاز را بیرون آورد جای خلوتی پرت کرد، دوباره وارد آشپزخانه شد و کپسول دیگری را هم بیرون آورد. خطر انفجار از بین رفته بود. خودش کمک کرد تا ساکنان خانه، هم از خانه خارج شوند و آتش خاموش شود. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 خورشیــد🌤 را بگو که نتابد ز پشت ابر چون صبـــح من به خنده‌ات آغاز میشود ... 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
یک روز همراه دخترم به اﻣﺎﻣﺰاﺩﻩ سید محمد (گلزار ﺷﻬﺪا) رفتیم ... شادی رو به من گفت : مامان نگاه ، عکس بابا !!! هرچه نگاه کردم چیزی ندیدم وقتی برگشتم علی زنگ زد ؛ و جریان را برایش تعریف کردم علـی خنـدید و گفت : واقعا دخترم دیده درست داره میگه ، من جـام تـوی گلــزار شهـداست ... ده روز بعد خبر شهادتش را آوردند. ✍ راوی : همسر شهید ▫️ولادت : ۶٤/۰۱/۰۱ کازرون ▫️شهادت : ۹٤/۱۱/۱۶ سوریه ▫️عملیات آزادسازی نبل و الزهرا 🍃🌷🍃🌷 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1629404031.mp3
21.99M
داستان روزانه هر روز یک قسمت 📗کتاب صوتی " قسمت 2⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ ♻️ سوز صدای فاطمه صدرزاده فرزند شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده بابا واقعا دلم برات تنگ شده 😢 این لحظه قیمتش چقدر می‌ارزه😔💔 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐ 🌹آبان ماه سال 62 بود. به خاطر نوع مأموریتمان کسی از بچه های تیپ المهدی(عج) از محل و نوع مأموریت ما اطلاع نداشت. مشغول کارهایم بودم که دیدم کسی به سمتم می آید. دیدم امیر است، هم شهری ام. جا خوردم. امیر، اینجا، جایی که کسی آدرسی از آن نداشت! سلام و علیکی کردم و گفتم: تو کجا، اینجا کجا، کی آدرس بهت داده! خندید و گفت: چند تا ماشین عوض کردم به اینجا رسیدم، آمدم که اگه خدا خواست، همکارت بشم، بیام واحد اطلاعات! گفتم: پذیرش در واحد اطلاعات که به این راحتی نیست، صد تا پیچ و خم و شرط و شروط داره! خندید و گفت: من آمده ام که بمانم! به فرمانده واحد گفتم: گفتم ردش کن برود، ما نیرو نمی خواهیم. امیر گفت امشب را بمانم. ماند و بعد نماز تعقیبات نماز را خواند و سوره واقعه. صبح شد، نه امیر رفت نه کسی گفت چرا نرفته است... هنوز نحوه ورودش به واحد اطلاعات عملیات برایم یک سؤال است! 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
| 🔰 شجاعتی که ریشه در یقین داشته باشد، شجاعت حقیقی است و در‌سخت ترین شرایط نیز از دست نمیرود. 🔹"شهید آوینی" 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
امشب به سبک کرب و بلا گریه می کنیم همراه سیِّد الشُّهداء گریه می کنیم صاحب زمان گرفته عزا گریه می کنیم از داغ روح صبر و وفا گریه می کنیم 🥀 (س)🏴 🥀 🏴
🌷🕊🍃 ... مجنون حرم بودیم واین جملہ نوشتیم درخواب ببیند ڪہ عدو فاتح اینجاسٺ ما مسٺ حریم حرم و عشق شهادٺ هررنج وبلایے ڪہ رسد معرڪہ زیباسٺ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔹محمد در بین اهل بیت علاقه خاصی به حضرت زهرا(س) داشت و همیشه به دنبال نکاتی می‎گشت که خود را به این حضرت نزدیک‎تر کند. 🔹 یک روز قبل از عقد من در حیاط منزل زمین خوردم و دستم شکست. روز عقد با دست شکسته پای سفره عقد نشستم. 🔹پس از عقد یک شب که برای زیارت قبور شهدا رفته بودیم محمد گفت «زهرای 18 ساله با دست شکسته پای سفره عقد» نشانه‎ای برای ماست تا بیشتر به یاد حضرت باشیم. پس از آن مداحی حضرت زهرا را گذاشت و هر دو به یاد حضرت زهرا اشک ریختیم». ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ 🌷 🌷🌿🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1630406936.mp3
13.33M
🌹🌹🌹🌹🌹: داستان روزانه هر روز یک قسمت 📗کتاب صوتی " قسمت 3⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ﻛﻠﻴﭗ... 🔹ﻭﺩاﻉ ﺷﻬﻴﺪ مدافع حرم ﻋﻠﻲ ﺟﻮﻛﺎﺭ ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪاﻧﺶ😭به مناسبت ایام شهادت شهید 🏴در سالروز وفات حضرت یاد کنیم از شهدایی که برای دفاع از حریم حضرتش از همه دلخوشی های خود گذشتند... .. 🍃 ﻋﻠﻲ ﺟﻮﻛﺎﺭ 🌹 🍃🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐️ قبل از عملیات خیبر بود. از طبقه 4ساختمان محل استقرارنیروهای تیپ المهدی برای رفتن به نمازخانه پائین می آمدم که متوجه شدم بچه های گردان الفتح، در گوشه ای از محوطه، شخصی را روی دست بلند کرده، به هوا می اندازند و می گویند: شیر اومد... شیر اومد... مشتاق شدم ببینم این شیر کیست. به سمت آن جمعیت رفتم. دیدم پسر عمه ام، امیر است که روی دست آنها بالا و پائین می شود. همیشه می دانستم امیر پسر زرنگ و با جربزه ای است، اما نه تا این حد که بین رزمندگان به شیر معروف باشد! چند روز از عملیات خیبر می گذشت. حین برگشت از عملیات، باز امیر را دیدم. خسته روی چرخ یک تانکر آب نشسته بود. از سر تا پایش گِل و شُل چسبیده بود. گفتم: امیر مگه تو هم تو عملیات بودی؟ خسته خندید و گفت: اول ما باید خط را باز کنیم بعد شما برید جلو بجنگید! نه آن روز نه تا زمان شهادتش نه من نه هیچ کس از خانواده نفهمید که او از نیروهای اطلاعات عملیات تیپ است. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🇮🇷 روزهای اوج مبارزات انقلابی یود. شب بود، با محمد به خیابان قانی نو رفتیم. کنار خیابان پارک کرد. پیاده شد و گفت: همین جا باشید تا من بیام. نگاهی به انتهای خیابان کردم. ماشین های ارتشی در خیابان مستقر بودند و خیابان پر بود از مأموران ارتشی، احتمالاً آن شب حکومت نظامی بود. دلم شور افتاد، محمد آنجا چی کار داشت. در زیر نور چراغ های خیابان، محمد در تاریک روشن خیابان برگشت. سریع رفت پشت ماشین، به سرعت کلید انداخت و در را باز کرد. صدای بهم خوردن شیشه نوشابه می آمد. درب ماشین را بست و با همان سرعت و عجله به سمت دروازه کازرون برگشت. دلم آشوب بود. کاش حداقل ما را به خانه می رساند. ابوذر را محکم به سینه ام چسباندم. با چشم دنبالش کردم. با سرعت تا پشت یک ماشین ریو ارتشی دوید. نوری در دستش شعله ور شد و بعد هم نور درخشید و به پشت ماشین کشیده شد. در یک لحظه ماشین ریو ارتشی کوره آتش شد و آتش از پشت آن زبانه کشید. تا سرباز ها و ارتشی هایی که اطراف بودند به ماشین برسند، محمد در سایه ها گم شد. چند دقیقه بعد دیدم پرید توی ماشین و بلافاصله دور زد و گفت: حالا بریم خونه! 🌹🍃🌷🍃🌹 شهید محمد اسلامی نسب 🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌹 *میهمانی لاله های زهرایی* 🌹 🇮🇷 گرامیداشت دهه فجر انقلاب اسلامی🇮🇷 و سالگردشهادت شهید هادی مهدوی 💢با روایتگری وخاطره گویی حاج قاسم مهدوی(برادربزرگوارشهید)🌹 💢 برادر حاج امیرحسین راستی : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۲۰ بهمن ماه/ از ساعت ۱۶ 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 شهادت یعنی؟ نمیر حیف است بمان، بساز ،ساخته شو و در کلام آخر برای خدا شهید شو... 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
رسته اصلی پژمان تک تیرانداز بود، اما بعد ازشهادت پژمان متوجه شدم، که در سوریه هم، بین دوستانش به آچار فرانسه معروف بوده است. دوستانش می‌گفتند: از پست که برمی‌گشت می‌گفت: خُب، بگید چکارهست من انجام بدهم. می‌گفتیم: بابا پست بودی خسته‌ای برو استراحت کن. می‌گفت: نه، وقت برای استراحت زیاده، فعلاً وقت کار است. هر روز مشکلات فنی قرارگاه را درست می‌کرد و کار بچه‌ها را راه می‌انداخت، شب دستانش را به‌هم میزد و با خوشحالی می‌گفت: خوب خدا را شکر امروز مفید بودم. پژمان توفقی شهید مدافع حرم 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از گلزار شهدا
1_1632085937.mp3
11.49M
داستان روزانه هر روز یک قسمت 📗کتاب صوتی " قسمت 4⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 این دفعه خدا میخواد یا دلیل المتحیرین رو ثابت کنه! 📻 برشی از سخنرانی‌ حاج حسین یکتا در جمع معتکفین دانشگاه تهران 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb