6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری_شهدایی
🎥دمی با شهدا/شهید موسی پسندی عاقبت مشاجره با استاد ضد انقلاب
#سلامبرشهیدان
📙برگرفته از کتاب شهیدان زنده اند....
🌷🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید هاشم اعتمادی⭐️
🇮🇷فرشاد در حلقه بچه ها نشسته بود. با لحني كودكانه، نوحههايي را كه شب هاي گذشته در مراسم عزاداري شنيده بود تكرار ميكرد و بچه ها همراه با سينه زني پاسخ ميدادند. در همين زمان دوستم سيد ابوتراب مهمان ما شد. مشاهده صحنه عزاداري بچه ها و نوحههاي فرشاد براي سيد، خيلي جالب بود. به من گفت: «علي اكبر! يه چيزي ميگم دست كم نگير. هاشم پسر زيرك و باهوشيه، حسابي مواظبش باش. يه دعا هم بنويس، بزن به پيراهنش!»
با تعجب پرسيدم: «هاشم؟ هاشم كيه ؟!»
سيد كه خودش هم از به زبان آوردن اين اسم تعجب كرده بود گفت: « منظورم فرشاد بود.»
با خودم فكر كردم شايد سيد اتفاقي اين نام را بر زبان نياورده. اين بهانهاي شد تا نام برازنده هاشم را براي فرشاد انتخاب كنم. و از آن به بعد هاشم صدایش بزنیم.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔸 یک روز اومد خونه و گفت باید خونه رو عوض کنیم. گفتم چرا؟ گفت یکی از پرسنل نیروی هوایی با ۸تا بچه تو یه خونه دو اتاقه زندگی میکنن و اونوقت ما با دوتا بچه تو خونه به این بزرگی.
🔹️ طرف وقتی فهمید خونه فرمانده پایگاهو میخوان بهش بدن، هرچی اصرار کرد تا منصرفش کنه فایده نداشت.
❤️شهید بابایی
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#شهیدفدایـــــی_امــــام_زمـــــان(عج)
🔰هفتمِ شهید فرهاد شاهچراغی، دوست از برادر عزیزتر عبدالحمید بود که به دارالرحمه رفتیم. با هم بین قبور شهدا قدم می زدیم که عبدالحمید به جایی اشاره کرد و همان جا نشست. با دست خاک های آن محل را صاف کرد و با انگشت روی آن نوشت:
مدفـــن پاسدار شهیــــــد، فدایی امام زمان - عبدالحمید حسینــــی.
💠پنج ماه بعد وقتی پیکر شهیدش از عملیات بیت المقدس بازگشت، پدر شهید علی خضری دوست صمیمی عبدالحمید درخواست کرد که قبر ایشان را بالای سر فرزند او بکنیم و آنجا دفن کنیم. قبـــر اول که کنده شد، به آب رسید. قبـــر دیگری کندند، آن هم به آب رسید و پر آب شد و بالاخره قبر ایشان در همان نقطه ای که خودش اشاره کرده بود آماده شد. بی آنکه ما به کسی از این پیش گویی چیزی گفته باشیم.
#شهید عبدالحمید حسینی
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌷🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
نشردهید
شهدای غریب شیراز
#شهیدفدایـــــی_امــــام_زمـــــان(عج) 🔰هفتمِ شهید فرهاد شاهچراغی، دوست از برادر عزیزتر عبدالحمید
🚨فردا مجلس خاص برای یه شهید خاص داریم...
یه شهید با کلی عنایت بخصوص از امام زمان عج
پس مجلس فردا را از دست ندهید...
#قطعه_شهدای_گمنام_شیراز
#ساعت_۱۷
🔹هدیه به شهید امام زمانی شیراز #صلوات
🌷🕊🍃
هَوایِ دِلَم...
بارانِ نِگاهَـتان را می خواهَـد
می شود بَر مَن بِبارین
حتی به نیم نِگاهی
#گلزار_شهدا🥀💔
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
♦️به مناسبت مراسم یادواره شهید عبدالحمید حسینی امروز در گلزارشهدای شیراز
🔰از کودکــی دست در آب حوض می کرد آن ها را به آسمان می پاشید و می گفت: من دوست دارم مثل حضرت علی اصغر(ع) شهیــــد شوم. به آرزویش رسید، ترکش به حنجره اش اصابت و زخم بزرگی روی گردن ایشان ایجاد کرده بود.
🔰هنگامی که عبدالحمید را در قبر گذاشتند و گلباران کردند. یک غنچه، از گل ها وارد این حفره شده و به خون شهید آغشته شد. آقای دستغیب وقتی این شاخه گل را از زخم خارج کردند، خون تازه از محل زخم جاری شد. ایشان آن شاخه گل خون آلود را با خود به منزل برده و در آب گذاشتند. عجیب این گل تا روز چهلــم شهید تازه و با طراوت ماند. بعد از مراسم چهلم، ناگهان پژمرد و خشک شد ..
#شهید عبدالحمید حسینی
#شهدای_فارس
🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💠هنگام تقرب حبل الورید شد
💠آنکس که داشت نذر شهادت
#شهیـــــد_شـــد 🕊🌷
#شهادت
🌱🌷🌱
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
برای مجلس امروز ، خیلی ها التماس دعا گفتند
مجلس شهید امام زمانی خاصه
هر کی اومد حتما بقیه را دعا کنه
#گلزارشهدای_شیراز، قطعه شهدای گمنام
با حضور خانواده محترم شهید
ساعت ۱۷
26.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه زیارت خاص
🚨الان
گلزار شهدای شیراز
قبر مطهر شهید امام زمانی
#شهیدعبدالحمیدحسینی
😭از دور زیارت کنید
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️یادی از سردار شهید هاشم اعتمادی⭐️
⭐️اهل کوه و شکار بودم. آن بار هاشم هم با من به کوه آمده بود. یک بز کوهی دیدم،به آن شلیک کردم. به زمین افتاد. با هاشم کنارش رفتیم. زنده بود. استخوان پایش شکسته بود. خواستم ذبحش کنم،هاشم نگذاشت. گفت: این بز را به من ببخش.
او را با خودمان به خانه بردیم. نگهداری و مراقبت های هاشم از آن حیوان مجروح کم کم اثر کرد، زخم و شکستگی اش بهبود پیدا کرد و سلامتش را به دست آورد.
بز وحشی، اهلی هاشم شده بود، هر کجا می رفت، بز قدم به قدم همراهش می رفت...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید