eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
3هزار ویدیو
43 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🍃 راوۍ‌مۍگفت: شھـداۍزیادۍراایـن‌رودخانھ‌با خـود‌بُـردپس‌اینجا‌ارونـدنیسـت دستانت‌رابہ‌آب‌بزטּوفاتحھ‌بخواטּ اینجاتنھاگلزارشھداۍآبۍدنیاست! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢به یاد ... 🔹به گفتۀ دوستانش، شبِ حمله قبل از عملیات باران شدیدی گرفت و تمام برادران خیس شدند. محسن با‌ این‌که هوا سرد بود تمام لباس‌هایش را شست و آب تهیه کرده و غسل شهادت کرد. دعای توسّل را با حال توجّهی خواند و قسمت آخر آن «یا وصیّ الحسن…» را با هیجانی خاص خواند و گریه می‌کرد و با نالۀ «یا مهدی یا مهدی» به آن حضرت متوسّل بود. آخرین نمازش را خواند و مثل همیشه این اشعار را بر لب داشت: بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا... همان شب روی مین افتاد و بدنش تکه تکه شد و همانگونه که آرزو داشت با بدنی بی سر مثل و دستان قطع شده مثل ارباب حضرت عباس ع به دیدار حق شتافت.... 👈قسمتی از وصیت شهید خبرنگار : چه بنويسم از کجا آغاز کنم ، اصلاً باور کردنی نيست ، چگونه می توان باور کرد که خدای بزرگ بار ديگر بر ما منت نهاده و اسلام عزيز را دگر بار برای ما زنده نموده است. قرآنی که تا ديروز جايش در پستوهای خانه ها و کارش خاک خوردن بود، امروز بار ديگر بطور وسيعی در جامعه مطرح شده، در جامعه اي که سراسر فساد و تباهي و گمراهي و ذلت بود....... من که تا ديروز مانند اکثر جوانان اين آب و خاک در خط يک زندگي کاملاً بي هدف قرار گرفته بودم، امروز بجائي رسيده ام که در سر دارم که در راه خدا به جهاد برخيزم و اين جان خود را که شايد عزيزترين چيزهايم در دنيا باشد فداي خدايم کنم.... 🌷🍃🌷 : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت طاهره ترابی اما قصه ی شهادت ،شمس قصه ی سر اومدن نگرانیهاست. قصه ی تموم شدن دغدغه ها . از روز اول که با هم شدیم این دغدغه هم با ما عقد بسته بود. عشق عجیبی بهش داشتم. در عین این که رفتنش و نداشتنش ملموس بود ، از همون روز اول این قدر بهش علاقه داشتم که وقتی از مأموریتها بر می گشت خانواده ام بهش میگفتند بابا این دفعه اینو هم بذار تو کوله پشتیات ببرش! تو که میری اینم از دست میره. راهی که میشی اشکش راه میافته و بیتابی میکنه. آره واقعاً عاشقش بودم و همین دلهره ام رو بیشتر میکرد و نبودنش رو رنج آورتر گوهر گران نگرانی دارد. خودمو براش لوس میکردم لباسشو خودم تنش میکردم موهاشو که بلند و زیبا بودند، خودم شونه میکردم .از تماشای قد و بالاش که رشید و با هیمنه بود لذت میبردم و احساس غرور میکردم. این اواخر یکبار که لباسشو تنش کردم و موهاشو شونه کردم .گفتم :دیگه یاد گرفتم مدل موهاتو ! گفت: الآن من چه شکلی ام؟ نگاش کردم دیدم چشاش پراشکه ! با این که هیچ به رو نمی آورد دکتر هم کم میرفت ولی معلوم بود که حالش زیاد خوب نیست. از اواخر سال هفتاد و سه ،سرفه هاش شدید و زیاد شد، گاهی خون بالا می آورد. ریه اش داغون بود .گفته بودند جگر سفید گوسفند براش خوبه .مرتب براش میپختم ولی سال هفتاد و پنج براش مسجل شده بود که رفتنی است؛ از حالاتش از خوابهایی که میدید. از خوابهایی که میدیدم و از وضع جسمی که داشت، اون چشمایی که داشت. اون چشمای پر اشک هم معنی اش همین سفر قریب الوقوع بود. تقریباً تابستون هفتاد و پنج یک ماه اصلاً سر کار نرفت .گاهی سری میزد ولی خیلی سر پا نبود و با این حال دغدغه شو داشت ،حتی روز آخر دم دمای عید هفتاد و پنج بود که یک شب خواب دیدم درجۀ طلا ،رو دوش داره .بهش گفتم :میدونی چی خواب دیدم ؟! خواب دیدم که درجه هایی از جنس طلا رو دوشته . با لبخند معنیداری گفت: این که تعبیرش شهادته ! به گریه ،افتادم. گفت:بابا شوخی کردم من بادمجون بمم کو حالا تا شهادت ! .. : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
22.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 خصوصیات اخلاقی شهید حسن صیادخدایی شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید🕊🌹 ... 🌹🍃🌹🍃 @golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرسول سجادیان⭐️ 🌹 بعد پذیرش قطع نامه بود. گفت: می‌خواهم برگردم جبهه، شاید این بار شهید شدم. برای اینکه منصرفش کنم گفتم: از امام که بالاتر نداریم، امام هم گفت جنگ تمام شد. - جنگ تمام شده درست، اما فتنه هنوز تمام نشده، کسانی هستند که می‌خواهند برای این کشور و انقلاب مشکل ایجاد کنند، باید بروم و جلو آنها بایستم. گفتم : سید رسول دیدی خیط شدی، جنگ هم تمام شد و شهید نشدی! این را گفتم که بخندد و از آن حال بیرون بیاید. نخندید. ساکت با چشمان نورانی‌اش که در دریای خون نشسته بود نگاهم کرد. - من آرزوی شهادت دارم، آخرین واگن این قطار هم در حال عبور است، اگر توانستم آن را می‌گیرم و من هم می‌روم، اگر هم نتوانستم و جا ماندم که برمی‌گردم و ازدواج می‌کنم! نگاهش، کلامش وداع بود. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥واکنش جالب حاج قاسم به سوال یک خبرنگار 🔺به مناسبت ۱۷ مرداد، روز خبرنگار ✍چقدر دلمان برای حاج قاسم تنگ شده 😔 🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢و اما این‌هفته .... یاد شهیدی مظلوم که رسانه های بیگانه سعی کردند جای شهید و جلاد را عوض کنند ... 👈🚨خیلی برای این شهید باید تبلیغ کرد... مظلومیت این شهید بیشتر بعد از شهادت بود
را خیلی دوست داشت و احترام زیادی برایشان قائل بود. اگر فرصتی هم پیش می‌آمد به می‌رفت. در همان یگان صابرین دو نفر از همرزمان ایشان در شمالغرب کشور به شهادت رسیده بودند. خلیل عسکری از شهدای گردان خودشان بود و مولانیا هم از شهدای تیپ المهدی بود. همسرم به این دو شهید ارادت خاصی داشت. سال گذشته که از سوریه برگشت، صبح تقریبا ساعت 9 به خانه رسید. خسته و کوفته بود، اما تا شنید تشییع پیکر شهید ذوالفقارنسب از شهدای مدافع حرم ارتش است، هنوز خستگی‌اش درنرفته گفت خانم پا شو برویم تشییع جنازه این شهید. بعد گفت مشایعت پیکر یک شهید مدافع حرم سعادتی است که خدا نصیب مان کرد... علی نظری 🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️شهادت رزمنده پاسدار در چالدران به دست ضدانقلاب 🔹 بر اساس اعلام روابط عمومی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع)، این شهید سرافراز در حین مأموریت در منطقه یوسف آباد چالدران در اقدامی کور و بزدلانه به دست عناصر ضد انقلاب به فیض شهادت نائل شد. 🔸قرارگاه حمزه سیدالشهدا ضمن محکوم کردن این اقدام تروریستی اعلام کرد، عاملان و عناصر ضد انقلاب تاوان سختی خواهند داد. ✍برای شهید شدن باید شهیدانه زندگی کرد...😭 🌱🌷🌱🌷 @golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت طاهره ترابی ! یک روز تکیه داده بود به مبل و ذکر نادعلی می گفت« نادعليا مظهر العجايب ، یک باره چشاش رفت رو هم، چند لحظه بعد از خواب پرید. گفت: وای طاهره! گفتم :چیه چی شده؟ گفت: توی یک باغ خیلی بزرگ پروازم دادند . سال تقریباً اواخر سال هفتاد و چهار هم سه ماه رجب و شعبان و رمضان همه رو روزه گرفته بود که حتی باش شوخی کردم که شمس الدین با این حالت روزه میگیری بعد از رجب و شعبان و رمضان قبرستانه ها!! خندید که نه من روزه مو دیگه میرم هر چی میخواد بشه راستش تو مفاتیح خونده بودم هر کسی این سه ماه رو پشت هم روزه بگیره نمیمیره جز این که جایگاهشو تو بهشت ببینه .اینم که عادت سید بود ‌ .هم وحشت کردم هم مطمئن شدم. دلم لرزید خیلی گریه و زاری کرد سعی کرد آرومم کنه ولی خودش هم به گریه افتاد شب قبل از شهادتش اصلاً نخوابید، تا صبح پلک رو هم نگذاشت. خواهرم مهمونمون بود چون خونه شلوغ بود، مرتب می اومدند عیادتش، ازش خواسته بودم که بیاد کمکم دست تنها نباشم .داشتم با خواهرم اختلاط میکردم میگفتیم و میخندیدیم یه باره در اومد گفت: طاهره برد یمانی من کجاست؟ گفتم: برد یمانی؟ گفت :آره !کفن من کجاست؟ گفتم :وای بسم الله ! چرا منو میترسونی؟ یک برد یمانی داشت که توش نماز میخوند یادگار مادر شهیدی بود که بش داده بود و آخرش با اون دفنش کردیم. با این حرف دلم حسابی لرزید و باعث شد که منم مثل خودش تا صبح خوابم نبرد. نماز صبح خوندم و خوابیدم. سید که گمانم اصلاً نخوابید. پا شدم دیدم نرگس رو فرستاده کلاس تابستونه. بهش گفتم :همه چی براش گذاشتی؟ گفت: آره خودش رفت لباس بپوشه بره پادگان. این روز از معدود روزایی بود که سید رو با چشم پراشک دیدم، اونم وقت رفتن به پادگان و گرنه محرم اشکش فقط سجاده اش بود و بس! سه بار رفت و برگشت. یه بارم برگشت محمد رو بوسید و دست رو سرش کشید و به من گفت: تو رو خدا هوای اینو داشته باش .باهاش مدارا کن خب؟ سه بار تأکید کرد .بالاخره بعد از سه بار خداحافظی رفت. تو راه که میرفت بهش گفتم: امروز زود بیا نوبت دکتر داریا؛ گفت: باشه! من که اون روز از اضطراب و نگرانی مردم و زنده شدم. نوبت دکتر براش گرفته بودم چون ضربان قلبش رفته بود بالا .باور کنید از ساعتی که رفت همین جور دلم شور میزد. چادرم تو دستم بود از سر صبحی تا بیاد ببرمش دکتر .آخر دلم طاقت نیاورد تلفنم تو خونه نداشتیم .بچه رو گذاشتم پیش ،خاله اش ،رفتم سر کوچه از تلفن سکه ای زنگ زدم به اتاقش. .. : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا مرا مثل مولای خودم شهید کن... به بیان حضرت آیت الله مرتضی تهرانی (ره) 🛑🎙️ بشنوید ویژه سال‌روز شهادت شهید مدافع حرم🕊🌹 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz