eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
😳 🔰عصــر بود کہ حســین آمــد درب پادگان امــام حسین شیــراز. گفت بیا بریم چــند جا ڪار دارم! گــفت :بــرو دارالرحــمه! رفتیــم قطعــہ ، تعــدادے آمــاده کرده بودند. گفت ســید بیا برویــم داخل قـبر بخوابیــم ببینیم اندازه ما هـــست یا نه! هرکدام رفـــتیم داخل یہ قبر دراز کشیــدیم. حسین صدا زد اندازه اســت؟ 😇 گفتم: برای من ڪنده شــده اندازه است. گفت این هم برای من هـــم آماده شده.🙂 بعد از چند روز خــبر شـــهادتش را در عملیات شنیدم‌. جنازه اش را در قــبر گذاشــتند که گفـــت برای مــن اســت‌‌‌... حسین رنجبر اسلاملو 🍃🌷🍃🌷 : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب هم‌اکنون در دیدار دانش‌آموزان: میدان، میدان غزه و اسرائیل نیست، میدان، میدان حق و باطل است 🌱🍃🌱🍃🌱 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 📹 رهبر انقلاب، هم‌اکنون: پیروزی نهایی و نه چندان دیر با ملت فلسطین خواهد بود 🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
21.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📩 رهبر انقلاب: 🔹لابد بسیج لندن و بسیج پاریس این کار را کرده‌اند؟ ۱۴۰۲/۰۸/۱۰😃😇😃😅 💢 دست زدن بی سابقه دانش آموزان در حسینیه امام خمینی ره 😂😉😂 🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * عبد الرسول همان طور که به نصیحتهای پدر و مادرم گوش میداد قطرات اشکش آرام آرام از صورتش پایین می ریخت. مادر با دستهای خود اشکهایش را پاک میکرد. عبد الرسول همان سال سوم راهنمایی را تمام کرد و برای ادامه ی تحصیل به شیراز رفت و در هنرستان فنی ثبت نام کرد. یکی، دو ماه از سال تحصیلی نگذشته بود که در آزمون تربیت معلم قبول شد و وارد دانشسرای تربیت معلم آب باریک شیراز شد .خبر قبولی او را که آوردند، پدر که سال ها در فقر و محرومیت آرزوی چنین روزی را داشت به شکرانه ی قبول شدن فرزند بزرگش گوسفندی سر برید و بین همسایه ها تقسیم کرد. دو سه ماهی از قبول شدنش نگذشته بود که یک دفعه غیبش زد، بعد با خبر شدیم جبهه رفته است! هر روز به منزل پستچی محل سر میزدم تا ببینم که نامه ای از طرف عبدالرسول رسیده یا نه . بالاخره نامه ی او به دستم رسید و سراسیمه آن را به منزل بردم نامه را که خواندم. پدر گفت: - همین الان قلم و کاغذ بیار و جواب نامه رو بنویس. فوراً قلم و کاغذ آوردم و پاسخ نامه را نوشتم .آخر نامه هم یک چند خطی به خودم اختصاص دادم در آن چند سطر بعد از سلام و عرض ادب از او خواستم که هر وقت آمد یک پوتین نظامی برای من بیاورد. بعد از سه ماه عبدالرسول از جبهه بازگشت و برایم پوتین آورد. وقتی پرسیدم: _پوتین را از کجا تهیه کردی پاسخ داد: پوتین خودم را با این معامله کردم. پوتین مقداری کار کرده بود هر روز آن را برق میانداختم و میپوشیدم .اما قبل از این که خاکی شود، پوتین را از پای در میآوردم و جای امنی میگذاشتم . ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
⭐️یاد شهدا در کلام سردار شهیدحاج منوچهر(محمدباقر) رنجبر⭐️ 🌹حاج‌منوچهر در مورد شهیدحاج منصورخادم صادق می‌گفت: حاج منصور هم زمان هم فرمانده گردان زرهی لشکر بود،‌ هم فرمانده یک گردان پدافندی در خط آبادان. روزی يكى از نيروهایش برای شکایت پیش من آمد. ایشان با من آشنايي داشت و سن و سالی از او گذشته و موهایش به سفیدی می زد. گله کرد که آقای خادم صادق می گوید باید موهایت را کوتاه کنی، چرا من با این سنم، با این موی سفیدم باید مثل سرباز ها سرم را کوتاه کنم! با هم رفتیم آبادان پیش آقا منصور. خودش هم سرش را تراشیده بود. جریان را گفتم. با مهربانی رو به آن رزمنده گفت: پدر جان، من براى سلامت خودت مى گويم، شما بيا بزرگترى كن و اين كار را انجام بده تا كوچكترها هم از شما ياد بگيرند و كار من در کنترل این ها آسان تر شود، این جور ثواب این کار را هم می بری. بنده خدا رنگ به رنگ شد. شرمنده شد كه چرا گله كرده است و از همان اول به حرف ایشان گوش نداده است.او هم قبول کرد و سرش را تراشید. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹از نظر اخلاقی و انسان دوستی، شهید اشراف فردی با خصوصیات انسانی والا و شایسته بود که با تمام وجود به میهن خود و مردمانش عشق می‌ورزید. 🌹«روزی در دوران کودکی، صبح زود برای رفتن به مدرسه بیدار شده بودم که مشاهده کردم پدرم تعداد زیادی، حدود ۸۰-۷۰ جفت، کفش زمستانی بچگانه تهیه کرده است. از او پرسیدم اینها چیست؟ 🌹پدرم گفت ‌:که برای بچه‌های تنها و یتیم تهیه کرده‌ام. با مشاهده این اعمال، پدر نزد من مردی بسیار رئوف و مهربان و غم‌خوار زیردستان جلوه کرد.» 🌷 : 58/8/10 : ﺷﻴﺮاﺯ : ﺗﻬﺮاﻥ, ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮا 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
🚨 میهمانی لاله های زهرایی به یاد مردم و شهدای مظلوم غزه🇵🇸 🏴گرامیداشت شهید مسعود سالاری 💢 حجت الاسلام قربانی 💢 : کربلایی مهدی کبیری نژاد : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۱۱ آبان ماه/ از ساعت ۱۶ 🔺🔺 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃 آمدہ ایم کنارتان... ٺا پیدا کنیم خودمان را؛ نشـانی زندگی مان، از مسیر شمـا می گذرد... ای که مرا خواندہ ای، راہ نشانم بدہ..❤️ پنجشنبه یاد شهدا با ذکر 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢به مناسبت مراسم گرامیداشت شهید مسعود سالاری ، امروز در 🔘از خصوصیات اخلاقی بارز شهید اخلاق و رفتار خوب وی با خانواده زندانیان بود. بسیار یتیم نواز بود و همیشه با روی خوش با دیگران رفتار میکرد.و روحیه جهادی داشت هوای خانواده زندانیان را داشت و حمایتشون میکرد.و احتیاجات آنها رو تاجایی که میدونست برآورده میکرد. همیشه احترام مادرشون رو داشتند و تو هر موقعیتی احترام به مادر رو فراموش نمیکردند، یکی از دلایل مهم که به شهید شدنشون انجامید همین رفتار و کردار خوبشون با خانواده بخصوص مادرشون بود. مسعود سالاری 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * می خواستم با همین پوتین به جبهه بروم. ایام به سختی میگذشت .سراغ ستون چوبی رفتم که در ایوان منزل جدیدمان قرار داشت. بعضی وقتها میرفتم قد و بالایم را علامت میزدم. اوضاع آن روزها برای من این چنین و برای اهالی آبادی به گونهای دیگر می گذشت. اهالی آبادی نیز هر از چند داغدار یکی از جگر گوشه های خود می شدند. صبح سرد یکی از روزهای اسفند شصت و سه ناگهان صدای شیون و زاری از منزل مشهدی شمشیر، همه آبادی را به منزل او کشاند .خودم را به آن جا رساندم .عمو حسین على مغموم در میان جمعیت نشسته بود از او پرسیدم: _چه خبره؟ یک جمله کوتاه پاسخم داد: _کرامت شهید شده کرامت فرزند بزرگ مشهدی شمشیر، قد رشید و چهره ای آرام داشت. او فرزند (سر سوختی )مشهدی شمشیر بود. در عرف هنگامی که پدر و مادری چند فرزند خود را بر اثر بیماری از دست میدادند؛ فرزندی که سالم و زنده میماند فرزند سرسوختی لقب میگرفت. بسیار هم عزیز بود . مادر میگفت: در فاصله ی سه روز بیماری متوالی سرخک سه فرزند مشهدی شمشیر را بدرقه خاک کرده بود و برای همین کرامت مرهم و التیام داغ پدر و مادرش بود. روزی که پیکر او را آوردند ،همه اهل آبادی بر سر گلزار شهدا حاضر شدند. رؤیا تنها فرزند کرامت ،طفلی یک ماهه بود. مادرش دختر را بر روی تابوت کرامت گذاشت. بی تابیهای مشهدی شمشیر کوه آهن را آب میکرد. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
•دلت که گرفت💔 •با رفیقی درد و دل کن ⇜که باشد •این زمینیـ🌎ها •در کارِ مانده اند 🌷 😔 🌹🍃🌹🍃 عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهیدحاج منوچهر(محمدباقر) رنجبر⭐️ 🌹 حاج‌منوچهر در مورد برادرش شهید محمد جواد رنجبر می‌گفت: يكى از بچه ها من را متوجه درب سنگر كرد و گفت: آقا منوچهر، برادرت جواد پشت در سنگر ایستاده، فکر کنم کارت داشته باشه، اما خجالت می کشه بیاد داخل! رفتم بيرون سنگر، دیدم جواد سر به زیر ایستاده است. - جواد چرا بيرون ايستادى، بيا داخل. مثل هميشه مؤدب گفت: آمدم خداحافظى كنم. - خوب كاكو هنوز که وقت هست بيا داخل! - شايد دیگه وقت نشد! دستش را گرفتم و به داخل سنگر آوردم. جواد با همه بچه ها خداحافظى كرد، بعد به سمت من برگشت و من را محکم بغل کرد و یکی دو دقیقه بی آنکه حرفی بزند من را در بغلش نگه داشت و آخر گفت: خداحافظ کاکو! چشمان پر فروغش را از من گرفت و به زمین دوخت و بیرون رفت. بُووعلى با حالت خاصی گفت :خدا امشب به مادرش رحم كنه! تنم لرزید. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
27.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دلمان هم هوای کربلا دارد و هم هوای حاج قاسم .... 🚩صلی الله علی الباکین علی الحسین«علیه السلام»😭 🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🌷🕊🍃 ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم فڪری بڪن برای من و آتش دلم دست ادب به سینه ی بی‌تاب میزنم صبحت بخیر حضرت آرامش دلم 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💠ﭘﺎﺵ اﺯ ﻛﻮﺩﻛﻲ ﻣﺸﻜﻞ ﺩاﺷﺖ..... شب عملیات ازخیمه زد بیرون. دنبالش رفتم. رفت سمت سنگر فرماندهی. صدای فرمانده را می شنیدم که می گفت شما باید بمانید و صدای گریه مدام سید که قسم می خورد پا به پای دیگران برود... بالاخره سید, حرف خودش را به کرسی نشاند و با خوشحالی و چشمانی خیس خارج شد. در حالی که دست چپش روی پای چپش بود تا تعادلش حفظ شود و بتواند حرکت کند به سمت من امد. با دست راست به شانه من زد و گفت:دیدی خدا کمک کرد و راضیشون کردم! 💠عملیات محرم ،اتش دشمن سنگین بود و اسمان از منور ها روشن. تعدادی مجروح و تعدادی شهید شده بودند. چشمم به سید افتاد. رفتم تا توی حرکت کمکش کنم گفت: ممنون برادر, به فضل خدا مشکلی ندارم! چند قدمی که از من دور شد, خمپاره ای کنارش نشست. دیدم نیم خیز بلند می شود, اما با صورت به زمین می افتاد. سریع به سمتش دویدم... نمی دانم چرا یادم به گودال قتلگاه افتاد و صحنه ای که جد سید, می خواست به کمک نیزه شکسته ها برخیزد و به زمین می افتاد. ترکش به پشت سر, سینه و دو پایش نشسته بود. نزدیکش شدم. شنیدم فقط می گفت یا حسین, یا حسین... و صدایش قطع شد. در عملیات محرم با ذکر ع شهید شد! سید ایاز خردمندان 🌷 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz  نشردهید
29.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طلب حلالیت سردار شهید حاج منوچهر رنجبر و وعده شفاعت خانواده و دوستان 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 / میخای بفهمی طرف حقی یا باطل ؟ ▫️حجت الاسلام شجاعی نقل قول از آیت‌الله حائری شیرازی: هرکس موضع‌گیری علیه اسرائیل نکند، دین ندارد. 🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
باید مراقب قلب‌ها باشیم! آنها خیلی زود غبار می‌گیرند. راه دل،چشم است آنها را که پوشاندی،قلبت باز خواهـد شد و نظاره‌گر وجه‌الله خواهی بود..! 🌹🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃 ✍شهیدسیدمرتضی‌آوینی شهدا🌷 یاران‌ آخرالزمانی سیدالشهداء هستند و پیام‌ آنها عشق‌ و اطاعت‌ و وفاداری است.. 💔🥀 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داشتیم می‌رفتیم سمت هلی‌کوپترها. توی مسیر آقا یک تسبیح گفت. می‌گفت آقای مشکینی فرمودند: ثواب مرگ بر آمریکا کمتر از صلوات نیست... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * چند روز بعد که طبیعت حلول نوروز و بهار را نوید می داد، خبر مفقودالجسد شدن کریم محمودی را آوردند .روزی که اولین فرزند کریم به دنیا آمد، پیکر غرق در خون او در شرق دجله در میان باتلاقها رها شده بود. حجت الله ضرغامی را نیز مزدوران صدام در کردستان مظلومانه شهید کردند .طولی نکشید که پیکر پاره پاره صدرالله محمودی، ابوالفضل شهدای روستایمان با دو دست قطع شده، مهمان گلزار شهدای روستا شد. نظر محمودی هم مدرسه ای همه دانش آموزان روستا که به خاطر حسن خلق و شوخ طبعی اش اهل آبادی او را دوست میداشتند هم مفقودالجسد بعدی بود. از دوازدهم فروردین تا اواخر شهریور در جزیره مجنون روستای ما چهار شهید تقدیم کرد. بهروز همتی فرمانده یکی از گروهانهای گردان امام علی(ع)، دیگری کُردم عرب زاده که مدتها تحت فرماندهی حاج محمود کاوه فرمانده شهید لشکر ویژه شهدا بود و تازه به لشکر نوزده و جزیره مجنون آمده بود ،زاهد تنها پسرش را رها کرد و رفت . فتح الله هوشمندی قد رشیدی داشت و متانتی مثال زدنی او هم شهید شد! بعد فرامرز همتی فرمانده ی یکی از دسته های گردان امام حسن مجتبی (ع) در خلوت خاک آرمید. از فرامرز دخترش رقیه به یادگار ماند. روزها به تلخی میگذشت. هر کس سوز و گداز پیران ایل و طفلان مظلوم به یادگار مانده را میدید میماند و هوای رفتن و جنگیدن نمیکرد؛ از جنس ایل ما نبود. ایل و عشیره یعنی سلحشوری؛ ایثار و اخلاص و هر آن چه یک انسان و یک جامعه برای زندگی با عزت نیازمند آن است و ما همه یک روز بهاری با تعدادی از همکلاسیهایم بنا گذاشتیم که بدون اطلاع به خانواده ها به شهر نورآباد ممسنی برویم و از طریق بسیج به جبهه اعزام شویم . ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
... 🌸سيزده سال بيشتر نداشت که قصد رفتن به جبهه کرد ولی به خاطر کمی سن قبولش نکردند. 💢دفعه دوم شناسنامه برادر بزرگترش را به سپاه برد و این سری او را پذیرفتند و فقط مانده بود رضایت نامه ما به خانه آمد .کنار من نشست و گفت : برای رفتن به جبهه نام مرا نوشته اند ولی شما این رضایت نامه را امضا کن. ✨گفتم: اجازه نمی دهم بروی برادرت که نیست تو بمان. ناراحت شد گریه کرد و گفت: من با 12 نفر از دوستانمان ثبت نام کردیم حالا اگر بروم جلو آنها خجالت می کشم و سرافکنده می شوم .آنقدر گریه کرد که من امضا کردم🥺 قرار بود آن جمع دوازده نفری ۴۵ روز بعد مرخصی بیایند همه آمدند اما او نیامد🥺 مانده بود تا ٧۵ روز دیگر😢 ١٢٠ روز بعد از اعزامش آسمانی شد و خبر شهادتش آمد.💔 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅ https://eitaa.com/golzarshohadashiraz نشردهید
عکس خاطره شهید حاج منوچهر رنجبر.zip
17.37M
با سلام 19 عکس و خاطره از سردار شهید حاج منوچهر رنجبر تقدیم به دوستان 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برادران و خواهران!! این دنیا، دنیاے آرامش است و همه میدانیم که هیچکدام ما ماندگار نیستیم و همه خواهیم رفت فقط مراقب باشیم پرونده مان سفید باشد. 🌷شهید 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🌷🕊🍃 تـو فقط بی‌سیم‌ات را جواب بده ما قول می‌دهیم تمام رنج‌ها را به دوش بکشیم تمام غصه ها را فقط! صدایت را از ما دریغ نکن... 💔🥀 🕊 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
. شیرافکن موجود نیست!😊 🔻🔻🔻🔻 به ، مأمور شده بود. زودتر به منطقه رفته بودند. وقتی وارد شدیم هر کس از نیروهای بومی را می دیدیم سراغ را می گرفت. آنقدر برخوردش با اطرافیان خوب و سریع کار ها راه می انداخت که همه او را می شناختند. فردای آن روز برای انجام کاری به ستاد فرماندهی لشکر رفتم. از چیزی که دیدم خنده ام گرفت. بزرگ روی کاغذ نوشته و پشت شیشه زده بودند: توجه، توجه آقای موجود نیست. آنقدر سراغش را گرفته بودند که مسئولین کلافه و این اطلاعیه را نوشته بودند! مسلم شیرافکن 🌹🌱🌷🌱🌹🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید