علاقهاش از آنجا به رزمی¬کاری بیشتر معلوم میشد که حتی در مسابقات باز و بسته کردن کلاشینکف چشم بسته هم نفر اول شد.
درس میدان موانع را بیشتر بچهها از زیرش فرار میکردند ولی ایمان عصرها هم که همه در حال استراحت بودند درسی را که صبح گذرانده بود، تمرین میکرد.
توی دانشگاه برای مراسم استقبال از رهبری هم بین هزار و دویست نفری که راپل آموزش دیده بودند، چهار نفر انتخاب شدند که یکی از آنها ایمان بود.
📚برگرفته از کتاب «دریچه ای رو به ایمان» مادرانه های شهید ایمان خزاعی نژاد
#شهید ایمان خزاعی نژاد
#شهدای_فارس
#شهیدمدافــع_حرم
#سالروزشهادت
🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
در همین مصاحبه هم آمد چیزی بگوید اما نمیدانم چه شد که یک باره حرف را عوض کرد.
شب را استراحت کردیم صبح تا نزدیکیهای غروب هر کس برای خودش سرگرمی درست کرده بود. تعدادی غسل شهادت میکردند و لباس میشستند، تعداد مشغول پاک کردن اسلحه بودند و آن روز اسلحه ام را با دقت و حوصله با گازوئیل تمیز کردم بعد از ظهر اسلحه را با یک خشاب پر برداشتم و پشت خاکریز رفتم دلم برای تیراندازی پرپر میکرد .
فرماندهان در اردوگاه گتوند بر سر تیراندازی خیلی حساس بودند. اما در پادگان معاد نگفته بودند یک قوطی حلب در فاصله حدود دویست متری روی یک خاکریز دیدم. ابتدا از ترس فرماندهان نمیخواستم تیراندازی کنم وسوسه شدم و چند بار نشانه گیری کردم و بالاخره تیراندازی کردم .با صدای تیر نیروها فوج فوج سر رسیدند و انگار که منتظر بهانه ای ،بودند هر کدام نشانه ای پیدا کردند و تیراندازی کردند.
به طوری که سر و صدای ناشی از آن همه جا را فرا گرفت. زبیر هم سر رسید و شروع به تیراندازی کرد .وقتی داشتم به طرف قوطی حلبی تیراندازی میکردم یکی از بچه ها با لهجه ی شیرازی آفرین و بارک الله می گفت.
طولی نکشید که بچه های حفاظت سر رسیدند.اسلحه را گرفتند هر کس که با اسلحه آنجا بود منجمله من را ، و با خود بردند.
دنبال آنها را افتادم به خیمه ی حفاظت که رسیدیم، آنها ملامت مان کردند و بعد خطر این کار را گوشزد کردند و بعد اسلحه مان را تحویل دادند. برایم جالب بود که چه طور زود کوتاه آمدند.
نزدیکی های غروب به دستور فرماندهان به صورت گروهان گروهان به خط شدیم .طولی نکشید که با ستون یک برای سوار شدن بر اتوبوس فرمان حرکت صادر کردند.
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
15.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ ماجرای جالب استخاره آیتالله کشمیری برای سید حسن نصرالله و پیشبینی ایشان درباره انقلاب!
به نقل از برادر #شهید حسن طهرانی مقدم
#انقلاب_اسلامی
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرضا سجادیان⭐️
🌹سید عبدالرضا جز اولین پاسدارهای شیراز بود. بسیار متواضع بود. اصلاً منیتی نداشت که الان مسئول یک گروه و یک جمع است و باید آنها را مدیریت کند. با اینکه هفت هشت سال از ما بزرگتر بود، توان نظامی، علمی و مدیریتی بالاتری نسبت به ما داشت، همیشه یک افتادگی خاص را در ایشان میدیدیم. خودش را از کوچکترین بچههای مسجد هم کوچکتر میدید.
سید رضا بسیار ساکت و کمحرف بود. اصلاً اهل جلسهگذاشتن و حرفزدن و سخنرانیکردن نبود، اما اگر از ایشان میخواستیم در مورد موضوعی صحبت کند یا اینکه چیزی از ایشان میپرسیدیم، اگر 5 دقیقه صحبت میکرد، در همین چند دقیقه چشمههای حکمت از کلامش جاری میشد.
یک روز به ایشان گفتم: آقا سید شما خیلی بزرگوار و خوب هستید، از شما التماس دعا دارم!
مهربان گفت: برادر، من بهتر از شما به خودم و اعمال خودم آگاهم، خدا هم بهتر از من به عمل من آگاه است، من میدانم که لایق چنین تمجیدهایی نیستم!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💌 #کــلامشهـــید
🍃 من به این نتیجه رسیدهام ڪه شهادتـــــ دستـــــ خودمان استـــــ، انتخابـــــ شهادتـــــ را خداوند به عهده خودمان گذاشته استـــــ این ما هستیم ڪه میتوانیم شرایط آن را فراهم ڪنیم ما هستیم ڪه تعیین ڪننده این مسئله هستیم.
#شهید_حسن_باقرے🌷🕊
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش تو غزه بارون بباره...
درسته سرپناه ندارن ولی بچه ها تشنشونه... 💔
#غزه شده #کربلا 😭
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#قربانےاول_ماه_قمرے
#ﻧﺬﺭﻇﻬﻮﺭ_وسلامتی_ﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ(ﻋﺞ )
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و #ﺷﻬﺪا
#رفع_بلا از مردم مظلوم فلسطین و نابودی اسرائیل
🔻🔻🔻🔻
ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، #قربانے و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ #اﻣﺮﻓـﺮﺝ منجے موعــود، در روزاول ماه جمادی الاول (چهارشنبه ۲۴ آبان ماه)ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋
🚨🚨
باز این ماه همچنان مطلب مهم میخواهیم به نیت های خوب قبلی اضافه بشود ، قربانی و صدقه به نیت رفع بلا و سختی از مردم مظلوم فلسطین و نابودی اسرائیل می باشد
📣👈 انشاالله همه مشارکت کنند
به دیگران هم اطلاع دهید لطفا✋
👇◾️👇
ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
6037997950252222بــنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام (با زدن روی شماره کپی کنید) 🔺🔺🔺 هیئت شهدای گمنام شیراز http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
کسانیبه امامزمانشان خواهند رسید
که اهلِسرعت باشند؛
و اِلّا تاریخِکربلا نشان داده ،که قافلهٔ حسین معطلِ کسی نمیماند ..!
شهیدآوینی ✍🏻
#شهید_آرمان_علی_وردی🥀
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
اخبار دختر سوری 3 ساله را نشان می داد که کنار ساحل شهید شده بود. جلیل طاقت نیاورد و گریه کرد. به او نگاه کردم. برخواست و به حیاط رفت. پشت سرش رفتم. بی وقفه گفت: من در عجبم با این همه اعتقاداتی که داری چرا را ضی نمی شوی که مدافع حرم شوم. با شد نمی روم ولی جواب حضرت زینب و رقیه (س) را خودت بده .
من جلیل را عمیقا دوست داشتم و از اوایل زندگی تا آن هر روز دلبسته تر می شدم . در باورم نمی گنجید که بخواهم جلیل را به این زودی از دست بدهم. نگاهم در نگاهش قفل شد. (با خود می گفتم مرا به که واگذار کردی … راه برگشتی برای من نگذاشتی…) شرمنده شدم سرم را پایین انداختم و همان لحظه از تمام وجودم جلیل را به حضرت زینب سپردم.
24 آبان سال 94 همزمان با لحظاتی که زمزمه زیارت عاشورا بر لبان ما بود و اشک بر مظلومیت حضرت رقیه می ریختیم، جلیل در سامرا در جوار مرقد ملکوتی امام حسن عسکری(ع) و امام علی النقی (ع) به شهادت رسید. نمی دانستم روضه در آن روز شامل حال یتیمان من هم می شود…
#شهیدمدافــع_حرم
#شهید جلیل خادمی
#سالروزشهادت 🌹
#شهدای_فارس
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_هفدهم
از پادگان راه افتادیم شور و هیجان عجیبی بین نیروها وجود داشت .باز هم شروع به تجزیه و تحلیل کردیم. اگرچه روی کالک عملیاتی توجیه شده بودیم اما کسی از محل عملیات اطلاعی نداشت. از مکانهایی که رد میشدیم هیچ شناختی نداشتیم. فقط تعدادی از بچه ها توضیح میدادند که این شهر و روستاها چه نام دارد. البته شهرها همه به ویرانه تبدیل شده بود .از جمله سوسنگرد .
مسافت زیادی نرفته بودیم که آقای نیازی فرماندهی دسته سکوت خود را شکست او مطالبی را پیرامون وضعیت عملیات شرح داد.
یکی از بچه ها با بی حوصلگی پرسید:
- بگویید عملیات کجا هست؟
آقای نیازی گفت:
- عملیات شلمچه به سوی بصره.
بلافاصله پچ پچ بین بچه ها شروع شد یکی می گفت:
_میگم
بچه ها هیچ کدام بر نمی گردیم!
دیگری میگفت:
_بچه ها شکلات ارزان میشود
خلاصه مطالب طنزآمیز زیاد استفاده می شد. آنهایی که قبلاً شلمچه رفته بودند وضعیت آن جا را خیلی رعب آور شرح میدادند .شلمچه هم جایی بود که امید به زندگی معنا نداشت. در کفه ی بیابانی اتوبوسها توقف کردند. فرماندهان اعلام کردند:
_بچه ها پیاده شوید. بقیه ی راه را باید با ماشینهای ،مایلر و تک و خاور میرفتیم وقتی پیاده شدیم ستونی از خودروهای سنگین آماده بود گروهان ما سوار بر یک مایلر شد.
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
10.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کسی که دوست دارد به امام زمانش نزدیک بشود ...
داستانی از شهید مهدی باکری
#سیره_شهدا
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🛑 در سختترین مواقع هم افسرده نباشید
انقلاب با چهرهها و دلهای افسرده تضمینشدنی نیست. انقلاب با دلهای پرشور و چهرههای شاداب تضمین میشود.
هیچکس مرا در این دوره نشیب و فراز انقلاب در سختترین مواقع، نتوانسته است با قیافهٔ افسرده ببیند. چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم؛ یا شهادت یا پیروزی، دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید چهرهها شاداب باشد، نشاط داشته باشید. آنوقت شعارتان همین است که آمریکا و مزدورانش هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.
ما در زیر بار سختیها و مشکلات و دشواریها قد خم نمیکنیم. «ما راستقامتان جاودانهٔ تاریخ خواهیم ماند.» تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاک بیفتیم و الّا هیچ قدرتی نمیتواند پشت ما را خم بکند .
شهید مظلوم آیت اله دکتر بهشتی🌷🕊
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz