ﻗﺴﻤﺖ 3
🌹🌹🌹🌹🌹
ﺭﻭاﻳﺖ ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻬﻴﺪ ﺭﻭﺯﻳﻂﻠﺐ👇
🌹🍁🌹🍁
پنجشنبه18دی ماه65 حاج جواد
بعدازنهاراستراحت کوتاهی کرد..حاج خانم حین عملیات کربلای4سفره وروضه توسل به حضرت ابوالفضل نذرکرده بودن شب خونه(حسینیه بیت الشهدای روزیطلب)دعای کمیل داشتیم خرید کرده بود طبع بلندی داشت همیشه بهترینها رومیخریدباهم میوه ها روشستیم وبساط اشپزی رو اماده کردیم ..باهم عدس پلو واش رشته وحلواپختیم..همه شب جمعه ها به نیت اموات وشهدا حلواخرمایی درست میکردبه خیرات عقیده زیادی داشت..باباحاجی دعاروشروع کرد جمعیت زیادی اومده بود یه دفعه استانداروقت بامعاوناش وخانواده هاشون هم اومدن..گفتم غذاکم میادصدای مادرش زدحاج خانم اومدن سردیگ سوره قریش روبایه دعای دیگه خوندن وبااون اطمینان قلبی همیشگیشون گفتن مادربرکت کار باخداست دوباره به مجلس دعا برگشتن..باباحاجی بااون صدای گرم ودلسوخته روضه فرات رفتن حضرت عباس روخوند...ازاب هم مضایقه کردندکوفیان خوش داشتندحرمت مهمان کربلا
سفره روپهن کردیم وقتی مطمئن شد سفره هاکامل شده صدام زدبیااشپزخونه باهم شام اخرروبخوریم متوجه حرفش شدم اماانقدرفکرم درگیر سفره ومهمونا بودکه فرصتی برای جواب نداشتم وقتی اومدم یه کاسه آش رشته کشیده بودروش باکشک ونعناداغ شمع وگل وپروانه تزئین کرده بودخیلی باسلیقه بودتانشستیم بخوریم جاریم اومدآش میخواست همون کاسه روبهش دادوگفت صدای حاج حسین بزن بیادباهم بخورید..وقتی رفتن دوباره آش کشید وخواست تزئینش کنه گفتم نمیخوادهمینجوری میخوریمش..خندیدوگفت نمیشه بعدا دلت میسوزه چرا نذاشتی..یه گل زیبا درست کرد..بس که قشنگه ادم دلش نمیاددست بهش بزنه..ازاشپزخانه بیرونی برای پخت های سنگین استفاده میکردیم همانجا روی دوتاچارپایه نشستیم هواسردبودجاتون سبزباچاشنی محبت اش رشته روخوردیم.مادرم مواظب بچه هابود..حاج جوادخیلی بهشون اصرارکردکه شب پیش مابمونن مادرم سختشون بودحاج جوادگفت میرسونمتون..توی راه کلی سربه سرمامانم گذاشته بود..وقتی برگشت یه سطل بزرگ مربای البالودستش بود باخنده درحالیکه به خودش اشاره میکردگفت اینم تغذیه رزمندگان اسلام وغش غش خندید..
بچه ها روخوابوندم باهم اومدین اشپزخونه بیرونی همه ظرفها روتاساعت 1شب شستیم دیگها روجاداد
حتی کف اشپزخونه روهم شست
خیلی دلسوز وبی ادعا بود...
فردادوباره عازم جبهه بود لحظه لحظه باهم بودنمون برام معناداشت..
زندگی جمع وجوروساده ای داشتیم حریص دنیا نبودیم
قدرداشته هامون رومیدونستیم به همدیگه نق نمیزدیم گیرنمیدادیم دلتنگیهامون شبیه هم بودارزوهای دور ودراز نداشتیم ازفرصتهامون بهره میبردیم عاشق زندگی وبچه ها وهمدیگه بودیم وقتی کنارهم بودیم انگارهیچ کمبودی نداشتیم ...
شایداین روحیه وروش زندگی به این خاطر بود که مرگ رونزدیک و دنیاروکوچک وفانی میدیدیم
شایدم چون خیلی کم سن وسال بودیم حاج جواد23ساله کی باورش میشد اینقدرپخته وباصلابت زندگی کنه..خدایا دنیا روبه سخره گرفته بودن این بزرگمردهای کم سن وسال
این اخرین شب حضورش بین خانواده بود.....
🌷☘🌷☘🌷
#ﺷﻬﻴﺪﺟﻮاﺩﺭﻭﺯﻳﻂﻠﺐ
#ﺷﻬﺪاﻱﻓﺎﺭﺱ
☘☘☘☘
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
شهدای غریب شیراز
ﻟﻂﻔﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﻬﺪا ﺑﺎﺷﻴﺪ
﷽
#ﻃــﺮﺡ_ﺁﻣـــﺎﺩﮔـےﺑــﺮاے_ﻣﻴﻬـﻤﺎنے_ﺷﻬـــﺪا
اﻳﻦ ﻫﻔﺘہ #قرائت ﺩﺳﺘــہ ﺟﻤﻌــے ﺫﻛــﺮ:
#ﺻﻠﻮاﺕ ﺑﺎ ﻭﻋﺠﻞ ﻓﺮﺟﻬﻢ
#هدیـــہ ﺑﻪ ائـــمہ اﻃﻬﺎﺭ(ع) و اﻣﺎﻡ ﺭاﺣﻞ , ﺷﻬﺪاﻱ ﺷﻬﺮﻣﺎﻥ و
و #ﺷﻬﺪاﻱ_ﮔﻤﻨﺎﻡ و #ﺷﻬﻴﺪﻣﺤﻤﺪﺟﻮاﺩﺭﻭﺯﻳﻂﻠﺐ
اﻣــﻮاﺕ و ﮔﺬﺷﺘــﮕﺎﻥ و...
🌹🌹
ﻫــﺮﻛﺲ ﺑہ ﻫﺮ ﺗﻌــﺪاﺩ ﺑﻪ مےﺗﻮاﻧـﺪ ﺩﺭ ﺧﺘــﻢ اﻳﻦ ﺫﻛﺮﺷــﺮﻛﺖ ﻛﻨﻨــﺪ
👆👆👆
#شب_جمعه_ﺷﺐ_ﺯﻳﺎﺭﺗﻲامام_حسین_ع
برپا بشود محشر کبری شب جمعه
آید ز جنان ناله ی زهرا شب جمعه
یک هفته نگه داشته غم های دلش را
تا لحظه ی دیدارِ پسر در شب جمعه
🌷☘🌷☘
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
💖 #کمی_مثل_شهدا 💖
🌸 بعد از دفاع مقدس یڪ روز سردار ڪاظمی را در فرودگاه دیدم ؛
ضمن احوالپرسی بہ من گفت : دستت چطوره ؟ مواظبش هستی !؟
من ڪه از ناحیہ دست جانباز بودم گفتم : گاهی عصبهای دستم اذیت میڪند و درد دارم .
🌸 حاج احمد نگاه معناداری ڪرد و گفت : منظورم این بود ڪه مواظب دستت باش تا یہ وقت دستت رو با پُست و خانہ ، مقام و موقعیت عوض نڪنی ......!!!!
🌹 سردار عشق #شهید_حاج_احمد_ڪاظمی
#اﻳﺎﻡ_ﺷﻬﺎﺩﺕ
🌷☘🌷☘🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#یادی_از_شهدا
۲۱ دی ماه سالروز شهادت شهید عزیز هستهای، #مصطفی_احمدی_روشن است.
رهبری درباره ایشان فرمودند: «راه مجاهدت باز است، راه خدمت باز است. هر کسی در هر جایی میتواند خدمت کند و وقتی خدمت صادقانه شد، خدا اینجور پاداشها را هم به بهترینها میدهد.»
شادی روحش #صلوات.
🌷☘🌷☘🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
🌸🍃
خوف محشر
از کسی باشد که او
بیصاحب است
صاحب ما
در قیامت
عمه جانم #زینب س است
✨ولادت باسعادت حضرت زینب سلام الله علیها، عقیلهی بنیهاشم مبارک باد✨
🌸🍃
ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ ﻫﻴﻴﺖ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f7
سی دو سال از تاریخ این عکس میگذرد...
.
زیر رگبار گلوله پیکرم می سوخت
قلب را سپردم به خواهرم نمیسوخت
بگو بر مادر خوبم شهید هرگز نمی میرد
که من عشق شهادت را از مولایم علی گیرم
<دست نوشته شهید علی شاه آبادی>
.
شهید بسیجی "علی شاه آبادی" و "شهید عباس حصیبی"از خیل کربلائیان اند که در دی ماه ۶۵ در عملیات کربلای ۵ در جبهه شلمچه به سرورشان حسين ع پیوستند
.
و چه زیبا گفت پیر خمین:
چه سعادتمند هستند این شهيدان که دین خود را به اسلام و ملت شریف ایران ادا نمودند و به جایگاه مجاهدین و شهدای اسلام شتافتند.
.
#شهید_علی_شاه_آبادی ❤️
متولد سال ۱۳۴۶ در روستای چسکین از شهرستان بویین زهرا از توابع استان ۱۱قزوین میباشد
مزار وی در بهشت زهرا تهران در قطعه ۲۶، ردیف ۹۴ شماره ۱۴ قرار دارد.
#شهید_عباس_حصیبی ❤️
نیز متولد ۱۳۴۴ در اراک میباشد
گلزار وی در بهشت زهرا تهران میباشد
. .
چه خوش گفت سید شهيدان اهل قلم آوینی بزرگ که گمنامی فقط برای شهرت پرستان درد آور است، وگرنه همه آجر ها در گمنامیست .
#یادشهداباصلوات
#ﻛﺮﺑﻼﻱ_5
🌷☘🌷☘🌷☘🌷
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ:
@shohadaye_shiraz
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
💠 #مادر است دیگر ...
🔹رفته #تمثال پسرش تو خیابون رو تمیز میکنه
🔸
#مادران_شهدا؛ نمود #صبر_زینبی
#ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻣﺎﺩﺭاﻥ ﺷﻬﺪا 🌷
🌷🌹🌷🌹🌷
ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﻴﺪ:
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75